مقالات

سرمایه‌گذاری بلندمدت یا کوتاه‌مدت؛ کدام بهتر است؟

تصمیم‌گیری در مورد سرمایه‌گذاری کمی پیچیده است و پیش از آن باید مسائل مختلفی را بررسی کرد. مثلا پیش از هر چیز باید میزان سرمایه اولیه و بستر سرمایه‌گذاری را تعیین کرد. اما تعیین بازه زمانی نیز یکی از چالش‌های مهم سرمایه‌گذاری است که باید درباره آن هم تصمیم‌گیری شود. این‌که سرمایه‌گذاری بلند مدت باشد یا کوتاه‌مدت، مسئله‌ای است که ذهن افراد بسیاری را به خود درگیر می‌کند. به طور کلی انتخاب بین سرمایه‌گذاری کوتاه‌مدت یا بلندمدت در بورس به عوامل گوناگونی بستگی دارد و سرمایه‌گذار باید بتواند بر مبنای شرایط خود، در این باره تصمیم‌گیری کند.

در این مطلب تفاوت‌های سرمایه‌گذاری بلندمدت و کوتاه‌مدت را بررسی و به شما کمک می‌کنیم که برای انتخاب بازه زمانی سرمایه‌گذاری‌های خود درست‌تر و آسان‌تر تصمیم‌گیری کنید.

منظور از سرمایه‌گذاری بلندمدت یا کوتاه‌مدت در بورس چیست؟

آشنایی با سرمایه‌گذاری بلندمدت و کوتاه‌مدت در بورس

برای آن که بدانیم سرمایه‌گذاری بلندمدت بهتر است یا کوتاه‌مدت، باید ابتدا هر دو گزینه را بررسی کنیم. با این کار می‌توانیم مزایا و معایب این دو شیوه را دریابیم و قطعا بر این اساس تصمیم‌گیری مناسب‌تری خواهیم داشت.

در تعریف سرمایه‌گذاری کوتاه‌مدت در سهام، می‌توان گفت افق زمانی کمتر از یک سال است. البته ممکن است بعضی از سرمایه‌گذاران، این بازه زمانی را برای خود بسیار کوتاه‌تر در نظر بگیرند. مثلا برخی در سرمایه‌گذاری کوتاه‌مدت، دارایی را بیش از یک ماه نگه نمی‌دارند.

در سمت دیگر افرادی هم وجود دارند که سهام را بیش از یک سال نگهداری می‌کنند. حتی گاهی پیش می‌آید که افراد سهم را برای مدت پنج یا ۱۰ سال یا بیش از آن نگهداری می‌کنند. به این ترتیب می‌توانند هر سال از سود این سرمایه‌گذاری بهره ببرند. معمولا این افراد در دسته سهام‌داران شرکتی قرار می‌گیرند و طی این مدت، سهام خود را نمی‌فروشند.

البته برخی از افراد تنها سرمایه‌گذاری‌های کمتر از یک ماه را سرمایه‌گذاری کوتاه‌مدت می‌نامند. از دید این افراد، سرمایه‌گذاری‌هایی که بیش از شش ماه به طول انجامد نیز در دسته سرمایه‌گذاری بلندمدت قرار می‌گیرد. از دید این افراد، هر مدت‌زمان دیگری که در بازه میان یک الی شش ماه قرار گیرد، سرمایه‌گذاری میان‌مدت خواهد بود.

تعیین افق زمانی

گروه دیگری نیز وجود دارند که به معامله‌گران روزانه مشهور‌ند. این گروه دارایی را تنها برای یک جلسه معاملاتی روزانه نگهداری می‌کنند. روش کار این افراد به این شکل است که در ابتدای ساعت معاملاتی، سهام را خریداری می‌کنند و پیش از اتمام بازار، آن را می‌فروشند. نام دیگر این نوع سرمایه‌گذاری، نوسان‌گیری است. استراتژی که نوسان‌گیران در دستور کار قرار می‌دهند، کاملا متفاوت است. باید این‌طور گفت که هر معامله‌گری از پس این کار برنمی‌آید و نیازمند مهارت زیادی است. افرادی که به این روش روی می‌آورند، باید مطالعه و تمرین زیادی داشته باشند.

در واقع آن‌چه موجب می‌شود تا یک سرمایه‌گذاری را بلندمدت یا کوتاه‌مدت بنامیم، افق زمانی است که برای سرمایه‌گذاری در نظر گرفته می‌شود. مثلا اگر فردی قصد داشته باشد یک دفتر کار را در ۱۲ سال آینده خریداری کند، افق زمانی او ۱۲ ساله است.

در سرمایه‌گذاری مسائل دیگری نیز حائز اهمیت هستند. مثلا میزان ریسک‌پذیر بودن یا ریسک‌گریز بودن افراد، پیگیری آن‌ها و نظم مالی نیز باید مدنظر قرار گیرند. به علاوه باید برای هر سرمایه‌‌گذاری اهدافی تعیین شود. به همین ترتیب باید اهداف بلندمدت و کوتاه‌مدت در یک راستا باشند و تناقضی با هم نداشته باشند.

ویژگی‌های سرمایه‌گذاری بلندمدت و کوتاه‌مدت در بورس

هر یک از این دو شیوه ویژگی‌های خاص خود را دارند و همین امر موجب ایجاد تفاوت‌هایی میان آن‌ها می‌شود. در ادامه چند نکته مهم را در این خصوص بیان خواهیم کرد.

شیوه خرید و فروش سهم

معامله‌گرانی که افق زمانی آن‌ها کوتاه‌مدت است، هدف‌شان خرید سهام در قیمت پایین است. به این ترتیب می‌توانند سهم را در قیمت بالاتر به فروش برسانند. به این منظور سهم را رصد می‌کنند و زمانی که قیمت آن کمتر از ارزش ذاتی باشد، اقدام به خرید دارایی می‌کنند. سپس وقتی چند روز، چند هفته یا چند ماه بگذرد، آن‌ها با بالا رفتن قیمت سهام، سود می‌کنند و سهم را می‌فروشند. شاید فکر کنید این روش ساده است. اما حقیقت چیز دیگری است. تشخیص زمان مناسب برای ورود به سهم و خروج از آن امر ساده‌ای نیست.

در حقیقت در این روش تحلیل‌گر باید از بازار آگاه باشد و بتواند زمان‌بندی صحیحی را در خصوص خرید و فروش در زمان کوتاه انجام دهد. منظور از زمان‌بندی صحیح این است که فرد بتواند سهم را در کم‌ترین قیمت خریداری کند. سپس آن را در بالاترین قیمت بفروشد. چرا که اگر معامله‌گر سهم را زودتر از موعد بفروشد، سود بالقوه را از دست می‌دهد. هم‌چنین اگر سهم را دیر بفروشد، احتمال دارد که حتی سرمایه اولیه نیز کم شود و از دست برود.

معامله‌گران و سهام‌داران حرفه‌ای با تکیه بر ابزارهای تحلیل تکنیکال، می‌توانند بهترین زمان را برای ورود به دارایی و قیمت آینده سهم پیش‌بینی کنند. هرچند گاهی هم پیش می‌آید که سهم در جهت عکس انتظارات حرکت می‌کند. معامله‌گر در چنین شرایطی می‌تواند دارایی را بفروشد یا نگهداری کند.

کارمزد معاملات

در معاملات کوتاه‌مدت در مقایسه با معاملات بلندمدت، تعداد معاملات بیشتر است. به این ترتیب هزینه کارمزد معاملات نیز افزایش پیدا می‌کند. معامله‌گران کوتاه‌مدت، معاملات زیادی را در طی روز انجام می‌دهند. حتی اگر هنگام پرداخت کارمزد، تخفیف نیز مشمول حال‌شان شود، باز هم این تعدد معاملات هزینه‌بر است. اما در سرمایه‌گذاری بلندمدت در بورس، فرد سهام را خریداری و حداقل برای شش ماه نگهداری می‌کند. به این ترتیب نیازی نیست که معاملات زیادی را در بازه زمانی‌ کوتاه‌مدت انجام دهد. در نتیجه خبری از کارمزدهای زیاد نیست.

انتخاب سهام مناسب

درست است که افراد خبره و حرفه‌ای می‌توانند از معاملات کوتاه‌مدت سودآوری بالایی کسب کنند. اما استراتژی بلندمدت را ترجیح می‌دهند. وارن بافت (Warren Buffett) از چهره‌های برجسته در زمینه سرمایه‌گذاری در بورس در این خصوص می‌گوید:

بهترین مدت‌زمان برای نگهداری سهم، نگهداری آن برای همیشه است.

وارن بافت به نوسان‌های بازار به چشم فرصت خرید نگاه می‌کرد. او توانست با این شیوه و نگهداری بلندمدت سهام بنیادی، ثروت زیادی به دست آورد.

پس اگر فرد در شرکتی سرمایه‌گذاری کند که سهام آن رشد پایداری دارد، این کار با ریسک کمتری همراه خواهد بود. اما اگر فرد به دنبال سرمایه‌گذاری در شرکت‌های نوپا باشد، احتمال ریسک بیشتر است. افزون بر این مسئله، شرکت‌هایی که در گذشته توانسته‌اند سودسازی کنند و سود نقدی مناسبی را به سهام‌داران پرداخت کنند، برای سرمایه‌گذاری بلندمدت در بورس می‌توانند گزینه مناسبی باشند.

سرمایه‌گذاران بلندمدت برای این‌که سهام مناسب را تشخیص دهند و پیدا کنند، به تحلیل بنیادی روی می‌آورند. آن‌ها در این خصوص گزارش‌ها و صورت‌های مالی شرکت‌ها را بررسی می‌کنند.

با تمام این تفاسیر، در صورتی می‌توان میان این دو افق زمانی، یکی را برگزید که هدف ما از سرمایه‌‌گذاری مشخص شده باشد. هر یک از این شیوه‌ها در جای خود مناسب هستند و افراد با توجه به شرایط و اهداف خود از آن‌ها پیروی می‌کنند.

سرمایه‌گذاری بلندمدت بهتر است یا کوتاه‌مدت؟

سوال مهمی که پس از بیان تفاوت‌های سرمایه‌گذاری بلندمدت و کوتاه‌مدت پیش می‌آید، این است که کدام شیوه سرمایه‌گذاری بهتر است. در واقع از هر دو شیوه می‌توان استفاده کرد و این مسئله به اهداف و همچنین به شخصیت سرمایه‌گذار بستگی دارد. پس اولویت یافتن یکی از این دو بازه زمانی برای سرمایه‌گذاری، به شرایط و ترجیح خودِ سرمایه‌گذار وابسته است.

به طور کلی سرمایه‌گذاران با توجه به شخصیت‌شان به دو دسته کلی تقسیم می‌شوند؛ یکی سرمایه‌گذارانی که برای کسب سود صبورتر هستند و دیگری سرمایه‌گذارانی که ترجیح می‌دهند در بازه‌های زمانی کوتاه‌تری معامله کنند. در ادامه درباره این دو دسته و بازه زمانی سرمایه‌گذاری‌ای که برای آن‌ها مناسب است، توضیح می‌دهیم.

سرمایه‌گذاران صبور

دسته اول افرادی هستند که صبر زیادی دارند. این افراد معتقدند که باید زمان کافی سپری شود تا سرمایه‌گذاری به ثمر بنشیند. در واقع هدف این افراد ۴۰ یا ۵۰ درصد سود نیست، بلکه چشم‌انداز آن‌ها ۱۰ یا ۲۰ برابر شدن سرمایه‌شان در طول چند سال است.

سرمایه‌گذاران عجول

دسته دوم برخلاف گروه اول صبر چندانی ندارند. این گروه به همان سود کم هم رضایت دارند. این دسته از سرمایه‌گذاران معتقدند که ۱۰ یا ۲۰ برابر شدن سود در طی چند سال امری است که کم‌تر رخ می‌دهد. به همین دلیل است که آن‌ها تمرکز اصلی خود را بر اهداف کوچک و سرمایه‌گذاری‌های زودبازده قرار می‌دهند.

هر یک از این دو تفکر صحیح است و نمی‌توان بر آن‌ها خرده گرفت. در حقیقت آن‌چه در این میان مهم است، شرایط زندگی فرد و هم‌چنین شخصیت و میزان ریسک‌پذیری اوست.

از این سخنان چنین برمی‌آید که نمی‌توان با قطعیت در مورد بهتر بودن سرمایه‌گذاری بلندمدت یا کوتاه‌مدت صحبت کرد. چرا که این امر در افراد مختلف متفاوت است و انگیزه یک سهام‌دار با دیگر سهام‌داران فرق دارد. اما می‌توان به سرمایه‌گذاران تازه‌کار توصیه کرد که به سرمایه‌گذاری بلندمدت در بورس روی آورند. چرا که سرمایه‌گذاری کوتاه‌مدت سهام با توجه به نوسان‌های بازار کار افراد خبره است. البته بهتر است حتی در صورت حرفه‌ای بودن هم تنها بخشی از سبد سهام را به دارایی‌هایی با اهداف کوتاه‌مدت اختصاص داد. یعنی بهترین شیوه آن است که بخش بیشتر پرتفوی را با دید بلندمدت بچینید.

چه عواملی در تعیین سرمایه‌گذاری بلندمدت یا کوتاه‌مدت در بورس دخیل هستند؟

همانطور که در بخش پیش توضیح داریم، نمی‌توان گفت سرمایه‌گذاری بلندمدت بهتر است یا کوتاه‌مدت. بلکه در این خصوص باید جنبه‌ها و پارامترهای گوناگونی را بررسی کرد تا در نهایت به انتخاب بهترین شیوه سرمایه‌گذاری برای هر فرد دست یافت. مواردی که در این زمینه باید بررسی شوند، عبارتند از:

شخصیت و روحیه فردی

یک بخش این مسئله به روحیات شخص سرمایه‌گذار برمی‌گردد. مثلا این‌که فرد تا چه حد می‌تواند استرس خود را کنترل کند. قطعا این مسئله و مسائلی از این قبیل، در افراد مختلف متفاوت است. یا مثلا این‌که فرد چه میزان سرمایه را به بازار تزریق می‌کند، در سرمایه‌گذاران مختلف یکسان نیست. عوامل دیگری که به شخص سرمایه‌گذار مربوط است، شامل ریسک‌پذیری یا ریسک‌گریزی است. این مسئله نشان می‌دهد که فرد چقدر می‌تواند روی دارایی خود ریسک کند. قطعا این عوامل بر سرمایه‌گذاری اثر می‌گذارد.

ویژگی‌های بازار

وجه دیگر انتخاب بازه زمانی برای سرمایه‌گذاری به بازار برمی‌گردد. نوسان‌های بازار، نوع نقدشوندگی، ساعات معامله در بازار و … همگی در دسته خصوصیات بازار قرار دارد.

به طور خلاصه می‌توان گفت که در انتخاب بهترین بازه زمانی سرمایه‌گذاری، به دو دسته از عوامل باید توجه شود که یک دسته به روحیات و شخصیت سرمایه‌گذار برمی‌گردد و دسته دیگر به ویژگی‌های بازار مرتبط است.

بسیاری از افرادی که در آغاز راه سرمایه‌گذاری هستند، با تصمیم های اشتباه و تجربیات تلخ از بازار دلسرد می‌شوند. باید دید افرادی که در این میان موفق‌ترند، چه کرده‌اند. بیشتر آن‌ها معنای سرمایه‌گذاری بلندمدت یا کوتاه‌مدت را فهمیده‌اند. همین مسئله است که می‌تواند برندگان و بازندگان بازار بورس را مشخص کند. زمانی که یک فرد، سرمایه‌گذاری کوتاه‌مدت در بورس را برمی‌گزیند، باید استرس بیشتری را تحمل کند. این مسئله نیازمند آن است که فرد بتواند میزان استرس خود را مدیریت کند.

اهمیت روان‌شناسی در سرمایه‌گذاری

مطالب و کتاب‌های زیادی در مورد کنترل احساس و هیجان، روان‌شناسی شخصیت و مسائلی از این دست منتشر شده است. از آن‌جا که در بازار سرمایه، اتفاق‌های گوناگونی رخ می‌دهد، معمولا احساسات متفاوتی در افراد برانگیخته می‌شود. نوسان‌های احساسی مانند غم و خوشحالی، حرص و طمع و مواردی از این دست در سرمایه‌گذاری کوتاه‌مدت بیشتر بروز پیدا می‌کند.

افزون بر میزان تحمل استرس و روحیات فردی، باید به مسئله میزان سرمایه هم توجه کرد. نکته این‌جاست که سرمایه‌گذار چه میزان از دارایی خود را وارد بازار کرده است. اگر او بخش اعظمی از سرمایه‌اش را وارد بازار کرده باشد، نمی‌تواند زیاد ریسک کند. به این ترتیب معامله‌گر به ریسک‌گریزی روی می‌آورد. در سرمایه‌گذاری کوتاه‌مدت در بورس، ریسک‌پذیری بیشتر از سرمایه‌گذاری بلندمدت است. پس فردی که سرمایه زیادی را به بازار می‌آورد، بهتر است با دید بلندمدت سرمایه‌گذاری کند.

تفاوت «سرمایه‌گذار» و «معامله‌گر»

در اصطلاحات بازارهای مالی، سرمایه‌گذاران بلندمدت، Investor یا «سرمایه‌گذار» خوانده می‌شوند و به سرمایه‌گذاران کوتاه‌مدت، Trader یا «معامله‌گر» گفته می‌شود. یعنی نمی‌توان چنین گفت که فردی در آن واحد هم اینوستور است و هم تریدر. این مسئله چنین تفسیر می‌شود که مثلا فردی بخشی از دارایی‌اش را به صورت کوتاه‌مدت و بخشی دیگر را به صورت بلندمدت سرمایه‌گذاری می‌کند.

در واقع می‌توان نوع سرمایه‌گذاری را یک بازه در نظر گرفت. به این صورت که عدد ۱۰۰ روی محور، اینوستورها را نشان می‌دهد و عدد صفر مربوط به تریدرهاست. معامله‌گر بر حسب دیدگاهی که دارد، در یک جایگاه مناسب در این بازه قرار می‌گیرد و همین محل قرارگیری است که می‌تواند به شما در سرمایه‌گذاری کمک کند.

افراد بسیاری را دیده‌ایم که در بازار بورس عملکرد موفقی ندارند. این افراد معمولا با ضرر از بازار خارج می‌شوند. دلیل این امر همین عدم جای‌گیری صحیح روی این بازه است. معامله‌گر باید بتواند با توجه به عواملی که اشاره شد، جایگاه خود را در معاملات به درستی مشخص کند.

جایگاه تحلیل تکنیکال و بنیادی در سرمایه‌گذاری بلندمدت و کوتاه‌مدت در بورس

تریدرها خود نیز به دسته‌های دیگری تقسیم می‌شوند. برخی از آن‌ها نوسان‌گیری زیادی انجام می‌دهند، برخی هم در تایم‌فریم‌های بالاتری معامله می‌کنند. در میان تریدرها، افرادی که نوسان‌گیری زیادی انجام می‌دهند و افرادی که کمتر نوسان‌گیری می‌کنند، معمولا بر اساس تحلیل تکنیکال عمل می‌کنند.

در سرمایه‌گذاری بلندمدت در بورس در طیف صفر تا صدی که پیش‌تر به آن اشاره کردیم، باید از سمت تریدینگ به سمت اینوستینگ حرکت کرد. تحلیل تکنیکال، هم برای استفاده Investor هاست و هم Trader ها. اما تریدرها یا افرادی که سرمایه‌گذاری کوتاه‌مدت در سهام انجام می‌دهند، بیشتر به تحلیل تکنیکال تکیه دارند.

پس به طور خلاصه، در تریدینگ، تحلیل تکنیکال پررنگ‌تر و تحلیل بنیادی کم‌رنگ‌تر است. در سرمایه‌گذاری بلندمدت اما تحلیل بنیادی پررنگ‌تر و تحلیل تکنیکال کم‌رنگ‌تر می‌شود. اما به هر حال هر دوی این تحلیل‌ها برای سرمایه‌گذاری لازم هستند.

از سوی دیگر افرادی که زیاد ترید می‌کنند و افق دید آن‌ها کوتاه‌مدت است، باید مدام اخبار بازار را پیگیری، اتفاقات بازار را دنبال و نمودارها را تحلیل کنند و تحقیق‌های فراوانی انجام دهند و حضور مستمری در بازار داشته باشند. یعنی باید زمان بگذارند و برای سرمایه‌گذاری خود وقت صرف کنند. اما سرمایه‌گذاران بلندمدت نیازی به این‌همه پیگیری بازار ندارند. چرا که افق دید آن‌ها طولانی‌مدت است.

سود سرمایه‌گذاری بلندمدت بیشتر است یا کوتاه‌مدت؟

برخی به اشتباه تصور می‌کنند که سود معامله‌گری در کوتاه‌مدت از سرمایه‌گذاری بلندمدت بیشتر است. هرگز نمی‌توان چنین مسئله‌ای را بیان کرد. همان‌طور که می‌توان سود زیادی در کوتاه‌مدت به دست آورد، امکان ضررهای فراوان نیز در سرمایه‌گذاری کوتاه‌مدت در بورس وجود دارد. در سمت دیگر شخصی که مدام در حال معامله‌گری است، ممکن است سود کمتری نسبت به یک سرمایه‌گذار بلندمدت به دست آورد.

به عنوان مثال ممکن است شخصی که سرمایه‌گذاری کوتاه‌مدت انجام داده، در طی سال ۳۰ الی ۴۰ درصد سود کند. اما فردی که سرمایه‌گذاری بلندمدت کرده و سهامی را برای یک سال خریداری کرده، در طی این یک سال ۱۵۰ درصد سود کرده باشد.

در این میان بازار هم می‌تواند به معامله‌گر جهت دهد. مثلا بازار بورس ایران در شرایط مختلف معمولا سرمایه‌گذاری بلندمدت را بیشتر می‌طلبد. شاید در بازارهای جهانی و پرنوسان،‌ سرمایه‌گذاری کوتاه‌مدت جذاب‌تر باشد. اما در ایران به دلیل شرایط بازار و هم‌چنین عامل نقدشوندگی، معمولا سرمایه‌گذاری بلندمدت در بورس سودآورتر است.

حال در نظر بگیرید که فردی می‌خواهد در بازارهای جهانی سرمایه‌گذاری کند. گفتیم که ذات این بازارها معمولا با سرمایه‌گذاری‌های کوتاه‌مدت هم‌خوانی بیشتری دارد. اما اگر این فرد چندان روحیه سرمایه‌گذاری کوتاه‌مدت را نداشته باشد، در همان بستر هم بهتر است به صورت بلندمدت فعالیت کند.

تشخیص شیوه صحیح سرمایه‌گذاری

اما از کجا می‌توانیم به روحیات خود پی ببریم و روشی متناسب با آن را برای سرمایه‌گذاری انتخاب کنیم؟ زمانی که در هنگام معامله، تصمیمات با غم، شادی، ناراحتی، عصبانیت و … همراه است، یا این‌که تصمیم می‌گیرید در روزهای منفی، بازار بورس را رها کنید؛ این‌ موارد همه نشان می‌دهد که در جای درستی قرار نگرفته‌اید. پس مشخص است که باید شیوه سرمایه‌گذاری خود را تغییر دهید.

یعنی اگر سرمایه‌گذاری کوتاه‌مدت انجام می‌دهید، بهتر است به سمت سرمایه‌گذاری بلندمدت در سهام حرکت کنید و برعکس. با توجه به ذات بازار بورس ایران، سرمایه‌گذاری میان‌مدت و بلندمدت مناسب‌تر به نظر می‌رسد. تنها درصد محدودی از معامله‌گران هستند که روحیات‌شان اجازه می‌دهد در بازار ایران سرمایه‌گذاری کوتاه‌مدت انجام می‌دهند. ولی از سوی دیگر، تعداد زیادی از افراد تمایل دارند که سرمایه‌گذاری کوتاه‌مدت انجام دهند و در واقعیت به سمت سرمایه‌گذاری کوتاه‌مدت حرکت می‌کنند.

۲ تصور اشتباه درباره سرمایه‌گذاری کوتاه و بلندمدت

برخی از افراد فکر می‌کنند که سرمایه‌گذاری کوتاه‌مدت، فرصتی برای تجربه هیجان در زندگی است. در سمت مقابل سرمایه‌گذاری بلندمدت را خسته‌کننده می‌نامند. همین دو تصور به ظاهر ساده ولی اشتباه، موجب می‌شود که افراد به جای سرمایه‌گذاری بلندمدت به سرمایه‌گذاری کوتاه‌مدت روی آورند. در ادامه هر یک از این دو دیدگاه نادرست را بررسی می‌کنیم.

بورس محل هیجان است!

باید به خاطر داشت که بازارهای مالی و بورس، محل هیجان افراد نیست. هر فردی که در این بازار موفق است، قطعا بنا به دلایلی به این موفقیت دست پیدا کرده است. در واقع هرکجا پای احساسات به معامله‌گری باز می‌شود، ضررهای فراوانی نیز گریبان‌گیر افراد می‌شود. بازار جای هیجان و احساسات نیست. حتی اگر سود کنیم، باز هم نباید احساساتی برخورد کنیم و بگذاریم خوشحالی کورمان کند. هیچ سرمایه‌گذاری با هیجان و احساسات، به موفقیت نخواهد رسید. زیرا در چنین شرایطی نمی‌توان واکنش منطقی داشت و تصمیم عقلانی گرفت.

سرمایه‌گذاری بلندمدت خسته‌کننده است

تصور نادرست دوم به خسته‌کننده بودن سرمایه‌گذاری بلندمدت در بورس اشاره دارد. این تفکر از پایه ایراد دارد. شما سرمایه‌گذاری می‌کنید که به سود برسید. این مسئله زمان می‌طلبد و نمی‌تواند یک‌شبه محقق شود. اتفاقا از جمله ویژگی‌هایی که می‌توان در سرمایه‌گذاری بلندمدت به آن توجه کرد، این است که این شیوه سرمایه‌گذاری، وقت آزاد زیادی را به سرمایه‌گذار هدیه می‌دهد؛ آن هم زمانی کاملا به دور از استرس. به این ترتیب شما فرصت دارید به زندگی‌تان برسید و دغدغه رصد روزانه بازار را نداشته باشید. اگر واقعا نیازمند هیجان هستید، بستر مناسب آن را پیدا کنید.

پس ویژگی مثبت سرمایه‌گذاری بلندمدت در سهام آن است که شما را مدام درگیر بازار نمی‌کند. این مسئله در شرایطی رخ می‌دهد که سرمایه‌گذاری کوتاه‌مدت نیازمند این است که فرد دائما درگیر بازار باشد و ذهنش به سمت خرید و فروش معطوف شود. این احتمال وجود دارد که فرد سهمی را خریداری کند و ظرف مدت شش ماه الی یک سال، هیچ رشدی نکند. اما در طی چهار الی پنج ماه، یک رشد ۱۰۰ درصدی را تجربه کند.

معمولا افرادی به این سود دست پیدا می‌کنند که سهم را در قیمت مناسبی که تحلیل تکنیکال مشخص می‌کند، خریداری کنند. این امر نشان می‌دهد که سرمایه‌گذاران بنیادی هم به کمک تحلیل تکنیکال می‌توانند سهام مناسب را برای سرمایه‌گذاری بلندمدت پیدا کنند.

جمع‌بندی

سرمایه‌گذاری بلندمدت یا کوتاه‌مدت در بورس دو شیوه رایج سرمایه‌گذاری است که هر یک مزایا و معایبی دارند. اگر می‌خواهیم بدانیم که از میان سرمایه‌گذاری بلندمدت یا کوتاه‌مدت کدام‌یک برای ما بهتر است، باید ابتدا با شرایط، روحیات و اهداف خودمان آشنا شویم. افرادی که تحمل استرس را ندارند و نمی‌تواند هیجان خود را کنترل کنند، نباید به سمت سرمایه‌گذاری کوتاه‌مدت در بورس بروند. معمولا افرادی که صبورند و نمی‌خواهند تمام وقت خود را صرف بازار کنند، به سراغ سرمایه‌گذاری بلندمدت می‌روند. اما زمانی که فرد به دنبال سودهای کوچک است، به سراغ سهام زودبازده می‌رود و سرمایه‌گذاری کوتاه‌مدت را برمی‌گزیند.

در انتخاب بازه زمانی مناسب برای سرمایه‌گذاری، باید به شرایط بازار نیز توجه کرد. بستری که در آن معامله می‌کنید، می‌تواند شما را به سمت سرمایه‌گذاری بلندمدت یا کوتاه‌مدت سوق دهد. پس علاوه بر توجه به روحیات و شخصیت، باید به بازار هم توجه کرد و پس از آن شیوه مناسب سرمایه‌گذاری را انتخاب کرد.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا