مقالات

نظریه سبد سهام پست مدرن چیست؟ بازده منفی به عنوان معیار اندازه‌گیری ریسک

چیدمان سبد سهام چنان اهمیتی دارد که نظریه‌های زیادی برای آن مطرح شده‌اند. نظریه‌هایی که هر یک در پی کاهش ریسک و افزایش بازده بوده‌اند. هر یک از این نظریه‌ها به شیوه‌هایی مشخص عمل می‌کنند. به عنوان مثال نظریه سبد سهام پست مدرن روشی است که به منظور بهینه‌سازی پرتفوی از آن استفاده می‌شود و از ریسک نزولی بازده کمک می‌گیرد. این نظریه در مقابل نظریه‌ پورتفوی مدرن قرار دارد. هر دو نظریه جزئیات ارزش‌گذاری دارایی‌های پرخطر را در نظر می‌گیرند و در همین حال بر مزایای تنوع بخشیدن به سبد سهام نیز تمرکز دارند. اما نحوه‌ی تعریف ریسک و تاثیر آن بر بازده است که میان این دو نظریه تفاوت‌هایی را ایجاد می‌کند. در ادامه این مقاله از توان تحلیل بیشتر با این نظریه آشنا خواهیم شد.

نظریه سبد سهام پست مدرن چیست؟

آشنایی با نظریه سبد سهام پست مدرن

نظریه سبد سهام پست مدرن یا PMPT روشی برای بهینه‌سازی پورتفوی است که به جای استفاده از واریانس میانگین بازده سرمایه‌گذاری، از ریسک نزولی بازده استفاده می‌کند. واریانس میانگین فاکتوری است که در نظریه‌ سبد سهام مدرن (MPT) مورد استفاده قرار می‌گیرد. هر دو نظریه‌ی مذکور توضیح می‌دهند که دارایی‌های خطرناک چگونه باید ارزش‌گذاری شوند و سرمایه‌گذاران منطقی چطور باید به منظور بهینه‌سازی سبد سرمایه‌گذاری خود اقدام به متنوع کردن آن کنند. اما تفاوت میان این دو نظریه در هنگام تعریف ریسک و چگونگی تاثیر آن بر بازده موردانتظار مشخص می‌شود.

PMPT از انحراف معیار بازده‌های منفی به عنوان معیار ریسک استفاده می‌کند؛ در حالی که در نظریه سبد سهام مدرن انحراف معیار تمام بازده‌ها ملاک و معیار اندازه‌گیری ریسک است.

درک نظریه سبد سهام پست مدرن (PMPT)

در سال ۱۹۹۱ بود که دو طراح نرم‌افزار به نام‌های برایان رام (Brian M. Rom) و کاتلین فرگوسن (Kathleen Ferguson) به این نتیجه رسیدند که در نرم‌افزارهایی‌ که بر پایه‌ی نظریه سبد سهام مدرن طراحی شده‌اند، نواقص و محدودیت‌های قابل توجهی وجود دارد. در پی این مسئله آن‌ها بر آن شدند تا نرم‌افزارهای ایجاد پرتفوی را که در شرکت آن‌ها یعنی Sponsor-Software Systems Inc طراحی می‌شود، به گونه‌ای از سایر نرم‌افزارها متمایز کنند.

این نظریه از انحراف معیار بازده منفی به عنوان معیار ریسک استفاده می‌کند. این در حالی است که در نظریه سبد سهام مدرن انحراف معیار تمامی بازده‌ها در نظر گرفته می‌شود. اقتصاددانی به نام هری مارکوویتز (Harry Markowitz) در سال ۱۹۵۲ مفهوم MPT را ارائه کرد. او بعدها جایزه‌ی نوبل اقتصاد را بخاطر فعالیت‌هایش دریافت کرد. مارکوویتز به دنبال ایجاد یک چارچوب کمّی برای ریسک و بازده بود تا بر اساس آن بتوان در خصوص سرمایه گذاری تصمیم‌گیری کرد. پس از آن و برای چندین دهه نظریه‌ی MPT برای مدیران مالی هم‌چنان مکتب فکری اصلی و اولیه در مدیریت پورتفوی تلقی می‌شد.

دو طراح نرم‌افزار به نام‌های برایان رام و کاتلین فرگوسن در سال ۱۹۹۱ نظریه‌ سبد سهام پست مدرن را ارائه کردند. آن‌ها معتقد بودند در طراحی نرم‌افزار به کمک نظریه سبد سهام مدرن مشکلات و نواقصی وجود دارد و از این رو نظریه‌ی خود را ارائه کردند.

از نظر رام و فرگوسن نظریه سبد سهام مدرن دو محدودیت قابل توجه داشت. هر دو محدودیت به مفروضات این نظریه ربط دارد:

  • فرض اول این‌ است که بازده‌های سرمایه‌گذاری تمام پورتفوی‌ها و اوراق بهادار را می‌توان به کمک یک توزیع بیضوی مشترک هم‌چون توزیع نرمال به شکلی دقیق نشان داد.
  • فرض دوم به واریانس بازده‌های پورتفوی مربوط است که به عنوان یک معیار صحیح برای اندازه‌گیری ریسک سرمایه‌گذاری در نظر گرفته می‌شود.

پس از آن رام و فرگوسن در یک مقاله که در سال ۱۹۹۳ در مجله‌ی مدیریت عملکرد (Journal of Performance Management) منتشر کردند، نظریه‌ی خود را تحت عنوان سبد سهام پست مدرن معرفی کردند. تکامل و گسترش این نظریه تا کنون نیز ادامه داشته است. چرا که دانشگاهیان و افراد آکادمیک در سراسر دنیا این نظریه‌ را آزمایش کرد‌ه‌اند. آن‌ها با انجام این آزمایش‌ها شایستگی و صلاحیت PMPT را مورد تایید قرار داده‌اند.

اجزای نظریه پورتفوی پست مدرن

تفاوت در ریسک بین این دو نظریه همان‌گونه که با انحراف استاندارد بازده اندازه‌گیری می‌شود مهم‌ترین مولفه در تشکیل سبد سهام است. در نظریه MPT با ریسک متقارن سروکار داریم. در نظریه‌ی PMPT ریسک به صورت نامتقارن در نظر گرفته می‌شود. نیمه انحراف از هدف که اغلب از آن به عنوان انحراف نزولی یاد می‌کنند، معیاری از ریسک نزولی است. این مولفه نشان‌گر مسئله‌ای است که سرمایه‌گذاران بیش از هر چیزی از آن می‌ترسند؛ یعنی وجود بازده منفی.

نسبت سورتینو نخستین مولفه‌ی جدیدی بود که رام و فرگوسن آن را در دستورالعمل نظریه سبد سهام پست مدرن ارائه کردند. این نسبت طراحی شده بود تا جایگزینی برای نسبت شارپ باشد. یعنی نسبتی که در نظریه‌ MPT به عنوان معیاری برای بازده تعدیل‌شده با ریسک در نظر گرفته می‌شود. نسبت سورتینو هم‌چنین با تکیه بر توانایی رتبه‌بندی‌اش منجر به بهبود نتایج سرمایه‌گذاری نیز شد.   

دومین معیار تجزیه و تحلیل پورتفوی که در دستورالعمل PMPT معرفی شد، چولگی نوسان بود. این معیار نسبت درصد توزیع واریانس کل را از بازده بالاتر از میانگین به بازده کمتر از میانگین اندازه می‌گیرد.

نظریه MPT در مقابل PMPT

نظریه MPT بر ایجاد سبد سرمایه‌گذاری با دارایی‌هایی تمرکز دارد که با هم هم‌بستگی ندارند. یعنی اگر یکی از دارایی‌ها تاثیری منفی روی پورتفوی بگذارد، دارایی‌های دیگر لزوما نباید چنین رفتاری از خود نشان دهند. این همان نظریه‌ای است که در پشت استراتژی تنوع‌ بخشی به سبد سهام دیده می‌شود. به عنوان مثال فرض کنید سرمایه‌گذار سهامی در حوزه‌ی نفتی و فناوری در سبد خود داشته باشد. اگر مقررات دولت جدید اثری منفی بر سودآوری شرکت‌های نفتی بگذارد، سهام آن‌ها با افت ارزش مواجه خواهد شد. اما با این همه سهام حوزه‌ی فناوری تحت تاثیر این مقررات قرار نخواهد گرفت. سودهایی که از جانب سهام مربوط به عرصه‌ی فناوری نصیب سرمایه‌گذار می‌شود، زیان‌های سهام نفتی را جبران خواهد کرد. این همان عدم هم‌بستگی است.

نسبت سورتینو (Sortino ratio) به عنوان دستورالعمل و پروتکل استاندارد PMPT معرفی شد تا جایگزین نسبت شارپ (Sharpe ratio) شود که در نظریه‌ی سبد سهام مدرن مورد استفاده قرار می‌گیرد. این نسبت به عنوان معیار بازدهی تعدیل‌شده با ریسک در نظر گرفته می‌شود و می‌تواند موجب بهبود توانایی رتبه‌بندی نتایج سرمایه‌گذاری شود.

MPT‌ امروزه روشی اساسی و اصلی در ایجاد سبدهای سرمایه‌گذاری محسوب می‌شود. در واقع مبنای سرمایه‌گذاری غیرفعال همین نظریه سبد سهام مدرن است. هرچند سرمایه‌گذاران زیادی هستند که به دنبال بازدهی بیش از سرمایه‌گذاری غیرفعال یا کاهش ریسک به شکلی قابل توجه هستند. این مسئله در قالب آلفا مطرح می‌شود. یعنی بازدهی که بازار را شکست می‌دهد. این همان ایده‌ای است که پورتفوهای فعال اغلب آن را مدنظر قرار می‌دهند. مدیران سرمایه‌گذری به ویژه صندوق‌های پوشش ریسک نیز اغلب چنین ایده‌ای را اجرا می‌کنند. درست در همین نقطه است که نظریه سبد سهام پست مدرن قدم به میدان می‌گذارد. جایی که مدیران پورتفوی به دنبال آن هستند تا بازده منفی را درک کنند و آن را در محاسبات مربوط به سبد خود بگنجانند.

سوالات متداول با پاسخ‌های کوتاه

نظریه سبد سهام پست مدرن چیست؟

نظریه‌ای است که بر اساس ریسک نزولی بازده طراحی شده است و به کمک آن می‌توان سبد سرمایه‌گذاری را به گونه‌ای ایجاد کرد که در سطح معینی از ریسک، بازدهی مطلوب داشته باشد.

نظریه سبد سهام پست مدرن چگونه ارائه شد؟

دو طراح نرم‌افزار به نام‌های فرگوسن و رام در پی درک و دریافت ضعف‌های نظریه پورتفوی مدرن بر آن شدند تا با انجام تغییراتی هم‌چون استفاده از نسبت سورتینو به جای نسبت شارپ، این ضعف‌ها و محدودیت‌ها را پوشش دهند.

تفاوت نظریه سبد سهام مدرن و پست مدرن در چیست؟

تفاوت این دو نظریه در نحوه‌ نگرش آن‌ها به ریسک است. در نظریه مدرن انحراف معیار تمام بازده‌ها در نظر گرفته می‌شود اما در نظریه پست مدرن انحراف معیار بازده‌های منفی به عنوان ملاک اندازه‌گیری ریسک تلقی می‌شود.

منبع
Investopedia

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا