شوک نیکسون چیست؟ وقتی نیکسون تیشه به ریشه پشتوانه دلار زد
گاهی اتفاقی میافتد که تمام جهان را در بهت و تعجب فرو میبرد. به یک سال گذشته نگاه کنید تا متوجه شوید که چطور همهمان در شوک یک بیماری ناشناخته فرو رفتیم. اما همیشه هم ناشناختهها نیستند که موجب چنین اتفاقاتی میشوند. گاهی از عملکرد برخی از افراد متعجب میشویم. وقتی ریچارد نیکسون، سی و هفتمین رییس جمهور آمریکا تصمیم گرفت یکباره به برابری نرخ طلا و ارز پشت کند و سیستم برتون وودز (Bretton woods) را کنار گذاشت، همه از این مسئله متحیر شدند. مگر میشود یک نفر که رئیس جمهور یک کشور است خودسرانه چنین اقدامی انجام دهد؟ این مسئله ابعادی فراملی و بینالمللی داشت و نیاز بود که مجوزهای لازم از سوی سازمانهای بینالمللی دریافت شود. ابعاد تأثیرگذاری و غافلگیری این تصمیم باعث شد که این واقعه در تاریخ با عنوان شوک نیکسون نامگذاری شود. در این مطلب ضمن این که توضیح میدهیم که شوک نیکسون دقیقا چیست، به این میپردازیم که چگونه این اتفاق وقایع اقتصادی دنیا را به قبل و بعد از خود تقسیم کرد.
- شوک نیکسون (Nixon shock) چیست؟
- اجلاس برتون وودز (Bretton woods)
- وقتی ارزش دلار آمریکا بیش از اندازه بالا رفت
- آمریکای بعد از جنگ چه سیاستهای اقتصادی را پیش میگیرد؟
- نیکسون وعده میدهد
- آخر شاهنامه برای برتون وودز خوش نیست!
- مزایا و معایب شوک نیکسون چیست؟
- جمعبندی
- سوالات متداول با پاسخهای کوتاه
شوک نیکسون (Nixon shock) چیست؟
سال ۱۹۷۱ برای آمریکاییها سال عجیبی بود. نیسکون در این سال سیاستهای اقتصادی مختلفی را در پیش گرفت. همین سیاستها بود که در نهایت پایهگذار فروپاشی سیستم برتون وودز شد؛ نظامی که بر مبنای نرخ ثابت ارز استوار بود. این سیستم پس از جنگ جهانی دوم اعمال شده بود و حالا با کارهایی که نیکسون داشت انجام میداد، عمرش رو به پایان بود.
تصمیمهای یکطرفه و خودسرانه نیکسون همه را متعجب و حیران کرده بود. این تصمیمها آنقدر عجیب بودند که بعد از گذشت زمان زیادی هنوز هم آن سالها یادآور شوکی است که نیکسون به مردم آمریکا و حتی دنیا وارد کرد. اما مگر برتون وودز چه ایرادی داشت؟ برای این که بفهمیم دلایل اصلی به وجود آمدن شوک نیکسون چیست، مروری خواهیم داشت بر یک اجلاس مهم که بعد از جنگ جهانی دوم تشکیل شد؛ اجلاس برتون وودز.
اجلاس برتون وودز (Bretton woods)
با وقوع جنگ جهانی دوم، کشورها فهمیده بودند که وابستگی اقتصادی میتواند آنها را به هم مرتبط کند. به این ترتیب احتمال وقوع جنگ کم میشد. به همین خاطر ۴۴ کشور کنفرانس برتون وودز را در سال ۱۹۴۴ برگزار کردند تا فکری کنند و راهحلی بیابند.
در سیستم برتون وودز باید در خصوص مسائل بعد از جنگ جهانی دوم گفتگو میشد و اعضا با هم مشورت میکردند و توافقاتی حاصل میشد. همچنین قصد بر این بود که مبادلات مالی و ارزش پول نیز در محدوده ثابتی باقی بماند. در این سیستم کشورها باید سیاستهایی را در پیش میگرفتند که باعث پیوند میان ارز و طلا با نرخی ثابت میشد. در این کنفرانس طلا به عنوان پشتوانه دلار معرفی شد. بر این اساس ارزش هر اونس طلا با ۳۵ دلار برابری میکرد و این نسبت ثابت بود.
اهداف این کنفرانس پیگیری سیاستهای مربوط به رفاه اجتماعی مردم و البته ثبات کینزی (Keynesian economics) بود. همچنین هدف از تشکیل این کنفرانس یکپارچگی اقدامات بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول بود. اما محدودیتهای این سیستم پس از جنگ ویتنام پدیدار شد. کشورهای اروپایی و همچنین ژاپن و سایر مناطق رشد اقتصادی را تجربه میکردند ولی رکود به ریشههای اقتصاد آمریکا چسبیده بود. به همین دلیل آمریکا دیگر از این سیستم حمایت نکرد و توازن میان طلا و دلار را بر هم زد.
وقتی ارزش دلار آمریکا بیش از اندازه بالا رفت
قبل از جنگ جهانی دوم، استاندارد طلا یا پوند استرلینگ سیستم رایج ارزی به شمار میرفت. در این سیستم، ارزی که دولت صادر میکرد با مقدار ثابتی طلا در هر زمان قابل معاوضه بود. مردم میتوانستند به بانکهای مرکزی مراجعه کنند و به معاوضه دلار خود بپردازند. سایر ارزهای مستقل هم با نسبتی ثابت با نرخ دلار آمریکا پیوند داشتند.
توافقنامه برتون وودز حول محور ارزش خارجی ارز سایر کشورها میچرخید. ارزش ارزهای خارجی در مقایسه با دلار آمریکا ثابت بود. این ارزش توسط کنگره به صورت استاندارد طلا مشخص شده بود. دهه ۱۹۶۰ داشت نفسهای آخرش را میکشید که نرخ بهره افزایش پیدا کرد و آمریکا با مازاد دلار مواجه شد. این مسئله تهدیدی برای بقای سیستم برتون وودز به شمار میرفت. چون به طلای زیادی نیاز بود تا بتوان حجم عظیم دلار در گردش را در سراسر دنیا پوشش داد. اما این امر به چه معنا بود؟ این قضیه از ارزشگذاری بیش از حد دلار آمریکا خبر میداد.
هم نیکسون و هم جان اف. کندی هر دو تلاش کردند از طریق چند راه حل، از ریزش ارزش دلار و برتون وودز جلوگیری کنند. مثلا جلوی سرمایهگذاری خارجی را گرفتند؛ یا اعطای وامهای خارجی را محدود کردند و همینطور سیاستهای پولی بینالمللی را اصلاح کردند. اما هر چه زدند، به در بسته خوردند و نتیجهای نگرفتند.
سایر کشورها هم شروع به سفتهبازی روی دلار کردند و به این اوضاع نابهسامان دامن زدند. وقتی آمریکا به یک واردکننده اصلی تبدیل شد، ذخایر دلار در سایر کشورها به میزان بیسابقهای رشد کرد. مشکل همچنان پابرجا بود و داشت پررنگتر میشد.
آمریکای بعد از جنگ چه سیاستهای اقتصادی را پیش میگیرد؟
جنگ ویتنام دوران ریاست جمهوری نیکسون را تحتالشعاع قرارداده بود؛ جنگی که آخر سر آمریکا بازنده آن بود و چند دهه طول کشید. سوغات این جنگ ناآرامیهای داخلی بود. همه چیز زیر سر مجتمع نظامی صنعتی بود که پس از جنگ جهانی دوم آمریکا را به سمت جنگهای کره و ویتنام سوق داد.
قبل از این، دولت آمریکا مبالغ هنگفتی را در طرح مارشال به منظور بازسازی اروپا و کشور ژاپن سرمایهگذاری کرده بود. اما جنگ جهانی دوم تمامشان را به باد داده بود. دولت آمریکا به عنوان بخشی از این برنامه بازسازی، اقتصادش را گسترش داد و به سرعت به یک واردکننده اصلی تبدیل شد. اما ارتباط این اتفاقات و وقایع با شوک نیکسون چیست؟ پاسخ این سوال در لابلای خطوط بخش بعدی جا خوش کرده است.
نیکسون وعده میدهد
در نتیجه همین سیاستهای بعد از جنگ بود که بیکاری در آمریکا رشد کرد. این مسئله به تنهایی بحرانی بزرگ بود؛ حالا در نظر بگیرید که همراهی آن با افزایش هزینههای زندگی مشکل را تا چندبرابر بزرگتر کرده بود.
نیسکون که رئیس جمهور وقت آمریکا بود، در قاب تلویزیون ظاهر شد تا از برنامههایش حرف بزند. نیکسون آن موقع از سیاستهای جدید اقتصادی صحبت کرد. مهمترین بخش سخنرانیاش این بود که دولت قصد دارد در دورانی که جنگ ویتنام به پایان رسیده است، به مسائل داخلی کشور توجه کند. او از سه هدف اصلی نام برد و گفت که این اهداف را در برنامه جدیدش دنبال خواهد کرد.
او وعده ایجاد مشاغل بهتر را داد. گفت برنامه دارد که از افزایش هزینههای زندگی جلوگیری کند. همچنین اظهار کرد، تمام تلاش دولت این است که از دلار آمریکا در برابر سفتهبازان و دلالان بینالمللی محافظت کند. تا اینجا حرفهای نیکسون قابل قبول به نظر میرسید و شوک برانگیز نبود.
اما نیکسون در بقیه سخنرانیاش گفت بهترین راهحل ممکن برای تقویت بازار کار و کم کردن هزینههای زندگی در آمریکا، کم شدن مالیات و ثابت نگه داشتن قیمتها و دستمزدها برای ۹۰ روز است. او این کار را برای کنترل قیمتها انجام داد. نیکسون قدم اول را با تعلیق تبدیل دلار به طلا برداشت.
به جز این، نیسکون پیشنهاد داد که ۱۰ درصد مالیات اضافی روی تمام وارداتی که مشمول عوارض گمرکی هستند، اعمال شود. همانطور که هدف از تعلیق تبدیل دلار به طلا این بود که آمریکا شرکای اصلی و مهم تجاریاش را به افزایش ارزش پولیشان ترغیب کند، هدف از افزایش ۱۰ درصدی مالیات هم همین بود. درست است که شوک نیکسون زمینهساز فروپاشی سیستم برتون وودز شد اما دلیل اصلی این اتفاق چیست؟ پایان قصه همه چیز را روشن میکند.
آخر شاهنامه برای برتون وودز خوش نیست!
دامنه این اضطراب به بازار ارز خارجی هم کشیده شد. این بازار پر از معاملهگرانی شده بود که از ریزش بیاندازه ارزش دلار ترسیده بودند. به همین خاطر شروع به فروش دلار آمریکا کردند؛ آنها این کار را در مقایر بالا و به دفعات تکرار کردند. پس از این که این مسئله چندین بار اتفاق افتاد، نیکسون سیاست اقتصادی جدیدی را پیش گرفت.
سخنرانی نیسکون در عرصه بینالمللی مورد توجه قرار نگرفت. بسیاری از جوامع بینالمللی برنامه نیکسون را یک اقدام یکجانبه قلمداد کردند. گروه جی ۱۰ (۱۰ کشور دموکراتیک صنعتی) در پاسخ به این اظهارات، تصمیم به تصویب نرخ جدید مبادلات ارزی گرفت. این نرخ بر مبنای دلاری با ارزش پایینتر بود که به توافق اسمیتسونین (Smithsonian Agreement) معروف شد. این طرح در دسامبر سال ۱۹۷۱ اجرایی شد ولی فایدهای نداشت و ناموفق ماند.
فوریه سال ۱۹۷۳ فرا رسید. فشار بازار سفتهبازی و دلالی باعث کاهش ارزش دلار شده و یک مجموعه از نرخ برابری ارز را به وجود آورده بود. فشارهای سنگین تا ماه مارس آن سال هنوز پابرجا بود. به همین خاطر گروه جی ۱۰ یک راهکار ارائه داد. این گروه از شش عضو اروپاییاش خواست ارزهای خود را به هم پیوند دهند. در این برنامه از شناوری ارزهای این کشورها در برابر دلار سخن به میان آمده بود. این تصمیم به سیستم نرخ مبادله ارزی ثابت که برتون وودز پایهگذار آن بود خاتمه داد.
مزایا و معایب شوک نیکسون چیست؟
ما اکنون در جهانی با ارزهای شناور زندگی میکنیم که در بازار مبادله میشوند. این سیستم مزایایی دارد؛ مخصوصا از منظر سیاستهای پولی بنیانی مانند تسهیل کمّی. هرچند این مسئله موجب ایجاد عدم قطعیت میشود و بازارهای عظیمی برای پوشش ریسک ناشی از عدم اطمینان ارزی را ایجاد میکند. حالا که چندین دهه از شوک نیکسون میگذرد، اقتصاددانان هنوز هم از مزایای این تغییر سیاست گسترده و تبعات نهاییاش صحبت میکنند.
جمعبندی
جنگ ویتنام برای نیکسون هزینهبر بود. نیکسون از عهده مخارج این جنگ برنمیآمد. به همین خاطر در سال ۱۹۷۱ بدون این که از هیچ سازمانی (مثل صندوق بینالمللی پول یا سازمان ملل متحد) اجازه بگیرد، نرخ دلار را به یکباره و خودسرانه شناور اعلام کرد. تا پیش از آن نرخ دلار با توجه به توافق برتون وودز نسبت ثابتی از طلا بود. نیکسون تبدیل مستقیم دلار به طلا را که تا آن موقع شدنی بود، لغو کرد. البته اقدامات نیکسون مستقیما به فروپاشی نظام بینالمللی برتون وودز منجر نشد اما نقطه عطفی در این مسئله محسوب میشد. به فاصله دو سال از تصمیمات یکجانبه نیکسون، سران گروه جی ۱۰ نشستی برگزار کردند و شش کشور عضو این گروه، توافق کردند که نرخ ارزهای خود را به یکدیگر گره بزنند. این مسئله ضربه نهایی را وارد کرد و برتون وودز رسما کنار گذاشته شد. ارز فیات آمریکا از آن سالها تا همین الان پابرجاست و دستاورد همین اتفاقات است.
سوالات متداول با پاسخهای کوتاه
نیکسون – سی و هفتمین رئیس جمهور آمریکا- در سال ۱۹۷۱ بدون این که از سازمانهای بینالمللی اجازه بگیرد، نرخ دلار را به یکباره و خودسرانه شناور اعلام کرد. تا پیش از آن نرخ دلار با توجه به توافق برتون وودز نسبت ثابتی از طلا بود. این اقدام باعث موجی از ترس و استرس در بازارهای مالی و بر هم خوردن نظم مالی دنیا شد.
به فاصله دو سال از تصمیمات یکجانبه نیکسون، سران گروه جی ۱۰ نشستی برگزار کردند و شش کشور عضو این گروه، توافق کردند که نرخ ارزهای خود را به یکدیگر گره بزنند. این مسئله ضربه نهایی را وارد کرد و برتون وودز (پیوند میان ارز و طلا با نرخی ثابت) رسما کنار گذاشته شد. ارز فیات آمریکا از آن سالها تا همین الان پابرجاست و دستاورد همین اتفاقات است.