نوسانات ارز چطور بر اقتصاد، تجارت و تولید تاثیر میگذارد؟
به عنوان یک شهروند ایرانی، یکی از مسائلی که همیشه با آن سروکله میزنیم، نرخ ارز و نوسانات آن است. تاثیر نوسانات نرخ ارز در امور مالی و اقتصادی از اهمیت زیادی برخوردار است چرا که در تمامی بخشهای اقتصاد نظیر تجارت، تورم، رشد اقتصادی و تولید بسیار تعیین کننده و اساس معاملات و ارزشها است. به همین دلیل، افرادی که به فکر سرمایهگذاری هستند، باید از نرخ ارز و پیامدهای تغییرات آن مطلع باشند و همیشه آن را بررسی کنند. به طور کلی تغییرات نرخ ارز آثار نامطلوبی دارد و موجب بیثباتی میشود. به همین منظور و برای آشنایی و درک بهتر این مساله، در این مطلب توضیح میدهیم که نرخ ارز چرا تغییر میکند و چه پیامدهایی در اقتصاد و تجارت به دنبال دارد.
چرا نرخ ارز تغییر میکند؟
زمانی که سیستم نرخ شناور ارز در کشوری وجود دارد، طبیعی است که شاهد نوسانات ارز باشیم. این سیستم در بزرگترین اقتصادهای دنیا دیده میشود. در مبادله ارزهای مختلف با یکدیگر، چندین عامل اساسی وجود دارد؛ عواملی نظیر عرضه و تقاضای نسبی هر دو ارز (ارز کشور صادرکننده و ارز کشور واردکننده)، کارایی اقتصادی، چشمانداز تورم جامعه، تفاوتهای نرخ بهره، جریانهای سرمایه، پشتیبانی فنی و سطوح مقاومت. البته این عوامل همیشه در یک سطح نمیمانند. بدیهی است که با تغییر هر یک از این فاکتورها، شاهد نوسان و تغییر نرخ ارزها باشیم. از جمله عواملی که موجب تغییر نرخ ارز در یک کشور میشوند، عبارتند از:
- چالشهای سیاسی، به ویژه سیاستهای خارجی و مسائل بینالمللی نظیر تحریم، برجام و عوامل منطقهای
- چالشهای سیاسی داخلی از جمله اعتراضات و اعتصابهایی که در صنوف مختلف رخ میدهد.
- کسری بودجه
- سیاستهای ضدتورمی
البته که عوامل دیگری نیز در این میان دخیل هستند که خارج از شمارشاند. از سوی دیگر، تاثیر نوسانات نرخ ارز بر اقتصاد کشورها در زمینههایی همچون قدرت رقابتی تولیدکنندگان، میزان سطح تولید و اشتغال نیز قابل بررسی است. عوامل مذکور بر سطح عمومی قیمتها در جامعه و رشد تورم به شکلی مستقیم تاثیر میگذارد. پس با این تفاسیر میتوان به خوبی دریافت که چرا سیاستگذاریهای ارزی و همچنین سازوکارهای تعیین نرخ ارز تا به این حد حائز اهمیت هستند.
تاثیر نوسانات نرخ ارز بر اقتصاد ایران
از آنجا که در ایران، بخشهای اعظم اقتصاد از جمله واردات و صادرات در اختیار دولت است، خبری از تعیین قیمتهای رقابتی نیست چرا که اصلا بازاری برای رقابت وجود ندارد. یعنی به دلیل آن که عرضه ارز در اختیار بانک مرکزی و دولت است، قیمت ارز بر اساس فاکتور مهمی چون عرضه و تقاضا تعیین نمیشود.
در کشور ما صادرات غیرنفتی به صادرات نفتی بسیار وابسته است. به همین دلیل با کاهش ارزش پول ملی در ایران، شاهد آثار انقباضی هستیم. همچنین افزایش هزینه واردات و سطح عمومی قیمتها نیز آثار نامطلوبی بر تولید ناخالص داخلی میگذارد. از آنجا که نرخ ارز به صورت لحظهای در کشورمان تغییر میکند، تولیدکنندگان و صادرکنندگان نمیتوانند با کالای خارجی رقابت کنند. همچنین کالاهای صادراتی نیز نمیتوانند در رقابت با سایر کشورها حرفی برای گفتن داشته باشند. پس به وضوح میتوان تاثیر نوسانات نرخ ارز بر اقتصاد کشور را مشاهده کرد.
تولیدکنندگان نمیتوانند با توجه به نرخ ارزهای مختلف و در حضور نوسانات شدید به صورت مفید و کارآمد برنامهریزی انجام دهند. اما اگر شاهد ثبات نرخ ارز باشیم، میتوانیم در این عرصه با سایرین رقابت کنیم. چرا که کشورمان به لحاظ موقعیت استراتژیک و وجود منابع نفت و گاز و همچنین سایر منابع معدنی، میتواند از این منظر به درآمد خوبی برسد.
بررسی تاثیرات نرخ ارز از جنبههای گوناگون
نرخ ارز و اقتصاد کلان کشورها بسیار به هم مرتبط هستند. هنگامی که نرخ ارز افزایش پیدا میکند، شاهد بهبود در صادرات غیرنفتی و تراز تجاری خواهیم بود. اما در بلندمدت همین تغییرات خود زیانآفرین میشوند چرا که افزایش قیمت مواد اولیه هزینههای تولید را افزایش میدهد. با تغییر و نوسان نرخ ارز، روند سرمایهگذاری شکلی غیرمنطقی به خود میگیرد.
احتمالا این جمله را شنیدهاید که قوی بودن ارز یک کشور فاکتوری مثبت است. چرا که در این صورت مثلا سفر به خارج از کشور با مبلغ کمی قابل انجام خواهد بود. یا اینکه میتوان کالاهای خارجی را با پرداخت مبلغی اندک خریداری کرد. اما چنانچه ارز یک کشور قوی باشد، در بلندمدت آثار نامطلوب این مسئله به چشم میآید. چرا که در این بستر توانایی برای رقابت میان صنایع گوناگون وجود نخواهد داشت. به این ترتیب موقعیتهای شغلی فراوانی از بین میرود. در سمت مقابل، مردم یک جامعه ضعیف بودن پول کشورشان را یک مسئله منفی میدانند. حال آنکه این مسئله میتواند پیامدهای خوبی هم برای کشور داشته باشد.
ارزش پول یک کشور مسئلهای است که در تبادل ارز خارجی اهمیت دارد. بهعلاوه هنگام انتخاب و تصمیمگیری در خصوص سیاستهای پولی نیز این مسئله نقش مهمی دارد چرا که تاثیر نوسانات ارز بر اقتصاد و به طور کلی شرایط یک کشور، به صورت مستقیم و یا غیرمستقیم، امری بدیهی و حتمی است. مثلا میتوانید این اثر را در نرخ بهره وامی که باید اقساط آن را بپردازید، مشاهده کنید. یا زمانی که درآمدتان از یک سرمایهگذاری تغییر میکند، میتوانید به آسانی به این اثر پی ببرید. آثار نوسانات نرخ ارز حتی از این موارد هم فراتر میرود. این امر میتواند آینده شغلی شما را دستخوش تغییر کند. اکنون حتی زمانی که برای خرید اقلام و کالاهای اساسی به فروشگاهها مراجعه میکنیم، میتوانیم از نزدیک این آثار را لمس کنیم.
تاثیر نوسانات نرخ ارز بر تجارت کالا
تجارتهای بینالمللی یک کشور با سایر کشورها و به طور کلی صادرات و واردات از جمله زمینههایی است که در اثر نوسانات نرخ ارز میتواند دستخوش تغییر شود. به این امر دقت کنید که ضعف در پول داخلی یک کشور منجر به بهبود صادرات میشود. به همین دلیل کسری تجارت (عدم همخوانی سطح صادرات و واردات) کم میشود. در نتیجه مازاد کالاهای مصرفی نیز بیشتر خواهد شد.
با توجه به آنچه گفته شد، تعدیل نرخ ارز مبادلهای، اتفاقی مثبت برای صادرات به شمار میرود. به این امر توجه کنید که برخی از شرکتهایی که در زمینه صادرات فعالاند، محصولات خود را نگه میدارند تا در هنگام افزایش نرخ ارز آنها را صادر کنند. هرچند عوامل دیگری هم در افزایش صادرات دخیل است. به طور کلی میان نرخ ارز و صادرات غیرنفتی رابطهای مستقیم وجود دارد. چنانچه تکنرخی شدن ارز اتفاق بیفتد و شاهد ممانعت از تثبیت دستوری و افزایش تدریجی نرخ ارز باشیم، در زمینه صادرات نیز بهبودهایی حاصل خواهد شد.
آثار ارز تکنرخی
به عقیده فعالان عرصه صادرات، ارز دونرخی ممکن است موجب کمرنگ شدن آثار مثبت تعدیل نرخ ارز شود. خواسته فعالان این است که افزایش نرخ ارز مبادلهای هم در این میان اتفاق بیفتد و فاصله میان نرخ ارز متقاضی و ارز مبادلهای کم شود. صادرات در شرایطی به لحاظ اقتصادی مقرونبهصرفه است که تنها یک نرخ برای دلار و یا سایر ارزها داشته باشیم.
تا زمانی که نرخ ارز برای واردکنندگان و صادرکنندگان یکسان نباشد، نمیتوان شاهد افزایش نرخ صادرات بود. زمانی که هزینههای بخش حملونقل، انرژی و دستمزد کارگران بیش از نرخ ارز افزایش پیدا کند، شاهد کاهش صادرات خواهیم بود.
سیاستهای ضدصادراتی
به طور کلی اقتصاددانان و فعالان اقتصادی تثبیت نرخ ارز را اقدامی به ضرر صادرات میدانند. آنها معتقدند همزمان با افزایش تورم داخلی، هزینههای داخلی نیز بالا میرود؛ آنهم در شرایطی که این هزینهها در کشورهای رقیب افزایش پیدا نمیکند. در این شرایط رقابتی میان تولیدات داخلی و محصولات وارداتی نیز اتفاق میافتد.
با توجه به آنچه در بخش قبل گفته شد، اصلاح نرخ ارز علاوه بر صادرات، میتواند منجر به افزایش رقابتپذیری محصولات داخلی با کالاهای وارداتی شود. تمام این مسائل در شرایطی اتفاق میافتد که در کنار این اتفاق فضای کسبوکار کشور نیز اصلاح شود. چرا که رشد صادرات به عوامل زیادی بستگی دارد و نمیتوان به کمک تنها یک عامل آن را متحول کرد. افزایش نرخ ارز منجر به افزایش تولیدات کالا و ظرفیت داخلی میشود. به همین ترتیب قیمتتمامشده و هزینه سربار در این بخش کم میشود و در نتیجه آنچه اتفاق میافتد، به نفع صادرات کشور خواهد بود.
رابطه صادرات و واردات و نوسانات نرخ ارز
صادرات و واردات بازوهای اصلی تجارت بینالملل هستند. این دو فاکتور میتوانند بر تولیدکنندگان، مصرفکنندگان و به طور کلی اقتصاد کشورها تاثیرهای فراوانی بگذارند. بدیهی است که بخشی از تاثیر نوسانات نرخ ارز بر اقتصاد را میتوان در صادرات و واردات کالاها دنبال کرد.
نکته مهم در این میان، عدم وجود تعادل میان واردات و صادرات کالاهاست. برهم خوردن تعادل تجارت بینالملل میتواند منجر به کاهش ارزش آن شود. یکی از مهمترین فاکتورهایی که میتواند عملکرد اقتصادی کشورها را تعیین کند، ارزش ارزهاست. نرخ ارز همچنین نشاندهنده ارزش برابری پول ملی یک کشور در مقابل ارز کشورهای دیگر و بهعلاوه نشانگر وضعیت اقتصادی دارنده آن ارز در مقایسه با کشورهای دیگر است.
سیاستهای ارزی در شرایط بحرانی با شرایط عادی متفاوت است. تفکر عمومی بر این باور است که بهترین زمان برای صادرات به هنگام افزایش نرخ ارز و قیمت دلار است. چنانچه کاهش ارزش پول کشورها به شکلی آگاهانه و تحت نظارت دستگاههای دولتی و همچنین کنترلهای پولی لازم صورت گیرد، شاهد آثار مثبت آن بر جریان صادرات خواهیم بود. درست مانند چین که توانست با پایین نگه داشتن ارزش پول خود در مقایسه با آمریکا، افزایش صادرات را رقم بزند.
این عامل میتواند موجب افزایش قدرت رقابت در بازارهای صادراتی شود. اما نمیتوان از افزایش هزینه تولید و همچنین کمبود نقدینگی در کشور غافل شد. دیگر اثر این امر افزایش بازپرداختهای ارزی است.
تاثیر نوسانات نرخ ارز بر رشد اقتصادی
اگر نگاهی به فرمول GDP یا تولید ناخالص داخلی بیندازیم، میتوانیم تاثیر نوسانات ارز بر اقتصاد را در این بخش به خوبی مشاهده کنیم. فرمول مذکور به این صورت است:
فرمول GDP یا تولید ناخالص داخلی
(GDP = C + I + G + (X – M
در فرمول فوق، متغیرها به شرح زیر هستند:
- C : هزینه مصرفکننده که بزرگترین رکن اقتصاد در هر جامعه به شمار میرود.
- I : سرمایهگذاری از جانب مشاغل و کسبوکارها
- G : هزینه پرداختی از جانب دولت
- X – M : مقدار واردات – صادرات که برابر است با خالص صادرات
تاثیر نوسانات نرخ ارز بر جریانهای سرمایه
سرمایهگذاران خارجی معمولا داراییهای خود را به کشورهایی تزریق میکنند که دولتی نیرومند، ارزی پایدار و اقتصادی پویا دارند. پس اگر کشورها در پی جذب سرمایههای خارجی هستند، باید به فکر پایدار کردن پول ملی خود بیفتند. اگر چنین اقدامی را انجام ندهند، این امکان وجود دارد که سرمایهگذاران خارجی به دلیل زیانهای نرخ مبادله که به دنبال کاهش ارزش پول اتفاق میافتد، از تزریق دارایی خود به کشور خودداری کنند.
اگر بخواهیم یک تقسیمبندی عمده در خصوص جریانهای سرمایه داشته باشیم، میتوان گفت این جریانها در دو گروه دستهبندی میشوند:
- سرمایهگذاری خارجی مستقیم که طی این فرایند، سرمایهگذاران بخشی از سهام شرکتهای فعال در یک کشور را خریداری میکنند یا اقدام به راهاندازی تاسیساتی در آن کشور میکنند.
- سرمایهگذاری خارجی پورتفوی؛ سرمایهگذاران در این شیوه به تجارت و خرید و فروش اوراق بهادار یک کشور روی میآورند.
دولتها روش اول را به روش دوم ترجیح میدهند. چرا که در شیوه دوم سرمایهای که به کشور تزریق میشود به شکل پولی است که همیشه در گردش است. اما چنانچه اوضاع کشور به هم بریزد، سرمایهگذاران میتوانند دارایی خود را خارج کنند. مسئلهای که از آن در علم اقتصاد با عنوان فرار سرمایه یاد میشود. هر رویداد نامطلوبی که در کشور روی دهد، میتواند منجر به وقوع این اتفاق شود.
تاثیر نوسانات نرخ ارز بر تورم
مگر میشود از تاثیر نوسانات نرخ ارز بر اقتصاد صحبت کنیم و از تورم حرفی به میان نیاوریم؟ زمانی که یک کشور نرخ واردات بالایی داشته باشد، اگر با کاهش ارزش پول مواجه شود، پدیدهای به نام تورم وارداتی را تجربه خواهد کرد.
افت ناگهانی در ارزش پول ملی به میزان %X میتواند قیمت محصولات را حداقل تا %(X+N) افزایش دهد چرا که افت ارزش پول ملی به معنای آن است که باید قیمت کالاها افزایش پیدا کند تا به مبالغ پیشین بازگردد. در نتیجه میتوان دریافت که چه روابط تنگاتنگی میان ارزش پول ملی کشورها و میزان واردات وجود دارد.
تاثیر نوسانات نرخ ارز بر نرخ بهره
اهمیت سطح نرخ مبادله ارز در سیاستهای پولی کشورها مسئلهای اثباتشده است. درست همانطور که قدرتمندی ارز داخلی یک کشور موجب بروز آثار منفی در اقتصاد کشورها میشود، نرخ بهره بالا نیز همین اثر را بر جای میگذارد.
چنانچه پول ملی دارای قدرت زیادی باشد، سیاستهای سختگیرانه پولی اعم از نرخ بهره بالا میتواند موجب ایجاد موانعی بر سر راه جذب سرمایههای خارجی پورتفوی شود. زیرا جذابیت لازم برای سرمایهگذاران خارجی از دست میرود. آنها در پی گزینههایی هستند که موجب چندبرابر شدن سرمایهشان شود. این مسئله خود به قدرتمندی بیشتر ارزش پول ملی دامن میزند.
تاثیر نوسانات نرخ ارز بر بازارهای پول، سهام و سرمایه
بانکها به دلیل ارائه سودهای ثابت و البته در سایه نوسان نرخ ارز، از سایر بازارها عقب میمانند. اما ثبات نسبی نرخ ارز میتواند دوباره بانکها را به عنوان گزینهای مطمئن برای سرمایهگذاری تبدیل کند. آمارهایی که از جانب بانک مرکزی منتشر میشود، مهر تاییدی است بر همین مسئله.
دقت کنید که بازار ارز، یک بازار با عدم اطمینان بالاست. اخبار، باورهای عمومی و سیاستهای دولت میتواند آثار مثبت و منفی فراوانی بر نرخ ارز داشته باشد. پس نمیتوان هرگز با قطعیت در خصوص آینده این مسئله صحبت کرد.
همچنین باید به این مسئله هم توجه کرد که نوسانات نرخ ارز موجب افزایش ریسک اعتباری میشود. اتفاقی که خود افزایش مطالبات معوق بانکی را به دنبال دارد.
آثار مخرب نوسان نرخ ارز بر بانکها
نمیتوان از نقش مهم بانکها در اقتصاد کشور غافل شد. همزمان با گسترش بازارهای مالی، شاهد گسترش بانکها نیز خواهیم بود. بدیهی است که با توجه به نقش حیاتی بانکها، اختلال یا ناکارآمدیهای موجود میتواند موجب پدیدههایی نظیر تورم یا نوسانهای قیمتی شدید در بازارهای موازی شود. زمانی که این اتفاقها بیفتد و مثلا نوسان در بازار ارز نیز وجود داشته باشد، تاثیر این امر را میتوان به وضوح در سیستم بانکی کشور دید. به این مسئله دقت کنید که بخشهای تولیدی تا چه میزان به این نهاد اقتصادی وابسته هستند.
در این میان نوسان نرخ ارز نه تنها نظام بانکی، بلکه متغیرهای کلان اقتصادی را نیز متاثر میکند. وقوع بحرانهای مالی در پی این نوسان، در کشورهای در حال توسعه نظیر ایران، امری قابل انتظار است که اقتصاددانان آن را پیشبینی کرده بوده و میکنند.
اما نکتهای که در این میان وجود دارد آن است که نوسانات نرخ ارز را نمیتوان با مدیریت ریسک از بین برد. تنها راهکاری که سیستمهای بانکی میتوانند به آن تکیه کنند، این است که با فعالیتهای خارج از ترازنامه و مدیریت ریسک این نوسانات را تا حدی کم کنند. از آنجا که امکانات مناسبی برای انجام این اقدامات در دست نیست، آنچه در نهایت بر جای میماند آسیبهای جدی است که بر پیکره نظام اقتصادی و سازمانهایی نظیر بانک وارد میشود.
نوسانات نرخ ارز همچنین بر بازده دارایی بانکها نیز تاثیر مخرب میگذارد. ریسک معاملاتی، ریسک تبدیل، ریسک اعتباری، ریسک نرخ سود و ریسک نرخ تورم از جمله ریسکهایی هستند که به دنبال نوسانات بروز پیدا میکنند. در نتیجه سودآوری بانکها نیز کاهش پیدا میکند. همچنین این نوسانات موجب افزایش مطالبات معوق بانکها میشود.
راهکارهای بهبود عملکرد بانکی
نخستین روش آن است که سیاستهایی نظیر یکسانسازی نرخ ارز مانع از سوداگری ارزی شود. به این ترتیب تاثیر نوسانات ارز بر اقتصاد از این منظر کاهش خواهد یافت. در نتیجه شاهد بهبود عملکرد بانک ها خواهیم بود. نوسانات نرخ ارز موجب بروز عدم اطمینان در اقتصاد میشوند که یکی از آنها معوق شدن مطالبات بانکی است. افزون بر این روش دولت میتواند با تکیه بر سیاستهای پایداری نرخ ارز به واسطه یکسانسازی نرخ ارز و نرخ تورم اقدامات مثبتی انجام دهد. به دنبال کاهش تورم، ریسک انجام فعالیتهای زایای اقتصادی نیز کم میشود و در نتیجه رشد اقتصادی حاصل خواهد شد.
به این مسئله دقت کنید که افزایش نرخ بهره تسهیلات به نفع بانکهاست، اما بهترین شیوه آن است که بانکها نرخ بهره را به میزانی منطقی در نظر بگیرند و در عوض تعداد تسهیلات را افزایش دهند. در نتیجه شاهد افزایش بازدهی بانکها خواهیم بود. همچنین اگر شعبههای کوچکتر بانکها با هم ادغام شوند و شاهد بانکهای بزرگتر با مدیریت قویتری باشیم، میتوان آثار مثبت این پدیده بر بازده داراییهای بانکی را ملاحظه کرد.
البته باید توجه کرد که لازم است نرخ تسهیلات به شکلی تنظیم شود که بخش خصوصی و صنعتی نیز امکان دریافت آنها را داشته باشد. یعنی این بخش باید از پس بازپرداخت معوقات برآید. به عنوان آخرین راهکار باید به این مسئله دقت کرد که تولید ناخالص کشور به میزان زیادی به نفت و گاز وابسته است. پس اگر درآمدهای نفتی در فعالیتهای زایای بخش خصوصی به کار گرفته شوند، رونق تولید موجب بازپرداخت معوقات بانکی خواهد شد. این امر کاهش مطالبات بانکی و افزایش جریانهای نقدینگی را به دنبال خواهد داشت.
تاثیر نوسانات نرخ ارز بر تولید
از آنجا که درصد بالایی از واردات رسمی کشور مربوط به مواد اولیه و کالاهای واسطهای است، و همچنین وابستگی صنایع کشور به مواد اولیه خارجی نیز بالاست. نرخ تولید به میزان زیادی به واردات مرتبط است.
در این میان همزمان با کاهش مستمر و مداوم ارزش پول ملی، فشار ناشی از تورم نیز افزایش پیدا میکند و همچنین در واردات نیز افزایش قیمت را خواهیم داشت. آنچه در نهایت رخ میدهد افزایش هزینههای تولید و قیمت تمامشده محصولات است. البته که تورم خود به تنهایی میتواند بر مسائلی نظیر سرمایهگذاری، وضعیت بازارهای خارجی و داخلی و تجارت اثر بگذارد.
تمام این مسائل باعث میشود تقاضا برای سرمایهگذاری در بخشهای تولیدی کم و کمتر شود. زمانی که ارز در نقش یک دارایی ظاهر شود، فعالان و سرمایهگذاران به این فکر میافتند که داراییهای خود را بر پایه ارز نگهداری کنند. در نتیجه به جای آنکه شاهد فعالیتهای تولیدی باشیم، شاهد تجارت و کاهش افق سرمایهگذاری خواهیم بود. در چنین جامعهای فعالیتهای سودگرانه جای خود را به فعالیتهای مولد اقتصادی میدهند.
نمونههایی از تاثیر نوسانات نرخ ارز بر اقتصاد کشورهای جهان
در سالهای ۱۹۹۷ تا ۱۹۹۸ بحرانهای شدیدی در آسیا در پی نوسانات ارزی به وقوع پیوست. از جمله این بحرانها میتوان به افت ارزش پول تایلند اشاره کرد. مسئلهای که در پی پیشبینیهای نادرست در خصوص پول ملی تایلند اتفاق افتاده بود. در پی وقوع این بحران، بانک مرکزی تایلند پشتوانه پولش را که دلار آمریکا بود حذف و ارز مذکور را شناور کرد. این مسئله منجر به فروپاشی مالی تایلند و کشورهای همسایهاش شد.
همچنین کشور چین نیز در حدود یک دهه توانست ارزش پول ملیاش را پایدار نگه دارد. به این ترتیب نام خود را به عنوان یکی از ابرصادرکنندههای جهان به همه شناسانده بود. در پی اعتراض کشورهایی نظیر آمریکا، چین ارزش پولش را با روندی ثابت افزایش داد تا اتهامات مربوط به پایین نگه داشتن مصنوعی ارزش پولش را رد کند.
ین ژاپن نیز در سالهای ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۳ سالهای ناپایداری را تجربه کرد. از سال ۲۰۰۸ تا ژانویه سال ۲۰۰۹ ین ژاپن محبوبیت زیادی در مقایسه با دلار آمریکا پیدا کرده بود. اما نخستوزیر ژاپن برنامههای انگیزشی پولی و مالی را پیاده کرد که به کاهش ۱۶ درصدی ارزش ین ژاپن منتهی شد.
به عنوان آخرین مورد از تاثیر نرخ نوسانات ارز بر اقتصاد کشورهای دنیا، بد نیست به کابوس یورو در سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۲ هم اشارهای داشته باشیم. در این سالها کشورهای یونان، پرتغال، اسپانیا و ایتالیا بدهیهای سنگینی داشتند. به همین دلیل زمزمههایی مبنی بر احتمال جدایی این کشورها از اتحادیه اروپا به گوش میرسید. همین نگرانیها موجب شد که ارزش یورو ظرف مدت هفت ماه تا ۲۰ درصد افت کند. در نهایت تا جولای سال ۲۰۱۲ رکود ۱۹ درصدی گریبان یورو را گرفت.
جمعبندی
تاثیر نوسانات نرخ ارز بر اقتصاد آنقدر زیاد است که نمیتوان تنها در یک مطلب به آنها اشاره کرد. این آثار در بخشهای مختلفی نظیر تولید، تجارت، صادرات و واردات، نرخ بهره، تورم، بازارهای پولی و سرمایه و رشد اقتصادی قابل رویت است. یعنی نمیتوان بخشی از اقتصاد را یافت که از این نوسانات قیمت متاثر نشده باشد. جالب است بدانید که دامنه این تاثیرات حتی فراتر از اقتصاد داخلی کشورهاست و میتواند بر اقتصاد جهانی نیز اثر بگذارد.
در این میان راهکارهایی از جانب فعالان این بازار ارائه میشود که میتواند مانع از نوسانهای نرخ ارز شود. به طور کلی چنانچه شاهد تکنرخی شدن ارز باشیم، میتوانیم آثار مثبت این امر را در جنبههای مختلف اقتصاد یک کشور ببینیم؛ کشوری که با فراهم شدن بسترها و زیرساختها، میتواند درآمدهای ارزی خود را به میزان مطلوبی افزایش دهد.