پرایس اکشن چیست؟ تحلیل سهام در غیاب اندیکاتورها
معاملهگری در بازارهای مالی تکنیکهای گوناگونی دارد که هر معاملهگر میتواند با توجه به استراتژی معاملاتی خود از آنها استفاده کند. یکی از این تکنیکها پرایس اکشن (Price Action) نام دارد. پرایس اکشن تکنیکی است که مبنای آن توجه به حرکات واقعی قیمت است. یعنی معاملهگر بر اساس حرکت قیمت در خصوص معاملات خود تصمیم میگیرد. همین جمله توضیح مختصری است که بیان میکند پرایس اکشن چیست. معاملهگرهای بسیاری با آموزش پرایس اکشن و یادگیری الگوهای آن توانستهاند در بازار سرمایه به موفقیت دست پیدا کنند.
بسیاری از تریدرها از اندیکاتورها برای تحلیل سهام استفاده میکنند. معمولا اندیکاتورها از قیمت فعلی بازار عقبتر هستند. در حقیقت باید گفت اندیکاتورها اطلاعات گذشته قیمت را تحلیل میکنند. اندیکاتورها کمک میکنند تا معاملهگر بتواند حرکات آینده بازار را حدس بزند. اما روشهایی مانند پرایس اکشن، میتواند بر اساس اطلاعات گذشته، در تشخیص حرکات آینده سهم به معاملهگر کمک کنند. در ادامه به زبان ساده و به طور دقیقتر به روش پرایس اکشن را بررسی میکنیم.
بیشتر بخوانید
پرایس اکشن چیست؟
برای اینکه آموزش پرایس اکشن را شروع کنیم، ابتدا لازم است متوجه شویم که اصلا پرایس اکشن چیست. پرایس اکشن یک شیوه تحلیل است که معاملهگر میکوشد به کمک آن و بر اساس الگوهای قیمتی موجود، یک الگوی معنادار را کشف کند. پرایس اکشن به معاملهگرها کمک میکند که از بازار جلوتر باشند؛ همان کاری که اکثر اندیکاتورها از انجام آن عاجز هستند.
در این شیوه معامله، دغدغهمان این نیست که چه اتفاقی در حال وقوع است. بلکه تنها در پی آن هستیم که بدانیم دلیل وقوع این اتفاق چیست. به این ترتیب با تکیه بر این شیوه، میتوان تصمیمهای بهتری را اتخاذ کرد.
پرایس اکشن یکی از شیوههایی است که در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار میگیرد. از جمله ویژگیهای بارز این روش، میتوان به عدم استفاده از ابزاری مانند اندیکاتورها و رباتهای معاملاتی اشاره کرد. پرایس اکشن کاری به عواملی که در حرکت بازار موثر هستند ندارد و تنها بر تاریخچه قیمت بازار تمرکز دارد. یعنی آنچه در پرایس اکشن اهمیت پیدا میکند، حرکت قیمت در یک بازه زمانی است.
سویینگها، نمودارهای شمعی و نمودارهای میلهای از جمله مهمترین ابزاری هستند که در روش پرایس اکشن مورد استفاده قرار میگیرند. منظور از سویینگ نقاط عطف بالا و پایین بازار و در حقیقت همان حمایتها و مقاومتها و روندهای تثبیت سهام است.
معاملهگرها در این روش با استفاده از نمودارهای سوابق قیمت و همچنین اطلاعاتی مانند قیمت عرضه و تقاضا در زمان فعلی، میزان حجم معاملات و شتاب نوسانات قیمت در پی آن هستند که یک نقطه ورود مناسب برای معامله پیدا کنند. نقطه ورود مطلوب در معاملات، نقطهای است که موجب ایجاد سود بالقوه میشود و میتوان به کمک آن ریسک را در معاملات کم کرد.
بیشتر بخوانید
حذف پیچیدگی با ایجاد نمودار ساده در پرایس اکشن
نمودارهای قیمتی شلوغ یکی از ترسهای معاملهگران تازهکار است. حتی معاملهگران باتجربه هم ممکن است در پیچ و تاب نمودارها و اندیکاتورهای گوناگون گمراه شوند. اما پرایس اکشن به معاملهگر کمک میکند که نمودارهایی ساده را ایجاد کند. همانطور که گفتیم، از آنجا که در پرایس اکشن خبری از اندیکاتورها نیست، طبیعی است که نمودارهای حاصل از این روش، خلوت و ساده هستند. با توجه به این مساله شاید بتوان متوجه شد که یکی از مهمترین دلایل محبوبیت این روش چیست.
برای اینکه بهتر متوجه این ویژگی شوید، دو نمودار زیر را در نظر بگیرید.
در نمودار اول هیچ اندیکاتوری به کار گرفته نشده است. این نمودار تنها حاصل یک پرایس اکشن خالص است. اما در نمودار پایینی، از اندیکاتور استوکاستیک، MACD، ADX و باند بولینگر استفاده شده است.
بهتر است بدانید که به نمودار اول، نمودار تمیز هم میگویند.
در این میان یک نکته مهم هم وجود دارد. باید در آموزش پرایس اکشن به این مسئله توجه کنید که نموداری که از اندیکاتورهای بسیاری استفاده میکند، بخش زیادی از چارت را اشغال میکند. این مسئله موجب کوچکتر شدن نمودار میشود. در نتیجه معاملهگر کمتر متوجه حرکت خالص قیمت میشود. به این ترتیب میتوان دریافت که پرایس اکشن کمک میکند که فضای بیشتری به تحرکات قیمتی اختصاص داده شود و بر این اساس، معاملهگر میتواند بر حرکات قیمتی بهتر متمرکز شود.
معاملهگر پرایس اکشن کیست؟
به معاملهگرانی که در معاملات خود از پرایس اکشن بهره میبرند، پرایس اکشن تریدر (Price Action Trader) گفته میشود. در واقع میتوان چنین گفت که این افراد، نگاه سادهای به معاملات دارند. اصلا استراتژی آنها در همین سادهنگری خلاصه میشود. این معاملهگرها نوسانهای قیمتی، الگوهای مختلف، حجم معاملات و اطلاعات دیگر را در کنار هم استفاده میکنند تا بتوانند یک نقطه خوب را برای ورود به معامله بیابند.
معاملهگرانی که از پرایس اکشن استفاده میکنند، تاریخچه حرکت قیمت بازار را مد نظر دارند. آنها معمولا بر نمودارهای سه الی شش ماه گذشته متمرکز میشوند. آنها در این میان به بالاترین و پایینترین سطح نوسان و هم چنین سطوح حمایت و مقاومت توجه میکنند.
احتمال دارد برخی گمان کنند که پرایس اکشن بهترین شیوه برای تحلیل بازار است. هر شیوه تحلیل مزایا و معایبی دارد که باید به آن توجه کرد. از این رو نمیتوان گفت کدام شیوه بهترین است. افرادی که میخواهند به این روش معامله کنند باید درک صحیحی از بازار داشته باشند. معاملهگر باید بتواند روند حرکت بازار را درک کند و متوجه نظم درونی آن شود.
اما مزیت پرایس اکشن چیست؟ پس از یادگیری و آموزش پرایس اکشن متوجه خواهید شد که مزیت این روش در پرکاربرد بودن آن است. یعنی شما میتوانید در هر بازاری از این شیوه استفاده کنید. بازار سهام، فارکس، فیوچرز، طلا، نفت و … همگی بسترهایی هستند که میتوان در آنها از الگوهای پرایس اکشن استفاده کرد.
یکی از برترین معاملهگرهایی که از پرایس اکشن استفاده میکنند Tape Trader ها هستند. آنها برای اینکه معاملات خود را انجام دهند، از نمودار استفاده نمیکنند. بلکه تنها با استفاده از نقاط حمایت و مقاومت و با توجه به حجم و قیمت معاملات سهام، سود به دست میآورند.
مزیتهای روش پرایس اکشن چیست؟
بخشی از آموزش پرایس اکشن به بیان مزایای این شیوه برمیگردد. برای اینکه بدانیم مزیتهای پرایس اکشن چیست، میتوانیم به موارد زیر اشاره کنیم:
- این شیوه رایگان است. معاملهگرانی که از این شیوه استفاده میکنند، نیازی ندارند که از دیگر نرمافزارها استفاده کنند. این معاملهگران میتوانند از انواع کندلها، نقاط یا نمودارهای مختلف استفاده کنند و اطلاعات لازم را به دست آورند.
- چنانچه از یک استراتژی مشخص پرایس اکشن مطلع باشید، دیگر نیازی نیست که تحقیق بیشتری در این خصوص انجام دهید.
- همانگونه که پیشتر گفتیم، از این شیوه میتوان در هر بازاری استفاده کرد.
- تحلیل به شیوه پرایس اکشن با استفاده از هر نرمافزاری ممکن است. یعنی با استفاده از نرمافزارهایی مانند نینجا تریدر، ترید استیشن، متاتریدر و … میتوان این شیوه را پیاده کرد.
- سرعت پرایس اکشن یکی دیگر از مزایای این روش است. هیچ تاخیری در قیمت وجود ندارد. اطلاعاتی که زمان آنها گذشته است، هیچ تاثیری در معاملات شما نخواهند داشت.
- این شیوه همهجانبه است. یعنی آیتمهای فراوانی با هم ترکیب میشوند اما با وجود این امر تداخل اطلاعات پیش نمیآید.
- از جمله دیگر مزایای پرایس اکشن میتوان به این مسئله اشاره کرد که سیگنالهای صادرشده توسط آن، سریعتر از اندیکاتورهایی است که معمولا از قیمت جا میمانند.
- به کمک آموزش و یادگیری روش پرایس اکشن میتوانید نقاط ورودها و خروج را به شکلی مطلوبتر بیابید.
- در این روش، به جای آنکه منتظر بمانید تا اندیکاتور اطلاعاتی به شما بدهد، تمرکز خود را روی قیمت میگذارید و اطلاعات را در زمانی واقعی و کارآمد به دست خواهید آورد.
محدودیتهای پرایس اکشن چیست؟
پرایس اکشن یک استراتژی است که میتواند فرد به فرد متفاوت باشد. اصلا عجیب نیست که دو معاملهگر متفاوت، تحلیل متفاوتی از یک دارایی واحد به دست آورند. به علاوه باید به این مسئله هم توجه کرد که الگوها همیشه هم بلافاصله نتیجه نمیدهند. این مسئله به آن معناست که تحلیلگر باید به میزان کافی صبر کند تا الگو تایید شود.
یادگیری این روش به زمان احتیاج دارد و نمیتوان انتظار داشت که یک فرد تازهکار بتواند به درستی این روش را به کار ببندد. در ادامه خواهیم دید که دیگر محدودیتهای پرایس اکشن چیست.
- برخی از افراد میخواهند، استراتژی های پرایس اکشن را خودکار کنند. این کار دشوار است. شما باید خودتان ایجاد الگوها را رصد کنید و نمیتوانید معامله را به شکل خودکار انجام دهید.
- چنانچه در نظر دارید یک ربات معاملهگر بسازید که معاملات شما را خودکار انجام دهد، باید گفت اکثر استراتژیهای پرایس اکشن چنین اجازهای به شما نمیدهند.
- نباید چنین پنداشت که پرایس اکشن یک استراتژی کامل و بینقص است. محدودیتهایی که در این بخش به آنها اشاره میکنیم خود مهر تاییدی بر این مطلب است.
- درست همانگونه که با عمل به سایر استراتژیهای معاملاتی، ممکن است ضرر کنید، در پرایس اکشن نیز احتمال عدم موفقیت در معاملات وجود دارد.
- درست است که روی کاغذ پرایس اکشن بسیار عالی و حرفهای به نظر میرسد، اما شما تنها زمانی میتوانید عملکرد قیمت را درک کنید که خود وارد معامله شوید.
- چنانچه در قیمتهای بالاتر خرید کنید، این احتمال وجود دارد که قیمت در آینده افت کند و کاهش یابد.
- نمیتوانید از ضرر به طور کامل اجتناب کنید. به عنوان معاملهگر، هنر شما این است که بیش از ضرر کردن در معاملات زیانده، از معاملات سودآفرین سود به دست آورید.
چند نکته در مورد استراتژی پرایس اکشن
- معاملهگران برای اینکه روندهای قیمتی مختلف را در پرایس اکشن مشخص کنند، دیدگاههای مختلفی را در این خصوص اعمال میکنند.
- الگوهای نموداری فراوانی به کمک پرایس اکشن به وجود میآیند. ابزارهای تحلیل تکنیکال (مانند میانگین متحرک) که به منظور پیشبینی روند سهم در آینده از آنها استفاده میشود، خود با استفاده از پرایس اکشن به محاسبه میپردازند.
- افرادی که به کمک پرایس اکشن معامله میکنند، به اندازه نسبی شمعها، شکل و موقعیت، میزان رشد و همچنین حجم آنها توجه دارند.
- در این شیوه، از ابزارهای تحلیل تکنیکال مانند میانگین متحرک، خط روند و دامنه معاملاتی و سایر ابزارها استفاده میشود. برای آشنایی بیشتر با خط روند و نحوه رسم آن، مقاله «خط روند در تحلیل تکنیکال چیست و چگونه رسم میشود؟» را بخوانید.
- افرادی که از پرایس اکشن به منظور سفتهبازی استفاده میکنند، تمام روشهای تحلیل تکنیکال را نادیده نمیگیرند. بلکه میکوشند به کمک پرایس اکشن بر ایجاد استراتژیهایی مشخص تمرکز کنند تا بتوانند رفتار بازار را بهتر درک کنند.
بیشتر بخوانید
- الگوهای پرایس اکشن با هر نمودار شمعی میتواند ایجاد شود. معاملهگران در این شیوه در پی الگوهایی هستند که بیانگر یک نظم خاصاند. به این صورت یک ستاپ (الگو) ایجاد میشود که خود منجر به صدور سیگنالهای خرید و فروش میشود.
- معاملهگرانی که در کار خود خبره هستند، معیارهای متنوعی را برای ورود و خروج به سهام در نظر میگیرند. آنها طی سالها تجربه و فعالیت در بازار سرمایه، این معیارها را به دست آوردهاند.
آیا تنها به کمک یک الگوی ساده در پرایس اکشن میتوان وارد معامله شد؟
پاسخ این سوال منفی است. فراموش نکنید که نمیتوان برای ورود به یک موقعیت معاملاتی تنها به یک ستاپ ساده اکتفا کرد. بلکه باید از ترکیب الگوهای مختلف، شمعها و سایر ستاپها بهره برد.
وقتی معاملهگر درمییابد که پرایس اکشن به اندازه کافی قدرتمند است، منتظر میماند تا یک نقطه مناسب برای ورود یا خروج بیابد. به این نقطه تریگر گفته میشود. البته ممکن است سیگنالهایی در هنگام معامله دیده شوند. اما این سیگنالها تریگر نیستند. چرا که شمع مورد نظر باید بسته شود تا بتوان سیگنال دریافتی را معتبر نامید. فراموش نکنید که پس از ورود به معامله، لازم است حد ضرری را برای معامله خود تعریف کنید.
بیشتر بخوانید
مراحل معامله در پرایس اکشن
میتوان گفت تا به اینجا تا حدودی دریافتهایم که پرایس اکشن چیست. این استراتژی گسترده است و همانگونه که گفتیم نیازمند زمان و تمرین و تکرار است. اکنون در آموزش پرایس اکشن بهتر است مراحل این روش معامله را با هم بررسی کنیم.
معاملهگران مجرب و خبره، اقدامات مختلفی انجام میدهند تا الگوهای معاملاتی، نقاط ورود و خروج و تعیین حد ضرر را مورد استفاده قرار دهند. زمانی که معاملهگر تنها از یک استراتژی برای یک یا چند سهم استفاده کند، ممکن است این امر موجب شود که فرصتهای معاملاتی فراوانی از دست بروند. اما در بیشتر موقعیتها، پرایس اکشن دو گام زیر را برای تحلیل در نظر میگیرد:
- تشخیص وضعیت: در این گام از پرایس اکشن، معاملهگر باید بتواند وضعیت فعلی را تشخیص دهد. مثلا باید بتواند درک کند که سهم در حال کاهش قیمت است یا افزایش. یا مثلا اگر سهم در حال ورود به یک کانال قیمت مشخص است، باید بتواند این مسئله را تشخیص دهد.
- تشخیص فرصتهای معاملاتی: زمانی که روند قیمت در سهامی صعودی و رو به رشد است، ممکن است حتی این رشد بیشتر هم شود و سهم، نوسانهای زیادی را در این مسیر تجربه کند. حتی ممکن است بازگشت اتفاق افتد و قیمت سهم کم شود. این مسئله به دیدگاه تحلیلگر بستگی دارد. بارها به این مسئله اشاره کردهایم که افراد مختلف، میتوانند برداشتها و تفسیرهای متفاوتی از وضعیتی یکسان داشته باشند. بنابراین این مسئله بر عهده معاملهگر است و او باید فرصتهای معاملاتی پیش رو را تشخیص دهد.
مثال
برای اینکه بهتر درک کنیم پرایس اکشن چیست و گامهای فوق چگونه پیاده میشوند، بهتر است به مثالهای زیر توجه کنید.
- فرض کنید سهمی را خریداری کردهاید که قیمت آن افزایش پیدا میکند. در حقیقت قیمت سهم به قلهای میرسد که از پیش برای خود تعیین کرده بودید. در ادامه، قیمت سهم با کاهش مواجه میشود و در سطحی پایین قرار میگیرد. تا اینجا شما توانستهاید وضعیت فعلی را تشخیص دهید. در این میان باید بتوانید تشخیص دهید که آیا مطابق با نظر شما قیمت سهام به یک قله بالاتر خواهد رسید و به روند صعودی خود ادامه خواهد داد، یا نهایتا شاهد کاهش قیمت و بازگشت به میانگین خواهیم بود.
- با این فرض که حجم یک سهم مشخص، کم است و شکست روند یا سطوح در آن رخ نمیدهد، برای روند سهام یک سقف و کف قیمتی (حمایت و مقاومت) تعیین میکنید. چنانچه حرکت سهم در بازه تعریفشده ادامه پیدا کند، معاملهگر توانسته است وضعیت را درست تشخیص دهد. معاملهگر باید بتواند خطوط حمایت و مقاومت را تعیین کند یا اینکه زاویه دید خود را تغییر دهد و منتظر شکست سطوح مقاومتی یا حمایتی باشد.
- در نمودار قیمت سهام، معاملهگر شکست سطوح را درک میکند (این مسئله همان تشخیص وضعیت است). او در این شرایط دو فرصت معاملاتی را مقابل خود میبیند. یا شکست سطوح اتفاق میافتد و روند قیمت در همان سمت ادامه پیدا میکند یا پولبک رخ میدهد و سهم به جایگاه قبلی خود برمیگردد.
بنابراین معاملهگرها میتوانند استراتژی پرایس اکشن را در کنار سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال به کار بندند. اما نهایتا این معاملهگر است که تصمیم نهایی را میگیرد. پس میتوان گفت، پرایس اکشن به معاملهگر اجازه میدهد که دیدگاههای مختلفی داشته باشد و تصمیمهای متنوعی بگیرد.
دلیل محبوبیت معامله به کمک پرایس اکشن چیست؟
معامله با پرایس اکشن به منظور کسب سود در بازههای زمانی کوتاهمدت یا میانمدت انجام میشود. بیشتر معاملهگران به این مسئله اعتقاد دارند که بازار یک روند تصادفی دارد و نمیتوان یک راه مشخص را یافت و طبق آن همیشه برنده بود. به همین دلیل تحلیلگر باید بتواند ابزارهای تحلیل تکنیکال را با هم ترکیب و موقعیتهای مناسب را شناسایی کند.
از جمله ویژگیهای مثبت پرایس اکشن میتوان به این مسئله اشاره کرد که تحلیلگران میتوانند استراتژیهای خود را در آن به کار برند. این مسئله موجب انعطافپذیری معامله خواهد شد. از پرایس اکشن میتوان در سامانههای معاملاتی مختلف بهره برد. همچنین اگر دادههای قدیمی در دست دارید، میتوانید به کمک پرایس اکشن آنها را بازآزمایی کنید. چنانچه این استراتژیها کارآمد و مفید باشند، میتوانید از آنها در معاملات خود بهره ببرید.
برخی از معاملهگران تصور میکنند، اگر از چندین اندیکاتور برای معاملات خود استفاده کنند بهتر است. اما معاملهگران پرایس اکشن میگویند که اگر برای تحلیل فقط به روند قیمت اتکا کنید، این پیچیدگیها از بین میرود.
باینری آپشن و پرایس اکشن
باینری آپشن یا همان اختیار معامله، روشی است که شخص در آن پیشبینی میکند که قیمت دارایی بعد از مدتی از یک نقطه معین کمتر یا بیشتر خواهد شد. اما ارتباط میان اختیار معامله و پرایس اکشن چیست؟ باید گفت که یکی از مهمترین کاربردهای پرایس اکشن، انجام معاملات باینری است. به این ترتیب شما میتوانید تصمیمهای خود را با توجه به نمودار قیمت اتخاذ کنید. این نمودارها معمولا میلهای هستند. البته میتوانید از کندل استیکها هم استفاده کنید.
بررسی سهم در تایمفریمهای مختلف
یکی دیگر از عواملی که موجب جذابیت پرایس اکشن میشود، این است که اجازه میدهد معاملهگر سهام را در تایمفریمهای مختلف، بررسی کند. این بررسیها موجب تشخیص موقعیتهای مختلف میشود. به عبارت دیگر زمانی که سهمی را در تایمفریمهای مختلف بررسی میکنید، دادههای مختلفی به دست خواهید آورد.
فراموش نکنید که در دام افراط و تفریط گیر نیفتید. درست است که بررسی سهام در چارچوبهای زمانی مختلف میتواند کمککننده باشد. اما اگر بیش از حد به چارچوبهای زمانی توجه کنید، نهایتا نتیجه مطلوبی نخواهید گرفت. چرا که این مسئله موجب میشود نتایجی بگیرید که کاملا خلاف انتظار شماست. با بررسیهای فراوان از منظر تایمفریمهای مختلف، این امکان وجود دارد که از ریسکهای احتمالی بترسید و اصلا سمت معامله نروید. همیشه به خاطر داشته باشید که رعایت اعتدال یکی از مسائل مهمی است که به ویژه برای سرمایهگذاران مبتدی مشکلآفرین میشود.
چگونه میتوان از پرایس اکشن استفاده کرد؟
پیش از این اندیکاتورهایی مانند MACD و RSI را بررسی کرده و دریافتیم که این اندیکاتورها ابزارهایی برای تحلیل تکنیکال هستند. اما تفاوت پرایس اکشن با این ابزارها چیست؟ پرایس اکشن خود منبعی از دادههاست که ابزارهای مختلف بر اساس آن به وجود میآیند.
معاملهگران نوسانی یا نوسانگیران (Swing Trader) و معاملهگران روندی (Trend Trader) بیشتر در پی آن هستند که از پرایس اکشن استفاده کنند تا اینکه بخواهند به تحلیل بنیادی تکیه کنند. آنها ترجیح میدهند به پرایس اکشن روی بیاورند و از اندیکاتورها استفاده نکنند. اما نباید فراموش کرد که عواملی مانند حجم معاملات و یافتن سطوح حمایت و مقاومت از اهمیت فراوانی برخوردارند. چرا که این موارد میتواند بر صحت تحلیل اثرگذار باشد. اینها از جمله مفاهیم اولیه بازار است. پس میتوان گفت آشنایی با این موارد، لازمه و اساس آموزش پرایس اکشن است.
آشنایی با اصطلاحات پرایس اکشن
زمانی که تصمیم میگیرید از پرایس اکشن استفاده کنید، لازم است با چند اصطلاح در این خصوص آشنا شوید. در ادامه این اصطلاحات را توضیح میدهیم.
قانون تلاش دوباره
معمولا بازار پس از اینکه اصلاح را تجربه میکند یا زمانی که شاهد شکست سطوح حمایت و مقاومت است، دوباره به سطح قبلی برمیگردد. معاملهگران پرایس اکشن بارها شاهد این مساله بودهاند. پس به این دلیل از بازار انتظار دارند که یا به مسیر خود ادامه دهد، یا مجددا برگردد. بنابراین معاملهگر نباید در این شرایط هیچ اقدامی انجام دهد. او باید صبر کند تا مشخص شود بازار چه مسیری را انتخاب کرده است. سپس میتواند اقدامات خود را بر این اساس انجام دهد.
زمانی که این فاز تمام میشود و مشخص میشود که بازار کدام حالت را برگزیده است، آنگاه معاملهگر میتواند معاملهای انجام دهد که احتمال موفقیتش در آن بیشتر است. پس در این شرایط باید منتظر بماند تا دومین نقطه ورود نیز به دست آید.
مثلا زمانی که در دومین تلاش، فروشندگان بخواهند قیمت را به یک کف جدید برسانند، ممکن است موفق نشوند. در صورت شکست، الگوی کف دوقلو ایجاد میشود که یکی از الگوهای بازگشتی تحلیل تکنیکال است. در این نقطه است که فروشندگان تغییر عقیده میدهند و به خرید سهام روی میآورند. پس با اضافه شدن فروشندگان به خریداران، فشار خرید در سهم قویتر میشود.
در نظر بگیرید که در بازار، شکست دامنه معاملاتی یا خط روند رخ میدهد. بازار دوباره به سطوح شکست برمیگردد و به جای ادامه دادن مسیر قبلی، شکست همچنان ادامه پیدا میکند. این حالت تایید نام دارد.
معاملهگران بهدامافتاده
معاملهگران بهدامافتاده یکی دیگر از اصطلاحات رایج در این شیوه تحلیل است. حال میخواهیم بدانیم معنی این اصطلاح در پرایس اکشن چیست. در حقیقت این معاملهگران افرادی هستند که ورود آنها به بازار، در سیگنالی ضعیف انجام شده است. یا اینکه بدون دریافت تایید، وارد بازار شدهاند. به همین دلیل اکنون متضرر شدهاند. چرا که بازار در جهتی پیش رفته است که خلاف جهت معامله و اقدام آنها بوده است. باید اینطور گفت که اگر پرایس اکشن با حد ضرر آنها برخورد داشته باشد، موقعیت معاملاتی آنها بسته خواهد شد.
حد ضرر مسئله مهمی است که معاملهگران فراوانی از آن استفاده میکنند. وقتی بازار در جهتی خلاف حرکت اقدامات این معاملهگران حرکت کند، حد ضرر به آنها کمک میکند تا از موقعیت خود خارج شوند. گفتیم که معاملهگران بهدامافتاده، حد ضررهایی را تعیین میکنند. این حد ضررها در ادامه به سفارشهایی تبدیل میشوند که موجب تقویت جهت مخالف بازار میشود.
روند و دامنه معاملاتی
خط روند از آن دست مفاهیمی است که نقشی اساسی در تحلیل تکنیکال دارد. این مفهوم در تشخیص صعودی یا نزولی بودن سهم، به معاملهگر کمک میکند. به زبان ساده، زمانی که قیمتها در حال کاهش هستند، روند نزولی و زمانی که قیمتها زیاد میشوند، روند صعودی است.
اما ارتباط میان روند و پرایس اکشن چیست؟ در حقیقت معاملهگران پرایس اکشن باید پیش از هر چیزی، صعودی، نزولی و یا اصلاحی بودن روند را در هر تایمفریمی بررسی کنند. منظور از بازار اصلاحی، بازاری است که در آن مدام شاهد نوسان در سقف و کف هستیم. به این ترتیب بازار در یک دامنه قیمتی معین باقی خواهد ماند.
در خصوص دامنه معاملاتی نیز میتوان گفت، هر زمان روند بازار و سهم واضح نبود، با مفهومی به نام دامنه معاملاتی سروکار داریم. لازم به ذکر است که میتوان دامنه معاملاتی را کانال افقی نامید.
دستورالعملهای استفاده از استراتژی پرایس اکشن
در پرایس اکشن ممکن است با موقعیتهای نامفهوم فراوانی مواجه شوید، که ممکن است به اشتباه آنها را تعبیر کنید. این موارد در نهایت موجب شکست شما خواهند شد. به همین دلیل لازم است که بخشی از آموزش پرایس اکشن را به این موارد اختصاص دهیم. در ادامه میتوانید این نکات را مطالعه کنید.
توجه به محدوده حمایت و مقاومت
پیشتر در خصوص حمایت و مقاومت صحبت و نکات لازم در این باره را بیان کردهایم. این موارد از جمله مهمترین مسائل در آموزش پرایس اکشن به شمار میروند. شاید بسیاری از معاملهگران با این مفهوم آشنا باشند اما افراد کمی هستند که میتوانند به این طریق کسب سود کنند. میدانید دلیل این امر چیست؟
معمولا تریدرها یک خط افقی را به عنوان حمایت یا مقاومت در نظر میگیرند. اما نکته اینجاست که در طول ترید این خط با خطا و اشتباه همراه خواهد بود. چرا که تنها همین یک خط نیست که بر مسیر حرکت قیمت دارایی تاثیر میگذارد. در اینجا نکته مهمتر، محدوده حمایت و مقاومت است، نه خود حمایت و مقاومت.
اگر با خواندن این چند خط کمی سردرگم شدهاید، تصویر زیر را ببینید تا بیشتر در این خصوص توضیح دهیم. چنانچه در معاملههای خود تنها به یک خط توجه کنیم، موقعیتهای مناسبی را از دست خواهیم داد. چرا؟ چون قیمت در این موقعیتها، خط مقاومت یا حمایت را لمس نمیکند. همچنین ممکن است زمانی که بر اساس این خط وارد دارایی شویم، جهشهای لحظهای قیمت را مشاهده کنیم و این امر ما را گمراه کند. به این صورت معامله به ضررمان تمام خواهد شد.
در سمت مقابل، معاملهگری که بتواند به کمک آموزشهای لازم در پرایس اکشن، محدودههای حمایت و مقاومت را به شکلی مطلوب به کار گیرد، میتواند فیلتر نویزهایی را که در این محدوده اتفاق میافتد، به درستی شناسایی کند.
توجه و تمرکز بر کفها و سقفها
در آموزش پرایس اکشن باید به کف و سقفها بسیار دقت کنید. چرا که میتوان با بررسی و تحلیل آنها، اطلاعات مهمی را در خصوص جهت بازار و روند آن به دست آورد. به کمک این بررسیها حتی میتوان شروع یک روند بازگشتی را نیز از پیش متوجه شود.
تحلیل قلهها و کفها را میتوان با روشهای موجود ترکیب کرد. در پرایس اکشن مواردی در خصوص کفها و قلهها مطرح میشود که میتوان از میان آنها به مهمترینشان اشاره کرد:
- توجه به موجهای بلند در جهت روند و اصلاحهای کوتاهمدت مهم است. چرا که این موجها سیگنالی قوی در راستای تایید روند صادر میکند.
- اگر قیمت، منجر به تشکیل قلهها و کفهای نامعتبر شود، این مسئله بیانگر محوشوندگی مومنتوم و کاهش انرژی جنبشی در روند سهم است.
- معاملهگر باید بتواند افزایش نوسان قیمت را در هنگام تشکیل قله و کف جدید تشخیص دهد. این مسئله به وجود کندلهایی با سایههای بلند اشاره دارد. در این خصوص لازم است بدانید که در نقاطی که قیمت تغییر میکند، نوسانها در بیشترین حد قرار دارند.
- در روندهای صعودی باید حواستان به جاهایی باشد که قیمت نمیتواند در آنجا قلهای بالاتر از قله فعلی را ایجاد کند.
توجه به موقعیت قیمت فعلی
معاملهگر باید بیاموزد که در لحظه معاملات خود را اصلاح کند. حتی اگر بتوانید بهترین و مطمئنترین سیگنال پرایس اکشن را دریافت کنید، باز هم این شانس را دارید که موفقیت خود را افزایش دهید. همچنین میتوانید سطح ورود یا خروج خود را به شکلی توجیهپذیر و منطقی تغییر دهید. معمولا معاملهگران تازهکار با توجه به موقعیت فعلی قیمت، در دریافت سیگنال اشتباه میکنند. در نهایت این امر موجب میشود که احتمال برد و موفقیت آنها کمتر شود.
با این تفاسیر فکر میکنید بهترین شیوه برای تشخیص موقعیت فعلی قیمت در پرایس اکشن چیست؟ بهترین روش، شیوهای است که معاملهگر بتواند در آن، محدودههای مقاومت و حمایت را ترسیم کند. سپس میتواند با تعیین نقاط عرضه و تقاضا، منتظر شود تا قیمت به آن محدوده وارد شود. بهتر است زمانی به معامله ورود کنید که سیگنال پرایس اکشن در محدودههایی ایجاد شود که از پیش تعیین کردهاید.
در این حالت، یک موقعیت معاملاتی بسیار مطلوب خواهید داشت و بدون نگرانی و استرس میتوانید وارد این معامله شوید. به علاوه، این مسئله میتواند کیفیت معامله شما را افزایش دهد.
توجه به نسبی بودن مفاهیم
یکی از مشکلاتی که در پرایس اکشن گریبانگیر معاملهگران میشود، این است که معاملهگران معمولا پرایس اکشن را برنامهای میدانند که به عنوان روش معامله مورد استفاده قرار میگیرد. به این ترتیب آنها صرفا در پی آن هستند که کندل استیکهایی را بیابند که با ضوابط آنها مطابقت دارد. در این صورت است که دست به معامله خواهند زد. نباید فراموش کرد که نمیتوان نگاهی صرف به این موارد داشت و هر مسئلهای در معاملهگری نسبی است. معاملهگر باید بتواند اطلاعات قیمت را در ارتباط با اتفاقهای گذشته بسنجد. همین مقایسه است که از اهمیت زیادی برخوردار است.
شکل زیر را در نظر بگیرید. در زمانی که روند سهم صعودی است، میتوانید کندلهای زیادی را مشاهده کنید. اگر به سیگنالهای شماره یک و دو دقت کنید، میتوانید دریابید که این کندلها در مقایسه با قیمت قبلیشان ارتباط کمی دارند. به این ترتیب مشخص است که این سیگنالها غیرقابل توجیه هستند و باطل میشوند.
کندلهای مطلوب و واقعی خبر از یک بازگشت قیمت قدرتمند میدهند. این مسئله در شرایطی رخ میدهند که شمع مذکور از کندل قبلی خود هم بلندتر باشد. پس لازم است که کندلها را با کندلهای پیشین خود مقایسه کنید تا بتوانید سیگنالهای واقعی دریافت کنید.
توجه به اندازه سایهها در کندل
بخش دیگری از آموزش پرایس اکشن به این مسئله مهم بستگی دارد. باید تعداد سایهها را تفسیر کنید. اما اهمیت تفسیر این سایهها در پرایس اکشن چیست؟ زمانی که سایههای بلند و زیادی را در روند یک سهم مشاهده کنید، میتوانید دریابید که نوسانهای پیوستهای در بازار وجود دارد. در واقع این مسئله به عدم اطمینان مربوط است. زمانی که بازار در اوج خود به سر میبرد یا نوسان قیمت به شکلی فشرده رخ میدهد، افزایش طول سایهها بیش از پیش به چشم میخورد. در این حالت سایههای تشکیلشده بلندتر خواهند بود.
سایههای صعودی و نزولی
نکته مهم دیگر در آموزش پرایس اکشن آن است که به صعودی یا نزولی بودن سایهها هم دقت کنید. برخی از سایههای موجود بیشتر به سمت پایین تمایل دارند. این سایهها به منزله سیگنالهایی برای بازگشت و پایان روند نزولی تلقی میشوند.
بدنه کندل
باید به این مسئله هم دقت کنید که نسبت میان بدنه و سایههای کندل چگونه است. بعضی از کندلهای ایجاد شده، بدنههایی بلند با سایههایی کوتاه دارند. این کندلها بیانگر قدرت روند هستند. اما اگر کندلها کوچک باشند و سایههای آنها بلند باشد، این مسئله به بلاتکلیفی در بازار اشاره دارد. یعنی خریداران و فروشندگان نمیتوانند تصمیم مشخصی در خصوص معاملات بگیرند.
موقعیت بدنه شمع
باید به موقعیت بدنه شمع هم بسیار توجه کنید. باید ببینید که آیا بدنه کندل در قسمت بالایی تشکیل میشود یا قسمت پایینی آن. بدنههایی که معمولا به سمت بالا تشکیل میشوند، حاکی از فشار صعودی در سهم هستند. به ویژه آنکه کندل با یک سایه نزولی بلند تشکیل شده باشد. مشخص است که توجه به چنین مسئلهای تا چه میزان حائز اهمیت است.
جمعبندی
پرایس اکشن یکی از تکنیکهای معاملهگری است که تنها بر اساس دادههای قیمتی انجام میشود. اگر بخواهیم پرایس اکشن را به زبان ساده بیان کنیم باید بگوییم که این روش به نحوه تغییر قیمتها اشاره دارد. در این روش تغییرات قیمتی تحلیل میشوند و بر این اساس سیگنالهای خرید و فروش ارائه میشود. دلیل محبوبیت بالای این شیوه آن است که اعتبار زیادی دارد و برای انجام آن نیازی به استفاده از اندیکاتورها نیست. الگوهای پرایس اکشن فراواناند. شما با توجه به شخصیت خود میتوانید یکی از روشهای آن را برگزینید.
پرایس اکشن خود یکی از شیوههای تحلیل تکنیکال است و به عوامل بنیادی توجهی ندارد. اما آنچه که موجب تفاوت میان این شیوه و سایر روشهای تحلیل تکنیکال میشود، این است که باید قیمتهای فعلی را با قیمتهای گذشته مقایسه کرد. این مسئله در شرایطی رخ میدهد که دیگر روشهای تکنیکال، فقط بر تاریخچه قیمتها تاکید دارند و به همین دلیل با تاخیر در ارائه سیگنال همراهاند.
در بازارهایی که نقدینگی و نوسان قیمتها زیاد است، کاربرد پرایس اکشن بیشتر به چشم میآید. در عین اینکه این روش ساده است، اما نیازمند تمرین و تکرار است. به عنوان آخرین نکته فراموش نکنید که آموزش و استفاده از پرایس اکشن به معنای تضمین سود نیست. بلکه تنها موجب میشود که شما معاملات بهتری انجام دهید.