بازیگر بورس کیست؟
بازیگر بورس یکی از افرادی است که در بورس فعالیتهای ویژهای انجام میدهد. اما برای اینکه با اقدامات این شخصیت آشنا شویم، بد نیست ابتدا در خصوص سهامدار حقیقی و سهامدار حقوقی صحبت کنیم.
سهامدار حقیقی کیست؟
سهامداران حقیقی همان افراد معمولی هستند که در بورس معامله میکنند. یک شخص معمولی که نام، نام خانوادگی، شماره شناسنامه، کد ملی، شماره تلفن و مشخصاتی از این دست دارد. این شخص در بورس ثبتنام میکند و با دریافت کد بورسی، فعالیت خود را در قالب سهامدار حقیقی آغاز میکند.
سهامدار حقوقی کیست؟
سهامدار حقوقی مانند حقیقیها شخصی معمولی نیست. حقوقیها شرکتها یا سازمانهایی هستند که پس از طی پروسههای قانونی این شخصیت را کسب کنند. سهامداران حقوقی دارای شماره ثبت، نام تجاری، کد شناسایی، تاریخ ثبت، کد اقتصادی، موضوع کسبوکار یا فعالیت و دیگر مشخصات مربوط به اشخاص حقوقی هستند. پس سهامدار حقوقی همان شرکت یا سازمانی است که احتمالا هم هیئت مدیره دارد و هم مدیرعامل.
تفاوت سهامدار حقیقی و حقوقی
درست است که سهامداران حقوقی در مقایسه با سهامدار حقیقی تعداد سهام بیشتری در دست دارد، اما حقیقت آن است که شخصیت حقیقی اثرگذاری بیشتری دارد. حقیقیها میتوانند بیشتر روی وضعیت سهام شرکتها تاثیر بگذارند. دلیل این امر آن است که حقوقیها در حجمهای سنگینتری اقدام به خرید و فروش سهام میکنند اما آنها تنها در موقعیتهای استراتژیک وارد عمل میشوند. اما حقیقیها معمولا تصمیمهای آنی میگیرند؛ البته احساسات نیز معمولا در اتخاذ این تصمیمها دخیل هستند. آنها ممکن است حتی ریزبینی و جزئینگری نداشته باشند و بدون توجه به این مسائل اقدام به خرید و فروش کنند.
تفاوت دیگری که میان این دو شخصیت وجود دارد این است که سهامدار حقیقی میتواند با سرمایه اندکی فعالیت خود را در بازار بورس آغاز کند. با حداقل ۵ میلیون ریال میتوان در قالب یک شخصیت حقیقی میتوان قدم به بازار سرمایه گذاشت.
بیشتر بخوانید
بازیگر بورس کیست؟
با توجه به آنچه تاکنون بیان شد، اکنون دیگر میتوان بازیگر بورس را تعریف کرد. میتوان گفت که در بازار بورس ایران، سهام مختلف بازیگران خاص خود را دارند. این افراد میتوانند از میان شخصیتهای حقیقی یا حقوقی باشند. ویژگی مهم این دسته از افراد آن است که سرمایه زیادی دارند و با تکیه بر همین سرمایه است که میتوانند در میزان عرضه و تقاضا تعیینکننده باشند و نقش پررنگی داشته باشند.
بازیگر بورس ابتدا شرایط حاکم بر بازار را مدنظر قرار میدهد. سپس با توجه به همین امر تصمیم میگیرد که وارد یک سهم خاص شود. در همان زمان تقاضای خرید در آن سهم زیاد میشود. این افزایش تقاضا، افزایش قیمت را در پی دارد. بازیگر بورس پس از مدتی که سود خود را به دست آورد، از سهام مذکور خارج میشود.
آنچه در این میان مهم است، این است که ما میتوانیم از حرکات و اقدامات بازیگر بورس پیروی کنیم و به سود برسیم. به این ترتیب همراه آنها وارد سهم میشویم؛ هر زمان آنها از سهم خارج شدند، ما نیز سهام خود را میفروشیم.
ورود پول فرآیندی نیست که معمولا به صورت یکروزه اتفاق بیفتد؛ گاهی ممکن است این امر هفتههای متمادی به طول بینجامد. باید همواره این نکته را در نظر داشته باشیم که بازیگر بورس (بر خلاف سهامدار حقیقی) فرد بسیار صبوری است و تا هر زمان که لازم باشد، منتظر میماند.
سهامداران حقوقی معمولا استراتژی معاملاتی بلندمدت دارند. یعنی این دسته از سهامداران معمولا به مدت طولانیتری در یک سهم میمانند. به همین دلیل است که در اکثر موارد میتوانند به سود دست پیدا کنند. اما اکنون که با تفاوت میان این دو شخصیت آشنا شدیم، میتوانیم به یک مسئله مهم بپردازیم: قدرت و تاثیر سهامدار حقوقی یا بازیگر بورس.
قدرت بازیگر بورس در بازار سهام
«سهم X را بالا میبرند»، «میخواهند سهامداران را خسته کنند تا سهام آنها را جمع کنند». این حرفها برایتان آشنا نیستند؟ اینها جملاتی هستند که احتمال دارد بارها از زبان سهامداران حقیقی شنیده باشید. مخاطب این جملات شخصیت حقوقی بازار است. شخصیتی که بیشتر از ۸۰ درصد ارزش روز بازار سرمایه را در اختیار دارد و با منابع مالی عظیمی که در دست دارد میتواند نقشی اساسی در تعیین روند و حرکت سهم داشته باشد.
همانطور که مشخص است، بازیگر بورس (همان سهامدار حقوقی) سهام شرکتهای مختلف را با دید بلندمدت و بنیادی خریداری میکند. عموما این دسته از افراد اهداف کوتاهمدت را دنبال نمیکنند. البته آنها با کلیت بازار حرکت میکنند و زمانی که لازم باشد، اقداماتی متفاوت انجام میدهند. مثلا در راستای حمایت از یک سهم خاص یا عرضه بلوکی ممکن است شاهد رفتار دیگری از آنها باشیم.
در نقطه مقابل افراد حقیقی قرار دارند. این سهامداران بیشتر به دنبال شایعات بازار میروند. اغلب اوقات تحت تاثیر همین شایعات است که تصمیمگیری میکنند. به همین ترتیب این دسته از سهامداران معمولا در کوتاهمدت تصمیم میگیرند و بر همین مبنا خرید را انجام میدهند.
اما گاهی اوقات بیان میشود که حقوقیها جلوی یک سهم را گرفتهاند یا نمیگذارند قیمت آن بالا رود. بله، چنین اتفاقی امکانپذیر است. مثلا فرض کنید میزان سهام شناور یک شرکت ۱۵ درصد باشد و بیشترین حجم سهام در دست یک یا دو شخصیت حقوقی باشد. در چنین شرایطی حقوقیها با تکیه بر میزان دارایی خود وزنه سنگینی به شمار میروند. آنها میتوانند با کنترلهایی که روی سهم دارند، به میزان زیادی در روند آن دخالت کنند. البته اشتباه برداشت نکنید. این حرکات با دستکاری و یا تغییرات منفی هیچ ارتباطی ندارد.
تاثیر بازیگر بورس بر بازار سهام
از آنجا که حقوقیها توان مالی بیشتری دارند، طبیعی است که بر نوسانات قیمتی نیز تاثیر بیشتری خواهند داشت. این مسئله حاکی از عمق کم بازار بورس تهران است. هرچند سازمان بورس تلاشهایی را در خصوص افزایش عرضه اولیه و ورود شرکتهای جدید به این بازار به کار بسته است تا این نقص را مرتفع کند.
اما نکته جالبی در اینجا وجود دارد. افراد حقوقی به شناسایی و ثبت سود به منظور پوشش بودجه بسیار اهمیت میدهند. به همین دلیل یکی از اولویتهای آنها این است که در سهامی سرمایهگذاری کنند که سود تقسیمشده یا DPS مطلوبی داشته باشد.
حقوقیها نمیتوانند سود حاصل از رشد ارزش سهامشان را شناسایی کنند. منظور تفاوت بهای تمامشده سهم و نرخ تابلوی بورس در پایان سال مالی است. این مسئله در شرایطی اتفاق میافتد که اشخاص حقیقی هر لحظه قادر به محاسبه سود خود هستند. به این ترتیب میتوانند بازده سهام خود را مشاهده کنند.
دیدگاه سهامدار حقوقی
این دسته از سهامداران معمولا با دید بلندمدت به سهامداری میپردازند. به همین دلیل کاری با جریانات زودگذر بازار ندارند. حقوقیها در زمانی که قیمت سهم کم میشود، اقدام به خرید سهم میکنند. به همین ترتیب با افزایش بیش از انتظار قیمت سهم، دارایی خود را میفروشند. این امر نشاندهنده این مطلب است که حقوقیها به جریان بازار توجه میکنند؛ اما در جهت خلاف آن عمل میکنند.
یک نکته مهم را به خاطر بسپارید. زمانی که افراد حقوقی نیز مانند حقیقیها در روزهای منفی سهم خود را میفروشند و یا در روزهای مثبت خرید انجام میدهند، این امر مضرات فراوانی برای بازار بورس به همراه خواهد داشت زیرا با این کار بازار از حالت تعادل خود خارج میشود.
استراتژی سهامدار حقوقی
هر شرکت حقوقی باید در آغاز سال استراتژی سرمایهگذاری خود را مشخص کند؛ سپس بر همین اساس سقف ریسکپذیری را در سرمایهگذاری تعیین میکند. اکنون که از سقف ریسکپذیری حرف زدیم اجازه دهید یک موضوع مهم را مطرح کنیم. سهامدار حقوقی در هنگام تعیین این سطح باید این امر را در نظر داشته باشد که باید از سهام موجود در پرتفوی خود، سود بیشتری نسبت به بازده بازار کسب کند. اولویت افراد حقوقی این است که سهام زیرمجموعهها را متعادل کنند. اما اکنون این سوال مهم پیش میآيد که چه زمانی حقوقیها سهم خود را عرضه میکنند؟
زمانی که نوسانهای غیر عادی در سهامی دیده میشود، بازیگر بورس دارایی خود را میفروشد. همچنین در مواقعی که شرکت به نقدینگی نیاز داشته باشد نیز دست به فروش سهام خود میزند. البته حالت دوم کمتر پیش میآید. شرکتها معمولا جریان نقدینگی خود را از طریق عرضه سهام تامین نمیکنند. چرا که در مواقع موردنیاز با معاملات بلوکی و از طریق بازاریابی وارد بازار میشوند. یکی دیگر از زمانهایی که حقوقیها دست به عرضه سهام میزنند، در هنگام افزایش یا کاهش قیمت سهم است. در این موارد که شاهد صف خرید و فروش هستیم، سهامداران عمده وارد عمل میشوند و تلاش میکنند تا شرایط را به سمت متعادل شدن سوق دهند.