چرا باید نگران بحران گاز طبیعی اروپا بود؟ آیا آمریکا ناجی این بحران است؟
بحران انرژی به ویژه گاز طبیعی در اروپا دیگر جزو مسائلی شده است که ممکن است هر روز در مورد آن چیزهایی بشنویم. در روزهای گذشته پس از بازگشایی و آغاز به کار خط لوله نورد استریم شاهد کاهش معنادار جریان گاز به اروپا بودیم. روسیه که حالا از منابع انرژی خود به عنوان سلاحی برای تضعیف اروپا استفاده میکند، عزم خود را جزم کرده است تا قدرتش را به رخ دنیا بکشد. توان تحلیل سه عامل کلیدی را در این مقاله بررسی میکند که میتوانند عمق فاجعه بحران را در اروپا نشان بدهند. همچنین در انتها نیز نگاهی به نقش آمریکا در کاهش این بحران دارد.
فهرست مطالب
یک بحران و هزاران مشکل
مقامات کشورهای اروپایی به قطر، آذربایجان، نروژ و الجزایر سفر میکنند تا توافقات انرژی را با این کشورها به سرانجام برسانند. ترس از سهمیهبندی سوخت و تعطیلی کسبوکارها و کارخانهها بیشتر شده و مشاغل در خطر هستند.
البته اروپا در حال حاضر حدود ۶۷٪ از ظرفیت کل ذخایرش را پر کرده است. عددی که نسبت به یک سال گذشته، بیشتر از ۱۰٪ رشد را نشان میدهد. این اتفاق خوبی است اما دلایل زیادی وجود دارد که با نزدیک شدن به زمستان، شرایط تغییر کند. هزینهی نجومی قیمتهای آتی گاز اروپا، صنایع را به حالت تدافعی فرو میبرد و شرایطی را ایجاد میکند که اعمال کاهش داوطللبانه گاز طبیعی در اروپا برای مقابله با بحران، دسترسپذیرتر شود.
اکنون محمولههای گاز طبیعی مایع که جایگزین اصلی گاز لولهکشی روسیه هستند، یک روش بسیار هزینهبر است. همچنین تقاضای بالای اروپا برای این گاز، میتواند به سایر نقاط جهان که به سوخت متکی هستند آسیب وارد کند. اروپا مشتری بازارهایی است که سایر مشتریان توان پرداخت هزینههای آن را ندارند ولی ممکن است اروپا بتواند از پس آنها بر بیاید. این موقعیت بسیار ناراحتکننده است.
آلمان و رومانی دست به اقدامات دیگری میزنند. آنها نیروگاههای برق زغال سنگ خود را باز میگردانند و قرار است که مقدار گاز موردنیاز در نیروگاههای تولید برق را به حداقل برسانند و آن را برای مصارف ضروریتر ذخیره کنند. پیشبینیها نشان میدهد تقاضای جهانی زغالسنگ در سال جاری تقریبا با سقف سال ۲۰۱۳ که ۹ میلیارد تن است مطابقت خواهد کرد.
شرایط آب و هوایی را هم به اینها ضافه کنید. چرا که زمستان سرد میتواند حتی آسیا را که برای مدتی طولانی بازار نخست گاز مایع بود تحت تاثیر قرار دهد. میدان گازی عظیم خرونینگن هلند نیز یکی از معدود منابع اصلی گاز طبیعی در اروپاست ولی اکنون به دلیل استخراج گاز، زمینلرزههای فراوانی را تجربه میکند. دولت هلند تصمیم دارد چاههای گاز را تنها در شرایطی مورد استفاده قرار دهد که امنیت مردم در خطر باشد.
بحران گاز طبیعی اروپا از دید آمار و ارقام
اروپا بحران انرژی بیسابقهای را تجربه میکند و اقتصادش را بیش از پیش به رکود نزدیک میبیند. حالا پرسشهای مهمی مطرح میشود که تلاشهای اروپا برای مبارزه با تغییرات آب و هوایی به کدامین سمت و سو خواهد رفت. با هم نگاهی میاندازیم به اقدامات روسیه به رهبری پوتین در کاهش عرضه گاز اروپا و نقش این امر در آیندهی انرژی این منطقه.
کاهش عرضه گاز روسیه
اول از همه مهمترین عامل نگرانی کشورهای اروپایی را بررسی میکنیم. زمانی که روسیه به اوکراین حمله کرد، کشورهای غربی تحریمهای شدیدی را علیه کرملین به کار بستند. روسیه هم بیکار ننشست و در اقدامی انتقامجویانه، جریان گاز طبیعی را به اروپا کاهش داد.
این در حالی است که مسکو زیر بار این امر نمیرود که دارد از گاز به عنوان یک سلاح استفاده میکند. اروپاییها دیگر فهمیدهاند که گازپروم، این شرکت دولتی تامین انرژی در روسیه دیگر به عنوان یک تامینکنندهی قابل اعتماد به شمار نمیرود. اما چرا کاهش عرضه گاز از روسیه به کشورهای اروپایی تا به این حد اتحادیهی اروپا را با مشکل مواجه میکند؟ یکی از دلایل مهمش این است که این حدود ۴۰٪ از ذخایر گاز اروپا از طریق روسیه تامین میشود.
دادههای مربوط به خط لوله نورد استریم ۱ که روسیه را به آلمان متصل میکند، به خوبی نشان میدهد که نگرانی اروپا از بحران گاز طبیعی کاملا توجیهپذیر است. نمودار زیر را ببینید.
هفتهی گذشته گازپروم به دلیل تعمیرات و نگهداری، جریان گاز را برای چند روز از ۱۱ تا ۲۱ جولای قطع کرد و پس از آن این میزان را از ۴۰٪ به ۲۰٪ کاهش داد.
رابرت هابک (Robert Habeck) وزیر اقتصاد آلمان بهانهی فنی برای کاهش عرضه از طریق گازپروم را «مسخره» خواند. عرضهی گاز برای مدت کوتاهی قبل از آخرین کاهش متوقف شده بود. کمیسیون اروپا که بازوی اجرایی اتحادیه اروپاست، گزارش میدهد که ۱۲ کشور عضو اتحادیه اروپا اکنون از بحران کاهش عرضه گاز طبیعی رنج میبرند. تعداد دیگری از کشورها نیز جریان گازشان به طور کامل قطع شده است.
کادری سیمسون (Kadri Simson) کمیسر انرژی اروپا در هفتهی گذشته طی مصاحبهای با CNBC اعلام کرد که اروپا باید آماده باشد. چرا که در آیندهی نزدیک ممکن است اختلالات تشدید شوند. این به آن معناست که اروپا باید برنامهای برای چنین شرایطی داشته باشد.
رهبران اروپایی نگران هستند که عرضه گاز روسیه به صورت کامل قطع شود. این امر از آن جهت پررنگ است که بسیاری از صنایع از این کامودیتی به عنوان مادهای خام در فرایند تولید خود استفاده میکنند.
به همین خاطر تلاشهایی انجام دادهاند تا تامینکنندگان جایگزین و منابع مختلف انرژی را بیابند. با این همه این کار و این تغییر کار دشواری است که در بازهی زمانی کوتاه غیرممکن به نظر میرسد. کمیسیون اروپا از کشورهای اتحادیه خواسته است تا حداقل ۸۰٪ از هدف ذخیرهسازی را تا ماه نوامبر تامین کنند. این موسسه در ماه ژوئن اعلام کرد که سطح پر شدن مخازن گاز کمی بیشتر از ۵۶٪ بوده است.
افزایش قیمت گاز طبیعی
اتفاق آشنای دیگری که پیش از تهاجم روسیه به اوکراین هم به چشم میخورد، قیمت گاز طبیعی بود که داشت افزایش پیدا میکرد. پس از حمله روسیه و شروع کاهش جریان گاز نیز قیمتها همچنان رو به افزایش است.
با توجه به اهمیت این کامودیتی برای بخشهای مختلف و با در نظر گرفتن نبود جایگزینی برای سوختهای فسیلی روسیه، با هر تلاش روسیه برای کاهش عرضه گاز، فشار قیمتها دوباره افزایش پیدا میکند. این اتفاق به بحران گاز طبیعی اروپا بیشتر دامن میزند.
سالامون فیدلر (Salomon Fiedler) اقتصاددانی در برنبرگ میگوید که قیمت گاز طبیعی در اروپا در مقایسه با میانگین قیمت در سالهای ۲۰۱۵-۲۰۱۹ در حال حاضر «به طرز فوقالعادهای گرانتر» است.
اتحادیه اروپا در شرایط عادی ممکن است چیزی در حدود ۴.۳ میلیارد مگاوات در ساعت گاز طبیعی مصرف کند. پس اگر قیمتها به مدت یک سال ۱۰۰ یورو در هر مگاوات ساعت باشد و اتحادیه اروپا به جای آنکه از قراردادهای بلندمدت با قیمت ثابت بهرهمند باشد، مجبور به پرداخت این مبالغ شود، هزینهها چیزی در حدود ۴۳۰ میلیارد یورو (۴۳۷ میلیارد دلار) افزایش پیدا میکند. این رقم معادل ۳٪ از تولید ناخالص داخلی اتحادیه اروپا در سال ۲۰۲۱ است. قیمتهای بالاتر به طور طبیعی از صورتحساب انرژی شرکتها و ساکنین سراسر بلوک اروپا سر در میآورد.
یکی از تحلیلگران مشاور در Eurasia Group یادداشتی تحقیقاتی را در روز سهشنبه منتشر کرد. بر اساس این یادداشت قیمتهای گاز طبیعی بنچمارک اروپایی در بازار مجازی هلندی TTF، به پیشنهاد شرکتهای برق و به منظور تامین منابع جایگزین ۱۵٪ افزایش پیدا کرد. با این رقم قیمت گاز طبیعی تقریبا به ۲۰۰ یورو در هر مگاوات ساعت رسید. به این ترتیب نگرانیها در خصوص ایجاد مشکل برای مصرفکنندگان و صنایع در پرداخت قبوض انرژی افزایش پیدا کرد. همچنین نگرانی از یک رکود زمستانی در اروپا و تشدید بحران گاز طبیعی نیز تقویت شد.
کاهش انتظارات رشد اقتصادی
با کاهش عرضهی گاز طبیعی و افزایش قیمت آن، بحران گاز در چشمانداز اقتصادی اروپا اثرگذار بوده است. آخرین آمار رشد منطقه یورو که در روز جمعه منتشر شد، از تولید ناخالص داخلی ۰.۷ درصدی در فصل دوم ۲۰۲۲ خبر میداد که رقمی بالاتر از انتظارات بود. با اینهمه بیشتر اقتصاددانان رکود اقتصادی را برای سال ۲۰۲۳ پیشبینی میکنند.
کمیسیون اروپا در اوایل ماه جولای گفته بود که رشد اقتصادی در سال ۲۰۲۲ به میزان ۲.۷٪ و در سال بعد ۱.۵٪ خواهد بود. همچنین این موسسه اعلام کرده که قطع کامل عرضه گاز از روسیه میتواند در پایان سال ۲۰۲۲ رکود اقتصادی را رقم بزند.
فیدلر گفت که قیمتهای بالاتر بنزین موجب افزایش هزینههای شرکتها میشود. به این ترتیب فشار بیشتری به مصرفکنندگان وارد میشود و آنها پول کمتری را برای خرید کالاها و خدمات دیگر خرج خواهند کرد. انتظارات حاکی از این است که منطقهی یورو در پاییز امسال در شرایطی که تورم همچنان بالاست، وارد رکود شود.
آیا آمریکا میتواند به حل بحران انرژی اروپا کمک کند؟
تقاضای بالای اروپا برای گاز طبیعی، ایالات متحده را تحت فشار قرار داده است. چرا که ظرفیت کافی برای این کار ندارد. ایالات متحده اکنون بزرگترین صادرکنندهی گاز طبیعی در جهان است. اما نباید گمان کرد که این امر میتواند آمریکا را به ناجی اروپا در حل بحران گاز طبیعی بدل کند. چرا که محدودیتهای سیاسی، اقتصادی و فنی اجازهی چنین کاری را نمیدهد.
در سمت دیگر، گروههای آب و هوایی و اقلیمشناسی رونق صادرات LNG را یک عامل مخرب برای مقابله با بحران انرژی میدانند و اصرار دارند که راههای دیگری برای این کار در دسترس است. آنها معتقدند که گسترش زیرساخت برای انتقال LNG به منزلهی عقبنشینی از اهدافی است که در راستای کاهش انتشار سوختهای فسیلی برنامهریزی شده است. به جز این، فرایند استخراج و مایعسازی گاز طبیعی هم خطرناک و هم آلودهکننده است. پیشنهاد این است که اروپا در انرژیهای تجدیدپذیر سرمایهگذاری کند تا به دغدغهی تغییرات اقلیمی نیز توجه شود.
یکی از اعضای کمپین محیط زیست تگزاس به این اوضاع بدبین است. او میگوید اکنون این نگرانی وجود دارد که شرکتهای صادرات LNG به بهانهی کمک به رفع بحران انرژی، پایانههای صادراتی جدیدی را با مجوزهای سریع برپا میکنند و از رعایت قوانین مربوط به آلودگی هوا شانه خالی میکنند.
اکنون ایالات متحده در حداکثر ظرفیت خود گاز طبیعی مایع را صادر میکند. مسئله اینجاست که حتی اگر آمریکا بتواند LNG بیشتری صادر کند، باز هم اروپاییها قادر به دریافت نیستند. چرا که به دلیل وابستگی به خط لوله روسیه، کشورهای اروپایی فاقد زیرساختهای کافی برای واردات از آمریکا هستند.
مسئلهی دیگر مربوط به قراردادهای بلندمدت آمریکا با کشورهای غیراروپایی است که پیشتر منعقد شدهاند. مصرفکنندگان انرژی آمریکا نیز به همراه اقتصاد این کشور در معرض خطر قرار دارند. مگر اینکه آمریکا بتواند موجودی مازاد را حفظ کند. مطابق گزارش EIA، موجودی انبارهای ایالات متحده اکنون ۱۲٪ کمتر از میانگین پنجساله در این موقع از سال است.