سفر بایدن به عربستان | نفت یا حقوق بشر؟ کدامیک پای بایدن را به ریاض میکشاند؟
پای نفت که وسط میآید، کشورها سیاستهای خود را تغییر میدهند و به دنبال راهحلی برای دستیابی به طلای سیاه هستند. شاید همین مسئله است که موجب شده تا جو بایدن طی سفر به خاورمیانه با مقامات عربستان دیدار کند. آمریکا آنطور که باید و شاید در حمایت از کشورهای خلیج فارس عمل نکرده است و این مسئله سران این منطقه را ناخشنود کرده است. حالا سفر بایدن که قرار است در ماه آینده (جولای ۲۰۲۲) اتفاق بیفتد، به عنوان نشانهای از چرخش در سیاستهای آمریکاست که پس از تهاجم روسیه به اوکراین آغاز شده است. با توجه به اهمیت این مسئله، در این مقاله از توان تحلیل نگاهی داریم به روابط این دو کشور و مسائل و چالشهایی که در این مسیر وجود دارد.
در این خصوص فایننشال تایمز در تاریخ در تاریخ ۱۵ ژوئن ۲۰۲۲ (۲۵ خرداد ۱۴۰۱) مقالهای تحت عنوان «Oil vs human rights: Biden’s controversial mission to Saudi Arabia» منتشر کرده است که ترجمهی آن را میتوانید در ادامه بخوانید.
در چند ماه نخست سال، وقتی که شبهنظامیان تحت حمایت ایران موجی از حملات موشکی و پهپادی را علیه عربستان سعودی و امارات متحده عربی به راه انداختند، نارضایتی و ناامیدی نسبت به ایالات متحده در دربار سلطنتی کشورهای حاشیه خلیج فارس بالا گرفت.
این کشورها مدتهاست که واشنگتن را به چشم شریک امنیتی دیرین خود میبینند. اما از نظر آنها ایالات متحده به مسائلی که آنها را تهدید میکرد توجه چندانی نداشت. چرا که سلاحهای پیشرفتهتر شهرها، فرودگاهها و زیرساختهای نفتی را هدف قرار میدادند.
روسیه که به خاک اوکراین حمله کرد، جو بایدن رئیس جمهور ایالات متحده دستور داد میلیاردها دلار تسلیحات را به خاک اوکراین ارسال کنند تا توان مبارزه را داشته باشد. تفسیر کشورهای پادشاهی حاشیه خلیج فارس از این اقدام این بود که واشنگتن با شرکای دیرینهی خود در خلیج فارس آنطور که شایستهی آن هستند رفتار نمیکند.
در شرایطی که سعودیها و اماراتیها از مسائل امنیتی پیشآمده بسیار نگران و ناراحت بودند، دولت بایدن هم ناامید شده بود. آمریکا از مقاومت رهبران خلیج فارس در برابر پمپاژ نفت بیشتر به منظور کاهش قیمتهای بالای انرژی خشمگین بود. همچنین امتناع خلیجنشینان در دوری از پوتین که در سالهای اخیر روابط نزدیکی را با هم ایجاد کرده بودند نیز به آتش خشم آمریکا بیشتر دامن میزد.
تهاجم روسیه همانطور که انگیزههای تازهای را به ائتلاف فرااطلسی بخشیده است، ماهیت فرسایشی شراکت چنددههای دو کشور خلیج فارس با واشنگتن را نیز برملا کرده است. روسیه بر روی بستری که این شراکت بر آن بنا شده بود دست گذاشت و تنشها را برجسته کرد. این بستر همان تضامین امنیتی ایالات متحده به کشورهای نفتخیز در قبال تعهد به بازارهای جهانی انرژی باثبات است.
صنم وکیل (Sanam Vakil) یکی از کارشناسان خلیج فارس در اندیشکده Chatham House میگوید: «جنگ در اوکراین برای خلیج فارس هم موهبت بوده است و هم نفرین. آنها آمریکا را میبینند که برگشته و خارج نشده است و میتواند هر زمان که اراده کند نیروهای خود را بسیج کند. اما خبر بد برای خلیج فارس این است که بسیج شدن آمریکا برای شخصی دیگر به مثابه سیلی [به خلیج فارس] است.»
هرچند به جای گسستگی، ایالات متحده و متحدانش در خلیج فارس تصمیم دارند که روابطشان را اصلاح کنند. کاخ سفید اعلام کرد که بایدن ماه آینده به عربستان سعودی سفر میکند و در آنجا با ولیعهد محمد بن سلمان رهبر بزرگترین صادرکننده نفت در جهان دیدار خواهد کرد.
این چرخش برای بایدن بسیار قابل توجه است. چرا که قول داده بود با پادشاه به عنوان یک شخص پاییندست برخورد کند؛ و با ملک سلمان ارتباط برقرار کند نه با پسرش (محمد بن سلمان) که وارث ظاهری اوست.
آژانسهای اطلاعاتی آمریکا معتقدند که محمد بن سلمان چهار سال پیش مجوز عملیات «گرفتن یا کشتن» جمال خاشقچی (Jamal Khashoggi) روزنامهنگار کشتهشده به دست عوامل سعودی را صادر کرده است. با این تفاسیر بایدن به دلیل پا گذاشتن بر اصول خود در راستای به انزوا کشاندن روسیه، در داخل آمریکا با انتقاد مواجه میشود.
سفر بایدن به عربستان سعودی برای بسیاری از دیپلماتها و ناظران از جذابیت همیشگی پیمان انرژی در برابر امنیت حکایت دارد. امری که چارچوب روابط آمریکا با خلیج فارس در آن تعریف میشود.
واشنگتن برای اینکه بتواند تاثیر جنگ را در اوکراین محدود کند به کمک نیاز دارد. این در حالی است که کشورهای خلیج فارس به شدت به کمکهای نظامی ایالات متحده وابسته هستند. از دفاع موشکی گرفته تا جتهای جنگنده و سایر تسلیحات.
یکی از افرادی که در خصوص مذاکرات خلیج فارس توضیح میدهد میگوید که «این فرصتی برای آمریکاست که ورق را برگرداند… تا منطقه بیشتر در راحتی و رضایت فرو برود و به این درک برسد که چرا شرکای آنها از تعهد آمریکا نگراناند.»
مبادله پایداری انرژی
اینطور به نظر میرسد که عربستان سعودی با پذیرش افزایش جزئی تولید نفت خام با متحدان تولیدکننده خود در اوپک پلاس (+Opec)، راه را برای نشست احتمالی در اواخر ماه جاری باز کرده است. این اقدام به عقیدهی بایدن عملی «مثبت» است.
برخی از دستیاران بایدن ماههاست که به او فشار میآورند تا برآشفتگی اخلاقمدارانهاش را کنار بگذارد و برای نزدیک شدن بیشتر به عربستان تلاش و به این کشور سفر کند. استدلال آنها این است که پذیرش مبادلات تعاملی با محمد بن سلمان در ازای پایداری و ثبات انرژی ارزشمند است.
نزدیکان میگویند که کاخ سفید پیشتر دیداری را بین بایدن و محمد بن سلمان در اجلاس سران گروه ۲۰ که در اکتبر سال گذشته در رم صورت گرفت، در نظر گرفته بودند. اما وقتی شاهزاده از شرکت در این نشست منصرف شد، این برنامهها هم به هم خورد.
هم امارات و هم عربستان سعودی که با اهرمهای خود در بازارهای انرژی تقویت شدهاند، احتمالا به جای آنکه دنبال اطمینان خاطر در خصوص تعهدات ایالات متحده باشند، به دنبال نشانههایی از حمایتهای ملموس و عملی هستند. تلاش برای مشارکتهای امنیتی رسمیتر و نهادینهشده با ایالات متحده، از جمله بهبود همکاریهای اطلاعاتی و نظامی برای مقابله با تهدیدهای موشکی و پهپادی، در صدر اولویتهای این دستور کار قرار خواهد گرفت.
دنیس راس (Dennis Ross) دیپلمات سابق آمریکایی، یکی از باتجربههای آشنا به امور خاورمیانه است. او بر روابط «متعادل» با عربستان سعودی تاکید دارد. راس اخیرا از ریاض بازدید کرد و متوجه شد غرور سعودیها جریحهدار شده است. او میگوید پیام ریاض این بود: «ما را دستکم نگیرید و بیاهمیت نشمارید. فکر نکنید که فقط میتوانید همهچیز را به ما دیکته کنید. تحقیرمان نکنید.»
ترس خلیج فارس از پا پس کشیدن ایالات متحده سال گذشته پس از آنکه آمریکا برخی از پدافندهای هوایی خود را به منظور تعمیر و نگهداری از قلمروی خلیج خارج کرد تشدید شد.
ژنرال کنت مکنزی (Kenneth McKenzie) رئیس فرماندهی مرکزی ایالات متحده در ماه مارس در کمیته مجلس نمایندگان گفت که «ما با متحدانمان در خلیج فارس برای گسترش توانایی آنها در دفاع از خودشان همکاری تنگاتنگی داشتهایم». او سپس افزود که عربستان سعودی هنوز بیشتر از ۲۰ باتری ضدموشکی پاتریوت دارد.
اما ریاض خروج برخی از سامانههای هوایی را به عنوان نشانهای از سیاسی شدن روابط آمریکا و عربستان سعودی به ویژه توسط دموکراتهای مترقی تلقی کرد.
راس (Ross) میگوید: «هم سعودیها و هم اماراتیها چنین حسی داشتند که زمانی که در معرض خطر واقعی قرار گرفته بودند، فوریتی برای پاسخگویی از سوی ما ندیدند. فارغ از اینکه این برداشت منصفانه است یا نه، از بسیاری از جهات بیربط است. چرا که این باور آنهاست.»
در شرایطی که بایدن در تلاش است تا پوتین را منزوی کند و بازارهای انرژی را به تثبیت بکشاند، او معتقد است که مسئله روسیه موجب به رسمیت شناختن اهمیت استراتژیک عربستان سعودی و امارات از جانب واشنگتن شده است. دو کشوری که تنها تولیدکنندگان نفت هستند که توانایی افزایش قابل توجه تولید نفت خام را دارند.
راس میگوید: «از برخی جهات، آنچه شما دارید از دولت بایدن میبینید، نوعی به روزرسانی و نوسازی فرمولی سنتی است: ما از امنیت شما مراقبت میکنیم، شما هم باید مراقب این باشید که ذخایر انرژی همان چیزی باشد که موردنیاز آنهاست.»
به گفته فردی که در جریان مذاکرات امارات متحده عربی قرار دارد، امارات و ایالات متحده در حال تهیه پیشنویس یک «چارچوب امنیتی» جدید هستند. اگرچه هنوز هیچچیز نهایی نشده است. او این مسئله را نشانهای از تغییر روحیه دیپلماتیک میداند.
یک مقام ارشد آمریکایی گفت: «ما در خصوص تقویت همکاری دفاعی خود برای بازدارندگی و پاسخ به هر گونه حمله احتمالی در آینده، با امارات متحده عربی گفتگوهایی منظم داشته ایم.»
بایدن در کنار این مسئله که به دنبال حمایت بیشتر است تا بازارهای انرژی را ثبات ببخشد، به احتمال فراوان چشمش را به حرکاتی از عربستان سعودی به سمت اسرائیل دوخته است. مقامات اسرائلی اعلام کردند که قبل از سفر بایدن، در خصوص امکان گسترش پروازهای هوایی اسرائیل از عربستان سعودی، با ریاض گفتگوهایی داشتهاند. اگرچه عربستان با اسرائیل روابط رسمی ندارد، اما به شکلی مخفیانه با دولت یهود در زمینه مسائل امنیتی و اطلاعاتی همکاری میکند.
با این حال، مشخص نیست که بایدن تا چه اندازه به تقویت روابط امنیتی با عربستان متمایل است. چرا که این امر واکنشهای منفی احتمالی را در میان برخی از دموکراتها به دنبال خواهد داشت.
آدام شیف (Adam Schiff) که دموکراتی مطرح است، در خصوص گمانهزنیهای سفر بایدن به عربستان گفت که او یا به عربستان سعودی نمیرود؛ یا اگر برود با محمد بن سلمان دست نخواهد داد.
شیف که ریاست کمیته اطلاعات مجلس نمایندگان آمریکا را به عهده دارد، این ماه به تلویزیون آمریکا چنین گفت: «این همان شخصی است که یک شهروند آمریکایی [خاشقچی] را سلاخی کرد و او را به وحشتناکترین شکل ممکن که از پیش برنامهریزی کرده بود تکه تکه کرد.»
فناوری موشکی
حالا واشنگتن با نسل قاطعتر و مطمئنتر رهبران خلیج فارس روبروست. آنها به منظور استقلال بیشتر از ایالات متحده، از روابط خود با این کشور حفاظت میکنند. این یکی از عواملی است که باعث شده ریاض و ابوظبی در سالهای اخیر به روسیه و چین نزدیک شوند؛ یک نقطهی دیگر از اختلاف و اصطکاک در روابط میان آنها با واشنگتن.
بایدن در نخستین روزهای ریاست جمهوری خود، رهبران خلیج فارس را خشمگین کرد. چرا که به حمایت واشنگتن از ائتلاف تحت رهبری عربستان -که با شورشیان حوثی مورد حمایت ایران در جنگ داخلی یمن میجنگند- پایان داد. او فروش تسلیحات «تهاجمی» به عربستان سعودی را متوقف کرد. سپس مهر تروریستی را که دولت ترامپ به پیشانی حوثیها چسبانده بود، پاک کرد. مقامات ریاض شاهد رابطهی میان تصمیمگیریهای بایدن و شدت گرفتن حملات حوثیها بودند.
از همان وقتی که ائتلاف تحت رهبری عربستان که امارات متحده را نیز شامل میشد، در جنگ داخلی یمن در سال ۲۰۱۵ مداخله کرد تا از دولت سرنگونشده حمایت کند، شبهنظامیان با پادشاهی درگیری داشتند. ریاض و ابوظبی حوثیها را به عنوان نمایندگان ایران میدانند. هم آنها و هم واشنگتن تهران را به این متهم میکنند که اسلامگرایان را با فناوری پیشرفته موشکی و هواپیماهای بدون سرنشین تامین میکند.
در ماههای ابتدایی سال جاری، شورشیان تقریبا هر هفته حملاتی را به این کشور ترتیب دادند. از جمله حمله موشکی به جده که در ماه مارس اتفاق افتاد. یعنی در تاریخی که شهر در آن آخر هفته میزبان مسابقات فرمول یک بود. در ماههای ژانویه و فوریه، آنها موشکها و پهپادها را به سمت ابوظبی نشانه گرفتند و به دل قدرت در امارات حمله کردند.
شیخ محمد بن زاید، رهبر امارات که آسیبپذیری کشورش را دید، از اینکه بایدن به منظور حمایت با او تماس نگرفت خشمگین شده بود. پس از آن امارات متحده عربی از کرسی موقت خود در شورای امنیت سازمان ملل استفاده کرد تا از قطعنامه ایالات متحده در فوریه که روسیه را در یک حرکت عمومی خشم و ناخشنودی محکوم میکرد جلوگیری کند.
با اعلام آتش بس موقت در یمن، خطری که از جانب حوثیها وجود داشت کم شده است. واشنگتن هم به شکل فزایندهای تلاش ریاض را برای اتمام مناقشات به رسمیت میشناسد. وقتی که آتش بس در این ماه ۶۰ روز دیگر تمدید شد، بایدن از «رهبری شجاعانه» عربستان سعودی تمجید و تعریف کرد. با اینهمه کشورهای خلیج فارس همچنان حس آسیبپذیری از ناحیهی ایران را دارند. تلاشهای بایدن برای توافق با تهران بر سر احیای پیمان هستهای ۲۰۱۵ روابط خلیج فارس و آمریکا را وارد سطح پیچیدهی دیگری میکند.
نگرانی ریاض و ابوظبی این است که واشنگتن به توسعهی موشکی ایران و حمایت از شبهنظامیان در سراسر منطقه چندان توجه ندارد. مسئلهای که به منزلهی تهدیدی فوری برای امنیت آنهاست. در حقیقت آنها از این میترسند که بایدن برای احیای پیمانی که ترامپ در سال ۲۰۱۸ آن را کنار گذاشته بود به موفقیت دست پیدا کند. این امر جمهوری اسلامی را شجاعتر میکند و در عین حال منجر به شکست در بررسی فعالیتهای منطقی این کشور میشود.
سعودیها و اماراتیها هر دو دارند صدای دولت اوباما را میشوند. دولتی که توافق هستهای را امضا کرد و بعد از آن ریاض خشمگین شد. چرا که به ریاض گفته شده بود باید راهی برای «به اشتراکگذاری همسایگی» با رقیب سرسختش پیدا کند.
شخصی که در خصوص ابوظبی توضیحاتی ارائه کرده است میگوید: «امارات متحده عربی انتظار داشت دولت بایدن به شکل متفاوتی با این مسئله برخورد کند. اما آنها دقیقا برگشتهاند به همان جایی که پیشتر هم در آنجا بودند.»
بایدن با صراحت انزجار خود را از کشتار خاشقچی اعلام کرد. کاری که ترامپ نکرد. بایدن یافتههای سازمانهای اطلاعاتی آمریکا را در خصوص قتل و سایر موارد نقض حقوق به وضوح اعلام کرد. در جریان یک مناظره ریاست جمهوری در سال ۲۰۱۹، بایدن سعودیها را به «کشتار کودکان» متهم کرد و آشکارا به جنگ یمن اشاره کرد. جایی که ائتلافی به رهبری عربستان سعودی و به دنبال آن حملات هوایی که کشته شدن هزاران غیرنظامی را به همراه داشت، با انتقادات گستردهای مواجه شد.
هفتهی گذشته شیف و پنج نفر از سایر دموکراتهای ارشد نامهای به بایدن نوشتند و خواستار تقاضای مجدد پاسخگویی به قتل خاشقچی شدند. آنها در این نامه از بایدن خواستند همچنان حمایتهای تهاجمی از ائتلاف به رهبری عربستان سعودی در جنگ یمن را به حالت تعلیق در آورد.
داون (Dawn) که یک گروه حقوق بشر مستقر در واشنگتن است که خاشقچی همبنیانگذار آن است، هشدار داد که تلاش برای اصلاح روابط واشنگتن با ریاض «بدون تعهد واقعی به اولویت دادن به حقوق بشر نه فقط خیانت به وعدههای کمپین انتخاباتی شما [بایدن] است، بلکه احتمالا ولیعهد را برای انجام تخلفات بیشتر جسورتر میکند.»
شهرت امارات در واشنگتن کمتر مخدوش شده است، اما از آنجایی که در یمن به عنوان شریک عربستان سعودی در ائتلاف همکاری کرده، این کشور هم از تیررس انتقادات در امان نمانده است. به جز این، امارات مقامات ایالات متحده را با دیگر اقدامات سیاست خارجی عصبانی کرده است. مثلا در کنار روسیه از خلیفه حفتر (Khalifa Haftar) ژنرال یاغی لیبیایی، در طول جنگ داخلی لیبی حمایت کرد.
همچنین وقتی که تصمیم گرفت به عنوان اولین کشور عربی باشد که روابط دیپلماتیک خود را با بشار اسد رئیس جمهور سوریه از سر میگیرد، ایالات متحده را تحریک کرد. بعد از اینکه شیخ محمد در ابوظبی با بشار اسد دیدار کرد، واشنگتن اعلام کرد که دیگر «عمیقا ناامید شده است.»
یکی دیگر از محلهای مناقشه و اختلاف، روابط رو به رشد خلیج فارس با چین و تمایل به فناوریهای چین (از جمله شبکههای 5G هوآوی) بوده است. آن هم بدون توجه به نگرانی واشنگتن مبنی بر اینکه ممکن است از این تجهیزات برای جاسوسی از داراییهای آمریکا استفاده شود. اخیرا این مسئله که امارات متحده عربی به گذرگاهی برای پولهای کثیف روسیه و فرار از تحریمها تبدیل شود نیز به عنوان نگرانی دیگری معرفی شده است.
وکیل میگوید: «این واقعیت که کشورهای خلیج فارس، همچنان سطح و شدت نگرانی واشنگتن و ناامیدی این کشور را نسبت به خودشان دستکم میگیرند، به یک مشکل تبدیل شده است.»
آمریکا همچنان به رغم تمام شکایات آنها هنوز هم ردپای نظامی پررنگی در منطقه دارد.
امارات متحده عربی، تنها دومین کشور پس از ایالات متحده است که از سامانه ضدموشکی تاد برخوردار است. این سیستم نخستین بار در سال جاری مورد استفاده قرار گرفت که با پرتاب موشک حوثیها به ابوظبی انجام شد. پس از آنکه وزارت خارجه آمریکا قرارداد ۱۵ میلیارد دلاری را برای ۴۴ پرتابگر تاد در سال ۲۰۱۷ تصویب و امضا کرد، انتظار میرود که عربستان سعودی هم به عنوان سومین کشور به جمع این دو اضافه شود.
تام کاراکو (Tom Karako) در مرکز مطالعات استراتژیک و بینالملل میگوید که این پادشاهی به اندازهی ارتش ایالات متحده به این سامانه مجهز خواهد شد. او میگوید: «در هر صورت ایالات متحده اقدامات زیادی را در عرصه ایجاد پدافند هوایی کمیاب در آنجا انجام داده است. اقداماتی که به بهای مدرنسازی، سرعت عملیاتی ضعیف و نادیده گرفتن نسبی نیازهای پدافند هوایی در اقیانوس آرام صورت گرفته است.»
ارتش آمریکا همچنین در پاسخ به اهداف حوثیها پس از حمله به ابوظبی، اطلاعاتی را در اختیار امارات متحده عربی قرار داد. این در حالی است که ناوگان پنجم نیروی دریایی در ماه آوریل اعلام کرد که یک تیم ویژه برای گشتزنی در آبهای یمن تشکیل داده است. مسئلهای که به نظر میرسد نگرانیهای عربستان و امارات را نشان میدهد. به هر حال پیام ریاض و ابوظبی این است که آنها خواهان چیزی بیشتر از اینها هستند.
علیرغم تلاشهای غرب برای به انزوا بردن پوتین و تهاجمی که ضعفهای نظامی روسیه را آشکار میکند، ریاض و ابوظبی نشان دادهاند که هنوز تمایلی برای پایان دادن به روابط خود با پوتین ندارند.
از آغاز ماه جاری، عربستان در نشست شورای همکاری خلیج فارس در ریاض، میزبان سرگئی لاوروف وزیر امورخارجه روسیه بود. تصمیم پوتین برای مداخله در جنگ داخلی سوریه به منظور حمایت از بشار اسد در سال ۲۰۱۵، نقش روسیه را در خاورمیانه پررنگتر کرد. حتی اگر پوتین در سمت مقابل کشورهای خلیج باشد. این مسئله به معنای آن است که با ترکیب پیوندهای مسکو با ایران، پوتین به شکل فرایندهای به عنوان بازیکن – و عضو مخرب بالقوه- در منطقه شناخته میشود.
راس در این خصوص هشدار میدهد که حتی اگر بایدن با محمد بن سلمان دیدار داشته باشد، «اینطور نیست که مثل روشن و خاموش کردن چراغ باشد که یک کلید را میچرخانید و بعد از آن همهچیز خوب میشود.»
او میگوید: «یکی از دلایلی که آنها دارند خودشان را پوشش میدهند این است که میخواهند در مورد ما مطمئن باشند. هرچه اطمینانشان نسبت به ما بیشتر شود، بیشتر قادر به تنظیم برخی از رفتارهای خود خواهند بود. اما آنها صرفا به این خاطر که ما چه میخواهیم، موضع موردنظر ما را به طور ناگهانی اتخاذ نمیکنند.»