مقالات

دستاورد‌های هوش مصنوعی مولد | آیا مشاغل با حضور AI در امان هستند؟

با توجه به ارائه چت‌بات‌های گوناگون توسط کمپانی‌های مختلفی از جمله گوگل‌، مایکروسافت و OpenAI و توسعه هوش مصنوعی در چند ماه اخیر و افزایش ارزش سهام کمپانی‌های فعال در این عرصه‌، قصد داریم تا در این مقاله به پیامد‌ها و دستاورد‌های این محصول تکنولوژی بپردازیم. بسیاری از نویسندگان و محققان مطالب و انتظارات زیادی را در مورد تکنولوژی‌هایی که پیش از AI عرضه شده بودند را منتشر کرده‌اند. در این مقاله با مقایسه چند مورد از این تکنولوژی‌ها با هوش مصنوعی مولد و بررسی تاثیر هوش مصنوعی بر روی مشاغل و انتظار افراد مختلف از AI برای بهبود اقتصاد کلان‌، چشم‌انداز واقع‌گرایانه‌ای از آینده Artificial Intelligence را برای شما به تصویر می‌کشیم. با توان تحلیل همراه باشید.

هوش مصنوعی مولد و مفهوم آن چیست؟ | آیا احتمال انقلاب اقتصادی با AI وجود دارد؟

هوش مصنوعی مولد چیست و چه تاثیری بر روی مشاغل و اقتصاد دارد؟
منبع: Economist

بدون شک هم‌اکنون می‌توان اینطور گفت که عصر هوش مصنوعی مولد (Generative AI‌) از راه رسیده است. چت‌بات‌های OpenAI که به تکنولوژی مدل زبان گسترده (LLM‌) متکی هستند‌، در ماه نوامبر سال ۲۰۲۲ با موفقیت هرچه تمام‌تر وارد بازار شدند. در حال حاضر هر یک از روز‌ها با پیشرفت‌های چشمگیری در عرصه AI سپری می‌شوند. به عنوان نمونه‌ای از مثال‌های این عرصه به آهنگ اخیری که به کمک هوش مصنوعی و با استفاده از تقلید صدای دریک (Drake‌) و ویکند (The Weekend‌) منتشر شد می‌توان اشاره کرد که سر و صدای زیادی را در صنعت موسیقی به همراه داشت.

از جمله سایر مثال‌های این عرصه به برنامه‌هایی که متن را به وید‌ئو تبدیل می‌کنند می‌توان اشاره کرد. این برنامه‌ها نیز در حال تولید محتوای قابل قبولی هستند. دیری نمی‌گذرد که محصولات مصرفی بزرگی از قبیل Expedia‌، Instacart و OpenTable نیز به ربات‌های OpenAI متصل خواهند شد. به دنبال این رویداد‌، تمامی افراد می‌توانند با تایپ کردن یک متن ساده در درون یک باکس معین در چت‌بات‌ها‌، غذا سفارش داده و یا محل مورد نظر خود برای تعطیلات را رزرو کنند. بر اساس گزارشی که به تازگی و به ظاهر از جانب یکی از مهندسان گوگل لو رفته است‌، به گفته این غول حوزه تکنولوژی‌، پیشرفت رقبای این کمپانی و میزان سهولت پیشروی آنها در این راستا امری نگران‌کننده است. بدون شک دستاورد‌های بسیار زیاد دیگری در این زمینه در راه هستند.

توسعه یافتن هوش مصنوعی سوالات عمیق زیادی را به دنبال دارد. شاید بتوان جایگاه مهم‌ترین سوال موجود در این حوزه را به این سوال نسبت داد: توسعه AI چه معنایی در عرصه اقتصاد خواهد داشت؟ بسیاری از افراد انتظارات خیلی بالایی از هوش مصنوعی در حوزه اقتصاد دارند. بر اساس تحقیقات جدیدی که توسط بانک گلدمن ساکس (Goldman Sachs‌) صورت گرفته است‌، پذیرش گسترده هوش مصنوعی می‌تواند در یک بازه زمانی ده ساله به رشد ۷ درصدی یا ۷ تریلیون دلاری تولید ناخالص داخلی (GDP‌) سالانه جهانی منجر شود. مطالعات آکادمیک در این زمینه نیز به رشد ۳ درصدی سالانه تولیدات نیروی کار در شرکت‌هایی که این از این تکنولوژی استقبال می‌کنند اشاره دارد. چنین امری نشان‌دهنده افزایش بسیار عظیم درآمد در طول سال‌های پی‌درپی خواهد بود. مطالعاتی که توسط تام دیویدسون (Tom Davidson‌) از شرکت Open Philanthropy‌، یک کمپانی تولید لباس‌، منتشر شد نشان می‌دهد که پذیرش گسترده هوش مصنوعی به افزایش تولیدات جهانی تا محدوده ۳۰ درصد در سال منجر خواهد شد و تاثیر این ماجرا را در طول قرن جاری مشاهده خواهیم کرد. تعداد اندکی از اقتصاد‌دانان‌، به صورت طعنه‌آمیز و به شوخی‌، معتقد هستند که احتمال بی‌نهایت شدن درآمد‌های جهانی بدین واسطه وجود خواهد داشت.

نمودار شماره ۱، عملکرد سهام کمپانی‌های فعال در عرصه هوش مصنوعی مولد
نمودار شماره ۱، عملکرد سهام کمپانی‌های فعال در عرصه هوش مصنوعی مولد منبع: Economist

این در حالیست که بازار‌های مالی به نتایج واقع‌گرایانه‌تر و دستاورد‌هایی با سطح انتظار پایین‌تر به واسطه هوش مصنوعی اشاره دارند. در طول سال گذشته‌، قیمت سهام کمپانی‌هایی که در زمینه هوش مصنوعی فعالیت داشته‌اند بسیار پایین‌تر از میانگین عملکرد جهانی بوده است. این در حالیست که در طول ماه‌های اخیر‌، ارزش سهام این کمپانی‌ها به صورت قابل توجهی افزایش پیدا کرده است (نمودار شماره ۱‌). نرخ‌های بهره نیز یکی دیگر از سرنخ‌های بررسی عملکرد این کمپانی‌ها محسوب می‌شوند. در صورتی که مردم فکر می‌کنند که این تکنولوژی با هدف ثروتمند کردن افراد در مدت زمان کوتاه عرضه شده است‌، لازم است تا نرخ بهره افزایش پیدا کند زیرا در چنین حالتی نیاز کمتری به سپرده‌گذاری خواهیم داشت.

تحقیقات باسیل هالپرین (Basil Halperin‌) و همکاران او از موسسه تکنولوژی ماساچوست (MIT‌) نشان می‌دهد که افزایش نرخ بهره بر اساس میزان رشد تورم‌، همبستگی شدیدی با رشد تولید ناخالص داخلی دارد. با این حال‌، از زمان آغاز شور و شوق اخبار در عرصه AI در ماه نوامبر‌، نرخ‌های بهره بلند مدت تا حدی کاهش پیدا کردند. بر اساس استاندارد‌های تاریخی‌، این نرخ‌ها در محدوده بسیاری پایینی باقی خواهند ماند. بر اساس نتیجه‌گیری‌های منتشر شده از بررسی‌های صورت گرفته توسط محققان‌، بازار‌های مالی «انتظار ندارند که احتمال افزایش شتاب رشد هوش مصنوعی تا ۳۰ الی ۵۰ سال آینده وجود داشته باشد».

به منظور تصمیم‌گیری در مورد این‌که کدام یک از این گروه‌ها نتیجه‌گیری صحیحی داشته است‌، توجه کردن به تاریخچه پیشرفت‌های تکنولوژی محور پیشین خالی از لطف نخواهد بود. این کار به سرمایه‌گذاران عرصه تکنولوژی کمک شایانی خواهد کرد. دلیل لزوم این بررسی را به این امر می‌توان نسبت داد که هیچ‌گاه نمی‌توان گفت که یک تکنولوژی جدید توانسته است به تنهایی موجب ایجاد تغییر بزرگ و قابل توجهی (چه خوب و چه بد‌) در عرصه اقتصاد بشود. حتی انقلاب صنعتی در اواخر دهه ۱۷۰۰‌، که به عقیده بسیاری از افراد از جانب اختراع ماشین ریسندگی سرچشمه می‌گرفت‌، در حقیقت به دلیل کنار هم قرار گرفتن عوامل و دلایل متعددی شکل گرفت. از جمله این عوامل به افزایش روزافزون استفاده از زغال سنگ‌، استحکام یافتن حقوق مالکیت‌، ظهور اخلاقیات علمی و غیره می‌توان اشاره کرد.

شاید لقب معروف‌ترین رویداد تکنولوژی محور را به انتشار اثر رابرت فوگل (Robert Fogel‌) در دهه ۱۹۶۰ در رابطه با خطوط راه‌آهن آمریکا بتوان نسبت داد که بعد‌ها جایزه نوبل اقتصاد را برای او به ارمغان آورد. بسیاری بر این عقیده بودند که راه‌آهن چشم‌انداز آمریکا را دچار تغییر و تحول کرد و جامعه فعال در عرصه کشاورزی را به یک نیروگاه صنعتی مبدل کرد. این در حالی بود که به عقیده فوگل‌، این رویداد در حقیقت تاثیر بسیار ملایم و اندکی را با خود به همراه داشت‌، زیرا جایگزین تکنولوژی‌های دیگری از جمله کانال شد که در واقع به همان اندازه کارایی داشت. در صورتی که راه‌آهن هرگز اختراع نمی‌شد‌، درآمد اول ژانویه سال ۱۸۹۰ آمریکا تنها طی سه ماه و در تاریخ ۳۱ مارس ۱۸۹۰ حاصل می‌شد.

بدون شک پیش‌بینی کردن این‌که یک تکنولوژی به ویژه حوزه غیرقابل پیش‌بینی AI‌، آینده بشر را به کدام سمت هدایت می‌کند کار بسیار دشواری خواهد بود و هیچ قطعیتی در آن وجود نخواهد داشت. رشد افسارگسیخته در زمینه‌های مختلف به واسطه این تکنولوژی امر غیرممکنی نیست‌؛ حتی رکود تکنولوژی محور در این زمینه نیز امر محتملی خواهد بود. با این حال‌، هنوز هم می‌توان احتمالات بیشماری را برای این عرصه در نظر گرفت. حداقل تا به امروز مشخص شده است که خطور راه‌آهن فوگل طرح مفیدی بوده است‌، پس مفید واقع شدن هوش مصنوعی نیز غیرمحتمل نخواهد بود. به منظور پیش‌بینی دستاورد‌های این تکنولوژی می‌توانیم توجه خود را به سه زمینه گسترده و وسیع معطوف کنیم: انحصارات‌، بازار‌های کار و تولیدات و بهره‌وری.

گاهی ممکن است یک تکنولوژی نوین‌، قدرت اقتصادی گسترده‌ای را برای گروه کوچکی از مردم به همراه داشته باشد. جان دی راکفلر (John D. Rockefeller‌) با پالایش نفت توانست به این موفقیت دست پیدا کند و هنری فورد (Henry Ford‌) با استفاده از اتوموبیل به این هدف دست یافت. امروزه جف بزوس (Jeff Bezos‌) و مارک زاکربرگ (Mark Zuckerberg‌) به لطف تکنولوژی از جایگاه برجسته‌ای در دنیا برخوردار هستند.

بسیاری از کارشناسان معتقد هستند که صنعت هوش مصنوعی در مدت زمان کوتاهی سود کلانی را به ارمغان خواهد آورد. در یکی از مقاله‌های اخیر گلدمن ساکس‌، یکی از تحلیلگران ای تیم تخمین زده بود که در بهترین حالت‌، هوش مصنوعی مولد می‌توان به میزان ۴۳۰ میلیارد دلار درآمد سالانه برای سازمان نرم‌افزار جهانی به ارمغان بیاورد. بر اساس محاسبات صورت گرفته در این گزارش‌، هر یک از ۱.۱ میلیارد کارمند اداری جهان‌، با انتخاب چندین ابزار مبتنی بر هوش مصنوعی هرکدام به میزان ۴۰۰ دلار هزینه پرداخت خواهند کرد.

هر کسب و کاری خوش‌حال خواهد شد تا از این میزان پول نقل سهمی داشته باشد. این در حالیست که در دیدگاه اقتصاد کلان‌، ۴۳۰ میلیارد دلار در سال موجب ایجاد تغییر بزرگی در شرایط اقتصادی جهان نخواهد شد. اینطور فرض کنید که تمام درآمد حاصل از این عرصه به سود تبدیل شود‌، که بدون شک امر غیرواقع‌گرایانه‌ای است‌، و تمام این سود در آمریکا به دست بیاید‌، که کمی واقع‌گرایانه‌تر به نظر می‌رسد. حتی در این حالت نیز نسبت سود شرکت‌ها پیش از مالیات به تولید ناخالص داخلی این کشور از ۱۲ درصد کنونی به ۱۴ درصد افزایش پیدا می‌کند. این محدوده GDP بسیار بالاتر از میانگین بلند مدت است اما بالاتر از محدوده GDP در سه ماه دوم سال ۲۰۲۱ نیست.

سود‌هایی که از این طریق کسب می‌شوند را یه یک سازمان مثل OpenAI می‌توان منتقل کرد. انحصار‌ها یا در اصطلاح مونوپول‌ها زمانی به وجود می‌آیند که یکی از صنایع هزینه‌های ثابت بالایی داشته و یا رقابت در آن عرصه برای رقبا کار دشواری باشد. به عنوان مثال‌، مشتریان عرصه نفت هیچ جایگزینی برای نفت راکفلر نداشتند و نمی‌توانستند خودشان نفت تولید کنند. AI مولد نیز از برخی خصوصیت‌های انحصاری برخوردار است. بر اساس گزارش‌های منتشر شده‌، هزینه آموزش GPT-4 که یکی از چت‌بات‌های OpenAI است‌، در محدوده بیش از ۱۰۰ میلیون دلار قرار دارد و این مبلغی است که تعداد اندکی از شرکت‌های فعال در این عرصه به آن دسترسی دارند. دانش اختصاصی خیلی زیادی نیز در عرصه داده‌های مورد نیاز برای آموزش مدل‌های مختلف این چت‌بات‌ها وجود دارد و فیدبک یا نظرات کاربران در حین استفاده از آنها را نیز نباید از قلم انداخت.

با وجود تمام این تفاسیر‌، شانس کمی وجود دارد که یک کمپانی بتواند به تنهایی کل این صنعت را در اختیار داشته و اداره کند. احتمال این‌که چند کمپانی بزرگ فعال در این عرصه با یکدیگر رقابت کنند بسیار بیشتر خواهد بود‌، همانطور که در زمینه حمل و نقل هوایی‌، مواد غذایی و موتور‌های جستجو نیز شاهد شکل‌گیری این رقابت بودیم. از آنجایی که در عرصه این رقابت تمامی کمپانی‌های دخیل از مدل‌های مشابهی استفاده می‌کنند‌، هیچ یک از محصولات AI عرضه شده توسط آنها منحصر به فرد نخواهد بود. این امر به مصرف‌کنندگان اجازه می‌دهد تا بتوانند به آسانی از محصولات مختلف ارائه شده در این حوزه استفاده کنند. بخش زیادی از قدرت محاسباتی مورد استفاده در مدل‌های ارائه شده نیز به صورت عمومی در دسترس کاربران قرار خواهد داشت. بخش زیادی از کد مورد استفاده در آنها نیز به همراه نکات و ترفند‌های مورد استفاده در آن محصول به صورت رایگان و آنلاین در دسترس عموم خواهد بود. این بدان معناست که افراد تازه‌کار یا آماتور نیز می‌توانند مدل‌های پیشنهادی خود را از محصولات موجود در عرصه هوش مصنوعی تولید کرده و اغلب نتایج خوبی را نیز کسب کنند.

بر اساس استدلال یکی از تیم‌های فعال در Andreessen Horowitz‌، یک کمپانی فعال در عرصه سرمایه‌گذاری خطرپذیر‌: به نظر نمی‌رسد که در حال حاضر هیچ حفره سیستماتیکی در حوزه هوش مصنوعی وجود داشته باشد. تحقیقات افشا شده اخیر گوگل نشان می‌دهد که این کمپانی نیز به نتایج مشابهی دست یافته است: موانع موجود برای ورود به عرصه هوش مصنوعی به منظور آموزش و انجام آزمایشات در این حوزه از کل خروجی یک سازمان تحقیقاتی بزرگ‌، به یک فرد تنها‌، یک عصر دلپذیر و یک لپ‌تاپ ساده تقلیل پیدا کرده است. در حال حاضر چند نمونه از کمپانی‌های تولید‌کننده محصولات مبتنی بر هوش مصنوعی با میزان ارزش حدودی یک میلیارد دلار وجود دارند. این در حالیست که برنده جایگاه بزرگ‌ترین کمپانی مبتنی بر هوش مصنوعی تا به امروز در عصر نوین AI‌، به هیچ عنوان یک کمپانی مبتنی بر هوش مصنوعی نیست‌! در مجموعه کمپانی‌های تجت پوشش انویدیا (Nvidia‌)‌، یکی از شرکت‌های محاسباتی که مدل‌های مبتنی بر هوش مصنوعی را عرضه کرده و درآمد حاصل از مراکز داده دارد‌، جایگاه بزرگ‌ترین شرکت فعال در این عرصه را به خود اختصاص داده است.

تاثیر هوش مصنوعی بر روی مشاغل چیست؟

با وجود این‌که ممکن است هوش مصنوعی مولد موجب پدید آمدن دسته جدیدی از سارقان بزرگ در عرصه‌ای نوین نشود‌، اما این موضوع آرامش دلگرم‌کننده‌ای را برای بسیاری از افراد به همراه نخواهد داشت. چنین افرادی بیشتر نگران رفاه اقتصادی خود بوده و در مورد جایگاه شغلی خود نگران هستند. تاینا ایلاندو (Tyna Eloundou‌) و همکارانش در مجموعه OpenAI تخمین زده‌اند که با توسعه LLM‌ها یا همان مدل‌های زبان گسترده مورد استفاده در چت‌بات‌های مبتنی بر هوش مصنوعی‌، تا ۸۰ درصد از نیروی کاری فعال در آمریکا به میزان ۱۰ درصد از وظایف کاری خود را از دست می‌دهند. ادوارد فلتن (Edward Felten‌) و همکارانش در دانشگاه پرینستون نیز بررسی‌های مشابهی را در این زمینه صورت دادند. خدمات حقوقی‌، حسابداری و آژانس‌های مسافرتی در صدر جدول مشاغلی قرار دارند که به واسطه توسعه هوش مصنوعی تحت تاثیر قرار خواهند گرفت.

اقتصاددانان نیز پیش‌بینی‌های غم‌انگیزی را پیش از این دوران و درباره همین موضوع منتشر کردند. در دهه ۲۰۰۰ بسیاری از مردم از برون‌سپاری کار‌ها و تاثیر آن بر روی کارگران ثروتمند می‌ترسیدند. در سال ۲۰۱۳‌، دو نفر از فعالان دانشگاه آکسفورد مقاله‌ای را منتشر کردند که نه تنها به صورت گسترده مورد استناد قرار گرفت‌، بلکه نشان می‌داد که فرایند خودکار شدن یا اتوماسیون شدن کار‌ها موجب از بین رفتن ۴۷ درصد از مشاغل آمریکایی در طول دهه آینده خواهد شد. به عقیده برخی دیگر‌، حتی بدون وجود داشتن بیکاری گسترده نیز با «حفره کاری» مواجه خواهیم بود که طی آن مشاغل پردرآمد و مزایا ناپدید شده و جای خود را به مشاغل بی‌اهمیت با دستمزد پایین خواهند داد.

نمودار شماره ۲‌، نرخ بیکاری در طول ده سال گذشته
نمودار شماره ۲‌، نرخ بیکاری در طول ده سال گذشته منبع: Economist

این در حالی بود که آنچه اتفاق افتاد‌، مردم را بسیار غافلگیر کرد. در دهه گذشته‌، میانگین نرخ بیکاری در بخش ثروتمند جهان به صورت تقریبی به نصف رسید (نمودار شماره ۲‌). سهم افراد در سن کاری و اشتغال آنها در بالاترین جای خود به صورت تاریخی قرار داشت. این امر در کشور‌هایی از جمله ژاپن‌، سنگاپور و کره جنوبی که از بیشترین میزان اتوماسیون و بهره‌وری از صنایع رباتی برخوردار بودند موج می‌زد و کمترین میزان بیکاری را داشتند.

تحقیقات اخیر اداره آمار کار آمریکا نشان داد که در سال‌های اخیر‌، مشاغلی که در دسته «در معرض خطر» از جانب تکنولوژی‌های جدید طبقه‌بندی شده‌اند «هیچ تمایل عمومی برای از دست دادن سریع جایگاه شغلی از خود نشان نمی‌دهند». شواهد حول محور «حفره کاری» در این عرصه بسیار پیچیده و متنوع هستند. معیار‌های مربوط به رضایت شغلی در سال ۲۰۱۰ افزایش یافتند. در بخش زیادی از دهه گذشته‌، فقیر‌ترین آمریکایی‌ها رشد دستمزد سریع‌تری را نسبت به ثروتمند‌ترین آنها تجربه کرده است.

این در حالیست که شاید اینبار و با توجه به رشد هوش مصنوعی شاهد شکل‌گیری الگو‌های متفاوتی باشیم. ارزش سهام Chegg‌، یک کمپانی کمک‌رسانی به انجام تکالیف‌، با قبول این‌که ChatGPT بر روی روند رشد مشتری آنها تاثیر گذاشته است‌، به نصف کاهش پیدا کرد. مدیر اجرایی IBM‌، یک کمپانی بزرگ با محوریت تکنولوژی‌، نیز در این راستا اظهار کرد که این کمپانی تصمیم دارد تا فرایند استخدام نیروی کاری برای مشاغلی که انجام آنها به واسطه AI امکان‌پذیر خواهد بود را متوقف خواهد کرد. اما آیا تمامی این مسائل نشان‌دهنده سونامی اتفاقات آتی هستند؟ شاید اینطور نباشد.

تصور کنید پس از این‌که هوش مصنوعی بیش از ۵۰ درصد از کار‌هایی را که یک شغل آنها را پوشش می‌دهد به صورت اتوماسیون‌شده به انجام برساند‌، آن شغل به یکباره از بین رفته و به نوعی از صفحه روزگار محو شود. همچنین می‌توان اینطور تصور کرد که کارگران به نسبت سهم کل وظایفی که در عرصه اقتصاد در حال خودکار‌سازی هستند در حال محو شدن از این زمینه هستند. در هر دو صورت‌، بر اساس برآورد‌های خانم ایلاندو چنین رویدادی به از بین رفتن حدود ۱۵ درصد از مشاغل آمریکا منجر خواهد شد. برخی از افراد می‌توانند به صنایعی از قبیل مهمان‌داری که با کمبود کارگر مواجه هستند روی بیاورند. دور از انتظار نیست که رشد بزرگ نرخ بیکاری به دنبال گسترش و توسعه هوش مصنوعی مولد امری شایع خواهد بود و تاثیر مشابهی با دوران شیوع کووید ۱۹ در سال ۲۰۲۰ در آمریکا خواهد داشت‌، که برای مدت کوتاهی به شرایط بدی منجر شد و حدود ۱۵ درصد از افراد این کشور مشاغل خود را از دست دادند.

با این وجود‌، وقوع چنین سناریویی امر غیرمحتملی خواهد بود زیرا تاریخ نشان داده است که از بین رفتن موقعیت‌های شغلی امری است که به مرور زمان اتفاق می‌افتد. سیستم سوییچینگ یا تعویض خودکار تلفن‌، که جایگزینی برای اپراتور‌های انسانی محسوب می‌شود‌، در سال ۱۸۹۲ اختراع شد. این فرایند تا سال ۱۹۲۱ کمپانی Bell System را مشغول خود کرد تا این‌که بالاخره در این سال‌، اولین دفتر کاملا خودکار این شرکت راه‌اندازی و نصب شد. حتی پس از این نقطه عطف تاریخی نیز شاهد افزایش تعداد اپراتور‌های انسانی تلفن بودیم و تعداد آنها در اواسط قرن بیستم به حدود ۳۵۰٫۰۰۰ نفر رسید. این شغل تا میزان قابل توجهی پابرجا ماند و در دهه ۱۹۸۰ و حدود نه دهه پس از اختراع اتوماسیون رفته‌رفته از بین رفت. این در حالیست که هوش مصنوعی قادر است تا در بازه زمانی کمتر است ۹۰ سال میزان قابل توجهی از بازار کار را در بربگیرد: استفاده از مدل‌های زبان گسترده کار آسانی است و بسیاری از متخصصان این حوزه از سرعت پذیرش عمومی ChatGPT و استفاده از آن در زندگی روزمره افراد متعجب هستند. این در حالیست که در آینده پیش رو شاهد تسریع روند کند پذیرش این تکنولوژی در عرصه مشاغل مختلف خواهیم بود.

مارک اندریسن (Mark Andreessen‌) از مجموعه سرمایه‌گذاری اندریسن و هوروویتز در مقاله اخیر خود برخی از عوامل پذیرش کند AI در مشاغل را مورد بررسی قرار می‌دهد. موضوع اصلی مورد بحث در مقاله او حول محور وضع قوانین و مقررات این حیطه تمرکز دارد. پذیرش عمومی این تکنولوژی در بخش‌هایی از اقتصاد که دخالت‌های گسترده دولت‌، مثل آموزش و مراقبت‌های بهداشتی‌، تغییرات تکنولوژی محور و غیره همگی موجب کند شدن روند پذیرش عمومی این حوزه در عرصه مشاغل خواهد شد. عدم وجود فشار رقابت به کاهش انگیزه رقابتی موجود برای بهبود هرچه بیشتر منجر می‌شود. از طرف دیگر ممکن است دولت‌ها سیاست‌هایی از قبیل به حداکثر رساندن آمار اشتغال را در ذهن داشته باشند و خود این فرایند با روند بهبود کارایی هوش مصنوعی در تناقض است. از طرف دیگر ممکن است شاهد تبدل شدن صنایع مختلف به اتحادیه‌ها و اصناف مختلف باشیم‌، و البته بدون شک چنین اتحادیه‌هایی عملکرد بسیار بهتری نسبت به یک ارگان واحد در برابر از دست رفتن یک شغل خواهند داشت.

مثال‌های مختلف و زیاد دیگری نیز در این زمینه وجود دارد. حتی با وجود این‌که تکنولوژی مورد نیاز برای جایگزین کردن رانندگان قطار زیرزمینی لندن دهه‌هاست که کشف شده و وجود دارد‌، اما این رانندگان انسانی هستند که شبکه زیرزمینی لندن را راه‌انداخته و هنوز هم در حال ادامه دادن به کار خود هستند. آژانس‌های دولتی از شما می‌خواهند تا برای انجام هر کاری به صورت مکرر فرم‌های مختلفی را با استفاده از مشخصات خود پر کنید. در سان‌فرانسیسکو‌، که مرکز جهانی موج پیشرفت AI محسوب می‌شود‌، هنوز هم شاهد استخدام پلیس‌های واقعی به منظور کنترل ترافیک در ساعات شلوغ هستیم.

آیا مشاغل با توسعه AI در معرض خطر قرار می‌گیرند؟

بسیاری از مشاغلی که در معرض خطر از بین رفتن به واسطه توسعه هوش مصنوعی هستند در محدوده پوشش‌دهی بخش‌هایی هستند که به شدت قانون‌گذاری شده‌اند. بر اساس مقاله منتشر شده توسط فلتن از دانشگاه پرینستون‌، ۱۴ مورد از ۲۰ شغل برتر جهان که به واسطه گسترش AI در معرض خطر قرار دارند شامل معلمان می‌شود. جایگزین کردن معلمان با هوش مصنوعی به دل و جرات زیادی از جانب دولت‌ها نیاز خواهد داشت. تنها کافیست تیتر روزنامه‌ها و اخبار را به دنبال این اقدام دولت تصور کنید. ماجرای مشابهی نیز در زمینه شغلی پلیس‌ها و هوش مصنوعی مبارزه با جرایم وجود خواهد داشت. با توجه به این حقیقت که ایتالیا به دلیل نگرانی‌های مربوط به حفظ حریم خصوصی‌، به صورت موقت امکان استفاده از ChatGPT را ممنوع کرده است‌، کشور‌های دیگری از قبیل فرانسه‌، آلمان و ایرلند نیز در حال بررسی کردن این گزینه هستند و این امر نشان می‌دهد که دولت‌ها تا چه اندازه نگران تاثیرات مخرب شغلی به دنبال گسترش و توسعه AI هستند.

شاید به مرور زمان شاهد صدور مجوز از سوی دولت به منظور جایگزینی برخی از مشاغل توسط AI باشیم. این وقفه فرصت مورد نیاز را برای اقتصاد فراهم می‌کند تا اقدام همیشگی خود را دوباره از سر بگیرد: تولید انواع جدیدی از مشاغل به دنبال از بین رفتن نمونه‌های شغلی پیشین. تکنولوژی جدید می‌تواند با پایین آوردن هزینه تولید‌، میزان تقاضا برای کالا‌ها و خدمات را افزایش داده و مشاغلی که فرایند اتوماسیون کردن آنها دشوار است را تقویت کند. مقاله‌ای که توسط دیوید آتور (David Autor‌) و همکارانش در MIT و در سال ۲۰۲۰ منتشر شد‌، نتایج قابل ملاحظه‌ای را به همراه داشت. در سال ۱۹۴۰ حدود ۶۰ درصد از مشاغل امروزی در آمریکا وجود نداشت. به عنوان مثال شغلی مثل «تکنسین کاشت ناخن‌» در سال ۲۰۰۰ به سرشماری مشاغل افزوده شد. «برق‌کار فتوولتائیک خورشیدی‌» نیز تنها در طول پنج سال گذشته به مجموعه مشاغل افزوده شده است. به احتمال زیاد‌، اقتصاد مبتنی بر هوش مصنوعی به ایجاد مشاغل جدیدی که امروزه حتی امکان تصور کردن آنها نیز وجود ندارد منجر خواهد شد.

به عنوان عامل سوم به تاثیرات به نسبت اندک بازار کار بر روی فرایند تولید می‌توان اشاره کرد که به احتمال زیاد چندان قابل توجه نخواهد بود. در اواخر قرن ۱۹ شاهد پذیرش عمومی و استفاده کلان از برق در کارخانه‌ها و منازل مسکونی بودیم. با این حال‌، تولیدات قابل توجهی از برق تا پایان جنگ جهانی اول صورت نگرفت و شاهد رونق این حوزه تا آن زمان نبودیم. کامپیوتر نیز در دهه ۱۹۷۰ اختراع شد‌، با این تفاوت که این بار فرایند تولید و بهره‌برداری از این دستیافت تکنولوژی محور بسیار سریع‌تر از برق صورت گرفت. با این حال‌، فرایند بهره‌وری از این محصول تکنولوژی تا حدی کند به نظر می‌رسید. در سال ۱۹۸۷ رابرت سولو (Robert Solow‌)‌، یکی از اقتصاددانان مطرح آن زمان‌، این جمله معروف را بیان کرد که «عصر کامپیوتر در همه جای دنیا گسترش یافته است اما هیچ پیشرفتی در آمار بهره‌وری از آن وجود ندارد».

دنیا همچنان در انتظار افزایش روند بهره‌برداری مرتبط با نو‌آوری‌های اخیر به سر می‌برد. اسمارت‌فون‌ها (گوشی‌های همراه هوشمند‌) به مدت یک دهه است که مورد استفاده گسترده جهانی قرار گرفته‌اند و میلیارد‌ها در سراسر جهان به واسطه این گوشی‌های همراه به اینترنت فوق سریع دسترسی دارند و کارمندان زیادی نیز بدین واسطه و به دلخواه خود در محل کار حضوری یا به صورت ریموت (دورکار‌) در محل کار خود حاضر می‌شوند. بررسی‌های رسمی نشان می‌دهند که در حال حاضر بیش از یک دهم (۱۰ درصد‌) کارمندان آمریکایی در شرکت‌هایی مشغول به کار هستند که به هر نحوی از هوش مصنوعی در کار‌های خود استفاده می‌کنند. این در حالیست که نظر‌سنجی‌های غیررسمی آمار بسیار بالاتری را در این حیطه به ما نشان می‌دهند. با وجود تمام این تفاسیر‌، روند افزایش رشد بهره‌وری از این دستیافت تکنولوژی هنوز هم پایین است.

هوش مصنوعی می‌تواند در نهایت موفق به توسعه تولید گسترده در برخی از صنایع شود. مقاله‌ای از اریک برینیولفسون (Erik Brynjolfsson‌) و همکارانش در عرصه پشتیبانی مشتری نشان می‌دهد که: با دسترسی داشتن به ابزار مبتنی بر AI نرخ حل مشکلات به صورت متوسط در هر ساعت تا ۱۴ درصد افزایش داشته است. خود محققان نیز با استفاده از این ابزار می‌توانند نتایج کارآمدتری را به مخاطبان خود ارائه کنند. این احتمال وجود دارد که محصول GPT-X (نسخه‌های آتی چت‌بات GPT‌) به نوعی تعداد نامحدودی از دستیار‌های تحقیقاتی را در آینده و به صورت رایگان در اختیار محققان قرار دهد. برخی دیگر نیز امیدوارند که هوش مصنوعی بتواند ناکارآمد بودن اداری در زمینه مراقبت‌های بهداشتی را از میان برده و هزینه‌های این عرصه را تا حدی کاهش دهد.

شایان ذکر است که چیز‌های زیادی وجود دارند که خارج از دسترسی هوش مصنوعی هستند. از جمله این مسائل به کار‌های در اصطلاح یقه آبی (کارگری‌) از قبیل ساخت و ساز و کشاورزی می‌توان اشاره کرد‌، که حدود ۲۰ درصد از تولید ناخالص جهانی را پوشش می‌دهند. بدون شک مدل زبان گسترده (LLM‌) کاربرد بسیار اندکی برای فردی دارد که در حال کاشت و برداشت کردن مارچوبه است‌، اما می‌تواند برای یک لوله‌کش که به دنبال تعمیر کردن نشتی شیر آب است مفید واقع شود: بدین صورت که یک ویجت می‌تواند شیر آب را تشخیص داده و با شناسایی مشکل و عیب نشتی آن‌، راهکار‌های تعمیر آن را ارائه کند. در نهایت‌، این فرد لوله‌کش است که کار فیزیکی تعمیر را انجام می‌دهد. بنابراین‌، تصور این‌که کار‌های اینچنینی در طول دهه‌های آتی و به واسطه توسعه هوش مصنوعی به پیشرفت قابل توجهی دست پیدا کنند امر محتملی نخواهد بود. همین ماجرا در مورد صنایعی که مبتنی بر ارتباط انسان‌ها با یکدیگر هستند نیز صدق می‌کند. از جمله این کار‌ها نیز به مهمان‌داری (هر کاری که به خدمات رسانی و پذیرایی از افراد مربوط باشد‌) و مراقبت‌های بهداشتی می‌توان اشاره کرد.

نقاط ضعف هوش مصنوعی مولد چیست؟

لازم به ذکر است که AI در زمینه ارائه راهکار برای رفع مانع سر راه رشد بهره‌وری از بخش ثروتمند جهان نیز هیچ کمک نمی‌تواند به ما کند، از جمله عوامل دخیل در این عرصه نیز به سیستم‌های برنامه‌ریزی نادرست می‌توان اشاره کرد. هنگامی که وسعت شهر‌ها محدود بوده و هزینه‌های مربوط به مسکن نیز بالا باشد‌، ناگزیر مردم نمی‌توانند در جایی که به صورت همزمان کارایی بیشتری در آن وجود دارد زندگی و کار کنند. به هیچ عنوان مهم نیست که جامعه شما چه تعداد ایده‌های جدید و نوآورانه داشته باشد‌، زیرا در صورتی که نتوانید این ایده‌ها را به موقع پیاده‌سازی کنید هیچ جنبه عملکرد ثمربخشی نیز نخواهند داشت. جلوگیری کردن از نتایج و فعالیت‌های نامطلوب و فراهم‌سازی شرایط مناسب برای پیاده‌سازی ایده‌ها و رشد و نمو منطقه به عهده دولت‌ها قرار دارد. تکنولوژی به هیچ عنوان در محل مشخصی حضور ندارد و این دولت‌ها هستند که بستر استفاده از یک محصول تکنولوژی محور را در یک منطقه فراهم می‌کنند. همین ماجرا در مورد انرژی نیز صدق می‌کند‌، به صورتی که مجوز‌ها و زیرساخت‌های موجود در این عرصه به بالا رفتن سرسام‌آور هزینه‌های مربوط به این حوزه منجر می‌شوند.

حتی این احتمال وجود دارد که در آینده شاهد ناکارآمد بودن اقتصاد مبتنی بر AI باشیم. تنها کافیست که تکنولوژی‌های اخیر نیم‌نگاهی داشته باشید تا احتمال وقوع چنین رویدادی در گوشه ذهن شما نیز به وجود بیاید. اسمارت‌فون‌ها امکان ارتباط آنی میان انسان‌ها را فراهم می‌کنند‌، اما به صورت همزمان می‌توانند در قالب یک عامل حواس‌پرتی نیز ایفای نقش کنند. ایمیل نیز یکی دیگر از راه‌های ارتباط ۲۴ ساعته در طول هفت روز هفته است‌، اما می‌تواند یک عامل عدم تمرکز بر روی کار مورد نظر نیز محسوب شود. مقاله‌ای که در سال ۲۰۱۶ توسط محققان فعال در دانشگاه کالیفرنیا در ایروین‌، بخش تحقیقات مایکروسافت و MIT منتشر شد نشان می‌داد که «هرچقدر زمان بیشتری در طول روز صرف استفاده از ایمیل شود‌، میزان بهره‌وری و خروجی کمتری حاصل خواهد شد‌». هم‌اکنون برخی از کارفرمایان بر این باور هستند که دورکاری‌، که زمانی عاملی برای تقویت و افزایش میزان بهره‌وری تلقی می‌شد‌، امکان سستی افراد و کم‌کاری آنها را فراهم می‌کند.

هوش مصنوعی مولد نیز می‌تواند در قالب یکی از عوامل کاهش میزان تولید و بهره‌وری نقش داشته باشد. به عنوان مثال‌، فرض کنید چه اتفاقی می‌افتد اگر هوش مصنوعی بتواند تفریحات مد نظرتان را به صورت بی‌نقص و متناسب با تمام معیار‌هایتان به شما ارائه کند؟ علاوه بر این‌، افراد اندکی وجود دارند که در مورد مفاهیم سیستمی که توانایی تولید مقادیر زیادی از متن را به صورت فوری در اختیار دارد فکر کرده‌اند. GPT-4 یک نعمت بزرگ برای افرادی که قصد بهبود روند تولید و توسعه حیطه کاری خود در زمینه برنامه‌ریزی را ندارند‌، محسوب می‌شود. چنین فردی به کمک AI می‌تواند ظرف مدت زمان پنج دقیقه یک متن اعراض بی‌نقص ۱۰۰۰ صفحه‌ای را بنویسد. در نقطه مقابل لازم است تا فردی وجود داشته باشد که به این اعراض‌نامه پاسخ بدهد‌، بدین صورت شناسایی ایمیل‌های اسپم بسیار دشوار‌تر خواهد بود. افزایش پرونده‌های کلاهبرداری نیز یکی دیگر از عوامل خطرناک محتمل در این حوزه تلقی می‌شود. از طرف دیگر‌، بانک‌ها نیز باید هزینه بیشتری را برای جلوگیری از حملات و جبران خسارت افراد متضرر صرف کنند.

ما باید چه رویکردی را با توسعه هوش مصنوعی در پیش بگیریم؟

بدون شک در دنیایی که با گسترش هوش مصنوعی مواجه هستیم‌، تعداد وکلا نیز افزایش پیدا خواهد کرد. به گفته پرستون برن (Preston Byrne‌) از شرکت حقوقی Brown Rudnick‌، با توجه به این‌که تایپ مجدد در دهه ۱۹۷۰ یک کار دشوار محسوب می‌شد‌، شما می‌توانستید در این دوره تنها به واسطه یک قرارنامه ۱۵ صفحه‌ای یک قرارداد چند میلیون دلاری را ببندید. این در حالیست که هوش مصنوعی به ما اجازه می‌دهد تا ۱۰۰۰ نمونه از محتمل‌ترین بند‌های قانونی مرتبط به حوزه مورد نظر را در پیش‌نویس قرارداد پوشش دهیم و سپس طرفین قرارداد هفته‌ها بر سر این بند‌ها با یکدیگر بحث کنند. یکی از قوانین رایج در آمریکا بدین صورت است که شکایت برای دریافت غرامت هیچ فایده‌ای نخواهد داشت مگر این‌که میزان غرامت شما در محدوده ۲۵۰٫۰۰۰ دلار یا بیشتر قرار داشته باشد؛ زیرا به منظور دریافت غرامت لازم است تا مبلغی معادل با این رقم را صرف رفتن به دادگاه و گرفتن حق خود کنید. در چنین حالتی می‌توانید هزینه‌هایی که صرف کرده‌اید را به صفر برسانید. به صورت همزمان‌، معلمان و ویراستار‌ها نیز باید مطالب مورد مطالعه خود را با دقت بیشتری بررسی کنند تا از عدم تولید آن مطلب توسط AI اطمینان حاصل کنند. OpenAI برنامه‌ای را ارائه کرده است که امکان انجام چنین کاری را برای شما فراهم می‌کند. پس به نوعی راهکاری را به جهانیان ارائه کرده است که تکنولوژی مورد ارائه خود این کمپانی موجب ایجاد آن شده است.

سخن پایانی

ممکن است هوش مصنوعی مولد بتواند دنیا را به نوعی تغییر دهد که امکان تصور آن در دنیای امروزی دور از ذهن باشد‌، اما این در حالیست که در حال حاضر امکان ایجاد تغییراتی مثل تغییر رویه کلی اقتصاد به واسطه این تکنولوژی به هیچ عنوان وجود ندارد. مقایسه‌های بی‌شماری از دست‌نوشته‌های افراد متعددی از جمله فوگل‌، به منظور مقایسه AI با راه‌آهن صورت گرفته است. فوگل قصد داشت تا تاثیر اندک راه‌آهن بر روی رشد اقتصادی آمریکا در قرن ۱۹ را نشان دهد اما جالب است بدانید که مبنای تجربی چنین دیدگاه‌هایی به طور معمول تا آن حد که به نظر می‌رسد استوار و بنیادی نیست. احتمال این‌که در اواسط قرن ۲۱ نیز یکی دیگر از برندگان جایزه نوبل با بررسی کردن هوش مصنوعی مولد به همین نتیجه برسد کم نیست. بسیاری از افراد بر این باورند که با توسعه هوش مصنوعی بسیاری از مشاغل از صحنه روزگار حذف شده‌، مشکلات اقتصادی بهبود پیدا کرده و روند بهره‌وری از این تکنولوژی پیشرفت قابل توجهی خواهد داشت. این در حالیست که بر اساس بررسی‌های صورت گرفته در این مقاله متوجه شدیم به همان میزان که احتمال وقوع چنین وقایعی به صورت مشابه با تکنولوژی‌های پیش از AI وجود داشت‌، احتمال عدم وقوع چنین اتفاقاتی در بلند مدت نیز وجود دارد. نظر شما در مورد آینده بلند مدت این دستاورد تکنولوژی چیست؟ آیا AI موفق خواهد شد تا بسیاری از انسان‌ها را از کار بیکار کرده و جای آنها را بگیرد؟ احتمال بهبود اقتصاد کلان به واسطه رشد و توسعه AI تا چه اندازه خواهد بود؟

منبع
Economist

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا