اقتصاد بازار آزاد؛ جایی برای کنترل ها و دخالت های دولت وجود ندارد
اگر نگاهی به مکاتب اقتصادی دنیا بیندازید، متوجه میشوید که برخی مفاهیم و اصطلاحات در این مکاتب به وفور به چشم میخورند. اکنون با خودتان مرور کنید و ببینید چند بار با مفهوم بازار آزاد مواجه شدهاید. احتمالا بسیار. اما با این همه احتمال دارد به درستی ندانید که اقتصاد بازار آزاد یا Free Market چیست و چه مفاهیمی در پشت آن نهفته است. گاهی به جای اصطلاح اقتصاد بازار آزاد از اقتصاد بازار یا Market Economy و همچنین سرمایهداری بدون قید نیز یاد میشود. اگر بخواهیم دو یار دیرینه برای بازار آزاد انتخاب کنیم، باید دست روی دو نیروی قدرتمند دنیای اقتصاد، یعنی عرضه و تقاضا بگذاریم. اما چه ارتباطی میان این دو وجود دارد؟ این دقیقا همان سوالی است که در سطرهای بعدی این مقاله از توان تحلیل به آن پاسخ خواهیم داد.
فهرست مطالب این مقاله با دسترسی سریع
بازار آزاد چیست؟
برای آن که از مفهوم اقتصاد بازار آزاد سر در بیاوریم، بهتر است اول توضیح مختصری در مورد Free Market داشته باشیم. بازار آزاد یکی از سیستمهای اقتصادی رایج در دنیاست که دو عنصر عرضه و تقاضا در آن نقش پررنگی دارند. در این بازار یا دولت کنترلی ندارد یا اگر هم داشته باشد به صورت اندک است. در این بازار، مبادلات به صورت داوطلبانه و طی توافقی میان خریدار و فروشنده انجام میشود. نظم در یک بازار آزاد از تصمیمهای اقتصادی افراد ناشی میشود که به صورت خودبهخود و غیرمتمرکز پدید میآیند. همین مسئله نشان میدهد که Free Market ممکن است گسترهی قانونی بیحدوحصری داشته باشد یا به عکس کاملا غیرقانونی باشد.
ایدهی Free Market نخستین بار توسط آدام اسمیت مطرح شد. او معتقد بود یک دست نامرئی در اقتصاد وجود دارد که عناصر بازار را به هم پیوند میدهد. اما باید توجه داشت که هرگز نمیتوان بازاری صددرصد آزاد را یافت که هیچ قید و بندی نداشته باشد. چرا که به هر طریق محدودیتها به نوعی در بازارهای مختلف پدید میآیند. اما میان بازار آزاد و معیارهای مرتبط با سطح رفاه اقتصادی رابطهی مثبتی وجود دارد که اقتصاددانان از آن پرده برداشتهاند.
اقتصاد بازار آزاد به چه معناست؟
حال که به اختصار توضیح دادیم بازار آزاد چیست و با آن اندکی آشنا شدیم، میتوانیم به معنا و مفهوم اقتصاد بازار آزاد نیز بهتر پی ببریم. گفتیم که Free Market به بستری اشاره دارد که در آن عرضه و تقاضا در فرایند قیمتگذاری نقشی بسیار مهم دارند و خبری از سیاستگذاریهای دولتی یا قیمت گذاری دستوری در آن نیست. حال اگر اقتصادی از چنین بازارهایی تشکیل شده باشد، به آن اقتصاد بازار آزاد گفته میشود. به بیان دیگر عوامل خارجی نمیتوانند به این بازار جهت دهند و هرچه هست داخل خود بازار است.
در Market Economy رفتار خریداران و مصرفکنندگان عاملی بسیار موثر به شمار میرود. چرا که عرضه و تقاضا به تولیدکنندگان میگوید کدام کالا را باید تولید کنند، از تولید کدام کالا باید بکاهند، کالا چگونه باید تولید شود و مواردی از این دست. اما دلیل این مسئله چیست؟ فرض کنید شما تولیدکننده هستید و در یک Free Market مشغول فعالیت هستید. شما کالایی را تولید میکنید که چندان تقاضایی برای خرید آن وجود ندارد. در نتیجه کسی آن را نمیخرد. پس شما سودی نخواهید برد. همین مسئله نشان میدهد که شما باید به تقاضای مصرفکنندگان توجه کنید تا بتوانید به سود خود برسید.
مسئلهای که در این میان وجود دارد این است که اقتصاد بازار آزاد میتواند بسیار گسترده باشد. اما از سمت دیگر این احتمال وجود دارد که در چنین اقتصادی چیزی که به وجود میآید فقط بازار سیاه باشد و بس. این مسئله از جمله معایب بازار آزاد است که در ادامه در بخشی مجزا به آن میپردازیم.
ویژگی های اقتصاد بازار آزاد چیست؟
در تعریف بازار آزاد و Market Economy چند نکته را بیان کردیم که به طور کلی ویژگیهای این اقتصاد را نشان میدهد. با اینهمه چند ویژگی بارز این اقتصاد را به صورت مشخص در ادامه بیان خواهیم کرد.
- سیستم قیمت آزاد: دیگر نیازی به توضیح نیست که مهمترین ویژگی این اقتصاد، آزاد بودن قیمت و تعیین آن بر اساس عرضه و تقاضاست.
- عدم انجام معاملات اجباری: در اقتصاد Free Market خبری از معاملات اجباری نیست. یعنی بازار به صورت خودکار با تمایل خریداران و فروشندگان پیش میرود و اجباری در تصمیمگیریها وجود ندارد. هرچه هست در پی موافقتهای دوجانبهی خریداران و فروشندگان صورت میگیرد.
- رقابت آزاد: یکی از بارزترین ویژگیهای Market Economy رقابت آزاد است. در این بازار هر کسی که توانایی عرضه داشته باشد، میتواند با دیگران در این زمینه رقابت کند و محصولات خود را عرضه کند. از این منظر محدودیتی در جریان این رقابت وجود ندارد.
- دسترسی به اطلاعات: در این بازار مصرفکنندگان و خریداران میتوانند به اطلاعات به صورت آزادانه دسترسی داشته باشند. آنها میتوانند محصولات موردنظرشان را با تکیه بر این اطلاعات خریداری کنند.
- محدودیت نظارتی بر فعالیتهای بازار: از آنجا که Free market در کنترل دولت نیست یا اگر هم کنترلی باشد به صورت حداقلی است، ناظر نیز به محدودترین شکل ممکن در این بازار فعالیت میکند.
- مسئولیتپذیری مصرفکننده: در اقتصاد بازار آزاد مسئولیت خریدها به عهدهی مصرفکنندگان است. این امر ناشی از عدم اجبار در بازار است که باعث میشود مصرفکنندگان بنا به نیاز و ضرورت خریدهای خود را انجام دهند.
- ارتباط میان خریداران و فروشندگان و کارگران و کارفرمایان: در اقتصاد بازار آزاد شرکتها و تولیدکنندگان میتوانند که کالاها و خدمات خود را به بالاترین قیمت پیشنهادی مصرفکنندگان به فروش برسانند. در سوی دیگر دستمزد کارگران نیز با توجه به بالاترین مبلغی که کارفرمایان حاضر هستند به آنها بپردازند مشخص میشود.
ارتباط بین اقتصاد بازار آزاد و سیستم سرمایه داری در چیست؟
در هیچ کجای دنیا نمیتوان بازار آزادی یافت که به صورت نامحدود اداره شود. با این همه آزادترین بازارها در کشورهایی به چشم میخورند که به مالکیت خصوصی، سرمایهداری و همچنین حقوق فردی بیشتر اهمیت میدهند. سرمایهداری نظامی است که از جمله ویژگیهای آن میتوان به انباشت سرمایه، وجود بازارهای رقابتی، سیستم قیمت، مالکیت خصوصی و به رسمیت شناختن حقوق مالکیت، تراکنشها و تبادلهای داوطلبانه و کار دستمزدی اشاره کرد. در چنین سیستمی، تصمیمگیریهای مالی از جانب افرادی گرفته میشود که ثروتمند هستند یا توانایی تولید دارند. این امر در شرایطی اتفاق میافتد که توزیع کالا و خدمات و همچنین قیمتها از طریق رقابت در بازار کالا و خدمات معین میشوند.
البته چنین مسئلهای کاملا منطقی و عقلانی به نظر میرسد. چرا که زمانی که در یک اقتصاد مقررات و یارانهها بر تصمیمهای انفرادی اعمال نمیشوند، سیستمهای دولتی و نظارتی در تعاملات اقتصادی داوطلبانه مداخله نمیکنند یا دستکم کمتر مداخله میکنند. همین مسئله فضا را برای ایجاد Market Economy بیشتر آماده میکند. البته ارتباط بین بازار آزاد و سرمایهداری را نباید به اشتباه درک کرد. چرا که برخی از افراد اقتصاد بازار آزاد را با سیستم سرمایهداری یکسان میپندارند. چرا که در بیشتر مواقع در یک سیستم سرمایهداری، سرمایهداران به فکر خودشان هستند و هنگام رقابت با سایرین، سختگیریها و دخالتهای دولت را مسئلهای مثبت میپندارند!
کشورهایی که بیشترین آزادی اقتصادی را دارند، به کارآفرینی و استارتاپها بسیار توجه میکنند. در اقتصاد بازار آزاد سرمایهداری، قیمتها بدون دخالت دولت به تعادل میرسند. در این بازارها دولت تنها نقش حمایت از حقوق مالکیت را به عهده دارد.
کشوری را در نظر بگیرید که در آن حقوق مالکیت بسیار قابل احترام است و از آن محافظت میشود. در نتیجه سرمایهداران به دنبال سودآوری خود هستند. در شرایطی که اقتصاد با Free Market گره خورده باشد این امر موجب رشد بیشتر Free Market میشود. به بیان دیگر یک اقتصاد سرمایهداری صرف، همان اقتصاد بازار است که در آن انگیزههای دریافت و کسب سود بیشتر، چرخ تجارت را میچرخاند. همین انگیزه است که کسبوکارها را به سمت عملکرد بهتر و نهایت کارآمدی سوق میدهد تا در رقابت با سایر شرکتها، سهم بازار خود را از دست ندهند.
اندازه گیری میزان آزادی در اقتصاد بازار
زمانی که از اقتصاد بازار آزاد صحبت به میان میآید، باید بتوانیم میزان این آزادی را نیز اندازهگیری کنیم. برای دستیابی به این مسئله اقتصاددانان چندین شاخص را معرفی کردهاند. برخی از این شاخصها شامل امنیت حقوق مالکیت، میزان و وزن بار مقررات و همچنین باز بودن بازارهای مالی میشود.
وقتی این شاخصها با معیارهای رشد اقتصادی مقایسه میشوند، میتوان از این تجزیه و تحلیلها به نتایج خوبی دست یافت. ترکیب این معیارها با استانداردهای زندگی نشان از آن دارد که میان Free Market و سطح رفاه در کشورها ارتباطی کاملا مثبت و مستقیم وجود دارد.
معایب و محدودیت های بازار آزاد چیست؟
اگر آنچه را که تاکنون در مورد Free Market و سیستم قیمت آزاد بیان کردیم مرور کنیم، میتوانیم به مزایای بازار آزاد دست پیدا کنیم. در یک اقتصاد مبتنی بر بازار آزاد محدودیتها ممکن است هم به صورت ضمنی و هم به صورت آشکار از طریق اعمال قدرت نمایان شوند. اگر بخواهیم برخی از این محدودیتها را نام ببریم، میتوانیم از موارد زیر یاد کنیم:
- ممنوعیت برخی تبادلهای خاص
- مالیات
- مقررات و قانونگذاریها
- الزامات خاص مربوط به یک صرافی
- الزامات مربوط به مجوزها
- نرخ تبادل ارز ثابت
- رقابت در بخش خدمات عمومی
- کنترلهای قیمتی
- سهمیهبندی در تولید یا خرید کالا
- شیوههای استخدام کارمندان
نکته اینجاست که چنین محدودیتهای تحمیلی بر بازارهای آزاد معمولا با توجیهاتی رایج همراه است. توجیهاتی که این محدودیتها را الزامی و ملایم جلوه میدهند و به آنها مشروعیت میبخشند. این توجیهات (نظیر ایمنی مصرفکنندگان، رعایت عدالت و انصاف میان گروههای مختلفی که محروماند یا از مزایایی برخوردارند و تامین کالاهای عمومی) دلایلی هستند که به این محدودیتها دامن میزنند. فارغ از این که این توجیهات چیست، شرکتها و سایر ذینفعان بازار از این محدودیتها به نفع خود بهره میبرند. آنها با تکیه بر رانت و لابی از این شرایط حداکثر استفاده را میکنند.
بیشتر بخوانید
عیب دیگر این است که با تنظیم شدن بازار آزاد، دامنهی آزادی این بازار کمی دستخوش تغییر میشود و با محدودیت مواجه میشود. البته آنچه مشخص است این است که این آزادی به طور کامل از بین نمیرود. چرا که مبادلات و تراکنشها همچنان به صورت داوطلبانه انجام میشوند؛ منتهی در چارچوب قوانین و مقرراتی که دولت آنها را وضع کرده است.
مشکل دیگری که در این میان وجود دارد، این است که به دلیل وجود قوانین سفت و سخت، بازارهای غیرقانونی به وجود میآیند. این بازارها که با نام بازار سیاه شناخته میشوند، همان Free Market هستند منتهی به صورت زیرزمینی. به همین دلیل است که به اقتصاد لطمه میزنند. در این بازار مبادلات با محدودیت مواجه است. چرا که بستر این بازار غیرقانونی است و به جای رقابت، درگیری پیش میآید. این درگیریها در مواردی با خشونت همراهاند. در چنین بستری افرادی که با خشونت برخورد میکنند، موفقتر هستند. این افراد با رفتاری انحصارطلبانه افراد ضعیفتر را به بیرون میرانند و موانعی را برای ورود افراد جدید به وجود میآورند.
جمع بندی
برای این که دریابیم اقتصاد بازار آزاد چیست و به چه معناست کافی است به این مسئله توجه کنیم که در چنین اقتصادی عرضه و تقاضا حرف اول را میزند. یعنی نیازهای خریداران است که مسیر فروشندگان و قیمتگذاری کالاها را مشخص میکند. این سیستم با سیستم قیمت آزاد اداره میشود؛ یعنی در این بازار دخالتها و نظارتهای دولتها یا سازمانهای مرکزی بسیار اندک است. Free Market ایدهای بود که توسط آدام اسمیت اقتصاددان مطرح شد. این نظریه در زمان خود طرفداران فراوانی پیدا کرد. اما مکتب کینزی با آن مخالفت میکرد و معتقد بود دولت باید در اقتصاد دخالت کند تا از پس تورم و بیکاری برآید. اقتصاد بازار آزاد یا همان Market Economy به هرکسی که توانایی عرضه داشته باشد، اجازه میدهد وارد رقابت شود. عرضهکنندگان نیز با توجه به شرایط تقاضا، نیاز بازار را میسنجند و کالاها را بر این اساس تولید میکنند. در چنین بازاری میزان آزادی اقتصاد در گروی عوامل مختلفی است. برخی از این عوامل نظیر امنیت حقوق مالکیت یا میزان باز بودن بازار میتوانند اندازهی آزادی را کم یا زیاد کنند.
سوالات متداول با پاسخ های کوتاه
زمانی که اقتصاد از محدودیتها و کنترلهای دولت به دور است و نیروهای عرضه و تقاضا در تعیین قیمت و توزیع کالا دست دارند، با اقتصاد بازار آزاد یا Market Economy مواجه هستیم.
عدم دخالت و کنترل دولت در قیمتگذاری، سیستم قیمت آزاد وجود رقابت در بازار، مسئولیتپذیری خریدار، قدرت انتخاب خریدار، عدم نیاز به انجام معاملات اجباری، وجود توافقات دوجانبه.
نرخ ارز ثابت، سهمیهبندی خرید و تولید کالا، مالیات، ممنوعیتهای معاملاتی و برخی قوانین خاص در صرافیها از جمله محدودیتهایی هستند که با اهرم قدرت میتوانند در بازار آزاد اعمال شوند.
در اقتصادی که حقوق مالکیت امنیت دارد و مالکیت خصوصی به رسمیت شناخته میشود، سرمایهداران با هدف کسب سود بیشتر در راستای گسترش بازار آزاد قدم برمیدارند. در این اقتصاد قیمتها توسط خریداران و فروشندگان متعادل میشوند.