سهام را کی بفروشیم؟ راههای تشخیص بهترین زمان برای فروش سهام
از دید بسیاری از افراد، برای کسب سود در بازارهای مالی تنها کافی است که سهم را در قیمتی پایین بخرید و در قیمتی بالا بفروشید. اما سوال اینجاست که چطور میتوانیم بفهمیم که کدام سهام را کی بفروشیم؟ در این مطلب میخواهیم به این مسئله بپردازیم که چطور درباره فروش سهام تصمیمگیری کنیم و اصلا سهام را بفروشیم یا نه.
بهترین زمان فروش سهام، مسئلهای است که در صورت عدم توجه به آن، نه تنها سودهای خود را از دست خواهیم داد، بلکه ممکن است متضرر نیز بشوید. همچنین یکی از پرسشهای پرتکرار در این خصوص به عرضه اولیه مربوط میشود. زمانی که مدتی از عرضه سهام در بازار بورس میگذرد، افراد زیادی این سوال را میپرسند که «عرضه اولیه را کی بفروشیم؟». در بخشهای بعدی این مقاله، به این پرسش و پرسشهای دیگر در زمینه زمان مناسب برای فروش سهام پاسخ خواهیم داد.
سهام را کی بفروشیم؟
این پرسش تقریبا دغدغه تمام سهامداران است. اما پاسخ به آن کار آسانی نیست. چرا که تصمیمگیری در مورد فروش سهام، مسئلهای است که معمولا با دخالت هیجان و احساسات همراه میشود. در این جا باز هم پای ترس و طمع در میان است. این دو احساس همیشه میتوانند نقشی مخرب در هنگام فروش سهام داشته باشند. زمانی که بتوانید به عنوان یک معاملهگر، این احساسات را کنترل کنید، میتوان به شما لقب معاملهگر برتر را اطلاق کرد.
فرض کنید سهامی خریدهاید که تا کنون قیمت آن ۱۰ درصد زیاد شده است. حتی با یک موج صعودی، قیمت آن بیشتر هم شده است. درست در همین شرایط است که به طمع از دست دادن یک سود هنگفت، سهام خود را نمیفروشید. هنگام افت قیمت نیز مجددا پای احساسات در میان است. یعنی اگر سهم ریزش داشته باشد، سهامداری که روی سهم متعصب است و حاضر نیست اشتباهش را قبول کند، همچنان سهم را نگه میدارد و منتظر میماند. اما مشخص نیست این انتظار کی به پایان میرسد.
بر همین اساس است که باید به درستی تصمیم بگیریم که سهام را کی بفروشیم. این مسئله دشوارتر از آنچیزی است که به نظر میرسد. روشهایی وجود دارند که به معاملهگران کمک میکنند که بدون دخالت احساسات، از معاملات خارج شوند. بر اساس این روشها، معاملهگر میتواند به کمک پارامترهایی که تعیین کرده است، به صورت اتوماتیک از دارایی خارج شود. در ادامه برخی از این شیوهها را بررسی خواهیم کرد.
فروش سهام با توجه به ارزش واقعی آن
ارزش ذاتی سهام با توجه به ارزش فعلی جریانهای نقدی آتی شرکتها تعیین میشود. تخمین جریانهای نقدی آتی و تنزیل آن، نیازمند توجه به چند فرضیه است. به همین دلیل است که ممکن است محقق نشود. از آنجا که کسی از آینده خبر ندارد، ارزشگذاری را نمیتوان امری کاملا دقیق دانست. از همین رو، سرمایهگذاران به یک حاشیه امنیت در سرمایهگذاری نیاز دارند.
بیشتر بخوانید
معاملهگرهایی که بر اساس ارزش سهام دادوستد میکنند، از این روش استفاده میکنند. مسئله مهم در این میان، ارزشگذاری بر روی سهام با تکیه بر نسبتهای متداول در تحلیل بنیادی است؛ نسبتهایی مانند قیمت به درآمد یا همان نسبت P/E، قیمت به ارزش دفتری یا قیمت به فروش. زمانی که سهم در قیمتی پایینتر از ارزش ذاتی معامله میشود، سرمایهگذار خرید خود را انجام میدهد. اما سوال اینجاست که پس از خرید، سهام را کی بفروشیم؟ در این جا سهامدار باید منتظر باشد تا قیمت سهم به ارزش واقعی خود برسد. با رسیدن قیمت به ارزش واقعی سهم، باید از دارایی خارج شد.
مزیت این روش
از جمله مزایایی که این روش با خود به همراه دارد، این است که در صورت وجود حباب قیمت، خریدی انجام نمیشود. در این استراتژی، بهترین زمان فروش سهام، از پیش تعیین شده است؛ یعنی همان نقطهای که قیمت به ارزش اصلی میرسد. این روش به سرمایهگذاران کمک میکند، اقدامات معقولی انجام دهند.
بیشتر بخوانید
به عنوان یک سهامدار، از آنجایی که بر اساس تحلیل خرید کردهاید، با مشاهده چند نوسان نباید نگران شوید. اما نباید فراموش کرد که هیچ معاملهگری نمیتواند آینده بلندمدت را با قطعیت پیشبینی کنید. به همین دلیل باید مفروضاتی را که تحلیل خود را بر پایه آنها انجام دادهاید، مجددا بررسی کنید. وجود این مفروضات به شما کمک میکند تا دریابید که تحلیلتان تا کنون درست بوده است.
پس بر این اساس، تحلیلگری که با تکیه بر متغیرهای موثر بر صورتهای مالی یک شرکت، انتظار دارد که سهم قیمتهای بالاتری را در شش ماه آینده لمس کند، از نوسان قیمت هم ترسی ندارد. فرض کنید این فرد، هدفگذاری کرده و قیمت هدف را ۱۵۰۰ تومان تعیین کرده است. بر این اساس، بهترین زمان فروش سهم، نقطهای است که دارایی به محدوده ۱۵۰۰ تومان میرسد.
فروش سهم بر اساس فرصت بهینه
اما برخی از تحلیلگران هم وجود دارند که همواره در حال تحلیل بازار هستند. این افراد فرصتهای جدید را مییابند و در آنها سرمایهگذاری میکنند. پس بر این اساس باید ریسک، بازده و شرایط سرمایهگذاری خود را تحلیل کنیم. زمانی که یک موقعیت معاملاتی مناسب پیدا میکنیم، باید به سبد سهام خود نگاه کنیم. زمانی که موقعیت جدیدی که پیدا کردهایم، از سهمی که در سبد داریم بهتر است، میتوانیم تمام یا بخشی از آن سهم را بفروشیم.
پس مشخص است که در این شیوه، با توجه به موقعیتهای معاملاتی جدید، متوجه میشویم که سهام را کی بفروشیم. چرا که در نهایت هدف ما به عنوان یک سرمایهگذار، بهینهسازی سرمایهگذاری و کسب سود بیشتر است.
فروش بر اساس وخامت اوضاع بنیادی
در پاسخ به سوال «سهام را کی باید فروخت؟» میتوان استراتژی دیگری نیز به کار گرفت. این شیوه شباهت فراوانی به روش نخست دارد. اما در این روش، اوضاع داخلی نامطلوب شرکت است که به ما کمک میکند تا بهترین زمان فروش سهام را پیدا کنیم.
در این روش، با توجه به شاخصهای بنیادی متوجه میشویم که باید سهام را کی بفروشیم. از جمله این شاخصها میتوان به وضعیت ترازنامه، نقدینگی و نسبتهای پوشش بدهی اشاره کرد. با توجه به این عوامل، زمانی که دریافتیم وضعیت شرکت نامساعد است، میتوانیم دارایی خود را بفروشیم.
به عنوان مثال، فرض میکنیم سهامی خریداری کردهایم که سوددهی مستمر و زیادی دارد. تا زمانی که این روند مثبت در سهم ادامه دارد، همچنان به سهامداری ادامه میدهیم. در نظر بگیرید که در زمان خرید سهم، نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام، برابر با یک بوده است. اما در پی افت عملکرد شرکت، این عدد به ۱.۴ رسیده است. در چنین موقعیتی، میتوانیم برای خروج از سهم، شرایطی ویژه را تعیین کنیم.
مثلا میتوانیم با خودمان چنین قرارداد کنیم که اگر این نسبت کمتر از یک یا بیشتر از ۱.۵ شود، سهم را خواهیم فروخت. زیرا زمانی که نسبت مذکور به این اعداد برسد، نشان از اوضاع نامطلوب بنیادی در شرکت دارد. پس در این روش، این مسئله که سهام را کی بفروشیم، امری است که با توجه به قراری که در استراتژی معاملاتیمان گذاشتهایم، مشخص میشود.
فروش سهم با توجه به مدیریت سرمایه
بعضی از معاملهگران، بهترین زمان فروش سهم را با توجه به میزان تحمل ریسکشان تعیین میکنند. مثلا ممکن است یک معاملهگر، قیمت را با توجه به حجم معامله بسنجد. در این صورت ممکن است قیمت به سطحی برسد که موجب شود ۱۰ درصد از کل سرمایه در خطر ضرر قرار گیرد. در این شرایط، سرمایهگذار سهام خود را به فروش میرساند.
تعیین نقطه خروج با سود نیز با تبعیت از این روش انجام میشود. در حقیقت در این روش، بهترین زمان فروش سهم همزمان با اقدامات متوقفکننده ضرر مشخص میشود. چنانچه قیمت در این شرایط افت کند، این استراتژی موجب حفظ اصل سرمایه میشود. همچنین در شرایطی که سهام در حال رشد است، این استراتژی محافظ سود سرمایهگذاران نیز خواهد بود.
در این استراتژی برای اینکه متوجه شویم سهام را کی بفروشیم، میتوانیم حداکثر تحمل ریسک خود را با میانگین درصد نوسانهای تاریخی سهم ترکیب کنیم. به این ترتیب قادر خواهیم بود به یک نقطه خروج بهینه دست پیدا کنیم.
فروش بر اساس تحلیل تکنیکال و سطوح نمودار
ممکن است برخی از معاملهگران چندان تمایلب به استفاده از تحلیل بنیادی برای تعیین زمان فروش سهم نداشته باشند. به همین دلیل آنها به سراغ نمودارهای تحلیل تکنیکال میروند. در این روش برای اینکه مشخص کنیم سهام خود را کی بفروشیم به اعداد رند، سطوح حمایت و مقاومت و یا دیگر شاخصها توجه میکنیم. برای آشنایی با روش استفاده از سطوح حمایت و مقاومت در تخمین روند قیمتها، میتوانید مقاله «حمایت و مقاومت سهم در تحلیل تکنیکال بیانگر چیست؟» را مطالعه کنید.
این روش در مقایسه با دیگر روشها، قطعیت کمتری دارد. اما اگر از این روش کمک بگیریم و آن را با استراتژیهای دیگر ترکیب کنیم، میتوانیم یک تکنیک خروج چندوجهی را به کار بندیم.
در تحلیل تکنیکال، با نگاه کردن به چارتها و نمودارهای سهام، میتوان روند گذشته سهم را مشاهده کرد. حتی حجم معاملات نیز به کمک اندیکاتورهای موجود در این شیوه تحلیل، قابل مشاهده و بررسی است. قدرت خریدار و فروشنده از دیگر عواملی است که به ویژه در محدودههای مقاومت و حمایت مهم است.
بیشتر بخوانید
مزیت تحلیل تکنیکال این است که میتواند به ما کمک کند که خرید و فروش خود را با چشمانی باز انجام دهیم. چرا که نمودارهای قیمتی، اطلاعات زیادی در دل خود دارند. با بررسی این نمودارها میتوانیم رفتار سهام را متوجه شویم. به این ترتیب میتوانیم در خصوص اینکه سهام را کی بفروشیم، تصمیمهای منطقیتری بگیریم.
فروش سهام بر اساس حد سود و ضرر
بارها تاکید کردهایم که تعیین حد سود و حد ضرر تا چه میزان حائز اهمیت است. البته اگر تاکنون با این دو مبحث آشنا نشدهاید، توضیخ میکنیم که مقالههای «حد سود در بورس؛ کجا از سود سهم دل بکَنیم» و «حد ضرر در سرمایهگذاری به چه معناست؟» را بخوانید.
استفاده از حد سود و حد ضرر میتواند از زیانهای بزرگ در سرمایهگذاری جلوگیری کند. به این ترتیب، شخص سرمایهگذار در بازار میتواند بهترین زمان فروش سهام را به درستی تشخیص دهد.
هنگام استفاده از حد ضرر باید یادمان باشد که کاهش قیمت سهم را در مقایسه با قیمت خرید در نظر بگیریم. برخی از مواقع، سهام برنده به مدت چند روز به سطوح اولیه قیمت بازمیگردند. دقت کنید که این سهام رشد کردهاند و برگشت به این سطوح به منزله فروش نیست. در واقع سهم در این نقاط، انرژی لازم را برای رشد در روزهای آینده تامین میکند.
در جهشهای پس از سقوط، سهم را بفروشید
برخی از مواقع سهامی را میخریم که مدام در حال لغزش بوده است و راهی برای خارج شدن از آن نیافتهایم. به این ترتیب پس از اینکه سقوط سهم کامل شد، جهشی در آن اتفاق میافتد. در این جهش میتوانیم سهام را بفروشیم. چرا که این رشدها معمولا موقتی هستند و بر اساس اخباری صورت میگیرند که در خارج از شرکت اتفاق می افتند. پس بهتر است که از این فرصت به منزله بهترین زمان فروش سهام بهره ببریم و از سهم خارج شویم.
قانونهای طلایی در مورد خرید و فروش سهم
در این بخش قصد داریم چند نکته مهم را بیان کنیم تا بهتر متوجه شویم که باید سهام را کی بفروشیم و کی بخریم. بنابراین در معاملات خود به این نکات توجه کنید.
خلاف جهت بازار حرکت نکنید
همیشه این مسئله را به خاطر داشته باشید و در معاملات خود آن را رعایت کنید. هیچگاه حرکتی در خلاف جهت بازار انجام ندهید. یعنی وقتی همه تحلیلگران و حرفهایها در حال فروش سهام هستند و بازار روندی نزولی دارد، خریدی انجام ندهید. بسیاری از افراد در این شرایط، با این هدف که در منفیها سهم را با قیمت پایین بخرند، اقدام میکنند و در نهایت متضرر میشوند. البته این امکان وجود دارد که خرید در منفیها به سود بینجامد و نمیتوان منکر آن شد. اما هرگز نمیتوان این مسئله را با قطعیت تشخیص داد. پس به خرید و فروشهای بازار دقت کنید و معاملات خود را با هوشمندی انجام دهید.
حفظ سرمایه در اولویت است
پیش از آنکه به فکر سود کردن باشیم، باید حواسمان جمع باشد که ضرر نکنیم. زمانی که نمیدانیم سهام را کی بفروشیم، ممکن است هم سود خود را از دست دهیم و هم اصل سرمایه را. پس سود کردن در اولویت بعدی قرار میگیرد.
فرصتهای فروش را دریابید
به خاطر داشته باشید که همیشه برای خرید مناسب فرصت دارید، اما شاید هیچگاه فرصت خروج از سهم را پیدا نکنید. پس به محض اینکه با توجه به استراتژیهایی که مطرح شد، توانستید بهترین زمان فروش سهام را تعیین کنید، دست به کار شوید.
سماجت و غرور ممنوع!
هیچگاه بر روی یک سهم تعصب نداشته باشید. پافشاری روی اشتباهات و نپذیرفتن آن هم موجب زیان شما در بازار مالی میشود. با فعال شدن حدضررها، دیگر نباید بپرسیم که سهام را کی بفروشیم. این مسئله خود نشانگر این امر است که باید از سهم خارج شد. نترسید؛ میتوانید در سهام دیگر سرمایهگذاری کنید و به سود برسید.
برای تخمین زمان سودآوری، به بازه زمانی سوددهی توجه کنید
در فروش سهام باید به بازه زمانی هم دقت کنیم. مثلا ممکن است دو سهم مختلف، در بازههای متفاوتی سود یکسان بدهند. مثلا سهم A در طی یک ماه ۳۰ درصد سود میدهد ولی سهم B این میزان سود را در طی یک سال محقق میکند. در این شرایط سرمایهگذاری بهتر، زمانی ایجاد میشود که در مدتی کوتاهتر بازدهی برابر داشته باشیم. پس اگر روند فعلی سهام خوب نیست و رشد آن ممکن است طول بکشد، باید وارد فرصتهای معاملاتی دیگر شویم؛ فرصتهایی که میتوانند در زمانی کوتاهتر، سود بیشتری به ما بدهند.
پس به طور کلی تا زمانی که روند سهم منطقی و مطلوب است، سهامداری کنید. اما زمانی که متوجه تغییر روند در سهم شدید، بدانید که بهترین زمان برای فروش سهام است. در این هنگام باید سودتان را بردارید و از سهم خارج شوید. طبیعی است که هیچ سهمی تا ابد سیر صعودی نخواهد داشت؛ همانطور که هیچ سهمی هم تا ابد منفی نخواهد بود.
نشانههایی که میگویند سهام را بفروشیم
با توجه به مطالبی که گفتیم، میتوانیم چند دلیل منطقی برای فروش سهام در نظر بگیریم. به طور کلی، دو مسئله مهم در امر سرمایهگذاری از اهمیت بالایی برخوردار است. اول اینکه در زمان مناسب بخرید و دوم آن که در زمان مناسب بفروشید. اکنون چند دلیل مهم را برای فروش سهم بیان میکنیم.
وقتی خرید سهم از آغاز اشتباه بوده است
گاهی پیش میآید که حتی با وجود تحقیقاتی که انجام دادهایم، متوجه میشویم که تحلیلهایمان اشتباه بوده است. این اشتباه قطعا بر روند سرمایهگذاری ما اثر میگذارد. پس در این شرایط نباید بپرسیم که سهام را کی بفروشیم. حتی اگر فروش سهم با زیان همراه باشد، باید در این شرایط آن را بفروشیم.
همیشه بر این مسئله تاکید کردهایم که باید بر تحلیلهای خود پایبند باشیم. اما زمانی که تحلیلها به هر دلیلی اشتباه باشند، نباید آنها را دنبال کرد. ممکن است پس از اینکه سهم را فروختید، قیمت آن افزایش پیدا کند. در سمت دیگر ممکن است این اتفاق نیفتد و شما سرمایه خود را نجات دهید. پس فراموش نکنید که حرکاتتان هوشمندانه باشد.
البته همه اشتباههای تحلیلی مانند هم نیستند. بعضی مواقع یک کسبوکار نمیتواند در مورد درآمدهای کوتاهمدتش، تحلیل درستی داشته باشد. در این شرایط قیمت سهام کم میشود. ما نباید واکنش بیش از حدی به این مسئله داشته باشیم. اما اگر متوجه شدیم که شرکت توان مقابله با رقبا را ندارد، این مسئله ضعف در سیاستهای شرکت را نشان میدهد. پس مشخص است که باید سهام را بفروشیم و از آن خارج شویم.
وقتی سهام به طور چشمگیری افزایش قیمت داشته است
گاهی پیش میآید که سهمی در مدتی کوتاه افزایش قیمت زیادی پیدا میکند. در این شرایط، ممکن است برخی از افراد طمع کنند و همچنان در سهم بمانند. اما آنهایی که حرفهایتر هستند، میدانندکه بهترین زمان فروش سهام، وقتی است که دارایی با رشد چشمگیری مواجه بوده است.
پس منطقیتر و عاقلانهتر آن است که سودتان را بگیرید و از سهم خارج شوید. چنانچه سهم با افت قیمت زیادی مواجه شود، میتوانید مجددا به آن ورود کنید. اما اگر سهام با افزایش قیمت مواجه شود، باید سود خود را حفظ کرده و طمع نکنید. با این تفاسیر، وقتی سود مطلوبی به دست آوردیم، بهتر است که سهام را بفروشیم.
وقتی درآمد شرکت کم میشود
این مورد کمی دشوارتر از موارد قبلی است. چرا که ترکیبی از چند مسئله دیگر است. یکی از بهترین راهها برای تعیین بهترین زمان فروش سهام، استفاده از نسبت P/E است. زمانی که این نسبت از متوسط آن در پنج تا ۱۰ سال گذشته بیشتر باشد، باید سهم را بفروشیم. رعایت حاشیه امن همواره از جمله مسائل مهم در سرمایهگذاری است.
زمانی که درآمد شرکت کم میشود، تقاضا نیز کاهش پیدا میکند. پس برای اینکه روند کلی سهم را متوجه شوید، به درآمدهای سالانه نگاهی بیندازید. البته تنها توجه به این درآمدها کفایت نمیکند و مبالغ سهماهه را نیز باید بررسی کنید. ممکن است درآمدهای سالانه بسیار بالا باشند، ولی اعداد و ارقام ماهانه از روندی نزولی حکایت کنند.
وقتی هزینههای شرکت کم میشوند
کم شدن هزینههای شرکت را میتوان به منزله کم شدن رونق شرکت تلقی کرد. یکی از مسائلی که در این مورد میتواند به عنوان شاخص در نظر گرفته شود، کاهش تعداد کارمندان مجموعه است. البته کاهش هزینهها در درجه اول، منجر به افزایش سود سهام خواهد شد. اما هرگز فکر نکنید که این امر یک فرصت برای خرید سهام است. بلکه بهترین زمان برای فروش سهام به شمار میرود.
وقتی سودهای خوبی از یک سهام به دست آوردید
زمانی که سود خوبی از سهام یک شرکت به دست آوردهایم، و شرکت بنیادی قوی دارد و همچنان در حال رشد است، مدام از خود میپرسیم که سهام را کی بفروشیم. در این شرایط میتوانیم نیمی از سهم خود را بفروشیم. در این صورت اگر سهم همچنان به رشد خود ادامه دهد، ما توانستهایم بخشی از سود را سیو کنیم و میتوانیم از این حرکت صعودی همچنان سودآوری کنیم.
بیشتر بخوانید
در این شرایط دو حالت اتفاق میافتد. نخست آن که میتوانیم بخشی از سرمایه خود را که از دارایی بیرون آوردهایم، همچنان نقد نگه داریم. به این ترتیب با کاهش قیمت سهم، میتوانیم مجددا خرید کنیم.
همچنین میتوانیم این مبلغ را در شرکتی که تازه در آغاز مراحل رشد است وارد کنیم و در آنجا سرمایهگذاری کنیم. تمام این موارد نیازمند تمرین و هوشمندی بسیار است. تجربه نیز در این میان دخیل است.
زمانی که نیاز مالی دارید
برخی از مواقع نیز پیش میآید که سهم در شرایط خوبی است. یعنی بر اساس تحلیلها، نباید سهم را بفروشیم. اما نیاز مالی موجب میشود که علیرغم تحلیلها، دارایی خود را بفروشیم.
مشکلات رایج برای خرید و فروش سهام
بسیاری از سهامداران به هنگام خرید و فروش سهام، با مشکلاتی مواجه میشوند. چند مورد از این مشکلات عبارتند از:
عدم توجه به خرید و فروش در زمان مناسب
در هر سرمایهگذاری، بازده با توجه به قیمت خرید مشخص میشود. برخی از افراد معتقدند که سود و زیان در همان زمان خرید مشخص میشود؛ اما خریدار تا وقتی که سهم را نفروشد، متوجه آن نخواهد شد. این مسئله در شرایطی است که خرید در قیمت مناسب، میتواند موجب حداکثر سودآوری شود. در سمت مقابل با علم به اینکه سهام را کی بفروشیم، میتوانیم سود مشخصشده را تضمین کنیم. چنانچه فروش سهم در زمان مناسب رخ ندهد، خرید مناسب هم هیچ مزیتی برای ما نخواهد داشت.
دشواری مقابله با احساسات
هرجا بحث مشکل در فروش سهام و دشوار بودن این امر پیش میآید، پای حرص و طمع هم در میان است. یک مثال ساده بیان میکنیم تا بهتر متوجه این مسئله شوید. فرض کنید که سهمی را با قیمت ۳۰۰ تومان به ازای هر سهم خریداری کردهاید. قصدتان این است که در قیمت ۳۵۰ تومان سهم را بفروشید. سهام به این قیمت میرسد اما ناگهان تصمیم میگیرید سهم را نگه دارید تا به سود بیشتری دست پیدا کنید. قیمت همچنان بالا میرود و به ۳۷۰ تومان میرسد.
در این نقطه حرص و طمع قدرتمندتر هم میشود. اما ناگهان ورق برمیگردد و قیمت سهم به زیر ۳۵۰ تومان میرسد. در این نقطه شما همچنان در سود هستید، اما صبر میکنید تا مجددا به قیمت ۳۵۰ تومان برسید. غافل از اینکه سهم در آینده به قیمت ۲۴۰ تومان کاهش پیدا میکند. در اینجاست که تصمیم میگیرید دارایی خود را با ضرر بفروشید.
طمع اجازه نمیدهد در بهترین زمان فروش سهام، از دارایی خارج شویم. برای اینکه با این مسئله مقابله کنیم باید حد سود و حد زیان مشخص کنیم. به این ترتیب سفارشها به صورت اتوماتیک محدود خواهند شد. در چنین شرایطی دیگر نیاز نیست که نوسانهای سهم را دنبال کنیم. چرا که سفارش فروش در قیمت تعیینشده به صورت خودکار ارسال میشود.
زمانبندی بازارها
یکی دیگر از مشکلاتی که موجب میشود ندانیم سهام را کی بفروشیم، توجه به زمانبندی دقیق است. حتی حرفهایترین سرمایهگذاران هم نمیتوانند سهام را در پایینترین قیمت بخرند و در بالاترین قیمت بفروشند. توجه بیش از حد به فروش در بالاترین قیمت ممکن است فرصت معامله را از شما بگیرد. پس بدون توجه به نوسانهای ریز بازار، وقتی زنگ هشدار فروش به صدا درآمد، سفارش فروش خود را ثبت کنید.
سودگیری و تعیین بهترین زمان فروش سهام
در ادامه چند نکته مهم را برای تعیین زمان فروش دارایی با محوریت کسب سود بیشتر بررسی میکنیم.
توجه به حجم معاملات
زمانی که قیمت سهم با حجمهای بالا ریزش پیدا میکند، میتوان این مسئله را نشانهای دانست برای آغاز یک روند نزولی. از همین رو، این موقعیت بهترین زمان فروش سهم را به ما نشان میدهد. زمانی که روند سهم همراه با افزایش حجم معاملات منفی میشود، نشانگر آن است که سرمایهگذاران حرفهای داراییهای خود را میفروشند.
به علاوه ممکن است کاهش حجم معاملات و افزایش قیمت به صورت همزمان اتفاق بیفتد. این مسئله نشان میدهد که سرمایهگذاران حرفهای در این قیمت دیگر خرید نمیکنند. پس روند صعودی در حال تضعیف است. در این شرایط متوجه میشویم که بهتر است سهام خود را بفروشیم.
بیشتر بخوانید
قیمت سهم
زمانی که سهم طی روزهای متوالی روندی نزولی یا صعودی دارد میتوان از فرمول زیر پیروی کرد. در این فرمول باید تعداد روزهای متوالی را که سهم روند نزولی دارد، بشماریم. سپس باید تعداد روزهایی را که قیمت سهم صعودی است، در نظر بگیریم. از تقسیم این دو عدد میتوانیم اطلاعات خوبی به دست آوریم و آن را تفسیر کنیم.
تعداد روزهای متوالی کاهش قیمت
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تعداد روزهای متوالی افزایش قیمت
اگر عدد به دست آمده در مقایسه با گذشته افزایش داشته باشد، میفهمیم که روند صعودی در حال تضعیف است. پس باید منتظر روندی منفی باشیم. در این شرایط میتوانیم متوجه شویم که زمان فروش فرا رسیده است.
درجا زدن قیمت
زمانی که سهم با حجم بالایی معامله میشود و قیمت آن رشد میکند، پس از مدتی این رشد متوقف میشود. در این شرایط، قیمت تغییر جهت میدهد. به بیان دیگر، حجم معاملات بالا بدون رشد قیمت، یک علامت مهم محسوب میشود. در این شرایط میگویند، سهم درجا میزند.
قدرت نسبی
اندیکاتور RSI نیز میتواند به ما بگوید که سهام را کی بفروشیم. این اندیکاتور زمان تغییر جهت قیمت دارایی را نشان میدهد. پس از اینکه قیمت سهم طی یک دوره رشد میکند و یک سقف جدید میزند ولی اندیکاتور کم میشود و روندی نزولی در پیش میگیرد، واگرایی اتفاق میافتد. به کمک واگرایی در اندیکاتور و نمودار قیمت، میتوان از تغییر جهت قیمت دارایی مطلع شد. این مسئله نشان میدهد که قدرت نسبی سهم کم شده است و افزایش بیشتری نخواهد داشت.
خط میانگین متحرک
این خط، قیمت سهام را به صورت میانگین در یک بازه زمانی معین نشان میدهد. پس میانگین متحرک، میانگین قیمت در یک دوره زمانی است. مثلا میانگین متحرک ۲۶ روزه، قیمت سهام را در ۲۶ روز گذشته نشان میدهد. این میانگین خطی ایجاد میکند که حداقل قیمت سهم و سطح حمایت را نشان میدهد. هر زمان کف قیمت شکسته شود و پایینتر آید میتوان دریافت که بهترین زمان فروش سهام فرا رسیده است. یعنی معاملهگران تمایلی به خرید این سهم ندارند.
بررسی کلیت بازار برای تعیین زمان فروش سهام
پس از اینکه سهمی را خریدیم، مهم است که رفتار سهم را در مقایسه با کلیت بازار و صنعت بررسی کنیم. مثلا ممکن است بازار روندی صعودی داشته باشد ولی سهم ما همچنان مشغول درجا زدن باشد. این مسئله به منزله یک هشدار تلقی میشود.
در بازاری که روند صعودی دارد، سهام برنده اقبال بیشتری خواهد داشت. اگر رشد سهام ما نسبت به رشد بازار کم باشد، بهتر است بر روی انتخاب سهام دیگری تمرکز کنیم. حتی اگر هنوز حدضرر فعال نشده باشد و یا سهم ۱۰ درصد پایینتر از قیمت خرید هم نیامده باشد، باز باید فرصتهای دیگر را بررسی کنیم.
به علاوه باید دقت کنیم که برخی از سهام هر چند مناسب هستند ولی نوسانهای زیادی دارند. در این سهام استفاده زیاد از حدضررها، موجب افزایش تعداد معاملات و بالا رفتن هزینه کارمزد خواهد شد. پس بهتر است با دیدی بازتر به آن سهم نگاه کنیم و این مسائل را نیز مدنظر داشته باشیم.
بهترین زمان فروش سهام عرضه اولیه
حال که تمام نکات لازم را در خصوص بهترین زمان فروش سهام بیان کردیم، به یک سوال مهم هم پاسخ میدهیم. سوال بسیاری از سهامداران این است که سهام عرضه اولیه را کی بفروشیم؟ از آنجا که عرضه اولیه در هفتههای ابتدایی سودآور است، بهتر است تا زمانی که قیمت آن منفی نشده است، سهامداری کنیم.
معمولا رشد عرضه اولیهها به صورت طولانیمدت انجام میشود. پس از این رشد، سهم دچار ریزش میشوند. این نقطه، بهترین زمان برای فروش سهام عرضه اولیه است. اما اگر دید بلندمدت دارید و سرمایه خود را نیاز ندارید، میتوانید عرضه اولیه را هم نگهداری کنید.
جمعبندی
معاملهگرها همواره این سوال را میپرسند که سهام را کی بفروشیم. اما بیشتر آنها از پذیرش اشتباهات خود سر باز میزنند. آنچه میتواند آنها را به یک معاملهگر موفق تبدیل کند، توانایی تخمین و تشخیص زمان مناسب برای ورود به دارایی و خروج از آن است. بهترین زمان فروش سهام وقتی است که با خروج از دارایی، بتوانیم به سود برسیم. مخصوصا اگر این فروش بر اساس تحلیل باشد. فروش و کسب سود بالا میتواند بدون تحلیل هم انجام شود. اما بهترین و قویترین تحلیل، آن است که بر اساس تحلیلهای معتبر صورت بگیرد.
باید همواره به خاطر داشته باشیم که دقت در هنگام خرید سهم، خود نیمی از مسیر حرکت را برای فروش سهام هموار خواهد کرد. استراتژیهای مختلفی برای تعیین بهترین زمان فروش سهام وجود دارد. به طور کلی یکی از بهترین استراتژیها برای فروش سهام وقتی است که حدضرر فعال میشود. همچنین باید به شرایط کلی بازار هم دقت کنیم. صنعت موردنظر را نیز باید بررسی کرد. کاهش قیمت بیشتر، موجب بیشتر شدن انتظارات منفی از سهم خواهد شد. پس زمان بیشتری طول میکشد تا قیمت سهم برگردد. همچنین فراموش نکنید که برگشت سهام برنده به سطوح اولیه قیمت، به منزله فرصت فروش نیست. بلکه در این شرایط، سهم تنها مشغول جمع کردن انرژی برای ادامه حرکت است.