هزینه فرصت از دست رفته؛ بهایی که برای انتخابها و تصمیمهای خود میپردازیم
اگر تا کنون اقدام به سرمایهگذاری در بورس کرده باشید، با شرایطی روبهرو شدهاید که میان انتخاب و خرید چند سهم مردد هستید. هر کدام را که بررسی میکنید، به نحوی مطلوب به نظر میرسند و این امر موجب میشود که انتخاب یکی از میان آنها دشوار باشد. در نهایت با توجه به آنکه منابع شما محدود است، ناچار باید از سایر سهام چشمپوشی کنید. اما فرصتهایی که از آنها صرفنظر کردهاید هریک ارزشی مختص به خود دارند. شما این فرصتها را کنار گذاشتهاید تا به خواسته مطلوب خود برسید. این ارزش در اقتصاد هزینه فرصت از دست رفته نام دارد. اما منظور از هزینه فرصت از دست رفته یا Opportunity Cost دقیقا چیست؟ در ادامه به صورت مفصل در این خصوص صحبت خواهیم کرد.
- هزینه فرصت از دست رفته چیست؟
- تفاوت هزینه برگشتناپذیر و هزینه فرصت از دست رفته چیست؟
- تفاوت میان هزینه فرصت و ریسک چیست؟
- ارتباط میان هزینه فرصت و منحنی امکانات
- آیا هزینه فرصت را میتوان یک هزینه واقعی در نظر گرفت؟
- هزینه آشکار چیست؟
- هزینه ضمنی چیست؟
- جمعبندی
هزینه فرصت از دست رفته چیست؟
انسان همواره باید هزینه انتخابهایی را که انجام میدهد بپردازد. در علم اقتصاد نیز یکی از اصول اولیه این است که هزینه ناشی از انتخاب هر گزینه ممکن را بپردازیم. بشر نیازهای نامحدودی دارد ولی منابع موجود محدودند. به همین دلیل انتخاب بهترین منابع امر مهمی است. در این میان باید به هزینه فرصت دقت کنیم. به زبان بسیار ساده، اگر پول خود را برای خرید پالتو خرج کنیم، دیگر نمیتوانیم با همان مبلغ کفش بخریم. یا اگر بخواهیم از میان چند نفر شریکی برای خود انتخاب کنیم، قطعا با گزینش یک نفر، فرصت شراکت با گزینههای دیگر را از دست میدهیم. همزمان با انتخاب هر یک از فرصتهای پیشرو، با مفهومی به نام هزینه فرصت از دست رفته مواجه میشویم.
عباراتی نظیر هزینه جانشینی، هزینه جایگزین، هزینه بدیل، هزینه اقتصادی، هزینه سایهای، هزینه متقابل و قیمت سایهای نیز به مفهوم هزینه فرصت اطلاق میشوند. انتخاب یک گزینه از میان چندین گزینه برای فرد انتخابکننده هزینهبر خواهد بود. هزینه فرصت این فرد برابر است با هزینه بهترین انتخابی که میتواند از میان سایر گزینههای نادیدهگرفتهشده انتخاب کند. کمبود زمان و سرمایه موجب میشود که تنها بتوان چند فرصت محدود را انتخاب و از باقی گزینهها صرفنظر کرد.
زندگی روزمره ما به گونهای است که مدام در شرایط مختلف در حال تبادل و انتخاب هستیم. به همین دلیل مهم است که بهترین گزینهها را انتخاب کنیم تا نتایج مطلوبی به دست آوریم. به عبارت دیگر، اگر بخواهیم بگوییم منظور از هزینه فرصت چیست، باید گفت ارزش بهترین جانشین برای انتخابی که انجام دادهایم، هزینه فرصت نامیده میشود. هنگام تصمیمگیری فاکتورهای مختلفی را مدنظر قرار میدهیم. اما در بیشتر مواقع به این فکر نمیکنیم که با پولمان چه کارهای دیگری میتوانیم انجام دهیم. به این ترتیب به فرصتهای ممکن پشت میکنیم و بدون در نظر گرفتن آن، تصمیمگیری میکنیم.
مثال هایی از هزینه فرصت از دست رفته
توضیح هزینه فرصت با مثال به درک مفهوم آن کمک میکند. فرض کنید چند فرصت برای سرمایهگذاری دارید. اگر گزینه انتخابی شما، بازدهی ۱۰ درصدی داشته باشد و بیشترین بازده در میان فرصتهای مذکور، ۱۵ درصد باشد، از اختلاف این دو عدد میتوانید هزینه فرصت از دست رفته خود را محاسبه کنید. در این مثال این میزان برابر است با پنج درصد. یعنی اگر گزینه دیگر را انتخاب میکردید، پنج درصد بیشتر بازده به دست میآوردید. این همان هزینهای است که بابت انتخاب خود پرداختهاید.
یا به عنوان مثالی دیگر، بارها پیش میآید که میان خرید دو یا چند کالا با امکانات یکسان مردد میشوید. فرض کنید کالای شماره یک به قیمت یک میلیون تومان با کالای شماره دو به قیمت ۷۰۰ هزار تومان به لحاظ امکانات با هم برابرند. اگر کالای شماره دو را انتخاب کنید، ۳۰۰ هزار تومان سود میکنید. اما با انتخاب کالای شماره یک، هزینه فرصت از دست رفته برای شما برابر است با ۳۰۰ هزار تومان.
همچنین اگر شخصی ۱۰ هزار تومان پول داشته باشد، میتواند یک کتاب بخرد یا یک خودکار. اگر کتاب بخرد هزینه فرصت او خودکار است و اگر خودکار را بخرد هزینه فرصتش همان کتابی است که از خرید آن چشمپوشی کرده است. اگر بیش از دو انتخاب داشته باشد، هزینه فرصت برابر خواهد بود با بهترین انتخابی که از میان انتخابهای باقیمانده میتواند انجام بدهد.
حتی زمانی که شما موقع تماشای تلویزیون یک برنامه ورزشی را مشاهده میکنید، هزینه فرصت از دست رفته، سریال تلویزیونی موردعلاقهتان است که از شبکه دیگری در همان ساعت پخش میشود و شما به جای تماشای آن، تماشای فوتبال را برگزیدهاید.
از این مثالها مشخص است که هزینه فرصت از طریق جمع عایدیهای ممکن به دست نمیآید. بلکه باید ارزش بهترین انتخاب را از انتخاب خود کسر کنید تا متوجه شوید که به ازای انتخاب خود چه هزینهای را پرداخت میکنید.
هزینه فرصت از دست رفته بر تصمیمهای فردی افراد هم اثر میگذارد. اما این تمام قضیه نیست و گاهی این مسئله میتواند به وضوح بر جامعه نیز اثر بگذارد. به عنوان مثال، اشارهای به حادثه ۱۱ سپتامبر میکنیم. پس از این حادثه به منظور افزایش امنیت سفرهای هوایی، خدماتی ارائه شد که هر یک به اندازهای هزینهبر بودند. با اینهمه هزینه فرصت مربوط به افزایش زمان انتظار در فرودگاهها بیشترین هزینهها را به خود اختصاص داد. در نظر بگیرید که پس از این حادثه، به دلیل افزایش نظارتهای امنیتی، فرایند بازرسی مسافران طولانیتر شد. برای آنکه هزینه فرصت بهتر به چشم بیاید، برای زمان ارزشی در نظر گرفته میشود. اقتصاددانان ارزش زمان را برای هر مسافر، به میزان ۲۰ دلار بر ساعت تخمین میزنند. در نهایت مبلغی که به دست میآید از سایر هزینههایی که برای افزایش امنیت پرداخت شده است، بیشتر است. به بیان دیگر هزینه فرصت از دست رفته برای اتلاف زمان در مقایسه با اقدامات امنیتی درنظرگرفتهشده به همان میزان هزینهبر خواهد بود.
فرمول محاسبه هزینه فرصت از دست رفته
به توجه به مثالهایی که تا الان زدیم، میتوان فرمول محاسبه هزینه فرصت از دست رفته را به راحتی به دست آورد. این فرمول ساده است و چندان شبیه فرمولهای پیچیده محاسبات مالی نیست:
فرمول محاسبه هزینه فرصت از دست رفته
هزینه فرصت = هزینه بازگشت بهترین گزینههای نادیدهگرفته شده – هزینه بازگشت گزینه انتخابشده
آموزش محاسبه هزینه فرصت به صورت گامبهگام
به منظور آنکه بهتر دریابیم کاربرد هزینه فرصت از دست رفته چیست و چگونه میتوان به صورت عملی آن را مورد استفاده قرار داد، به صورت خلاصه و در سه مرحله استفاده از این فاکتور را در ادامه بیان میکنیم. فرض کنید قصد راهاندازی یک کسبوکار را دارید. با این پیشفرض هر یک از گامهای زیر را دنبال کنید.
گام نخست: محاسبه هزینههای فرصت
- مهمترین قدم در این مرحله آن است که تمام گزینههای ممکن را مدنظر قرار دهیم. بازده گزینهها را باید محاسبه کنیم و در این میان مواردی را که سود کمتری دارند کنار میگذاریم.
- سپس باید بازده بالقوه هر یک از گزینهها را محاسبه کنیم. یعنی با محاسبه درصد بازگشت سرمایهگذاری، میتوانیم در این خصوص بهتر تصمیم بگیریم.
- در نهایت گزینه برتر را انتخاب میکنیم. در پارهای از موارد گزینههای مناسب، مزایای بلندمدت دارند و نمیتوان تنها بر اساس سود بالقوه آنها را برگزید.
- سپس میتوان هزینه فرصت را محاسبه کرد.
گام دوم: ارزیابی تصمیمهای تجاری
- در این مرحله باید ارزیابیهای لازم را به منظور یافتن ساختار سرمایه کسبوکار خود انجام دهید. ساختار سرمایه از ترکیب بدهی و سرمایه شرکت ایجاد میشود که از آن به منظور تامین مالی و توسعه شرکت استفاده میشود. بدهی ممکن است از طریق اوراق قرضه یا وامهای موسسات مالی باشد. سرمایه هم ممکن است به شکل سهام یا سود انباشته باشد.
- سپس لازم است به ارزیابی منابع غیرمالی بپردازید. درست است که هزینه فرصت از دست رفته معمولا در تصمیمگیریهای مالی کاربرد دارد اما میتوان از نتایج به دست آمده، برای مدیریت مواردی نظیر محاسبه ساعتهای کاری و تصمیمگیری در خصوص تعداد واحدهای تولیدی استفاده کرد.
- سپس لازم است با انجام محاسبات، دریابید که کارآفرینیتان چقدر هزینه میبرد. یعنی زمانی که میخواهید کسبوکاری را راهاندازی کنید، حتی اگر به دنبال کار دیگری هم باشید تمام زمانتان به آن اختصاص پیدا میکند. این انتخابها دقیقا به هزینه فرصت از دست رفته اشاره دارد که باید پیش از تصمیمگیری به آن توجه کنید.
گام سوم: تصمیمهای شخصی
- تصمیمهای شخصی در این میان اهمیت دارند. مثلا باید مشخص کنید که آیا میخواهید خدمتکار استخدام کنید یا خیر. به این فکر کنید که اگر در خانه کار کنید درآمدتان چقدر خواهد بود و اگر خدمتکار استخدام کنید چقدر باید بابت حقوق به او بپردازید. با محاسبه هزینه فرصت میتوانید در خصوص استخدام یا عدم استخدام خدمتکار تصمیمگیری کنید.
- اگر دانشجو هستید، هزینههای واقعی را محاسبه کنید. مثلا حضور در دانشگاه دولتی شهریه کمتری دارد. اما در عوض به دلیل دانشجو بودن دیگر نمیتوانید کار کنید و درآمدی داشته باشید. حال اگر دانشجو نباشید، میتوانید سالانه حقوقی دریافت کنید. هزینه فرصت در این مثال، مبلغی است که برای شهریه پرداخت میشود به اضافهی درآمدی که به دلیل دانشجو بودن از آن صرفنظر کردهاید.
- در نهایت این که، هزینه فرصت را در زندگی روزانه خود مدنظر قرار دهید. گزینههایی را که آنها را نادیده میگیرید، با دقت بیشتری بررسی کنید چرا که میتواند در بازده فردی شما تاثیرگذار باشد.
تفاوت هزینه برگشتناپذیر و هزینه فرصت از دست رفته چیست؟
تفاوت میان این دو مفهوم به تفاوت میان مبلغی که در گذشته خرج شده است و بازدهی احتمالی در آینده که به دلیل سرمایهگذاری در فرصتی دیگر از آن محروم هستیم، اشاره دارد. زمانی که ۱۰۰۰ سهم را به قیمت ۱۰۰ هزار تومان خریداری میکنیم، هزینه برگشتناپذیر برابر خواهد بود با ۱۰۰ میلیون تومان. یعنی این میزان پول در گذشته به منظور سرمایهگذاری پرداخت شده است و برگشتناپذیر است. چنانچه بخواهیم آن را بازگردانیم، باید سهام را در قیمت خرید یا قیمتی بالاتر از آن بفروشیم. در غیر این صورت متضرر خواهیم شد. اما هزینه فرصت نشان میدهد که باید ۱۰۰ میلیون تومان را در کجا سرمایهگذاری میکردیم تا بازدهی بالاتری به دست میآوردیم. اگر در شرایط دیگری سرمایهگذاری میکردیم، میزان بازگشت سرمایه نیز متفاوت بود.
تفاوت میان هزینه فرصت و ریسک چیست؟
زمانی که از ریسک حرف میزنیم، در واقع تفاوت میان میزان سود واقعی و سود برنامهریزیشده را مدنظر قرار میدهیم. همین تفاوت میتواند منجر به از دست رفتن تمام یا بخشی از سرمایه شود. اما هزینه فرصت از دست رفته امکانی را بررسی میکند که در آن بازدهی فرصت انتخابشده از بازدهی فرصت نادیده گرفته شده کمتر باشد. در واقع میتوان چنین گفت که ریسک به بررسی عملکرد کنونی سرمایهگذاری با عملکردی که در همان سرمایهگذاری قابل انتظار است، میپردازد. اما هزینه فرصت، عملکرد کنونی یک سرمایهگذاری را با عملکرد کنونی یک سرمایهگذاری دیگر مقایسه میکند.
مثلا در نظر بگیرید که یک سرمایهگذاری هم ریسک و هم بازده بالایی دارد. اما ریسک سرمایهگذاری در گزینه دیگر کمتر و بازده آن نیز متناسب با همین امر کمتر است. اگر سرمایهگذاری با ریسک بالا را انتخاب کنیم، ممکن است موفق شویم یا شکست بخوریم. اما اگر شکست بخوریم، هزینه فرصت انتخاب گزینه دیگر، کاملا به چشم میآید.
بیشتر بخوانید
ارتباط میان هزینه فرصت و منحنی امکانات
زمانی که یک گزینه را انتخاب میکنیم، هزینه فرصت برابر است با ارزشمندترین جایگزینی که برای انتخابمان وجود دارد. در منحنی امکانات تولید که شیب آن به سمت پایین متمایل است، تنها در صورتی اقتصاد به تولید کالای دوم روی میآورد که از میزان تولید کالای اول کاسته باشد. به منظور محاسبه هزینه فرصتی که از کاهش تولید کالای اول و افزایش تولید کالای دوم حاصل میشود، باید به این مسئله دقت کنیم که اگر تمام مبلغ را به تولید کالای دوم اختصاص دهیم و تولید کالای اول را به صورت کامل قطع کنیم، از میزان تولید کالای اول چه میزان کم میشود.
برای آنکه این مسئله کمی سادهتر به نظر برسد، در نظر بگیرید که هزینه تولید ۱۰۰ کتاب با هزینه تولید ۱۰۰ فیلم برابر است. مشخص است که به ازای هر کتاب، یک فیلم تولید میشود و برعکس. پس اگر بخواهیم یک فیلم اضافهتر تولید کنیم، باید از تولید یک کتاب صرفنظر کنیم. عکس این قضیه نیز به همین ترتیب قابل انجام است.
آیا هزینه فرصت را میتوان یک هزینه واقعی در نظر گرفت؟
بسیاری از افراد معتقدند که هزینه فرصت، هزینهای واقعی نیست. چرا که در اظهارنامه مالی شرکتها نمیتوان به شکل مستقیم آن را مشاهده کرد. اما اگر بخواهیم از دیدگاه علم اقتصاد به این موضوع نگاه کنیم، باید بگوییم که هزینه فرصت از دست رفته یک هزینه واقعی است. البته به دلیل آنکه این فاکتور یک مفهوم انتزاعی است، مدیران و سرمایهگذاران شرکت از آن چشمپوشی میکنند. با اینهمه در بلندمدت این هزینهها اثر خود را بر دستاوردهای نهایی شرکت و افراد به وضوح نشان میدهد.
هزینه آشکار چیست؟
این اصطلاح به هزینههایی اطلاق میشود که به شکل مستقیم در پی انجام یک فعالیت ایجاد میشوند. در اظهارنامه درآمدی شرکتها میتوان این هزینهها را مشاهده کرد. هزینههای معین در اظهارنامه بیانگر جریان نقدینگی خارجشده هستند.
به عنوان مثال زمانی که مبلغی را برای خرید یک قطعه زمین یا تجهیزات پرداخت میکنیم، این مبلغ در دسته هزینههای آشکار قرار میگیرد. هزینههای عملیاتی، دستمزدها، مواد اولیه، اجارهبها و مواردی از این دست نیز به عنوان هزینههای آشکار در نظر گرفته میشوند.
به عنوان یک مثال دیگر، در نظر بگیرید که فردی محیط کار خود را به منظور خرید تجهیزات ترک کند. او مبلغ ۵۰۰ هزار تومان برای خرید وسایل پرداخت میکند. پس هزینه آشکار ترک محیط کار برابر است با هزینهای که برای تهیه وسایل پرداخت کرده است. همچنین هزینههایی که برای تعمیرات و نگهداری تجهیزات پرداخت میشود هم جزو هزینههای آشکار هستند.
هزینه ضمنی چیست؟
این اصطلاح، هزینه فرصت استفاده از منابعی را بیان میکند که به شرکت تعلق دارند و میشود از آنها در کاربردهای دیگری استفاده کرد. هزینههای ضمنی معمولا پنهان و نامشخص هستند. این هزینهها به داراییهای نامشهود اشاره دارند. چرا که به سادگی و از طریق گزارش نمیتوان آنها را تشخیص داد.
به عنوان مثال هزینههای استهلاک کالا، مواد اولیه و تجهیزات موردنیاز به منظور انجام امور و فعالیتهای یک شرکت در دسته هزینههای ضمنی قرار میگیرند. مثال قبل را در نظر بگیرید. اگر فردی که به منظور تهیه وسایل محیط کار خود را ترک میکند، ساعتی ۱۰۰ هزار تومان حقوق بگیرد؛ هزینه ضمنی برای او برابر است با ۱۰۰ هزار تومان. چرا که اگر یک ساعت در شرکت میماند و محیط کار خود را ترک نمیکرد، میتوانست این مبلغ را به دست آورد. یا اگر وسیلهای خراب شود، هزینه ضمنی آن برابر است با میزان زمان تولیدی دستگاه در هنگام سالم بودنش.
جمعبندی
زمانی که چند گزینه پیش رو داریم و باید یکی را انتخاب کنیم، به ناچار باید سایر گزینهها را نادیده بگیریم اما ممکن است بازدهی فرصتهایی که آنها را کنار گذاشتهایم از فرصتی که آن را برگزیدهایم بهتر باشد. این مسئله به پیدایش مفهومی به نام هزینه فرصت از دست رفته میانجامد. به بیانی سادهتر، این هزینهها به سودی اشاره دارد که فرد میتوانسته آن را کسب کند ولی از آن چشمپوشی کرده است تا گزینه دیگری را انتخاب کند. هزینه فرصت از دست رفته در اقتصاد به دو صورت هزینههای آشکار و پنهان (ضمنی) بروز پیدا میکند.