آموزش

اندیکاتور چیست و چه کاربردی در تحلیل تکنیکال بورس دارد؟

اندیکاتور (Indicator) یا نماگر فنی از مفاهیم پرکاربرد در دنیای بازارهای مالی است که احتمالا بارها نام آن را شنیده‌اید. اما اندیکاتور چیست، چه انواعی دارد و چگونه باید از آن در تحلیل تکنیکال بورس استفاده کرد؟ اندیکاتور در واقع یک شاخص آماری و به طور کلی ابزاری است که در بازارهای مالی کاربرد فراوان دارد. ‌به کمک این ابزار می‌توان شرایط فعلی و هم‌چنین روندهای آینده بازار را به لحاظ مالی و اقتصادی پیش‌بینی کرد.در این مطلب از توان تحلیل، ضمن توضیح کامل مبحث اندیکاتور در تحلیل تکنیکال بازار بورس، مجموعه‌ای از مهم‌ترین و پرکابردترین این ابزار را بررسی خواهیم کرد.

فهرست محتوای این آموزش با دسترسی سریع

اندیکاتور چیست؟

اندیکاتور چیست و چه انواعی دارد؟

اندیکاتور یا نماگر فنی ابزاری است که به کمک برخی محاسبات ریاضی اطلاعات خوبی را درباره سیر تغییرات بازارهای مالی در اختیار ما قرار می‌دهد. ورودی‌های این ابزار تحلیلی قیمت و حجم معاملات هستند. خروجی‌ها نیز اطلاعاتی نظیر شتاب قیمتی، روند حرکتی و سایر معیارها خواهند بود. این خروجی به صورت نمودار رسم می‌شود و در انواع بازارهای مالی مانند بازار سهام و ارز دیجیتال کاربرد دارد.

این شاخص‌ها به کمک نرم‌افزارهای مربوط به تحلیل تکنیکال رسم می‌شوند. بیشتر این نرم‌افزارها، تعداد زیادی از این اندیکاتورها را پوشش می‌دهند. به طور کلی از اندیکاتور به منظور اعتبارسنجی روند سهم‌های مختلف استفاده می‌شود. به این ترتیب با به کارگیری ابزارهای دیگر نهایتا می‌توان سیگنال‌های خرید و فروش را صادر کرد.

این توابع ریاضی تحلیل قیمت سهام را به عهده دارند. یعنی به کمک ابزارهای گرافیکی شاخص‌های بازار را تحلیل می‌کنند. در بازه‌های زمانی مختلف اطلاعات قیمت آغازین و پایانی و هم‌چنین بیشترین و کمترین قیمت می‌توانند در ایجاد اندیکاتورها دخیل باشند.

اندیکاتورها را می‌تواند به دو دسته اقتصادی و تکنیکال تقسیم کرد. اندیکاتورهای اقتصادی (Economic indicators) معیارهایی هستند که می‌توان به کمک آن‌ها گسترش و یا کوچک شدن یک اقتصاد را اندازه‌گیری کرد. در بخش‌های خصوصی و عمومی شاخص‌های اقتصادی فراوانی به کمک منابع مختلف ایجاد شده‌اند. در تحلیل بنیادی هم از این شاخص استفاده می‌شود. این اندیکاتور می‌تواند به منظور سنجش شرایط فعلی اقتصاد و ارائه بینش‌های صحیح در خصوص پتانسیل سودآوری آینده شرکت‌ها مورد استفاده قرار گیرد. یعنی در تحلیل بنیادی از این اندیکاتورها استفاده می‌شود تا پتانسیل سودآوری یک شرکت در آینده تعیین شود.

اما اندیکاتورهای تکنیکال همان‌طور که از نامشان مشخص است، شاخص‌هایی هستند که در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار می‌گیرند. به این ترتیب این ابزار پرکاربرد تحلیلی با بررسی الگوها و تغییرات قیمتی و روند آن، می‌تواند رفتار سهم و قیمت آن را در آینده پیش‌بینی کند.

پیش از این در مطلبی در خصوص تحلیل تکنیکال گفتیم که این شیوه تحلیل به منظور ارزیابی اوراق بهادار از نمودارها و داده‌هایی مانند قیمت و حجم معاملات بهره می‌برد. در حقیقت در این تحلیل با استفاده از نمودارها و ابزارها به تشخیص الگو می‌پردازیم و آینده را بر این اساس پیش‌بینی می‌کنیم. با این مقدمه به سراغ بررسی مفهوم اندیکاتور یا نماگر فنی، انواع آن‌ها و توضیح کاربرد هر یک می‌رویم.

انواع اندیکاتور یا نماگر فنی کدام‌اند؟

به طور کلی انواع اندیکاتور را به می‌توان بر اساس نوع رفتار و نوع نمایش و محاسبات تقسیم‌بندی کرد. در ادامه، انواع نماگر فنی را با رویکرد‌های مختلف، دسته‌بندی و تعریف خواهیم کرد:

بر اساس نوع حرکت و رفتار

اندیکاتورها بر اساس نوع حرکت به دو دسته‌ اندیکاتورهای پیش‌رو (leading) و تاخیری (lagging) تقسیم می‌شوند. اما تفاوت این دو اندیکاتور چیست؟

  • انواع پیش‌رو اندیکاتورها با نوسان‌های قیمتی حرکت می‌کنند و می‌توانند آن‌ها را پیش‌بینی کنند. یعنی پیش از وقوع نوسان و تغییر روند می‌توانند که ما را از تغییرات آگاه کنند و به همین دلیل احتمال خطا در آن‌ها وجود دارد.
  • انواع دنباله‌رو یا تاخیری اندیکاتورها پس از حرکت قیمت و جابه‌جایی بازار، هشدارها و پیش‌بینی‌ها را در اختیار ما قرار می‌دهند. پس این دسته‌ موارد را با تاخیر و پس از وقوع آن، گزارش می‌دهد.  

بر اساس نوع نمایش یا مدل محاسبات

بر این اساس می‌توان شاخص‌ها را به چهار دسته کلی تقسیم کرد:

ترند (Trend)

از این نمونه برای شناسایی روند بازارهای مالی استفاده می‌شود؛ روندهایی که می‌توانند افزایشی، کاهشی یا خنثی باشند. به عنوان مثال شاخص حرکت جهت‌دار یکی از انواع شاخص‌هایی است که می‌تواند روندهای صعودی و نزولی را نشان دهد. شاخص‌های میانگین متحرک، رگرسیون خطی و روند قیمت و حجم برخی از انواع این اندیکاتور به شمار می‌روند.

اسیلاتور (Oscillator) یا نوسان‌گر

از این ابزار برای تشخیص روندهای فعلی کمک می‌گیرند. این شاخص میزان هیجان خریداران و فروشندگان را می‌سنجد. حرکت این نمودارها حول یک خط مرکزی یا در بین سطوحی مشخص انجام می‌شود. تشخیص اشباع خرید و فروش به کمک این ابزار به آسانی انجام می‌شود. اسیلاتورها خود در دو نوع نواری (Banded) و مرکزی (Centered) قابل استفاده هستند.

در نوسان‌گرهای مرکزی نمودار در بالا و پایین یک نقطه یا خطی مرکزی حرکت می‌کند و در حال نوسان است. از این نوع برای شناسایی میزان قدرت و یا عدم قدرت حرکت قیمت استفاده می‌شود. یعنی حرکت منحنی به بالای خط مرکزی حاکی از تغییر قیمت صعودی است و قرارگیری آن در پایین خط به منزله تغییر قیمت نزولی است. اندیکاتورهای مکدی(MACD) و ROC نمونه‌هایی از این نوع هستند که در محدوده خط صفر حرکت می‌کنند.

اسیلاتورهای نواری به منظور شناسایی نواحی اشباع خرید و فروش مورد استفاده قرار می‌گیرند. از این اسیلاتورها نمی‌توان در حرکت‌های روندی استفاده کرد؛ چرا که این اسیلاتورها میان دو محدوده مشخص در نوسان هستند.

آن دسته از بازارهای مالی که فاقد روند مشخصی هستند یا محدوده‌های معاملاتی دارند، مناسب‌ترین بستر برای اسیلاتورهای نواری به شمار می‌روند.

دو اندیکاتور RSI و استوکاستیک از جمله این اسیلاتورها هستند. در RSI محدوده اشباع خرید در ۳۰ و اشباع فروش در ۷۰ مشخص می‌شود. یعنی اگر منحنی به زیر ۳۰ نزول کند، سهم در منطقه اشباع فروش قرار می‌گیرد. به همین ترتیب قرارگیری منحنی در نواحی بالای ۷۰ نشان‌دهنده اشباع خرید است. هم‌چنین ورود منحنی استوکاستیک به محدوده‌های بالاتر از ۸۰ نشان‌گر اشباع خرید و پایین‌تر از ۲۰ به منزله اشباع فروش است. 

Volume

این ابزار به منظور تشخیص ارزش و حجم معامله در بازارهای مالی مورد استفاده قرار می‌گیرد. به عنوان مثال در روندهای صعودی سهم افزایش قیمت و حجم معاملات نشانه خوبی است و خبر از استحکام روند دارد. در نقطه مقابل افزایش قیمت و کاهش حجم حاکی از واگرایی و برگشت احتمالی قیمت سهم است. از جمله اندیکاتورهای حجمی می‌‌توان به جریان سرمایه (MFI)، حجم تعادلی (OBV) و اندیکاتور تجمع و توزیع اشاره کرد.

اندیکاتورهای Bill Williams

زمانی که می‌خواهیم جابه‌جایی سطوح قیمتی روند را بررسی کنیم، از این ابزار استفاده می‌کنیم. این ابزار توسط فردی به نام بیل ویلیامز (Bill Williams) طراحی شده است. وی یک معامله‌گر افسانه‌ای بوده و از استراتژی‌‌های او در این اندیکاتورها استفاده می‌شود. او به منظور ایجاد یک درک صحیح از روانشناسی بازارهای مالی روشی مخصوص به خود را ایجاد کرد. مبنای این شیوه بر اساس روشی منطقی برای تحلیل بازار و برهان غیرمنطقی آشفتگی است. از جمله مهم‌ترین اندیکاتورهایی که در این دسته قرار می‌گیرند، می‌توان به Aligatorها اشاره کرد. دو اسیلاتور Accelerator و Awesome هم در این خانواده قرار دارند که البته در ایران کمتر مورد استفاده قرار می‌گیرند.

کاربرد انواع اندیکاتور در تحلیل تکنیکال بورس چیست؟

در پاسخ به این سوال که اندیکاتور یا نماگر فنی چیست، نمی‌توان چنین گفت که یک اندیکاتور به تنهایی معادل یک استراتژی معاملاتی است. هدف اصلی ایجاد این شاخص‌ها کمک به معامله‌گران است. معامله‌گران بازارهای مالی باید بتوانند بازار را بشناسند و شرایط فعلی را به درستی درک کنند. اگر تنها و بدون برخورداری از دانش کافی از این ابزار استفاده کنید، هیچ تغییری در میزان سودتان نخواهید دید.

می‌توان گفت که اندیکاتورها مانند جعبه ابزار هستند. تا زمانی که کار کردن با ابزار مختلف را بلد نباشید، هرگز نمی‌توانید برای تعمیر وسایل خود از این جعبه استفاده کنید.

به طور کلی در بازارهای مالی تغییرات گذشته‌ قیمت بسیار مهم است. اندیکاتورها با استفاده از تغییرات قیمتی برای سه هدف زیر مورد استفاده قرار می‌گیرند:

  1. هشدار: این ابزار در برخی از مواقع با توجه به شرایط، پیش از تغییر روند یا درست هم‌زمان با آن، بازگشت روند را اعلام می‌کنند. پس می‌توان گفت یکی از مهم‌ترین کاربردهای اندیکاتور، انتشار هشدارهای مفید و کاربردی در خصوص تغییر روند و جهت حرکت قیمت است.
  2. پیش‌بینی: پیش‌بینی قیمت‌های مناسب از اهمیت زیادی برخوردار است. چرا که به کمک این پیش‌بینی می‌توان موقعیت‌های مناسب برای ورود به سهم را پیدا کرد. پس یکی دیگر از کاربردهای این ابزار، ارائه پیش‌بینی‌ است.
  3. تایید: اما شاید بتوان گفت مهم‌ترین کاربرد اندیکاتورها این است که می‌توانند تشخیص صحیح روند را تایید کنند. یعنی زمانی که تحلیل‌گران بر اساس تحلیل بنیادی یا تکنیکال جهت و قیمت مناسب برای ورود به سهم را پیش‌بینی می‌کنند، از این ابزار (در انواع مختلف آن) برای تایید تحلیل‌های خود بهره می‌گیرند.

نقش اندیکاتور در استراتژی معاملاتی چیست؟

در پاسخ به این سوال که نقش اندیکاتورها در استراتژی‌های معاملاتی بورس چیست، باید گفت که به طور کلی از اندیکاتورها برای پیدا کردن فرصت‌های معاملاتی مناسب در بازارهای مالی استفاده می‌شود. آگاهی از نقاطی که در آن‌ها احتمال برگشت قیمت یا تغییر روند وجود دارد، می‌تواند به میزان زیادی در تصمیم‌های معاملاتی موثر باشد. مثلا در نظر بگیرید که دو میانگین متحرک داریم که یکی بلندمدت و دیگری کوتاه‌مدت است. تقاطع این دو میانگین معمولا حاکی از تغییر روند است.

استراتژی‌های معاملاتی به شکلی کاملا کاربردی و هدفمند از این اندیکاتورها بهره می‌برند. به این ترتیب افراد می‌توانند نقاط ورود به سهم و یا زمان مناسب برای خروج از آن را شناسایی کنند. منظور از استراتژی معاملاتی، قوانین از پیش‌تعیین‌شده‌ای است که معامله‌گر طبق آن‌ها عمل می‌کند. در اکثر استراتژی‌ها، چگونگی به‌کارگیری شاخص‌ها به شکلی کامل بیان شده است.

شمار این شاخص‌های آماری روز به روز در حال افزایش است. برخی از این ابزارها رایگان هستند. اما برای استفاده از برخی از آن‌ها باید مبلغی را بپردازید. اما معامله‌گرانی که حرفه‌ای هستند و تجارب زیادی در بازارهای مالی دارند، اندیکاتورهای خود را برای استفاده در موقعیت‌های مختلف ایجاد می‌کنند.

در نرم‌افزارهای تحلیل تکنیکال این قابلیت وجود دارد که تنظیمات اندیکاتور را تغییر دهید. مثلا می‌توان بازه‌های زمانی را به میل خود کم یا زیاد کرد.

معرفی اندیکاتورهای مهم و کاربردی

در ادامه تعدادی از محبوب‌ترین و معتبرترین انواع اندیکاتورهای دنیای تحلیل تکنیکال بورس را معرفی کرده‌ایم. با کلیک بر روی نام هر اندیکاتور (نماگر فنی) که با رنگ زرد مشخص شده است، می‌توانید به توضیح کامل این که آن اندیکاتور چیست و چگونه باید از آن استفاده کرد، دسترسی داشته باشید.

اندیکاتور میانگین متحرک (Moving Average)

این اندیکاتور از جمله انواع اندیکاتورهای روندی است که بر اساس اطلاعات قیمت عمل می‌کند. به این امر توجه کنید که این شاخص قیمت آینده را پیش‌بینی نمی‌کند؛ بلکه تنها مسیر فعلی را نشان می‌دهد. میانگین‌های متحرک نسبت به قیمت‌، تحرک‌های کمتری از خود نشان می‌دهند. چرا که میانگین قیمت‌های گذشته اساس رسم نمودار را شکل می‌دهد. پس می‌توان گفت فایده‌ میانگین‌های متحرک آن است که حرکات و نوسان‌های قیمت را به صورت هموارتر نمایش می‌دهند. به این ترتیب نویزهای قیمت از بین می‌رود.

اهمیت MA

اهمیت نماگر فنی میانگین متحرک در تحلیل سهام بورس از آن‌جا مشخص می‌شود که خود پایه و اساس اندیکاتورهای دیگر است. یعنی در باندهای بولینگر یا اندیکاتور مکدی از میانگین متحرک استفاده می‌شود. میانگین متحرک خود به دو نوع ساده و نمایی تقسیم می‌شود که هر یک از این دو ابزار، کاربردهای فراوانی دارند. این میانگین‌ها معمولا به منظور تشخیص مسیر قیمت، روند و یافتن نقاطی که احتمال می‌رود حمایت و مقاومت در آن‌جا رخ دهد، استفاده می‌شوند.

به طور خلاصه می‌توان گفت که میانگین متحرک از انواع پیرو است؛ چرا که در امر سیگنال‌دهی با تاخیر همرا است. ممکن است این امر در نظر اول برای معامله‌گران ناخوشایند به نظر برسد. زیرا آن‌ها دنبال سیگنال‌یابی هستند و زمانی که این امر با تاخیر انجام شود فایده‌ای برای‌شان ندارد. اما اگر خرید و فروش بر اساس روند باشد، میانگین متحرک می‌تواند یک ابزار بسیار کاربردی باشد؛ ابزاری که می‌تواند اطلاعات مفیدی را ارائه دهد.

میانگین‌های متحرک به شما کمک می‌کنند که معاملات خود را بر اساس روند پیش ببرید. مانند دیگر اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال نباید MA را به تنهایی به کار ببرید. مثلا ترکیب این شاخص با RSI می‌تواند منجر به صدور سیگنال‌های بهتری شود. بهتر است به همراه سبک تحلیل‌تان و هم‌چنین سایر شاخص‌هایی که از آن استفاده می‌کنید، این میانگین را نیز مد نظر قرار دهید. خواهید دید که استفاده از این میانگین با گذشت زمان چه مزایایی خواهد داشت.

اندیکاتور باند بولینگر (Bollinger Bands)

جان بولینگر یک بازرگان آمریکایی است که اندیکاتور باندهای بولینگر را اختراع کرد. این ابزار دو نوار نوسانی دارد که در بالا و پایین یک میانگین متحرک قرار دارند. با افزایش میزان نوسان‌های دارایی، باندهای این اندیکاتور تغییر اندازه می‌دهند. یعنی ابعادشان بزرگ‌تر و بیشتر می‌شود. به همین ترتیب با کاهش نوسان‌ها شاهد کاهش فاصله باندها خواهیم بود. در برخی موارد کاهش فاصله میان باندها حاکی از تغییر جهت روند سهم است. این امر در قالب یک سیگنال بیان می‌شود. باندهای بولینگر ماهیتی پویا و داینامیک دارند. این مسئله موجب شده است که تحلیل‌گران به کمک تنظیمات استاندارد، از آن‌ها برای تحلیل اوراق بهادار استفاده کنند.

ساختار اندیکاتور باندهای بولینگر چیست؟

  1. میانگین متحرک ساده: این میانگین معمولا در محدوده زمانی ۲۰ روزه تنظیم می‌شود و به عنوان باند میانی محسوب می‌شود.
  2. باند بالایی: میانگین متحرک ساده با انحراف معیار جمع می‌شود و در نهایت در عدد دو ضرب می‌شود.
  3. باند پایینی: میانگین متحرک ساده منهای انحراف معیار می‌شود و در نهایت در عدد دو ضرب می‌شود.

کاربرد باندهای بولینگر

باندهای پایینی بولینگر حکم محدوده حمایت را دارند. زمانی که فشار فروش زیاد می‌شود، قیمت به این باندها برخورد می‌کند. در این محدوده، شاهد افزایش تمایل خرید در بازارهای مالی خواهیم بود. هم‌چنین سطح مقاومت احتمالی را هم می‌توان به کمک باندهای بولینگر تشخیص داد. زمانی که قیمت به باندهای بالایی برخورد می‌کند، به منزله افزایش تقاضاست. در چنین شرایطی افراد بیشتر به فروش تمایل دارند. اگر قصد دارید کارایی تحلیل خود را افزایش دهید، می‌توانید از ترکیب این نماگر فنی با  RSI استفاده کنید. پیش‌تر گفتیم که اندیکاتور RSI‌ از جمله اسیلاتورهای معروف و پرکاربرد است.

اندیکاتور MACD

احتمالا اسم این شاخص را پیش‌تر شنیده‌اید. اندیکاتور MACD در گروه اسیلاتورها قرار دارد. وظیفه این اسیلاتور تعقیب روند و حرکت است و همواره میان دو بازه در نوسان است. زمانی که منحنی مذکور بالای خط قرار می‌گیرد به منزله روندهای صعودی و قوی است و پایین بودن آن حاکی از روند نزولی در سهم است که این امر نشان‌دهنده فروش بیشتر است. تغییر روند در این نماگر فنی به کمک نقطه چرخش از فاز منفی به مثبت و برعکس مشخص می‌شود.

اندیکاتور RSI

این شاخص نیز از نوع اسیلاتور است و قدرت روند را مشخص می‌کند. اندیکاتور RSI در محدوده صفر تا ‍۱۰۰ در نوسان است. چنان‌چه این اندیکاتور زیر ۳۰ باشد، به منزله اشباع فروش است. اعداد بالای ۷۰ حاکی از اشباع در خرید هستند.

اندیکاتور EMA یا میانگین متحرک نمایی

میانگین متحرک نمایی یا Exponential Moving Average که به اختصار EMA نوشته می‌شود، یکی از انواع میانگین متحرک است که داده‌های جدید در آن از اهمیت خاصی برخوردارند. این ابزار شاخصی است در تحلیل تکنیکال که قیمت یک دارایی را در طی زمان بررسی می‌کند. به کمک این نماگر فنی می‌توان سیگنال‌های خرید و فروش خوبی را به دست آورد. EMA یکی از میانگین‌های متحرک وزنی یا WMA است.

اندیکاتور استوکاستیک

استوکاستیک یک اسیلاتور است که به نوسانگر تصادفی نیز مشهور است. آقای جرج لین در آخرین سال‌های دهه ۵۰ ایده توسعه Stochastic Oscillator را مطرح کرد. اساس این اندیکاتور بر پایه تمایلات قیمت بسته‌شدن (قیمت پایانی) سهم شکل گرفته است. زمانی که شاهد رشد قیمت هستیم، قیمت بسته‌شدن به سمت بیشترین قیمت در همان روز میل می‌کند اما در هنگام افت قیمت، قیمت بسته‌شدن متمایل به کم‌ترین قیمتی است که سهم در آن روز به خود دیده است.

اندیکاتور ATR

اندیکاتور میانگین محدوده واقعی یا Average True Range که به اختصار ATR نامیده می‌شود، نام‌های دیگری نیز دارد؛ اندیکاتور متوسط دامنه واقعی یا میانگین دامنه واقعی، برد واقعی میانگین و میانگین دامنه واقعی همگی نام‌هایی هستند که ممکن است به این اندیکاتور اطلاق شوند. از جمله کاربردهای مهم این نماگر فنی می‌توان به سنجش نوسان قیمت با توجه به محدوده واقعی (TR) آن اشاره کرد.

اندیکاتور ابر ایچیموکو (Ichimoku Cloud)

این اندیکاتور با نام «ایچیموکو کینکو هیو» نیز شناخته می‌شود. این ابزار همه‌کاره کاربردهای فراوانی دارد؛ کاربردهایی مانند تشخیص حمایت و مقاومت، تشخیص روند قیمت، بررسی میزان شتاب و هم‌چنین پیدا کردن سیگنال‌های خرید و فروش. یک روزنامه‌نگار ژاپنی به نام «گیوچی هوسودا» این اندیکاتور را ابداع کرد. سپس آن را در کتابی که در سال ۱۹۶۹ منتشر شد، ارائه کرد. ایچیموکو کینکو هیو (Ichimoku Kinko Hyo) یعنی نمودار تعادلی در یک نگاه. این عبارت به آن معناست که تحلیل‌گران تکنیکال می‌توانند در یک نگاه روند سهم را تشخیص دهند و به این ترتیب سیگنال‌های احتمالی را پیدا کنند. به عقیده‌ بسیاری از افراد، ابر ایچیموکو روی نمودار ساختار پیچیده‌ای دارد؛‌ اما حقیقتا یک ابزار ساده و کاربردی به شمار می‌رود. به طور کلی این اندیکاتور مفاهیم ساده و قابل درکی دارد و سیگنال‌ها در آن به خوبی تعریف‌ و مشخص شده‌اند.

کاربردهای اندیکاتور ابر ایچیموکو چیست؟

به طور کلی می‌توان چند کاربرد مهم را برای این ابزار در نظر گرفت.

  • شناسایی روند سهم‌های مختلف
  • پیدا کردن نقاط حمایت و مقاومت
  • شناسایی قدرت روند و جهت آن
  • بررسی اطلاعاتی در خصوص سودهای کوتاه‌مدت
  • یافتن سیگنال‌های ورود و خروج
  • تعیین حد ضرر
  • تعیین نقاط برگشت قیمت

اندیکاتور COT

این نماگر فنی بیشتر در صندوق سرمایه‌گذاری استفاده می‌شود. چرا که قادر است بازده سالیانه سرمایه را نشان دهد. به کمک این شاخص می‌توان موقعیت قبلی و فعلی بازار سرمایه را به نمایش گذاشت.

اندیکاتور CMF یا جریان پول چایکین

پدر این اندیکاتور فردی است به نام مارک چایکین (Marc Chaikin) که اختراعش را به نام خود مزین کرده است. به کمک این ابزار می‌توان میزان جریان پول را در یک سهم مشخص و در یک بازه‌ی زمانی تعیین‌شده محاسبه کرد.

اندیکاتور TRIN یا Arms Index

واژه‌ی TRIN مخفف اصطلاح Short-Term Trading Index است که به معنای شاخص معاملاتی کوتاه‌مدت است. اگر نسبت سهام در حال رشد و افت را AD Ratio بنامیم و نسبت حجم معامله‌شده‌ی این سهام را AD Volume نام‌گذاری کنیم، می‌توانیم این دو فاکتور را توسط شاخص آرمز با یک‌دیگر مقایسه کنیم. این نماگر فنی بازتابی از احساسات بازار است. مبدع این اندیکاتور شخصی است به نام ریچارد. آرمز. جونیور (Richard W. Arms. Jr) که در سال ۱۹۶۷ این ابزار را توسعه داد.

اندیکاتور CMO یا Chande Momentum Oscillator

در این اندیکاتور بر اختلاف میان سود و ضررهای اخیر تمرکز شده است. به این ترتیب که ابتدا مجموع سودها و سپس مجموع ضررهای اخیر در یک بازه زمانی مشخص به دست می‌آید. سپس حاصل بر کلیه تحرکات قیمتی که در این بازه زمانی اتفاق افتاده است، تقسیم می‌شود.

اندیکاتور آرون (Aroon)

اندیکاتور آرون از جمله اندیکاتورهای دنبال‌کننده روند است که توسط Tushar Chande در سال ۱۹۹۵ توسعه داده شد. اندیکاتور Aroon که در زبان سانسکریت به معنای روز و شب است، از دو خط تشکیل شده است. یکی خط آرون بالا (Aroon Up) و دیگری خط آرون پایین (Aroon Down) نام دارد. آرون بالا با بیشترین قیمت‌ها سر و کار دارد. کمترین قیمت‌‌ها نیز برای آرون پایین اهمیت دارد. تحرکات قیمت سهام منجر به تغییر حرکت و رفتار این خطوط می‌شود. این دو خط در محدوده میان صفر تا ۱۰۰ حرکت می‌کنند.

اندیکاتور OBV

این اندیکاتور، مجموع جریان حجم‌های مثبت و منفی را طی زمان نشان می‌دهد. تحلیل‌گران به منظور پیش‌بینی حرکات بعدی قیمت به واگرایی‌هایی که میان نمودار قیمت و خط اندیکاتور اتفاق می‌افتد، توجه می‌کنند. از اندیکاتور OBV به منظور تایید روند نیز استفاده می‌شود.

اندیکاتور پارابولیک سار

SAR از سرواژه‌های Stop And Reverse‌ به معنای توقف و واژگونی گرفته شده است. واژه Parabolic نیز به معنای سهموی است. به کمک این نماگر فنی علاوه بر مشخص کردن روند، می‌توان زمان ورود و خروج به معامله را نیز دریافت. هرچند کاربرد اصلی آن در تعیین روند در تایم فریم‌های طولانی است.

اندیکاتور MFI

اندیکاتور MFI برای تخمین میزان فشار خرید و فروش یک دارایی یا سهام بورس، به قیمت و حجم توجه می‌کند. این شاخص تحرکات قیمتی را بررسی می‌کند و سپس افزایش شتاب را به سمت پایین یا بالا تایید می‌کند. این اندیکاتور هم‌چنین می‌تواند با نمایش واگرایی‌هایی که در بازار اتفاق می‌افتد، هشدار تغییر روند را به اطلاع معامله‌گر برساند.

اندیکاتور ADX

شاخص ADX یا میانگین جهت‌دار یا Average Directional Movement Index نیز یکی از ابزارهایی است که در تشخیص جهت و قدرت روند قیمت سهام به معامله‌گران کمک می‌کند. به کمک این شاخص می‌توان تصمیم‌گیری در خصوص معامله به شکل لانگ (خرید) یا شورت (فروش) را بررسی کرد. هم‌چنین ممکن است معامله‌گر پس از بررسی این اندیکاتور، تصمیم بر عدم انجام معامله بگیرد. با توجه به کارکرد اصلی این اندیکاتور در تعیین قدرت و جهت حرکت روند، می‌توان دریافت که محور توجه و تمرکز شاخص ADX، قدرت حرکت روند است.

اندیکاتور لری ویلیامز

یکی از بهترین اندیکاتورها برای نمایش رفتارهای هیجانی معاملات و همچنین تعیین نقاط برگشتی و اطلاع از اصلاح‌های سهام، اندیکاتور لری ویلیامز است. نام این اندیکاتور از نام مبدع آن یعنی لزی ویلیامز (Larry Williams) گرفته شده است. همانند اندیکاتورهایی نظیر RSI، این اندیکاتور نیز درجه‌بندی از صفر تا ۱۰۰ دارد. قرار گرفتن نمودار قیمت در هر بخش از این اندیکاتور به شکل خاصی تفسیر می‌شود. یعنی به کمک این اندیکاتور، می‌توان نقاط مناسب را برای خرید یا فروش دارایی به دست آورد. این اندیکاتور را معمولا به صورت اندیکاتور Williams %R نمایش می‌دهند.

Williams Alligator یا اندیکاتور تمساح ویلیامز

این ابزار یکی از اندیکاتورهای تاخیری است که از سه میانگین متحرک هموارشده با دوره‌های مختلف ساخته شده است و به شناسایی روند و آغاز و پایان آن می‌پردازد. می‌توان این ابزار را با این مشخصات در سامانه‌های معاملاتی جستجو و پیدا کرد:‌ خط آبی (آرواره تمساح- میانگین ۱۳دوره‌ای)، خط قرمز (دندان تمساح- میانگین هشت‌دوره‌ای) و خط سبز (لب تمساح- میانگین پنج‌دوره‌ای).

اندیکاتور DC

اندیکاتور DC یا Donchian Channels از سه خط تشکیل شده است که بر اساس محاسبات میانگین متحرک به وجود آمده‌اند. این خطوط، اندیکاتوری را تشکیل می‌دهند که دارای سه باند است. باندهای بالایی و پایینی در اطراف یک باند میان‌برد یا میانه قرار می‌گیرند. باند بالایی بیشترین قیمت دارایی را در طول N‌ دوره مشخص می‌کند. در حالی‌که باند پایینی کم‌ترین قیمت یک دارایی را در N دوره نشان می‌دهد. ناحیه میان باند بالایی و پایینی نشان‌دهنده Donchian Channel است.

اندیکاتور ROC

نرخ تغییر یا Rate OChange پارامتری است که بر اساس آن می‌توان تغییرات قیمت سهام یا شاخص را اندازه‌گیری کرد. به کمک این مقدار، می‌توان از وجود حباب در بورس آگاه شد و آن را پیش‌بینی کرد. زمانی که بخواهیم ROC را اندازه‌گیری کنیم باید به سرعت تغییرات یک متغیر در یک محدوده زمانی معین، دقت کنیم.

اندیکاتور CCI

اندیکاتور CCI یا Commodity Channel Index یا شاخص کانال کالا، اندیکاتوری است که حدود ۴۰ سال قبل توسط دونالد لمبرت ابداع شد. استراتژی اندیکاتور CCI بر اساس مومنتوم یا تکانه کار می‌کند. یعنی شدت قدرت روندها در این اندیکاتور بسیار اهمیت دارد.

اندیکاتور DMI

اندیکاتور حرکت جهت‌دار یا Directional Movement Index که به اختصار DMI نامیده می‌شود، اندیکاتوری است که جی وایلدر آن را در سال ۱۹۷۸ توسعه داده است. به کمک این ابزار، می‌توان جهت حرکت و قدرت روند یک دارایی را شناسایی کرد. این کار از طریق مقایسه قله‌ها (سقف‌ها) و دره‌های (کف‌های) قبلی که در سهم تشکیل شده است و هم‌چنین دو خط دیگر انجام می‌شود.

اندیکاتور A/D یا تراکم/توزیع

مارک چایکین سازنده‌ی این اندیکاتور است. او به وسیله‌ی این اندیکاتور درصدد بود تا جریان پول ورودی و خروجی را تخمین زند. این ابزار به دو عامل مهم حجم و قیمت تکیه می‌کند و از انباشته شدن یا توزیع دارایی خبر می‌دهد.

اندیکاتور NVI یا شاخص حجم منفی

اندیکاتور NVI‌ یا شاخص حجم منفی (Negative Volume Index) یک شاخص تجمعی در تحلیل تکنیکال است که با توجه به تغییر حجم می‌تواند وجود پول هوشمند را نشان دهد. سیگنال‌گیری با اندیکاتور NVI در حضور میانگین متحرک بسیار کاربردی است. این کار از طریق مقایسه‌ی خط اندیکاتور و میانگین متحرک انجام می‌شود. زمانی که اندیکاتور NVI بالاتر از میانگین متحرک ۲۵۵ روزه قرار می‌گیرد (این میانگین متحرک همراه با اندیکاتور رسم می‌شود)، احتمال وقوع بازار گاوی زیاد است. اما در مواقعی که این شرایط به صورت معکوس رخ می‌دهد، احتمال وجود بازار خرسی قوی‌تر است.

بهترین اندیکاتور سیگنال خرید و فروش چیست؟

در دنیای تحلیل تکنیکال، هیچ اندیکاتوری رو نمی‌توان به عنوان بهترین اندیکاتور برای دریافت سیگنال خرید و فروش دانست، خصوصاً که انواع آن عملکردها و ساختار متفاوتی دارند و هرکدام هدفی مختص به خود را دنبال می‌کنند. پیش از آن که بخواهید در بازار سهام تحلیل تکنیکال یا بنیادین انجام دهید، همیشه باید این اصل را در نظر داشته باشید که هیچ چیز در بازار سهام به طور کامل قابل پیش‌بینی نیست و بر همین اساس، هیچ تک‌سیگنالی (دریافت شده از اندیکاتورها یا صورت‌های مالی و غیره) به تنهایی قابل اتکا نیست. در همین راستا همواره باید به دنبال تایید سیگنال‌های خود باشید یا به عبارتی آن‌ها را با استفاده از چندین ابزار اعتبارسنجی کنید.

برای همین انتخاب بهترین اندیکاتور سیگنال و خرید فروش در میان انواع متفاوت آن عملاً غیرممکن است. بهترین کار این است که شما به عنوان یک سهامدار و معامله‌گر، گروهی از اندیکاتورها و ابزار را برای دریافت سیگنال و اعتبارسنجی روی میز کار خود داشته باشید. مثلا برای دریافت سیگنال از اندیکاتور استوکاستیک، میانگین متحرک یا RSI استفاده کنید و سپس با استفاده از اندیکتاتورهای باند بولینگر و ATR یا ADX برای تایید سیگنال و اطمینان از صحت آن استفاده کنید. البته ترکیبی که ذکر شد، صرفا یک مثال بود.

بهترین ترکیب اندیکاتور برای تحلیل تکنیکال بورس امری شخصی است و شما باید طی مدتی معامله‌گری، خودتان به بهترین ترکیب مناسب با استراتژی‌های خود برسید. رسیدن به این ترکیب جز با آزمون و خطای شخصی هر معامله‌گر، ممکن نیست.

تفاوت اندیکاتور و اسیلاتور چیست؟

  • اسیلاتورها زیرمجموعه‌ای از اندیکاتورها هستند.
  • اسیلاتور به صورت یک پنجره جدید در زیر چارت سهم نشان داده می‌شود. از جمله اسیلاتورها می‌توان به مکدی، RSI، استوکاستیک و CCI‌ اشاره کرد.
  • اسیلاتورها دو محدوده دارند که یکی به اشباع فروش اشاره دارد و دیگری به اشباع خرید. این محدوده‌ها در اعداد صفر تا ۱۰۰ قرار دارند. گفتیم که اگر اسیلاتور RSI زیر ۳۰ باشد، نشان‌دهنده اشباع فروش است. به همین آسانی می‌توان یک سیگنال عالی را برای خرید سهم شناسایی کرد. اسیلاتورها تنها شاخص‌هایی هستند که این قابلیت را دارند.
  • از جمله دیگر تفاوت‌های میان اندیکاتور و اسیلاتور می‌توان به مبحث واگرایی اشاره کرد. واگرایی تنها به کمک اسیلاتورها قابل تشخیص است. از جمله اسیلاتورهای مهم و پرکاربرد برای تشخیص واگرایی می‌توان از RSI و MACD نام برد.

نکته: فراموش نکنید که باید از این دو ابزار به صورت مشترک و در کنار یک‌دیگر استفاده کنید. تنها به کمک تجربه می‌توانید دریابید که ترکیب کدام‌یک از اندیکاتورها و اسیلاتورها بازدهی بیشتری دارند. گاهی طی چند ماه می‌توانید به این امر پی ببرید و گاهی ممکن است پس از چند سال هم نتوانید به چنین تشخیصی دست پیدا کنید. به طور کلی می‌توان این دو ابزار را با هم به کار برد و ورود و خروج از سهم را به شیوه‌ای مطمئن‌تر تایید کرد.

جمع بندی

در این مطلب کوشیدیم تا به مفهوم اندیکاتور (Indicator) یا نماگر فنی بپردازیم تا بدانیم کاربرد آن در تحلیل تکنیکال سهام بورس چیست. سپس برخی از ویژگی‌های اندیکاتور را بیان کردیم و در ادامه چند مورد از مهم‌ترین انواع آن را بررسی کردیم. در پایان هم با اشاره به برخی تفاوت‌ها میان اندیکاتور و اسیلاتور کوشیدیم ابهاماتی را که در این خصوص وجود دارد، برطرف کنیم. در استفاده از اندیکاتورها فراموش نکنید که هیچ اندیکاتوری به تنهایی قابل اتکا نیست و باید حتما ترکیبی از اندیکاتورها را به کار ببرید. فراموش نکنید که بهترین ترکیب اندیکاتور برای دریافت سیگنال خرید و فروش، امری شخصی است و لازم است که طی مدت‌ها معامله‌گری، خودتان به ترکیب شخصی مناسب استراتژی‌های خود برسید.

سوالات متداول

اندیکاتور یا نماگر فنی چیست؟

اندیکاتور (Indicator) یا نماگر فنی یک ابزار تحلیل تکنیکال سهام بورس (و یا هر متغیر قابل اندازه‌گیری در بازارهای مالی) است که سیر تغییرات سهام را در بازارهای مالی به ما نشان می‌دهد و با استفاده از سیگنال‌های آن می‌توانیم تصمیم‌هایی مطمئن‌تر برای معامله بگیریم. ورودی‌های این ابزار تحلیلی قیمت و حجم معاملات هستند. خروجی‌ها نیز اطلاعاتی نظیر شتاب قیمتی، روند حرکتی و سایر معیارها خواهند بود. این خروجی به صورت نمودار رسم می‌شود.

بهترین اندیکاتور سیگنال خرید و فروش چیست؟

نمی‌توان برای بهترین اندیکاتور سیگنال خرید و فروش توصیه‌ای همگانی کرد؛ ضمن این که هیچ اندیکاتوری به تنهایی کافی نیست و شما سیگنال‌های دریافت شده را حتما باید با چند اندیکاتور دیگر اعتبارسنجی کنید. بهترین کار این است که شما به عنوان یک سهامدار و معامله‌گر، گروهی از اندیکاتورها و ابزار را برای دریافت سیگنال و اعتبارسنجی روی میز کار خود داشته باشید. همچنین این ترکیب اندیکاتور طی گذر زمان و تجربه شخصی هر معامله‌گر باید شکل بگیرد.

انواع اندیکاتور کدام‌اند؟

اندیکاتورها بر اساس نوع حرکت به دو دسته‌ اندیکاتورهای پیش‌رو (leading) و تاخیری (lagging) تقسیم می‌شوند. اندیکاتورهای پیش‌رو نوسان‌های قیمتی حرکت می‌کنند و می‌توانند آن‌ها را پیش‌بینی کنند. اندیکاتورهای تاخیری پس از حرکت قیمت و جابه‌جایی بازار، هشدارها و پیش‌بینی‌ها را در اختیار ما قرار می‌دهند. بر اساس نوع نمایش نیز، اندیکاتور به دسته‌های ترند (Trend)، اسیلاتور (Oscillator) یا نوسان‌گر، Volume و اندیکاتورهای Bill Williams تقسیم می‌شوند.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا