چرا باید خونسردی خود را در معامله گری حفظ کنیم؟
معامله گری یک هنر است؛ هنر تصمیمات درست و پرهیز از اقدامات احساسی و هیجانی. در بازاری که با رعایت استراتژی و اصول مدیریت سرمایه میتوان سودهای فراوانی کسب کرد، چرا با تکیه بر احساسات دست به اقدامات نادرست بزنیم؟ حفظ خونسردی و تصمیمگیری حساب شده تمام آن چیزی است که در معامله گری در شرایط دشوار به آن نیاز داریم.
برای این که بتوانیم یک معاملهگر منطقی و موفق باشیم، باید تمام تلاش خود را انجام دهیم که از تصمیمات احساسی بپرهیزیم. هیجان، بخش اعظمی از بازار را شکل میدهد و بسیاری از افراد تازهوارد به این بازار، تحت تاثیر این هیجانات تصمیماتی آنی میگیرند؛ تصمیماتی که اصولا منجر به ضررهای فراوانی در معامله گری میشوند و چاره آن حفظ خونسردی در تلاطمهای بازار است.
هر چند ممکن است افراد با همین تصمیمات سودهایی هم نصیبشان شود، اما کافی است متضرر شوند تا کاملا احساس اضطراب و ناامیدی کنند و حس کنند دنیا به آخر رسیده است. این پیامدها، اثرات همان احساساتی هستند که باید از آنها پرهیز کرد.
اما آن دسته از افرادی که مجرب هستند، هرگز اسیر این هیجانات نمیشوند و سرمایه گذاری و معامله گری خود را در کمال خونسردی انجام میدهند. حتی اگر در روزهای متوالی ضرر کنند و بخشی از سرمایه خود را از دست دهند، باز هم صبر میکنند و دست به اقدامات ناگهانی نمیزنند، چرا که با هدف و طبق استراتژی معاملاتی پیش میروند. همین امر است که تفاوت میان یک فرد تازهکار با یک معاملهگر حرفهای را به وضوح نشان میدهد. افراد مجرب میدانند که نوسان ذات بازار بورس است و با این نوسانات واکنشهای احساسی از خود بروز نمیدهند.
چه عواملی موجب اشتباه در معامله گری و از دست رفتن خونسردی میشود؟
معامله گری حرفهای یعنی عمل کردن بر اساس استراتژیهای صحیح. حال تصور کنید که بخواهیم احساسات را در استراتژیهایی که اصول و منطقی اساسی پشت آنها نهفته است دخیل کنیم. نتیجه چه خواهد بود؟ آیا چیزی جز این خواهد بود که ممکن است به استراتژیها و اصول خود شک کنیم و اقداماتی نادرست انجام دهیم؟ هر اقدام نادرست خود واکنش منفی دیگری نیز در پی دارد.
حرفهای بودن به این معنا نیست که خودمان را با انبوهی از چارتها و نمودارها و اندیکاتورها مشغول کنیم. این در حقیقت فقط ظاهر قضیه است. اگر میخواهیم واقعا حرفهای باشیم باید در معامله سهام رفتاری حرفهای از خود نشان دهیم. عمل کردن خارج از استراتژی و عدم توجه به آن مانند دامی است که میتواند معاملهگران را در خود گرفتار کند.
البته این قضیه روی دیگری هم دارد. ممکن است با همین اقدامات احساسی سود خوبی عایدتان شود و با خود گمان کنید اکنون که در قلههای موفقیت به سر میبرید، هیچ عاملی نمیتواند جلودارتان شود. درست همینجاست که سر و کلهی اشتباهات پیدا میشود. چرا که اعتماد به نفس کاذب به شما این اطمینان را میدهد که در جایگاهی هستید که میتوانید ریسک کنید و سود خوبی نصیبتان شود.
این اقدام قطعا به شما آسیب میزند و موجب میشود ضرر کنید. زمانی که بیپروا و فقط از روی احساسات و بدون منطق دست به خرید و فروش میزنید پیش خود گمان میکنید که بهترین راه همین است و دیگر نیازی به استراتژی معاملاتی ندارید. اما در ادامه خواهید دید که تمام آن چه که برای سود کردن انجام دادهاید، به عاملی تبدیل شده است که موجب از دست رفتن سرمایه و ضرر میشود.
هرگز نباید اصول سرمایه گذاری را فراموش کرد. متاسفانه با سودهایی که از روی بخت و اقبال نصیب افراد میشود این تصور غلط در آنها ایجاد میشود که استراتژی برای تازهکارهاست و در آنها که چنین سودهای هنگفتی میکنند نیازی به استراتژی ندارند. آنها به دنبال ریسک هستند و معتقدند که همین ریسک منجر به تولید سود خواهد شد. غافل از این که انجام معاملات بدون مدیریت سرمایه آفتی است که گریبان بسیاری را تا کنون گرفته است.
سه اصل اساسی در معامله گری که به حفظ خونسردی کمک میکنند
معامله گری بر اساس بخت و اقبال پیش نمیرود، از همین رو نمیتوان و نباید احساسات را به آن وارد کرد. معامله کردن اصولی دارد که پیروی از آنها بر هر معاملهکنندهای لازم است. برای کنترل احساسات و خونسردی در معامله گری ، سه نکتهی زیر را همیشه در نظر داشته باشید:
۱- شما همیشه برنده نیستید
این مهمترین نکتهاست و به خاطر سپردن آن در هر شرایطی حائز اهمیت است. انتظار بیجا از خود نداشته باشید. هیچ فردی نمیتواند همیشه برنده باشد. اگر مدیریت سرمایه و استراتژیهای موثر را در دستور کار خود قرار دهید، میتوانید برایند و بازخوردی مثبت از معامله سهام کسب کنید. با این تصور که همیشه باید برنده باشید، خونسردی خود را در معامله گری از دست خواهید داد و همین امر موجب بروز واکنشهایی نامطلوب خواهد شد که به ضررتان تمام میشود.
۲- با سرمایه کافی معامله کنید
بازار بورس بازاری است که هر فردی نمیتواند در آن دوام بیاورد؛ چرا که اگر متضرر شوید و نتوانید از پس زیانها برآیید، چیزی جز شکست نصیبتان نخواهد شد. منطقیتر آن است که برای افزایش سرمایه خود بکوشید و با حفظ استراتژی به کسب سود و موفقیتهای بیشتری دست پیدا کنید.
۳- در کنار هر شکست، موفقیتی نیز وجود دارد
با یک موفقیت به شادی و پایکوبی نپردازید و از سوی دیگر تا متضرر شدید زانوی غم بغل نگیرید. شکست و موفقیت همیشه کنار هم هستند. این دقیقا نکتهای است که موجب میشود بتوانید بر رفتار و حرکات خود در معامله گری مسلط شوید و از اقدامات احساسی پرهیز کنید؛ چرا که در آن صورت آرامش روانی و سرمایه خود را از دست خواهید داد و رویاهایی که برای کسب سود داشتهاید همگی بر باد خواهند رفت. معاملهگران حرفهای زیانها را مدیریت میکنند و در پی کسب موفقیتهای بیشتر میروند.