نرخ بازگشت سرمایه (ROI)؛ سودی که با توجه به سرمایهگذاری اولیه نصیبتان میشود
موفقیت از دید آدمهای مختلف معانی متفاوتی دارد. یکی موفقیت را در کسب مدارج عالی میداند و دیگری داشتن یک شغل مناسب را غایت موفقیت مینامد. اما برای یک سرمایهگذار، موفقیت شکل و شمایل دیگری دارد. احتمالا همه با هم توافق داریم که سودآوری در بازار سرمایه مهمترین فاکتوری است که میتوان موفقیت را با آن سنجید. هرچند گاهی دستاوردها جنبههای غیرمالی هم دارند که نمیتوان از آنها چشمپوشی کرد. با این همه به کمک نرخ بازگشت سرمایه یا ROI میتوان میزان کسب درآمد و موفقیت فعالان بازار سرمایه را سنجید. البته کاربردهای این نسبت فراتر از این مورد است که در ادامه با ارائه توضیحات بیشتر به آنها خواهیم پرداخت.
- نرخ بازگشت سرمایه (ROI) چیست؟
- نرخ بازگشت سرمایه چگونه محاسبه میشود؟
- تجزیه و تحلیل نرخ بازگشت سرمایه
- نرخ بازگشت سرمایه سالیانه
- مقایسه سرمایهگذاریها با توجه به ROI سالانه
- کاربرد نرخ بازگشت سرمایه یا ROI چیست؟
- بررسی مزایا و معایب ROI
- روشهای افزایش نرخ بازگشت سرمایه
- مشکلاتی که سر راه اندازهگیری دقیق وجود دارد
- جمعبندی
نرخ بازگشت سرمایه (ROI) چیست؟
نرخ بازگشت سرمایه یا (Return on Investment (ROI از جمله مهمترین مولفههای مالی است که میتواند میزان موفقیت و بازدهی سرمایهگذاری یک واحد تجاری یا فرد را نشان دهد. تعاریف مختلف و متعددی برای این واژه بیان شده است که در نهایت همگی به یک مفهوم واحد اشاره دارند.
البته باید به این مسئله توجه کرد که سود حاصل فقط به پول و دارایی اشاره ندارد. مثلا مواردی مانند برندسازی نیز میتواند به عنوان سود لحاظ شود. محاسبه میزان سودآوری مالی در کسبوکارها مسئلهای است که به کمک نرخ بازگشت سرمایه قابل انجام است.
در بسیاری از مواقع منابع محدودی در اختیار داریم. به همین دلیل باید وسواس بیشتری در سرمایهگذاری به خرج دهیم. قطعا باید عوامل متعددی را بررسی کنیم تا متوجه شویم که کدام گزینه برای سرمایهگذاری مناسبتر است. یکی از این عوامل نرخ بازگشت سرمایه است که بسیار کمککننده خواهد بود.
در بررسیها و محاسبات معمولا این نسبت را به همراه شاخصهای دیگر اندازهگیری جریان نقدی مانند نرخ بازگشت سرمایه داخلی (IRR) و یا ارزش خالص فعلی میسنجند.
میتوان گفت ROI بیان میکند که چند درصد سود با گذشت زمان از یک سرمایهگذاری حاصل میشود. مثلا باید مشخص شود که در یک کمپین تبلیغاتی با توجه به هزینههایی که صورت گرفته چه میزان سود به دست آمده است.
نرخ بازگشت سرمایه چگونه محاسبه میشود؟
میتوان به کمک یک فرمول ساده نرخ بازگشت سرمایه را محاسبه کرد؛ تنها کافی است سود حاصل از سرمایهگذاری را به کل هزینههایی که تا کنون صرف کردهایم، تقسیم کنیم.
نرخ بازگشت سرمایه = (کل هزینه – کل درآمد) / کل سرمایهگذاری
اگر در این معادله حاصل را در عدد ۱۰۰ ضرب کنیم، این میزان به درصد به دست خواهد آمد. رابطه ریاضی این فرمول به دو شکل زیر قابل ارائه است:
به این ترتیب میتوانیم بفهمیم با توجه به پولی که خرج کردهایم چقدر سود به دست آوردهایم. مطمئنا هر چقدر بازده بهتری داشته باشیم نشان از موفقیت بیشتر دارد. باید در این میان مشخص شود که هزینهها را برای چه کاری صرف کردهایم تا بتوانیم به خوب یا بد بودن عملکردمان پی ببریم.
سرمایهگذاران علاوه بر سنجش عملکرد سرمایهگذاریشان، برای تصمیمگیری و انتخاب یکی از پروژههای موجود از این نسبت استفاده میکنند. نوع سرمایهگذاری در این میان اهمیتی ندارد. چرا که هزینههای مربوط به هر زمینه در محاسبه نرخ بازگشت سرمایه مدنظر قرار داده میشود. مثلا میتوان سرمایهگذاری در بورس را با سرمایهگذاری در تجهیزات مختلف مقایسه کرد.
درک مفهوم این نسبت بسیار ساده و البته تطبیقپذیر است. بسیاری از مواقع مدیران یک مجموعه هنگام خرید تجهیزات سرمایهای میتوانند با محاسبه این نرخ خرید بهتری انجام دهند. معاملهگران نیز از این نرخ برای خرید بهترین سهام استفاده میکنند. نکته مهم اینجاست که استانداردی برای محاسبه این نرخ وجود ندارد. چرا که درآمدها و هزینهها در حوزهها و مشاغل مختلف با هم متفاوتاند. همین مسئله میتواند منجر به تطبیقپذیری بسیار این نسبت شود که میتوان از آن در موارد گوناگون استفاده کرد.
مثال
دو سرمایهگذار را در نظر داشته باشید. سرمایهگذار اول در سال گذشته ۵۰۰ سهم پرریسک خریده است. ارزش هر برگ سهام ۱۰۰۰ تومان بوده است. اکنون و با گذشت یک سال هر سهمش تا قیمت ۳۰۰۰ تومان افزایش پیدا کرده است. یعنی روی هر سهم ۲۰۰۰ تومان سود. حالا او سهام خود را میفروشد. او در برابر هر ۱۰۰۰ تومان ۲۰۰۰ تومان سود به دست آورده است. این مسئله نشان میدهد که نرخ بازگشت سرمایه یا ROI برای او برابر است با ۲ یا ۲۰۰ درصد.
حالا به سراغ سرمایهگذار دومی میرویم. فرض کنیم که او ۱۰۰ سهم خریده است که ارزش هر سهم ۱۰۰۰ تومان بوده و آن را در قیمت ۱۵۰۰ تومان به فروش رسانده است. نرخ بازگشت سرمایه این فرد برابر است با ۰.۵ یا ۵۰ درصد. میبینید که این نسبت در مورد قبلی بسیار بیشتر بود که نشانگر سودآوری بیشتر آن معامله است. به صورت نظری نیز میتوان دریافت که تبدیل ۱۰۰۰ تومان به ۳۰۰۰ تومان ارزشمندتر از تبدیل ۱۰۰۰ تومان به ۱۵۰۰ تومان است.
تجزیه و تحلیل نرخ بازگشت سرمایه
میتوان به طور کلی مثبت بودن عدد حاصل از محاسبات ROI را مسئلهای مثبت تلقی کرد. این امر نشان میدهد که سرمایهگذاری ما با سودآوری همراه بوده است. اما منفی بودن این مقدار نشان از آن دارد که سود حاصل از کسب و کار آنقدر نبوده که به هزینههای آن بچربد. پس هر سرمایهگذار وقتی ببیند این نسبت عدد بالاتری را به او نشان میدهد، بیشتر خوشحال میشود.
نرخ بازگشت سرمایه بالاتر = سودآوری بهتر = موفقیت بیشتر
قبلا هم گفتیم که این نسبت را میتوان در هر بستری استفاده کرد. یعنی یک سرمایهگذار، یک مدیر مجموعه و حتی یک شخص حقیقی هم میتواند با محاسبه نرخ بازگشت سرمایه یا ROI میزان برگشت داراییهایش را بررسی کند.
اما اگر به مثالی که بالاتر بیان کردیم دقت کنید، شاید پیش خودتان بگویید رسیدن قیمت سهم از ۱۰۰۰ تومان به ۳۰۰۰ تومان یک سال زمان برد. ولی شاید کسی که سهامش از ۱۰۰۰ تومان رسید به ۱۵۰۰ تومان تنها دو هفته از سرمایهگذاریاش گذشته باشد. باید گفت بله، در این نسبت ارزش زمانی پول جایی ندارد. البته اگر این موضوع را تنها برای خرید و فروش ساده سهام بخواهیم در نظر بگیریم چندان اهمیتی ندارد. اما اگر پای داراییهای ثابتی مانند ساختمان در میان باشد که ارزش آن هر سال افزوده میشود این امر مهم است. با این حساب اگر ارزش فعلی دارایی را در نظر بگیریم، آنچه به دست میآید، متفاوت خواهد بود.
نرخ بازگشت سرمایه سالیانه
از آنجا که مدت زمان سرمایهگذاری در این نسبت جایی ندارد، میتوان از نرخ بازگشت سرمایه سالیانه به منظور رفع این محدودیت استفاده کرد. فرمول محاسبه این نسبت به شرح زیر است:
در این فرمول n برابر است با سالهایی که دارایی را نگهداری میکنید.
مثلا فرض کنید در مدت پنج سال، ROI شما ۵۰ درصد بوده است. به صورت نظری میتوان دریافت که این دارایی سالانه ۱۰ درصد بازگشت سرمایه را با خود به همراه داشته است. هرچند این روش تقریبی است. چرا که آثار بهره مرکب در آن محاسبه نمیشود. به هر طریق طولانیتر شدن زمان سرمایهگذاری موجب بیشتر شدن تفاوت میان نرخ بازگشت سرمایه و نرخ بازگشت سرمایه سالیانه خواهد شد. البته فراموش نکنید که از این فرمول میتوان برای زمانهای کمتر از یک سال نیز استفاده کرد.
بیشتر بخوانید
مقایسه سرمایهگذاریها با توجه به ROI سالانه
برای آن که بتوانید سود حاصل از سرمایهگذاریها را با هم مقایسه کنید، میتوانید این کار را از طریق محاسبه نرخ بازگشت سرمایه یا ROI انجام دهید. به این مثال دقت کنید تا بهتر متوجه شوید که این نسبت چقدر کارگشا خواهد بود:
فرض کنید یک سهم در مدت پنج سال ۵۰ درصد نرخ بازگشت سرمایه داشته است. سهم دیگر هم نرخی برابر ۳۰ درصد در سه سال داشته است. در نگاه اول هر یک از این دو سهم سالانه ۱۰ درصد نرخ بازگشت سرمایه داشتهاند. اما آیا این مسئله به منزله برابر بودن بازدهی این دو سرمایهگذاری است؟ پاسخ منفی است. به محاسبات زیر نگاه کنید:
پس بازدهی سهم دوم بیشتر است. در حالی که بدون انجام محاسبات ممکن بود برداشت متفاوتی از این مسئله داشته باشیم.
کاربرد نرخ بازگشت سرمایه یا ROI چیست؟
از جمله مهمترین موارد استفاده ROI شرایطی است که در آن قصد محاسبه خروجی سرمایهگذاری خود را دارید. خروجی همان سودی است که از سرمایهگذاری عایدتان میشود. مثلا اگر نرخ بازگشت سرمایهتان پیشتر ۳۰ درصد بوده و اکنون به ۵۰ درصد رسیده است، حق دارید به خودتان ببالید و از موفقیتتان دم بزنید.
کاربرد دیگر برای مواقعی است که قصد ارائه محصول جدیدی در بازار دارید. به کمک این نسبت میتوانید دریابید که این محصول چقدر سودآوری با خود به همراه دارد. پس از این که محصول را روانه بازار کردید، میتوانید با محاسبه ROI میزان سودآوری را به دست آورید. همچنین مواردی نظیر مقایسه سرمایهگذاریها و البته تصمیمگیری در خصوص انتخاب یکی از آنها مسئلهای است که میتواند هزینه فرصت از دست رفته را برای شما به حداقل برساند.
بررسی مزایا و معایب ROI
معمولا فاکتورهایی نظیر ROI که با مسائل مالی بسیار سر و کار دارند، از پیچیدگیهایی برخوردارند. همچنین مانند سایر شاخصهای سنجش عملکرد، این نسبت نیز با مزایا و معایبی همراه است. اگر بخواهیم به چند مورد از مزایای این معیار اشاره کنیم، میتوانیم از موارد زیر نام ببریم:
- کمک به بررسی و سنجش کیفیت سود حاصل از سرمایهگذاری
- برآورد عملکرد در بهینهسازی هزینهها و صرفهجویی در آنها
- تجزیه و تحلیل ظرفیت برنامههای تجاری به منظور بازگشت سرمایه در بازه زمانی کوتاهمدت یا بلندمدت
- تولید و ارائه محصولات جدید با توجه به سیاستهای درآمدی و سودآوری کسب و کار
- سادگی محاسبات و قابلیت درک و فهم زیاد آن
- استاندارد بودن و عدم تفسیر نادرست
معایب زیر نیز در این میان به چشم میخورند:
- گمراهی مدیران در صورت اشتباهات محاسباتی
- وجود برخی مشکلات در محاسبه دقیق سود برخی از مشتریان و کمپینها
- مشکل در محاسبه میزان اثرگذاری روشهای تبلیغاتی در برخی موارد
- عدم توجه به ارزش زمانی پول
- عدم توجه به ریسک سرمایهگذاری
- عدم توجه به هزینههای مختلف در محاسبه ROI (که موجب تفاوت در مقدار حاصل از فرمول و نرخ واقعی بازگشت سرمایه خواهد شد.)
روشهای افزایش نرخ بازگشت سرمایه
برای بهبود ROI میتوان از روشهای گوناگونی استفاده کرد. مثلا افزایش میزان سود و کاهش هزینهها، بهبود کارایی و همچنین افزایش آگاهی از برند را میتوان به این منظور به کار بست.
اما نخستین گام به منظور بهبود نرخ بازگشت سرمایه ارائه یک تعریف دقیق از بازگشت سرمایه موردنظرتان است. مثلا شاید بازگشت سرمایه برای یک نفر با تعداد فروش بیشتر برابری کند و برای دیگری با افزایش سود در هر فروش.
ممکن است فردی به جای تمرکز بر افزایش فروش، هدفش افزایش فروش در یک بازه زمانی مشخص یا محدوده جغرافیایی خاصی باشد. همین مسئله موجب میشود که کانال توزیع خود را متناسب با هدفش انتخاب کند. این مسئله در بازارهای مالی نیز به چشم میخورد. سرمایهگذار میتواند با انجام انتخابهای هوشمندانهتر، به نرخ بازگشت سرمایه بالاتری دست پیدا کند.
مشکلاتی که سر راه اندازهگیری دقیق وجود دارد
اندازهگیری در این نسبت با مشکلات خاص خودش همراه است. این مسئله موجب میشود هرگز به ROI دقیق بازاریابی دست پیدا نکنیم. مثلا ممکن است یک مشتری پس از تبلیغاتتان به شرکت یا خدمات شما جذب شود. او میتواند خدمات شما را به شیوه بازاریابی دهانبهدهان به دوستانش نیز معرفی کند. اما محاسبه سود حاصل از اقدام این مشتری در نرخ بازگشت سرمایه مسئلهای نیست که بتوان به آسانی به آن دست یافت.
به طور کلی موارد بسیاری وجود دارند که به صورت غیرمستقیم در بازگشت سرمایه دخیل هستند ولی در نرخ بازگشت سرمایه لحاظ نمیشوند. این مسائل میتوانند با توجه به شرایط مختلف، اثرات گوناگونی بر نتیجه نهایی داشته باشند.
جمعبندی
هدف همه ما از سرمایهگذاری این است که پولی را که در یک پروژه سرمایهگذاری کردهایم پس از مدتی مجددا به دست آوریم و از سود آن نیز بهرهمند شویم. پس برای ما مهم است که از میزان تحقق این هدف آگاه شویم. نرخ بازگشت سرمایه یا ROI دقیقا به همین منظور محاسبه میشود. پس از این که این معیار را محاسبه میکنیم، میتوانیم متوجه شویم که با توجه به هزینههایی که انجام دادهایم، چقدر سودآوری داشتهایم. از این معیار میتوان در موارد مختلفی استفاده کرد. مثلا در بازار بورس برای خرید سهام و در شرکتها و کارخانهها برای خرید تجهیزات جدید. حتی در سرمایهگذاریهای شخصی در بخشهای گوناگون مانند املاک نیز میتوان از این نسبت استفاده کرد. اما معایبی نیز در این میان وجود دارد که میتوان به عدم توجه به ارزش زمانی پول و ریسک سرمایهگذاری در محاسبات اشاره کرد. البته میتوان نرخ بازگشت سرمایه را به صورت سالیانه محاسبه کرد تا به این طریق به برآوردهای صحیحتری دست پیدا کرد؛ در نتیجه میتوان دو یا چند سرمایهگذاری را با هم مقایسه کرد و عملکرد آنها را نسبت به یکدیگر سنجید.