بازده حقوق صاحبان سهام یا ROE چیست؟ تخمین میزان سودآوری به ازای هر سهم
زمانی که بحث سرمایهگذاری به میان میآید، همه در پی آن هستند تا بازدهی احتمالی خود را محاسبه کنند. سرمایهگذاران باید تصمیم بگیرند در کجا سرمایهگذاری کنند تا سود بیشتری به دست آورند. وقتی شما سهام شرکتی را میخرید این کار را با این امید انجام میدهید که سرمایهی اولیهتان زیاد شود. ممکن است عوامل زیادی را بررسی کنید. اما یکی از مهمترین آنها فاکتور است به نام نسبت بازده حقوق صاحبان سهام یا Return On Equity که به اختصار به صورت ROE نمایش داده میشود. در تفسیر ROE به سادگی میتوان گفت این بازده که به صورت درصدی نشان داده میشود، بازدهی شرکت را در تولید سود خالص برای سهامداران نشان میدهد. اما این تمام قضیه نیست. این فاکتور نیازمند بررسی بیشتری است که در بخشهای بعدی این مقاله از توان تحلیل، به صورت مجزا به آن میپردازیم.
فهرست محتوا با دسترسی سریع
نسبت بازده حقوق صاحبان سهام یا ROE چیست؟
شاید با نگاه کردن به عنوان «بازده حقوق صاحبان سهام» بتوان حدس زد که معنای آن چیست. شما وقتی در شرکتی سرمایهگذاری میکنید و سهام آن شرکت را میخرید، منتظر به ثمر نشستن سرمایهگذاری خود خواهید بود. اما سرمایهی شما در چه صورتی زیاد میشود؟ این مسئله به مدیریت و عملکرد شرکت بستگی دارد. شرکتها با توجه به کارایی و عملکرد خود، درصدهایی را ارائه میکنند که نشانگر سود هر سهامدار از سرمایهگذاری است.
حال تفسیر ROE را جزئیتر بررسی میکنیم. شما تصمیم میگیرید سهام شرکتی را خریداری کنید. پس مبلغی را برای خرید سهام به آن شرکت میپردازید. شرکت با سرمایهی شما کار میکند و از آن برای تولید سود استفاده میکند. هر سهم درآمد مشخصی را تولید میکند که در نهایت سود خالص شرکت را تشکیل میدهد. شما به عنوان سهامدار در بخشی از این سود سهیم هستید. با توجه به این که چه مقدار از سهام آن شرکت را خریدهاید، سود حاصل از سرمایهگذاری نیز نصیبتان میشود. پس بیجهت نیست که در میان سهامداران این نسبت یکی از مهمترین نسبتهای مالی محسوب میشود.
هر چه عدد به دست آمده بزرگتر باشد نشان از آن دارد که شرکت در خلق سود خالص عملکرد بهتری داشته است. این امر هم به نفع سهامداران است و هم به نفع شرکت که در نهایت موجب افزایش ارزش شرکت خواهد شد.
ROE بالا نشانگر آن است که شرکت به نسبت سرمایهی کمی که دارد درآمد بالایی دارد و همین امر منجر به سوددهی بیشتر میشود. پس باید گفت در این فاکتور نسبت سرمایه به درآمد نیز عامل مهمی است. ممکن است شرکتی سرمایهی بالایی هم داشته باشد ولی نتواند از آن درآمد و در نتیجه سود خوبی به دست آورد. به طور کلی نمیتوان برای ROE یک عدد مشخص را بیان کرد. چرا که این عدد در صنایع مختلف با هم متفاوت است.
اما معمولا اعداد بین ۱۵ تا ۲۰ برای سرمایهگذاران یک ROE مطلوب است و هر عددی کمتر از ۱۰٪ عددی نامطلوب به شمار میرود. حال برای این که بهتر درک کنیم بازده حقوق صاحبان سهام چیست، بد نیست فرمول آن را نیز بررسی کنیم تا پارامترهای دخیل در این نسبت مالی را بشناسیم.
فرمول محاسبه بازده حقوق صاحبان سهام ROE
محاسبه بازده حقوق صاحبان سهام از طریق فرمول زیر انجام میشود:
بازده حقوق صاحبان سهام (ROE) = (سود خالص ÷ میانگین حقوق صاحبان سهام) × ۱۰۰
ROE را نمیتوان همیشه محاسبه کرد. چرا که باید در درجهی اول سود خالص و حقوق صاحبان سهام هر دو مقادیر مثبتی داشته باشند. سود خالص را باید قبل از پرداخت سود به سهامداران عادی و پس از پرداخت سود به سهامداران ممتاز و وامدهندگان محاسبه کرد. سود خالص در واقع همان مقدار درآمد و هزینههای خالص و مالیاتی است که یک شرکت در دورهای مشخص آنها را ایجاد میکند.
و پارامتر دوم یعنی میانگین حقوق صاحبان سهام نیز با افزودن حقوق صاحبان سهام در آغاز هر دورهی موردنظر محاسبه میشود. باید توجه کرد که دورهها باید بر هم منطبق باشند. یعنی دورهای که سود خالص در آن محاسبه میشود باید همان دورهای باشد که میانگین حقوق صاحبان سهام نیز در آن برهه در نظر گرفته میشود.
درآمد خالص را میتوان در صورت سود و زیان یافت که مجموع فعالیتهای مالی را در دورهی مشخصی نشان میدهد. حقوق صاحبان سهام نیز از طریق ترازنامه قابل دسترسی است که عبارت است از تراز جاری تاریخچهی تغییرات در داراییها و دیون کل شرکت. از آن جا که میان صورت سود و زیان و ترازنامه عدم تطابق وجود دارد بهترین روش برای محاسبهی ROE بر اساس میانگین حقوق صاحبان سهام در یک دوره است.
شکل گستردهتر فرمول ROE نیز در تصویر زیر قابل مشاهده است. میبینید که در این جا حقوق صاحبان سهام خود تابعی از بازده دارایی یا همان ROA و اهرم است.
به طور کلی ممکن است تحلیلگران با افزودن پارامترها و فاکتورهای متعدد، نسبت بازده حقوق صاحبان سهام را گستردهتر کنند و نتایج عمیقتر و دقیقتری را به دست آورند. در همین رابطه در پایان این مقاله در خصوص تحلیل DuPont بیشتر توضیح خواهیم داد.
کاربردهای استفاده از نسبت بازده حقوق صاحبان سهام در تحلیل بنیادی چیست؟
کاربردهای بررسی و تفسیر ROE فراوان است. سرمایهگذاران میتوانند با مشاهدهی این معیار، دریابند که آیا قرار است بازده خوبی را از سرمایهگذاری در شرکت به دست آورند یا خیر. اما این تمام قضیه نیست. با هم چند مورد از کاربردهای این نسبت مهم مالی را بررسی میکنیم تا دریابیم که چرا این نسبت مالی از اهمیت فراوانی برخوردار است.
مقایسهی سهام شرکتهای مختلف
شاید بتوان گفت مهمترین کاربرد نسبت بازده حقوق صاحبان سهام فراهم آوردن زمینهی مقایسهای باشد. به کمک تفسیر ROE افزون بر اطلاع از وضعیت شرکت با توجه به میانگین صنعت، میتوان از وضعیت رقبا نیز مطلع شد. یعنی میتوان سودآوری شرکتها را با هم مقایسه کرد. خوب یا بد بودن نسبت ROE مسئلهای است که با توجه به سایر همگروههای یک سهام میتوان از آن پرده برداشت.
به عنوان مثال ممکن است سهام بخش خدمات شهری (همچون آب و برق و گاز) داراییها و بدهیهای زیادی در ترازنامهشان داشته باشند؛ در حالی که درآمد خالصشان نسبتا کم است. نسبت ROE نرمال و مرسوم در این بخش با توجه به این مسئله میتواند ۱۰٪ یا کمتر باشد. اما در مقابل یک شرکت فعال در بخش فناوری یا حتی خردهفروشی ممکن است ترازنامهی کوچکتری داشته باشد اما درآمد خالصش بیشتر باشد. یعنی میتوان ROE رایج و نرمال در این صنعت را ۱۸٪ یا بیشتر دانست.
پس مهم است که اگر قصد مقایسهی ROE شرکتهای مختلف را داریم، به میزان معمول بازده حقوق صاحبان سهام در آن صنعت توجه کنیم. با مثالی که ارائه کردیم میتوان به خوبی دریافت که منطقی نیست بخواهیم شرکتی از بخش خدمات شهری را با شرکتی از بخش فناوری مقایسه کنیم. چرا که این مقایسه معنادار نیست و نتایج آن قابل تفسیر نخواهد بود.
تخمین نرخ رشد
تفسیر REO میتواند منجر به ارزیابی بازده سرمایهگذاری و البته نرخ رشد شرکت شود. این مسئله یکی از واضحترین و مهمترین کاربردهای نسبت بازده حقوق صاحبان سهام است. با همین نگرش افزایش یا کاهش ROE را نیز میتوان به این طریق تفسیر کرد: زمانی که این نسبت کم میشود میتوان دریافت که شرکت در تولید سود خالص عملکرد چندان مطلوبی ندارد. البته بهتر است این نسبت را در بلندمدت در نظر بگیریم تا بتوانیم نتایج بهتری را دریافت کنیم. معمولا میانگین بازده حقوق صاحبان سهام را در طی پنج الی ۱۰ سال بررسی میکنند تا بتوانند چشمانداز بهتری نسبت به وضعیت شرکت داشته باشند. در سمت مقابل اگر ROE در طول زمان افزایش پیدا کند، نشان از آن دارد که شرکت میتواند ارزش سهام خود و همچنین بازده سهامداران را افزایش دهد که امری است مطلوب.
تخمین آیندهی سهام
ROE را میتوان معیاری مناسب برای تخمینهای آینده از نرخ رشد سهام و همچنین رشد سود سهام دانست. به منظور تخمین نرخ رشد آیندهی شرکتها باید ROE را در فاکتوری به نام نسبت اندوخته کردن سود ضرب کرد. این نسبت درصدی از سود خالص را نشان میدهد که شرکت آن را برای تامین مالی در رشد و توسعهی آینده نگهداری میکند یا مجددا سرمایهگذاری میکند. در ادامه مثالی از نرخ رشد پایدار را شرح میدهیم.
نرخ رشد پایدار
دو شرکت الف و ب را در نظر بگیرید. ROE و سود خالص این دو شرکت با هم برابر است. منتهی نسبت اندوخته کردن سود آنها فرق دارد. در شرکت الف ۴۰٪ از سود خالص به سهامداران اختصاص مییابد. این به آن معناست که شرکت ۶۰٪ از سود حاصل را یا حفظ میکند یا آن را مجددا در فعالیتهای خود سرمایهگذاری میکند. اما شرکت ب ۱۳٪ از سود خالص را به سهامداران برمیگرداند. یعنی ۸۷٪ از سود را نزد خود نگه میدارد. حال با در نظر گرفتن بازده حقوق صاحبان سهام محاسباتی ساده را انجام داد. با فرض ROE= ۱۵ میتوان نرخ رشد را محاسبه کرد.
نرخ رشد شرکت الف = ۱۵% × ۶۰% = ۹%
نرخ رشد شرکت ب = ۱۵% × ۸۷% = ۱۳.۰۵%
از این تحلیل میتوان به عنوان مدل نرخ رشد پایدار استفاده کرد. زمانی که سهامداران این مقیاس را بررسی میکنند میتوانند از احتمال ریسکپذیر بودن سهام شرکتها مطلع شوند. سهامی که نسبت به نرخ پایدار خود با سرعت کمتری رشد میکند احتمال دارد که کمارزشگذاری شود. یا ممکن است بازار علایم ریسک شرکت را کاهش دهد. به طور کلی اگر نرخ رشد از نرخ پایدار بسیار کمتر با بیشتر باشد، تحلیلگران باید سهام مذکور را بیشتر و دقیقتر بررسی کنند. چرا که احتمالا خبرهایی در شرکت وجود دارد که نیازمند بررسی بیشتر است.
بیشتر بخوانید
تخمین نرخ رشد سود سهام
با توجه به محاسبات بالا، شاید شرکت ب جذابتر به نظر برسد؛ اما به این مسئله دقت کنید که نرخ سود آن کمتر است؛ فقط ۱۳٪. میتوانیم محاسبات را به گونهای انجام دهیم که نرخ رشد سود سهام را تخمین بزنیم. این مسئله برای سرمایهگذارانی که به دنبال دریافت سود سهامشان هستند امری مهمتر است.
نرخ رشد سود را میتوان از طریق ضرب کردن ROE در نسبت پرداخت محاسبه کرد. نسبت پرداخت درصدی از سود خالص است که به سهامداران عادی اختصاص داده میشود. به این ترتیب نرخ رشد سود سهام پایدار را میتوان تخمین زد که در این مثال شرکت الف وضعیت بهتری خواهد داشت.
نرخ رشد سود سهام شرکت الف= ۱۵% × ۴۰% = ۶%
نرخ رشد سود سهام شرکت ب: ۱۵% × ۱۳% = ۱.۹۵%
سهامی که سود آن بسیار بیشتر یا کمتر از نرخ رشد سود پیدار باشد ممکن است مخاطراتی را به دنبال داشته باشد که بهتر است با دقت بیشتری بررسی شوند.
تحلیل سهام بورسی در بازههای زمانی چندساله
تفسیر و تحلیل ROE در بخش سهام فعال در یک صنعت میتواند بسیار کمککننده باشد. فرض کنید شرکتی توانسته باشد چند سال گذشته را با عددی بالاتر از میانگین ROE آن صنعت حفظ کرده باشد. این تداوم در بازه زمانی چندساله میتواند به ما نشان دهد که مدیریت این شرکت در استفادهی بهینه از داراییها به منظور ایجاد سود بالاتر، عملکرد بسیار مطلوبی داشته است.
اما اگر در همین بازهی زمانی این عدد نوسانهای فاحشی داشت میشد دریافت که تزلزل در مدیریت این شرکت به چشم میخورد. چرا که ممکن است در یک سال ROE بیشتر از میانگین صنعت بوده باشد و سال دیگر کمتر از آن. پس نرخ رشد پایدار از جمله دیگر مواردی است که به کمک بررسی ROE در چندین سال میتوان به آن دست پیدا کرد.
این بررسی چندساله همچنین میتواند میزان سود، درآمد و بدهیهای شرکت را نیز آشکار کند. اما اگر ROE شرکتها طی بازههای زمان طولانی به طرز غیرمعمولی بالا باشند میتوان حدس زد که احتمال بروز مشکلاتی در این میان وجود دارد. چند مورد را در ادامه بررسی میکنیم.
سودهای ناپایدار
فرض کنید یک شرکت حقوق صاحبان سهام خود را برای سالها با زیان ثبت کرده باشد. ثبت یک سال مالی با سود خالص بالا و حقوق صاحبان سهام که به صورت مصنوعی و دستکاری شده پایین نگه داشته شود میتواند ROE بسیار بالایی را ارائه دهد. چرا که منجر به کوچک شدن مخرج کسر و بزرگتر شدن خروجی میشود. در مواقعی که ROE به این میزان بالا باشد، تحلیلگران بیکار نمینشینند و دست به بررسیهای بیشتری در تاریخچهی درآمد و سود شرکت میزنند. در این نقطه است که بازده حقوق صاحبان سهام تناقضهای موجود را افشا میکند.
سود خالص منفی
فرض کنید شرکتی سود و دارایی خود را به صورت منفی ثبت کند. این مسئله میتواند منجر به آن شود که ROE به شکل گمراهکنندهای بالا باشد. اما باید به خاطر داشت که منفی بودن پارامترها مانع از محاسبه میشود. تحلیلگر سهام میتواند با بررسیهای خود مشخص کند که سود خالص و حقوق صاحبان سهام در زمان تفسیر ROE مثبت بوده است یا خیر.
بدهیهای مازاد
یکی از راههایی که شرکتها به منظور افزایش بازده حقوق صاحبان سهام به آن متوسل میشوند، استقراض است. این راه حل آسان اما پر از ریسک است. از این روش به عنوان اهرم یاد میشود. اهرم وقتی میتواند به کمک شرکت بیاید که با این پول قرض گرفته شده بتوان پول بیشتری را به دست آورد. به گونهای که هم بتوان بدهی را پس داد و هم باقیماندهی سود را در شرکت نگهداری کرد یا در میان سهامداران تقسیم کرد.
بیشتر بخوانید
اما این سکه روی دیگری نیز دارد. چرا که وقتی شرکت با استفاده از این پول جدید، به جای ایجاد سود زیان میکند، این زیان چند برابر جلوه میکند. چرا که شرکت از طرفی باید مبلغ اصلی را به صاحبش پس دهد. از سمت دیگر هم آن سودی را که مد نظرش بوده است نیز نتوانسته به دست آورد. به دلیل همین ویژگی است که اهرم را شمشیر دولبه میدانند. اگر قرار است سودها چندبرابر شوند، منطقی است که ضررها نیز از این قاعده مستثنی نباشند.
به طور کلی زمانی که شرکت وام میگیرد بدهی مازادش زیاد میشود. این مسئله میتواند بازده حقوق صاحبان سهام را افزایش دهد چرا که حقوق صاحبان سهام برابر است با داراییهای شرکت منهای بدهیهای آن. حال اگر بدهیهای شرکت زیاد شود ارزش سهام کم میشود. همچنین شرکتها ممکن است برای بازخرید سهام خود وام بگیرند که این مسئله میتواند منجر به افزایش EPS شود؛ اما واقعیت آن است که این امر بر عملکرد واقعی شرکت یا نرخ رشد تاثیری نمیگذارد.
مثال اول
ابتدا مثالی را در خارج از بورس ایران بررسی میکنیم. چنین در نظر بگیرید که درآمد سالانهی یک شرکت برابر است با ۱,۸۰۰,۰۰۰ دلار و میانگین حقوق صاحبان سهام نیز ۱۲,۰۰۰,۰۰۰ دلار است. بازده حقوق صاحبان سهام این شرکت مطابق محاسبات زیر برابر خواهد بود با:
بازده حقوق صاحبان سهام = ۱,۸۰۰,۰۰۰ ÷ ۱۲,۰۰۰,۰۰۰ = ۱۵٪
حال شرکت اپل را در نظر بگیرید. این شرکت در انتهای سال مالی منتهی به ۲۹ سپتامبر ۲۰۱۸ درآمد خالصی بالغ بر ۵۹.۹ میلیارد دلار داشته است. حقوق صاحبان سهام آن نیز در انتهای همان سال مالی ۱۰۷.۱ میلیارد دلار بود و در آغاز آن سال این عدد برابر بود با ۱۳۴ میلیارد دلار. با انجام محاسبات میتوان دریافت که نسبت بازده حقوق صاحبان سهام این شرکت برابر بود با ۴۹.۴٪. در این محاسبه از میانگین بازده حقوق صاحبان سهام در ابتدا و انتهای دوره استفاده کردیم. یعنی:
بازده حقوق صاحبان سهام شرکت اپل = ۵۹.۵ ÷ [(۱۰۷.۱ + ۱۳۴) ÷ ۲] = ۴۹.۴٪
مثال دوم
در این بخش قصد داریم با ارائهی یک مثال از بازار بورس ایران، نسبت بازده حقوق صاحبان سهام را به صورت عملی محاسبه کنیم. این کار به ما کمک میکند بیشتر با این نسبت آشنا شویم. در این مثال به سراغ دو سهم وسپهر و وغدیر رفتهایم.
قدم اول برای محاسبهی ROE و سپس تفسیر آن این است که دو پارامتر لازم را برای محاسبهی این نسبت به دست آوریم. سود خالص را باید در صورت سود و زیان جستجو کنیم. به منظور دسترسی به این پارامتر، ابتدا وارد سامانهی جامع اطلاعرسانی ناشران به آدرس https://www.codal.ir میشویم. در قسمت جستجوی اطلاعیهها نام نماد موردنظر خود را جستجو میکنیم. سپس در کادر نوع اطلاعیه نیز، گزینهی اطلاعات و صورتهای مالی میاندورهای را از منوی کشویی انتخاب میکنیم. با سایر گزینهها کاری نداریم و فقط بر روی دکمهی جستجو کلیک میکنیم تا نتایج پدیدار شوند.
حال در سمت راست میتوانیم لیست نتایج را مشاهده کنیم. تازهترین اطلاعیه را از فهرست حاضر انتخاب میکنیم تا وارد صفحهی مربوط به آن شویم.
پس از این کار وارد صفحهای جدید میشویم. از منوی کشویی بالای صفحه گزینهی صورت سود و زیان را مطابق تصویر زیر انتخاب میکنیم.
در این نسبت مالی به دنبال فاکتور سود خالص میگردیم. در این مثال سود خالص در دورهی منتهی به یک بازهی زمانی مشخص برابر است با ۱۱,۰۴۷,۳۲۶ میلیون ریال.
حال نوبت به حقوق صاحبان سهام میرسد. این فاکتور را باید در ترازنامه جستجو کنیم. مجددا مسیر قبلی را طی میکنیم ولی این بار از منوی کشویی بالای صفحه به جای صورت سود و زیان، گزینهی ترازنامه را انتخاب میکنیم.
در قسمت حقوق صاحبان سهام میتوانیم عدد موردنظر خود را بیابیم که در این مثال و مطابق تصویر برابر است با ۳۳,۱۴۰,۵۷۸ میلیون ریال.
حال همه چیز مهیاست تا بتوانیم ROE را محاسبه کنیم. کافی است سود خالص را بر حقوق صاحبان سهام تقسیم کنیم.
نسبت بازده حقوق صاحبان سهام شرکت وسپهر = ۱۱,۰۴۷,۳۲۶ ÷ ۳۳,۱۴۰,۵۷۸ = ۳۳٪
همین کار را برای یک شرکت دیگر در همین صنعت نیز انجام میدهیم. انتخاب ما در این مثال سهام وغدیر است. با انجام این کار و محاسبه ROE این شرکت میتوانیم مقایسهای میان نتایج حاصل انجام دهیم و به اطلاعات خوبی دست پیدا کنیم. مطابق گامهای پیشین دوباره اطلاعات لازم را از صورت سود و زیان و ترازنامه استخراج میکنیم و محاسبات را انجام میدهیم.
نسبت بازده حقوق صاحبان سهام شرکت وغدیر = ۳۶,۱۸۱,۴۹۹ ÷ ۱۵۸,۹۲۳,۵۸۵ = ۲۳٪
روش محاسبه ROE با اکسل
برای سادهتر شدن محاسبه نسبت بازده حقوق صاحبان سهام یک شرکت، میتوان به سادگی از نرمافزار اکسل استفاده کرد که کار را برای ما بسیار آسانتر میکند. برای انجام این کار کافی است مراحل زیر را طی کنید:
- نرمافزار اکسل را باز کنید. روی ستون A کلیکراست کنید. در منوی باز شده گزینهی Column Width را انتخاب کنید که مربوط به تنظیمات عرض ستون است. سپس مقدار عرض ستون را به عددی مناسب تغییر دهید و روی گزینهی OK کلیک کنید. مشابه همین عمل را برای دو ستون B و C نیز انجام دهید. در این مثال ما عدد ۳۰ را برای عرض ستون انتخاب کردهایم.
- گام بعدی این است که نام شرکت را در ستون B1 و نام شرکتی دیگر را در ستون C1 وارد کنید.
- حال نوبت وارد کردن پارامترهاست. عناوین «درآمد خالص» را در ستون A2، «حقوق صاحبان سهام» را در ستون A3 و «بازده حقوق صاحبان سهام» را در A4 درج کنید.
- تا این جا موارد مربوط به ظاهر و پیکربندی اولیهی فایل را انجام دادیم. از این به بعد باید مراحل محاسباتی را انجام دهیم. در سلول B4 فرمول ROE را به این صورت وارد کنید: B2/B3 در سلول C4 نیز این فرمول را درج کنید: C2/C3. برای درج فرمول لازم است ابتدا سلول موردنظر را انتخاب کنید و در ابتدا علامت = را بنویسید و سپس فرمول را در ادامه درج کنید. همچنین در پایان فرمول حاصل را در ۱۰۰ ضرب کنید تا نتیجه به صورت درصد نمایش داده شود.
- زمانی که این کارها را انجام دادید، مقادیر سود خالص و حقوق صاحبان سهام را برای شرکت اول در سلول B2 و B3 و برای شرکت دوم در سلول C2 و C4 وارد کنید.
- خواهید دید که ROE مطابق فرمول محاسبه خواهد شد. اگر دوست دارید شرکتهای بیشتری را به این لیست اضافه کنید کافی است مراحل بالا را از ابتدا تا انتها تکرار کنید. در نهایت فایلی خواهید داشت که میتوانید نتایج موجود در آن را با یکدیگر مقایسه کنید.
در تصویر زیر میتوانید ببینید که چگونه با درج اعداد مربوطه فرمول ROE محاسبه و نتایج در سلولهای مربوطه درج شد.
نسبت بازده حقوق صاحبان سهام چه ضعفهایی دارد؟
تا این جا مزایا و کاربردهای نسبت بازده حقوق صاحبان سهام را بررسی کردیم. حال باید نگاهی هم به ضعفها و محدودیتهای این نسبت بیندازیم تا نگرشی منصفانهتر به آن داشته باشیم. مهمترین مسئلهای که در این خصوص باید به آن اشاره شود این است که ROE همیشه گویای تمام مسائل نیست. شما هرگز نمیتوانید تنها با نگاه کردن به این فاکتور یک نتیجهگیری کلی از وضعیت شرکت داشته باشید.
مثلا در شرکتهای جدید و تازه تاسیس ممکن است نسبت بازده حقوق صاحبان سهام به شکلی کم باشد که شما را دچار گمراهی کند. در این شرکتها وقتی که درآمد هنوز چندان زیاد نیست نیاز به سرمایهی زیادی حس میشود. در سمت مقابل مسائلی نیز وجود دارند که میتوانند ROE شرکت را افزایش دهند. عواملی همچون بدهیهای اضافی که بالاتر نیز به آنها اشاره کردیم. اما این مسئله خود ریسکهای فراوانی را نیز به همراه دارد.
بیشتر بخوانید
از این مسئله که بگذریم به محدودیت دیگری میرسیم که به حوزهی حسابداری مربوط است. ROE را میتوان به عمد دستکاری و تحریف کرد. درآمدهای تورمی و داراییهای پنهان که در ترازنامه وجود دارند میتوانند ROE را افزایش دهند. در نتیجه شما ممکن است شرکت را سودآورتر از آنچه در واقعیت وجود دارد قلمداد کنید. پس باید گفت تفسیر ROE نیز همیشه صحیح نخواهد بود و شما نمیتوانید ROE بالا را همیشه به عنوان ملاکی برای خوب بودن عملکرد شرکت در نظر بگیرید. چرا که گاهی میتواند گویای مشکلاتی همچون سوددهیهای ناپایدار یا بدهیهای مازاد باشد.
یک مشکل دیگر نیز به این مسئله مربوط است که اگر ROE یک شرکت منفی باشد نمیتوان آن را با شرکتی با ROE مثبت مقایسه کرد. پس عمل مقایسه همیشه هم امکانپذیر نخواهد بود. با توجه به این محدودیتها باید علاوه بر ROE معیارهای دیگری را نیز در نظر گرفت و بر اساس آنها عملکرد مالی کل شرکت را تجزیه و تحلیل کرد.
تفاوت میان ROA و ROE
این احتمال وجود دارد که نسبت بازده حقوق صاحبان سهام یا ROE با بازده کل دارایی (Return On Assets) یا همان ROA اشتباه گرفته شود و منجر به گمراهی شود. البته که در این دو نسبت توانایی ایجاد سود توسط شرکتها و بازدههای حاصل از سرمایهگذاری و عملکرد شرکت مورد بررسی قرار میگیرد. همچنین در محاسبهی هر دو نسبت مذکور، از سود خالص استفاده میکنیم. اما تفاوتهایی نیز در این میان وجود دارد.
با ROE که تا به این جا به خوبی آشنا شدیم. گفتیم که این نسبت به ما نشان میدهد سرعت افزایش یا کاهش ارزش شرکت چقدر است. این فاکتور میتواند در بازدهی سهامداران اثر داشته باشد. اما ROA معیاری دقیقتر است که عیار مدیران شرکت را میسنجد. در واقع این معیار با نگاهی تیزبینانهتر عملکرد مدیران شرکت را زیر ذرهبین قرار میدهد تا متوجه شود که هر واحد از داراییها چه میزان سودی تولید کردهاند. از جمله داراییهای موجود در یک شرکت میتوان به پول نقد و حتی ادوات و تجهیزات نیز اشاره کرد.
حال نگاهی هم به فرمول ROA میاندازیم تا بهتر بتوانیم این دو نسبت را با هم مقایسه کنیم:
بازده دارایی = سود خالص سالانه ÷ کل داراییهای شرکت
با مقایسهی فرمول نیز میتوان دریافت که تفاوت میان این باده دارایی و نسبت بازده حقوق صاحبان سهام در چیست. در مخرج ROA با کل داراییهای شرکت سروکار داریم حال آن که در مخرج ROE حقوق صاحبان سهام را درج میکنیم. ROA بیشتر به کارایی سازمانها اشاره دارد ولی ROE نشان از آن دارد که شرکت در سرمایهگذاری مجدد تا چه میزان توانسته است با موفقیت عمل کند و درآمد خود را بیفزاید. در این معیار، سرمایههای سهامداران از اهمیت برخوردار است.
نسبت بازده حقوق صاحبان سهام و تکنیک آنالیز DuPont
در آخرین بخش این مطلب نیز نگاهی خواهیم انداخت به یک تکنیک تجزیه و تحلیل معروف به نام DuPont. تاکنون دیدیم که به راحتی میتوان فرمول ROE را با یک تقسیم ساده یا با استفاده از اکسل محاسبه کرد. اما تکنیک فوق را نیز میتوان در محاسبات دخیل کرد که موجب افزوده شدن مراحل آن خواهد شد. نام این تکنیک از نام شرکت ابداعکنندهی آن یعنی شرکت مواد شیمیایی DuPont گرفته شده است که در دههی ۱۹۲۰ معرفی شد. این تکنیک به ما نشان میدهد که کدام فاکتورها بیشترین یا کمترین سهم را در محاسبهی ROE شرکتها به خود اختصاص میدهند.
این تکنیک را میتوان به دو شیوه پیادهسازی کرد که در ادامه هر دو روش را با هم بررسی میکنیم.
روش اول
شیوهی نخست شامل سه مرحله است که فرمول آن را میتوانید در زیر ببینید:
ROE = NPM × Asset Turnover × Equity Multiplier
که در آن متغیرها به شرح زیر هستند:
- NPM = حاشیهی سود خالص، اندازهگیری کارایی عملیاتی
- Asset Turnover = اندازهگیری میزان کارایی استفاده از داراییها (گردش دارایی که از طریق تقسیم میزان فروش تقسیم بر کل دارایی به دست میآید.)
- Equity Multiplier = اندازهگیری اهرم مالی
در تفسیر ROE به این شیوه باید تکتک پارامترها را بررسی کرد. شرکتها میتوانند با کسب درآمد بیشتر از فروش هر واحد حاشیهی سود خود را بالا ببرند. با افزایش حاشیهی سود خالص در طول زمان، شرکت میتواند هزینههای عملیاتی و مالی خود را به نحو بهتری مدیریت کند. در نتیجهی این امر ROE نیز به مرور افزایش پیدا میکند. اگر گردش داراییها نیز افزایش پیدا کند نشان از آن دارد که شرکت به شکلی موثر میتواند به ازای هر دلار دارایی فروش بیشتری را انجام دهد. گردش دارایی با افزایش فروش و ثابت ماندن کل داراییها در همین حین، بهبود پیدا میکند.
افزایش اهرم مالی نیز میتواند در صورت استفادهی صحیح سرمایه را چندین برابر و بازدهی را بیشتر کند. البته اهرم بالا میتواند بهرهها را بالا ببرد و ریسک نکول را بیفزاید. اگر هر یک از این نسبتها افزایش پیدا کنند، منجر به افزایش نسبت بازده حقوق صاحبان سهام خواهند شد. به این مسئله توجه کنید که ممکن است شرکتها ROE یکسانی داشته باشند اما روشهای رسیدن آنها به این عدد با هم متفاوت باشد.
روش دوم
اما یک نسخهی پنجمرحلهای از این تکنیک نیز وجود دارد که فرمول آن به شکل زیر است:
ROE = (EBT÷S) × (S÷A) × (A÷E) × (1-TR)
متغیرهای این فرمول به شرح زیر هستند:
- EBT = درآمد پیش از مالیات
- S = فروش
- A = داراییها
- E = حقوق صاحبان سهام
- TR = نرخ مالیات
هر دو نسخهی این تکنیک به جای آن که تنها به یک نسبت ساده نگاه کنند با انجام مراحلی طولانیتر و توجه به فاکتورهای بیشتر در پی آن هستند تا نگرش عمیقتر و صحیحتری از ROE شرکتها داشته باشند. همچون همیشه نسبتهای موجود در صورتهای مالی با در نظر گرفتن تاریخچهی آن شرکت و رقبای آن قابل بررسی هستند.
به عنوان مثال زمانی که دو شرکت فعال در یک صنعت را بررسی میکنیم ممکن است ROE یکی از آنها کمتر از دیگری باشد. با انجام معادلهی پنجمرحلهای میتوانید ببینید که آیا کمتر بودن ROE به دلیل آن است که اعتباردهندگان شرکت را خطرناک و ریسکپذیر میدانند که منجر به دریافت سود بیشتری از آن میشود، شرکت دچار ضعف مدیریت است و اهرم آن نیز بسیار پایین است؛ یا این که شرکت هزینههای بالایی دارد که موجب کاهش حاشیهی سود عملیاتی آن شده است. شناسایی منابعی همچون این موارد باعث میشود شناخت بهتری از شرکتها به دست آوریم و از نحوهی ارزشگذاری آنها نیز به خوبی مطلع شویم.
جمع بندی
نسبت بازده حقوق صاحبان سهام یا ROE برای سهامداران و البته شرکتها اهمیت زیادی دارد. چرا که نشانگر میزان سود خالصی است که سرمایهگذاران به ازای هر واحد سرمایهگذاریشان دریافت میکنند. این نسبت را از طریق تقسیم سود خالص بر میزان حقوق صاحبان سهام به دست میآورند. این بازده به صورت درصدی بیان میشود و نشان میدهد که عملکرد شرکت و میزان رشد و سودآوری آن با استفاده از سرمایههای سهامداران تا چه اندازه قابل قبول است. به این ترتیب میتوان تغییرات شرکت را در مقایسه با گذشته نیز مشاهده کرد.
تحلیلگران معمولا ROE بین ۱۵٪ تا ۲۰٪ را مطلوب میدانند. درست است که مقادیر بالاتر میتواند عملکرد قویتر را نشان دهد اما ممکن است شرکت با استفاده از استقراض ریسکهای موجود را افزایش داده باشد. در سمت مقابل ROE کمتر از ۱۵٪ نیز میتواند هشداری باشد برای وجود مشکلات و نشان از مدیریت محافظهکارانه داشته باشد که ممکن است خوشایند تمام سهامداران نباشد.
یکی از محدودیتها و مشکلات نسبت بازده حقوق صاحبان سهام این است که به تنهایی گویای تمام حقایق نیست. شما نمیتوانید با نگاه کردن به یک عدد متوجه شوید که آیا شرکت برای ایجاد بازدهی بهتر به بدهی و استقراض روی آورده است یا خیر. به علاوه ممکن است شرکتها در زمان بازخرید مجدد نیز با کوچکتر شدن مخرج کسر فرمول ROE و در نتیجه با افزایش بازده حقوق صاحبان سهام مواجه شوند که این افزایش گمراهکننده خواهد بود. یا حتی ممکن است سایر شرکتها داراییهای نامشهودی همچون نشان تجاری یا حق اختراع داشته باشند و یک شرکت این داراییها را نداشته باشد که در ROE قابل مشاهده نیست و این مسئله میتواند نتایج را منحرف کند.
این معیار به طور کلی به ما کمک میکند بینشی در خصوص نحوهی استفاده از منابع مالی برای رشد کسبوکار به دست آوریم. ROE مستمر در طول زمان نشان میدهد که شرکت به خوبی میتواند برای سهامداران ایجاد ارزش کند. چرا که نشان داده است در استفاده و سرمایهگذاری مجدد سود مهارت دارد. کاهش ROE نیز در طول زمان نشانگر آن است که تصمیم مدیریت در خصوص سرمایهگذاریهای مجدد با ضعف همراه است.
سوالات متداول با پاسخهای کوتاه
این نسبت که به صورت درصد نشان داده میشود بیان میکند که شرکت تا چه اندازه میتواند در ازای استفاده از سرمایهی سهامداران سودسازی کند. سهامداران با مشاهدهی این میزان میتوانند از میزان سودی که به ازای هر سهم دریافت خواهند کرد مطلع شوند.
به سادگی میتوان نسبت بازده حقوق صاحبان سهام را از طریق تقسیم سود خالص بر حقوق صاحبان سهام به دست آورد.
سود خالص را میتوان در صورت سود و زیان و حقوق صاحبان سهام را در ترازنامه یافت.
این عدد نسبی است و در صنایع مختلف متفاوت است. ممکن است در صنعتی عدد میانگین در محدودهای خاص باشد و در صنعتی دیگر این عدد کمتر یا بیشتر باشد. معمولا اعداد بین ۱۵-۲۰٪ را مطلوب میدانند و نتایج کمتر از ۱۰٪ را نشان از ضعف مدیریت و عملکرد شرکت تلقی میکنند.
اگر ROE به صورت غیرمعمولی بالا باشد تحلیلگران معمولا دست به تحقیقات بیشتری میزنند. چرا که ممکن است سود خالص منفی باشد. اگر هم سود و هم حقوق صاحبان سهام منفی باشد ROE میتواند به میزان زیادی بالا رود. در حالی که شرط اول محاسبهی ROE مثبت بودن دو پارامتر ورودی آن است.
از میان اطلاعات متعددی که میتوان با تفسیر ROE به آن دست یافت میتوان به این موارد اشاره کرد: اطلاع از میزان سودآوری شرکت و استمرار آن، مقایسهی سهام فعال در یک صنعت، تخمین نرخ رشد سهام و رشد سود سهام، تخمین وضعیت آیندهی شرکت.
وجود بدهیهای مازاد، سود خالص منفی، تناقص در سود و سودهای ناپایدار همگی میتوانند عواملی باشند که در کوچک شدن مخرج کسر فرمول ROE اثرگذارند. در نتیجهی این امر ROE به شکلی افزایش پیدا میکند که ممکن است سهامداران را گمراه کند و آنها به اشتباه شرکت را فراتر از واقعیت سودساز تصور کنند.
یکی از مهمترین معایب این نسبت این است که به تنهایی گویای همه چیز نیست. همانگونه که مشاهده کردید ممکن است ROE یک شرکت بالا باشد اما این اتفاق به دلیل استقراض انجام شده باشد که ریسک سرمایهگذاری را افزایش میدهد. همچنین ROE را نمیتوان در صورت منفی بودن سود خالص و حقوق صاحبان سهام محاسبه کرد. به علاوه ممکن است شرکتی پارامترهای ورودی را دستکاری کرده باشد و ROE را به شیوهای فریبکارانه بالا نشان دهد.