اشتیاق به معامله از چه سرچشمه میگیرد؟
احساساتی چون ترس و اشتیاق در معاملهگری، متأثر از ترشح هورمونهای سروتونین، آدرنالین و نورآدرنالین در بدن هستند. این هورمونها با ایجاد حس ترس و اشتیاق، سبب انجام معامله شده و در صورت عدم تنظیم و کنترل، میتوانند اعتیاد در معاملهگری را سبب می شوند. بنابراین میتوان گفت، یکی از ریشه های ترس و اشتیاق در معامله گری، ترشح بیش از حد این هورمونها است که این خود امری غیر ارادی است و در صورت عدم مدیریت و کنترل، به یک معضل بزرگ تبدیل گردیده و احتمال اعتیاد به معاملهگری را تقویت میکند.
از اقدامات مؤثر در مقابله با ترشح بیش از حد این هورمونها و همچنین درمان ترس و اشتیاق بیش از حد در معاملهگری، جدا از اصلاحات فکری، ورزش کردن، خوردن غذاهای گرم و همچنین تنظیم و تقویت هورمونهای بدن زیر نظر پزشک است.
ترشح هورمون سروتونین سبب میشود که معاملهگرانی که در جلسات معاملاتی صبح معامله میکنند، بازدهی به مراتب بالاتری داشته و در قیاس با افرادی که در دیگر ساعات روز معامله میکنند، عملکرد موفقتری داشته باشند؛ چرا که این هورمون در صبح، بالاترین میزان ترشح در بدن را داشته و در طول روز به تدریج کاهش پیدا میکند.
ترشح و وجود «طبیعی» این هورمون، باعث تصمیمگیری بهتر تریدر نیز گردیده و به ترس و اشتیاق در معامله گری جهت داده و به طور غیر مستقیم از اعتیاد در معاملهگری و معامله بیش از حد در دراز مدت جلوگیری میکند.
تقویت هورمونهای جنسی و همچنین فعالیت بالای جنسی نیز اثر ماندگاری سروتونین در بدن را افزایش داده و ترشح غیر طبیعی این هورمون در اثر هیجان شادی از کسب سود در معاملات را کمتر کند. میزان ماندگاری این هورمون در بدن دقیقاً با دلیل منتشر شدن آن ارتباط دارد و برخی از عوامل باعث ماندگاری بیشتر و برخی دیگر سبب ماندگاری کمتر این هورمون در بدن می شوند.
چرا سروتونین باعث اشتیاق و اعتیاد به معامله میشود؟
ما هم مثل دیگر موجودات دارای غرایزی هستیم. برای درک بهتر این موضوع، ابتدا تعریف غریزه را مرور کنیم. غریزه به معنای علاقهها، مهارتها و معلوماتی است که موجود بدون آموزش و از ابتدای تولد به صورت بالقوه یا بالفعل با خود دارد. الگوهای رفتاری غریزی از سرشت برمیخیزند و اکتسابی و آموختنی نیستند ترشح هورمون سروتونین نیز طبق غریزه صورت می پذیرد، به این صورت که هر موجودی با انجام دادن برخی اعمال یا حرکات این هورمون در او ترشح می شود که به صورت ناخودآگاه برای او احساس رضایتمندی و خوشحالی واشتیاق به همراه دارد که این احساس اگر با درک حسهای دیگری مثل سیری، امنیت، سلامت و غیره همراه شود، تأثیر آن را دو چندان کرده و باعث میشود که موجود در دفعات بعدی نیز تشویق به انجام آن حرکت یا رفتار شود اما بدن به مرور زمان به وجود این هورمون اعتیاد پیدا میکند و باعث میشود که آن احساس سیری یا امنیت و یا هر چیز دیگری را به صورت نیاز روزمره تجربه میکند.
به طور مثال، یک پروانه چطور میفهمد که طرح و رنگ بندی او به چه گل یا درختی شبیه هست و آن را پیدا کرده و خود را استتار می کند؟ در واقع پروانه این شعور و درک را ندارد، بلکه وقتی روی سطحی قرار میگیرد که همرنگ و طرح با خودش است، احساس خوشایندی به او دست داده و به همین دلیل این کار را انجام می دهد و که ما به عنوان موجودات متفکر به آن غریزه استتار می گوییم. حال همین هورمون در بدن انسان هم ترشح میشود و نتیجه آن احساس شادی است و هر عاملی که باعث ترشح این هورمون شود، ماندگاری متفاوتی از آن در بدن خواهد داشت. بعنوان مثال خرید یک ماشین، انجام یک سرگرمی مفرح، رفتن به مسافرت، صحبت و دیدار با یک دوست، خرید یک لباس یا هر چیز دیگری که باعث ترشح این هورمون شود، ماندگاریهای متفاوتی را از این هورمون در بدن ایجاد خواهد کرد.
در معامله گری بازارهای مالی از جمله بورس نیز با کسب سود، این هورمون در بدن معاملهگر ترشح شده و ایجاد اشتیاق میکند که شخص به صورت ناخودآگاه دائماً به دنبال دریافت چنین احساسی است وآنقدر معامله میکند تا حتی برای دفعات کم هم که شده، بتواند آن احساس خوشایند را مجددا تجربه کند و برای همین است که افرادی را میبینیم که با این که برآیند منفی و ضرر دهی را دارند اما باز هم بدون چاره اندیشی و همت اساسی به دنبال ترید کردن هستند، تا جایی که به دفعات سرمایه خود در بازار معاملات را از دست میدهند. بنابراین اینجاست که این باور شکل میگیرد که ضرر بخشی از بازار معاملات است و شخص، تعصب و همت را برای ارتقاء بهره وری خود از دست میدهد.
در مجموع و به طور خلاصه، دو راهکار اصلاح فکری شامل، پذیرش مسئولیت و مدیریت ریسک در تریدینگ وجود دارد که در درمان ریشه ترس و اشتیاق در معاملهگری مؤثر بوده که در ادامه به آنها خواهیم پرداخت.
چگونه اشتیاق بیش از حد به معامله را مهار کنیم؟
این دو راهکار هر کدام به دو صورت باعث مدیریت ترس و اشتیاق در معامله گری در نتیجه از بین رفتن اعتیاد به تریدینگ میشوند.
۱- مسئولیت پذیری
وقتی تریدر مسئولیت نتایج و برآیند معاملات خود را بپذیرد و به عنوان یک موجود متفکر این را در خود نهادینه کند که اگر سودی حاصل و ضرری ایجاد نمود، مسئولیت آن را تماماً بپذیرد، این رفتار ارادی و کنترل شده اوست که این نتیجه را دربرداشته و در نتیجه در ذهن او این ساختار به وجود میآید که از کسب سودهای خود به اندازهای منطقی و محدود لذت برد و ترشح بیشتر سروتونین، باعث نشود که آدرنالین ترشح و درکوتاه مدت و به طور نامحسوس در تصمیمات معاملاتی خود هیجانی عمل کرده و احساسی تصمیم بگیرد.
از طرفی وقتی تریدر مسئولیت برآیند و نتایج معاملات خود را بپذیرد، به صورت منطقی به دنبال ارتقاء سطح علمی و ذخیره تجربههایش میرود. ذخیره و استفاده از تجربیات چیزی است که همه قادر به آن نیستند و به آن توجه نمیکنند. علم، فونداسیون موفقیت در بازار است و تجربه، ستون آن. پس اگر از تجارب استفاده نشود، انگار شخص علمی هم نداشته و دائماً با تکرار اشتباهات گذشته در یک چرخه نامتناهی، درجا دور خواهد زد و به دانستهها و منابع خودش شک میکند و این خود مجدداً آسیبهای جدید دیگری را برای تریدر ایجاد میکند.
۲- مدیریت ریسک
زمانی که معاملهگر از مدلهای معتبر مدیریت ریسک آگاه باشد و به آنها عمل کند، باعث میشود که سودهای غیر منطقی نسبت به سرمایه جاری خود در بازار کسب نکند و متعاقباً همان چرخهای که در بالا توضیح داده شد، برای او اتفاق نیافتد و لذتی در تناسب سرمایه موجود خود داشته باشد؛ در نتیجه هیجان و واکنشهای احساسی در تصمیمات معاملاتی او نیز به وجود نخواهند آمد. از طرفی چون مدیریت ریسک تریدر را از نظر حجم و تعداد معاملات به صورت قانونمند محدود میکند، باعث میشود که تریدر با پایبندی به آن در بلند مدت به کنترل احساسات خودش دست پیدا کرده و معامله بیش از حد (Over Trade) انجام ندهد.