میانگین صنعتی داو جونز (DJIA)؛ شاخصی برای بزرگترین شرکتهای قطب اقتصاد جهان
شاخصها همواره آینهای از وضعیت بازارها و معیار سنجش شرایط و تغییرات آنها هستند. میانگین صنعتی داو جونز (DJIA) شاخصی برای بازار سهام است که ارزش ۳۰ شرکت بزرگ آمریکایی را نشان میدهد. قدمت این شاخص بسیار زیاد است و از یک قرن هم تجاوز میکند. کاربردهای شاخص داو جونز متعدد هستند و بسیاری از معاملهگران حتی با نوسانات این شاخص نیز میتوانند سرمایهگذاری کرده و سود کسب کنند. در این مطلب علاوه بر بررسی تاریخچهی این شاخص، به ساز و کار و شرکتهای عضو آن خواهیم پرداخت.
میانگین صنعتی داو جونز چیست؟
شاخص داو جونز یا Dow Jones Industrial Average یا به اختصار، DJIA در کنار سه شاخص معروف و بزرگ دیگر به نامهای S&P500، نزدک ۱۰۰ و راسل ۲۰۰۰، جزء چهار شاخص مهم بورس آمریکا محسوب میشود. در سال ۱۸۸۵ بود که سه نفر به اسامی چارلز داو، چارلز برگستریسر و ادوار جونز این شاخص را ابداع کردند.
جالب اینجاست که هر یک از این سه نفر مشاغل متفاوتی داشتند، اما به طریقی با بازار بورس ارتباط داشتند: داو در روزنامه وال استریت سمت ناشر را به عهده داشت؛ جونز در علم آمار تخصص داشت و برگستریسر هم روزنامهنگار بود. آنها شاخص داو جونز را ایجاد کردند تا به کمک آن سلامت و صحت فعالیت و عملکرد بخش صنعتی بورس آمریکا را ارزیابی کنند. سازندگان این شاخص در ابتدا تنها ۱۲ سهم را برگزیدند اما با گذشت زمان چند سهم دیگر نیز به آن افزوده شد. عملکرد این سهمها به منزله بازتاب رشد صنعتی در آمریکا بود.
آدرس سایت شاخص داو جونز از این لینک قابل دستیابی است. همچنین برای مشاهده نمودار شاخص بورس داو جونز میتوان با جستجو در گوگل به نتایج فراوانی دست پیدا کرد. اما از میان سایتهای موجود میتوان با مراجعه به سایت Tradingview به نمودار کامل این شاخص دسترسی داشت.
سهام کدام شرکتها در داو جونز هستند؟
فلسفه میانگین صنعتی داو جونز این است که شرکتهای بزرگتر اثر بیشتری در وضعیت صنعت دارند و با توجه به این مسئله میتوان با مشاهده این شاخص از وضعیت کلی بازار مطلع شد. سهام بخشهای مختلفی نظیر مخابرات، خدمات عمومی، فناوری، امور مالی، صنعت، نفت و گاز، کالاهای مصرفی و مراقبتهای بهداشتی در این شاخص بررسی میشوند.
فهرست شرکتهای میانگین صنعتی داو جونز
در ادامه لیست شرکتهای این شاخص را با هم مرور میکنیم.
ردیف | شرکت | نشانه | صنعت | تاریخ اضافه شدن | وزندهی شاخص (۱ سپتامبر ۲۰۲۰) |
---|---|---|---|---|---|
۱ | تری ام | MMM | شرکت خوشهای | ۱۹۷۶-۰۸-۰۹ | ۳.۸% |
۲ | آمریکن اکسپرس | AXP | خدمات مالی | ۱۹۸۲-۰۸-۳۰ | ۲.۳۵% |
۳ | اپل | AAPL | فناوری اطلاعات | ۲۰۱۵-۰۳-۱۹ | ۲.۸۷% |
۴ | بوئینگ | BA | هوافضا | ۱۹۸۷-۰۳-۱۲ | ۴.۰۴% |
۵ | کاترپیلار | CAT | صنایع سنگین | ۱۹۹۱-۰۵-۰۶ | ۳.۳% |
۶ | شورون | CVX | صنایع نفت و گاز | ۲۰۰۸-۰۲-۱۹ | ۱.۹۷% |
۷ | سیسکو سیستمز | CSCO | فناوری اطلاعات | ۲۰۰۹-۰۶-۰۸ | ۰.۹۷% |
۸ | شرکت کوکاکولا | KO | صنایع غذایی | ۱۹۸۷-۰۳-۱۲ | ۱.۱۴% |
۹ | داو | DOW | صنایع شیمیایی | ۲۰۱۷-۰۹-۰۱ | ۱.۰۶% |
۱۰ | سلزفورس | CRM | فناوری اطلاعات | ۲۰۲۰-۰۸-۳۱ | ۶.۲۳% |
۱۱ | گلدمن ساکس | GS | خدمات مالی | ۲۰۱۳-۰۹-۲۰ | ۴.۷۷% |
۱۲ | هوم دیپو | HD | خردهفروشی | ۱۹۹۹-۱۱-۰۱ | ۶.۵۷% |
۱۳ | آیبیام | IBM | فناوری اطلاعات | ۱۹۷۹-۰۶-۲۹ | ۲.۸۷% |
۱۴ | اینتل | INTC | فناوری اطلاعات | ۱۹۹۹-۱۱-۰۱ | ۱.۱۶% |
۱۵ | جانسون و جانسون | JNJ | صنایع داروسازی | ۱۹۹۷-۰۳-۱۷ | ۳.۵۳% |
۱۶ | جیپی مورگان چیس | JPM | خدمات مالی | ۱۹۹۱-۰۵-۰۶ | ۲.۳۶% |
۱۷ | مکدونالد | MCD | صنایع غذایی | ۱۹۸۵-۱۰-۳۰ | ۴.۹۳% |
۱۸ | مرک اند کو. | MRK | صنایع داروسازی | ۱۹۷۹-۰۶-۲۹ | ۱.۹۷% |
۱۹ | مایکروسافت | MSFT | فناوری اطلاعات | ۱۹۹۹-۱۱-۰۱ | ۵.۲۶% |
۲۰ | نایکی | NKE | پوشاک | ۲۰۱۳-۰۹-۲۰ | ۲.۵۸% |
۲۱ | امژن | AMGN | صنایع داروسازی | ۲۰۲۰-۰۸-۳۱ | ۵.۸۱% |
۲۲ | پروکتر اند گمبل | PG | کالای تندمصرف | ۱۹۳۲-۰۵-۲۶ | ۳.۱۹% |
۲۳ | تراولرز کمپانی | TRV | خدمات بیمه | ۲۰۰۹-۰۶-۰۸ | ۲.۶۶% |
۲۴ | یونایتد هلث گروپ | UNH | مراقبت مدیریتشده | ۲۰۱۲-۰۹-۲۴ | ۷.۲۲% |
۲۵ | هانیول | HON | شرکت خوشهای | ۲۰۲۰-۰۸-۳۱ | ۳.۸۷% |
۲۶ | ورایزن کامیونیکیشنز | VZ | مخابرات | ۲۰۰۴-۰۴-۰۸ | ۱.۳۶% |
۲۷ | ویزا کارت | V | خدمات مالی | ۲۰۱۳-۰۹-۲۰ | ۴.۹۵% |
۲۸ | والمارت | WMT | خردهفروشی | ۱۹۹۷-۰۳-۱۷ | ۳.۲۲% |
۲۹ | والگرینز بوتز آلینس | WBA | خردهفروشی | ۲۰۱۸-۰۶-۲۶ | ۰.۸۹% |
۳۰ | شرکت والت دیزنی | DIS | سخنپراکنی و خدمات سرگرمی | ۱۹۹۱-۰۵-۰۶ | ۳.۱۱% |
نکته: شاید توقع داشتید سهام شرکتهای بزرگی مثل آمازون، فیسبوک و گوگل در فهرست شرکتهای میانگین صنعتی داو جونز حضور داشته باشد. از آنجا که شرکتهای مذکور تراکنشهای مالی فراوانی با وزن بالا دارند، نمیتوان آنها را در میانگین داو جونز ادغام کرد. زیرا با این کار وزن شاخص کاملا به سمت چنین شرکتهایی میل پیدا میکند و دیگر نمیتوان به آن به چشم یک شاخص معتبر و کارآمد نگاه کرد.
کاربردهای میانگین صنعتی داو جونز
کاربردهای این شاخص فراواناند. در این بخش به توضیح چند کاربرد بسیار مهم میپردازیم.
نظارت بر کلیت بازار
نظارت بر کلیت بازار نخستین کاربرد این شاخص است که به کمک آن میتوان سلامت بازار سهام را اندازهگیری کرد. به کمک این شاخص میتوان از اوضاع صنایع اقتصادی و عملکرد آنها در بازار بورس مطلع شد.
شاخص عملکرد
شاخص DJIA در نشان دادن عملکرد آینده سهام فردی، وجوه متقابل و ETFهای مرتبط با عملکرد شاخص داو جونز به خوبی عمل کند. مثلا با بررسی ضریب بتا میتوان احتمال افزایش یا کاهش ارزش بازار یک شرکت را با توجه به حرکت شاخص DJIA پیشبینی کرد. چنانچه شاخص داو جونز رشدی ۱۰ درصدی را تجربه کند و ضریب بتا برای سهمی برابر با ۰.۵ باشد، بازده این سهم احتمالا پنج درصد خواهد بود. البته دقت کنید که استراتژیهایی که از ضریب بتا به منظور پیشبینی رفتار آینده سهم استفاده میکنند چندان قابل اعتماد نیستند و نمیتوان همیشه با تکیه بر این ضریب دست به معامله زد. این ضریب تنها یک ابزار کمکی به منظور درک بهتر شرایط سهام است.
بیشتر بخوانید
سرمایهگذاری و کسب سود از میانگین صنعتی داو جونز
پیشتر هم اشاره شد که میتوانید به جای خرید سهام متنوع، تنها با خرید میانگین صنعتی داو جونز سبد خود را متنوع کنید و با این کار ریسک سرمایهگذاری را کاهش دهید. در ادامه ساز و کار کسب سود از این طریق را مفصلتر توضیح خواهیم داد.
سنجش عملکرد
با تحلیل شاخص سهام داو جونز میتوان عملکرد سبد سرمایهگذاری را ارزیابی کرد. مثلا اگر میبینید که بازدهی پرتفوی شما از شاخص DJIA بهتر است، میتوانید به میزان زیادی از استراتژی خود مطمئن شوید. در سمت مقابل، در شرایطی که یک سهام مشخص دائما بازدهی کمتر از داو جونز ایجاد میکند، باید به فکر جایگزین بیفتید. به این ترتیب میتوانید عملکرد سرمایهگذاری خود را تخمین بزنید.
همچنین از آنجا که قدمت این شاخص بسیار زیاد است، سرمایهگذاران میتوانند از عملکرد سرمایهگذاریهای خود در طی سالیان مختلف با توجه به تغییرات متعدد اقتصادی، سیاسی و حتی فرهنگی مطلع شوند. یعنی این شاخص به سرمایهگذاران اجازه میدهد افت و خیز بازار را با گذشت زمان مشاهده کنند؛ مسئلهای که بسیار ارزشمند است.
مزیت سرمایهگذاری در میانگین صنعتی داو جونز چیست؟
تنوع در سرمایهگذاری مسئلهای است که میتواند منجر به کاهش و پوشش ریسک شود. پس یک پیشنهاد خوب این است که به جای خرید چندین سهم از چندین شرکت مختلف، شاخص داو جونز را خریداری کنید. به این ترتیب میتوانید بدون پرداخت حق معامله یا هزینههای دیگر، سهام شرکتهای مهم آمریکایی را خریداری کنید. در بازار فارکس چنین امکانی وجود دارد و از این طریق میتوان سرمایهگذاری مطلوبی را انجام داد. همین مسئله یکی از مهمترین مزایای این شاخص به شمار میرود.
بیشتر بخوانید
در کشور ما نیز این امکان وجود دارد که بتوان از نوسانات شاخص DJIA کسب درآمد کرد. اما باید دقت کرد تحلیل شاخص با تحلیل سهام متفاوت است زیرا در برخی از مواقع، شاخصها اصلا بر مبنای تحلیل تکنیکال حرکت نمیکنند. اما به هر طریق روشهای دیگری به منظور آشنایی با رفتار شاخصها نیز وجود دارد که میتوان از آنها کمک گرفت و حرکات آینده شاخص را پیشبینی کرد.
به هر حال این شاخص در میان فعالان بازار از محبوبیت زیادی برخوردار است زیرا اگر به دید بلندمدت به آن نگاه کنیم همیشه روند صعودی دارد. همچنین نوسانات شرکتهای حاضر در این شاخص، امکان کسب سودهای روزانه را فراهم میکند.
معایب شاخص داو جونز
درست است که این شاخص بسیار اهمیت دارد و برخی حتی بر روی آن سرمایهگذاری میکنند، اما نمیتوان استدلال منتقدان آن را نادیده گرفت. در ادامه چند نمونه از مهمترین انتقاداتی را که به این شاخص وارد میکنند با هم بررسی خواهیم کرد.
نمایش بخشی از بازار
از جمله انتقادهایی که همواره در این میان مطرح بوده، این است که این شاخص تنها نشانگر بخش کوچکی از بازار سرمایه است. این مسئله در حالی است که شرکتهای فعال در بازار سهام آمریکا بسیار فراوان هستند. اما داو جونز فقط ۳۰ مورد از آنها را انتخاب و بررسی میکند. منتقدان میگویند شاخص S&P500 با توجه به گستردهتر بودن، شاخص بهتری به شمار میرود. این افراد معتقدند بازاری با این وسعت را نمیتوان تنها با بررسی ۳۰ شرکت رصد کرد.
تناسب با قیمت (نه با درصد)
انتقاد مهم دیگری که به میانگین صنعتی داو جونز وارد میکنند این است که این شاخص مبتنی بر قیمت است. یعنی درصد تغییرات سهام در این شاخص اهمیتی ندارد؛ حال آن که این مسئله برای بسیاری از سرمایهگذاران یک فاکتور مهم و کلیدی به شمار میرود. فرض کنید دو شرکت در لیست شرکتهای شاخص DJIA با قیمتهای ۱۰۰ و ۱۰ دلار فعالیت میکنند. قیمت سهام اول تا یک دلار بالا میرود ولی بقیه سهام با کاهش یک دلاری قیمت مواجه میشوند. شاخص داو جونز بدون توجه به این مسئله، هیچ تغییری نمیکند؛ چرا که مبتنی بر قیمت است و درصد تغییرات اثری در آن ندارد.
عدم تنظیم به وسیله تقسیم یا سود سهام
شاخص داو جونز بر اساس قیمت وزنی فعالیت میکند. به این ترتیب اگر یک شرکت اقدام به تقسیم سود سهام خود کند، شاخص داو جونز سقوط میکند. زیرا پس از تقسیم سود سهام یک شرکت، قیمت آن کاهش پیدا میکند؛ البته تعداد سهام زیاد میشود اما این تغییر، سقوط شاخص داو جونز را در پی دارد و حتی اگر ارزش سهام افزایش پیدا کند باز هم این سقوط اتفاق میافتد.
تفاوت نزدک، S&P500 و میانگین صنعتی داو جونز
افزون بر میانگین صنعتی داو جونز، دو شاخص مطرح دیگر هم در بازار وجود دارند که معاملهگران به آن توجه میکنند. یکی از این شاخصها نزدک ۱۰۰ (Nasdaq 100) نام دارد و دیگری S&P500. شرکتهای حاضر در این سه شاخص با یکدیگر همبستگی فراوانی دارند و عوامل اقتصاد کلان میتوانند روی آنها اثر بگذارند.
به علاوه سهامی که در این سه شاخص حضور دارند با یکدیگر از برخی جنبهها مشترک هستند. مثلا سهام شرکت اپل در هر سه شاخص حضور دارد. اما با این همه، در میان این سه شاخص تفاوتهایی نظیر تعداد و نوع سهام و شیوه محاسبه مقادیر شاخص دیده میشود.
روش محاسبه
شرکت Standard & poor شاخص S&P500 را در سال ۱۹۶۲ ایجاد کرد. در میان سه شاخص مذکور، این شاخص از دو همتای دیگر خود وسیعتر است. به کمک وزندهی شرکتها با توجه به ارزش بازارشان میتوان مقدار این شاخص را اندازهگیری کرد. در ادامه یک توزیعکننده توسط شرکت S&P تعیین میشود که با اعمال آن ارزش نهایی این شاخص به دست میآید. در واقع پس از به دست آوردن مجموع کل ارزش بازار، مقدار آن بر عامل توزیعکننده تقسیم میشود تا محاسبات کامل شود.
نزدک ۱۰۰ قدمت کمتری نسبت به دو شاخص دیگر دارد و آغاز فعالیتش در سال ۱۹۸۴ بوده است. این شاخص شامل بزرگترین شرکتهای غیرمالی است که در بورس نزدک پذیرفته شدهاند. با توجه به آن که وزن شرکتهای فناوری در این شاخص زیاد است، آن را به عنوان شاخصی برای شرکتهای فناوری محسوب میکنند. ارزش بازار هر کدام از اجزای این شاخص، مقدار آن را مشخص میکند.
در شاخص DJIA وزندهی به شرکتها با توجه به قیمت سهام انجام میشود و ارزش نهایی به کمک یک توزیعکننده مشخص میشود.
تفاوتهای معاملهگری
درست است که میان این شاخصها ارتباط و همبستگی محکمی وجود دارد، اما هر یک از آنها شیوههای معاملهگری متفاوت و منحصربهفردی دارند. با توجه به تفاوت در نحوه محاسبه شاخصها و اهمیت برخی از شرکتها و گروههای خاص، مشاهده چنین تفاوتهایی منطقی به نظر میرسد.
شاخص S&P500 که از دو شاخص دیگر گستردهتر است، کمتر به تغییرات روزانه و تکتک سهام توجه میکند. تعداد کمی از بخشها هستند که بیشترین میزان تاثیر در این شاخص را به خود اختصاص میدهند. در برهههای زمانی مختلف، بخشهای مختلفی با توجه به عملکردشان توانستهاند اثرات زیادی رو این شاخص بگذارند؛ مثل بخش نفت در دهه ۱۹۷۰ یا شرکتهای فناوری در سال ۲۰۰۰. اکنون شرکتهای حوزه فناوری اطلاعات ۲۶ درصد وزن این شاخص را به خود اختصاص دادهاند.
با همین مقایسه کوچک میتوان تفاوت S&P500 و داو جونز را متوجه شد. اکنون ۱۰ سهام برتر نیمی از ارزش این شاخص را تشکیل میدهند. این مسئله نشان میدهد که عملکرد این شاخص به نوسانات شدید چند شرکت محدود وابسته است.
شاخص نزدک در مقایسه با شاخص DJIA عناصر بیشتری دارد اما گروه کوچکتری از سهام، این شاخص را تحت تاثیر قرار میدهند. درست مانند داو جونز، ۱۰ سهام برتر در این شاخص نیز نیمی از ارزش آن را تشکیل میدهند. ۹۰ شرکت باقیمانده (یا ۹۰ درصد) دیگر نیم دیگر ارزش شاخص را تشکیل میدهند. یعنی این شاخص هم با توجه به نوسانات چند سهم محدود تغییر میکند.
معمولا بیشترین اختلاف میان وزن شاخصها در هنگام انتشار درآمدهای فصلی شرکتها رقم میخورد. پس از انتشار گزارش درآمد شرکتها معمولا نوسانات شدید قیمت اتفاق میافتد. با توجه به این که نزدک و میانگین صنعتی داو جونز روی چند سهم خاص متمرکز هستند، اختلافهای بزرگتری در این دو شاخص ایجاد میشود.
تفاوت در نوسانپذیری
شاخص سهام داو جونز به دلیل حرکتهای کم عوامل تشکیلدهندهاش، نوسانات کمتری را نسبت به دو شاخص دیگر تجربه میکند. نقطه مقابل داو جونز، نزدک ۱۰۰ است که روی شرکتهای پرریسک متمرکز است و نوسانات زیادی را به خود میبیند. شاخص S&P500 هم از این منظر حد وسط دو شاخص دیگر است.
جمعبندی
شاخص داو جونز وضعیت ۳۰ شرکت بزرگ آمریکایی را نشان میدهد که تاثیر فراوانی بر عملکرد بازار سهام دارند. این شاخص یک دارایی قابل معامله نیز محسوب میشود و میتواند به عنوان یک معیار برای سنجش عملکرد، ابزاری برای سرمایهگذاری باشد. سرمایهگذاران میتوانند به جای خرید چند سهام مختلف، با خرید شاخص داو جونز پرتفوی خود را متنوع کنند و از این راه به سود خوبی دست پیدا کنند. بیشتر انتقادات به این شاخص، از این منظر بیان میشود که این شاخص سهام شرکتها را بر اساس قیمت وزنی ارزشگذاری میکند. به این ترتیب تغییرات سهام اثری در این شاخص نمیگذارد و در شرایطی مثل تقسیم سود سهام یک شرکت، شاخص با افت مواجه میشود.