ریسک اعتباری چیست؟ وقتی طرف مقابل به تعهداتش عمل نمیکند
بازارهای مالی همواره با انواع مختلف ریسک روبهرو هستند. البته این ریسک با توجه به شیوه سرمایهگذاری، کم و زیاد خواهد شد. به طور کلی هیچکس نمیتواند ادعا کند که میتواند سرمایهگذاری بدون ریسک داشته باشد. این ریسکها دستهبندیهای مختلفی دارند که هر یک به مسائل مشخصی مربوط میشوند. یکی از مهمترین این ریسکها، ریسک اعتباری است. در ادامه توضیح میدهیم که ریسک اعتباری چیست و چگونه میتوان آن را مدیریت کرد.
بیشتر بخوانید
اعتبار چیست؟
تعریف کردن این واژه کار آسانی نیست. هرچند میتوان گفت به طور کلی تمام فعالان بسترهای مالی، درک مشترکی از آن دارند. اعتبار چیزی است که از جانب اعتباردهنده اعطا میشود. یعنی میتوان گفت اعتبار مقداری پول است که در تاریخی در آینده پرداخت میشود. اما نکته اینجاست که ممکن است این پرداختها صورت نگیرند و این مسئله خود موجب پدید آمدن ریسک خواهد شد.
ریسک اعتباری چیست؟
اگر اصل سرمایه خود را از دست دهید، این مسئله به ریسک اعتباری (Credit Risk) شناخته میشود. همچنین این احتمال نیر وجود دارد که وامگیرنده در بازپرداخت وام با مشکل مواجه شود یا به هر دلیلی نتواند به تعهدش در قرارداد عمل کند. به این ترتیب ریسک از دست دادن سود مالی پیش میآید. این ریسک نیز در دسته ریسکهای اعتباری جای میگیرد.
با این تفاسیر اکنون میتوان دریافت که ریسک اعتباری چیست. به طور کلی ریسک اعتباری نوعی از ریسک است که به طرف مقابل مربوط میشود. به بیان دیگر این ریسک در پی عدم اجرای طرف مقابل به تعهدات خویش ایجاد میشود. چنین ریسکی میتواند در پی عدم تهیه موفق کالا و خدمات باشد. همچنین عدم پرداخت به موقع مبلغ قرضگرفتهشده نیز یکی از دلایل ایجاد این ریسک است.
به طور کلی در تعریف ریسک اعتباری میتوان گفت این ریسک زمانی به وجود میآید که فرد قرضگیرنده توقع دارد بدهیهای خود را به کمک جریان نقدی آینده پرداخت کند. اما سرمایهگذاران در ازای پذیرفتن ریسک اعتباری پاداشی در نظر میگیرند. این پاداش به صورت دریافت بهره اضافی از وامگیرنده یا از ناشر اوراق بدهی ظاهر میشود. رابطه مستقیمی میان پتانسیل سود در یک سرمایهگذاری مشخص و میزان ریسک اعتباری وجود دارد. به عنوان مثال بهره اوراق مشارکت و اوراق قرضه، به میزان ریسک اعتباریای بستگی دارد که برای آنها پیشبینی شده است.
بیشتر بخوانید
ریسک اعتباری و سیاستهای مدیریت آن
با توجه به آنچه که در تعریف ریسک اعتباری بیان کردیم، میتوان دریافت که این ریسک از قدیمیترین ریسکهای موجود در جوامع بشری است. همچنین خطر از بین رفتن اعتباری که به دلیل کوتاهی در بازپرداخت بدهی شکل میگیرد، از جمله بزرگترین ریسکهای مدیریت به شمار میرود.
یکی از سیاستهایی که برای مقابله با این ریسک در نظر گرفته میشود، افزایش در نوع شرکاست. زمانی که وظایفی متنوع بر دوش شرکای مختلف قرار میگیرد، مدیریت ریسک اعتباری آسانتر انجام خواهد شد. چنین ریسکهایی بانکها را هم مانند سایر مراکز و موسسات تهدید میکنند. به عنوان مثال در بانکها میتوان انواع ریسک را طبق دستهبندی زیر در نظر گرفت:
- خطر عدم پرداخت
- خطر نرخ بهره
- خطر نقدینگی
- خطر فعالیت تجاری
- خطر تبدیل ارز
- خطر ناشی از جرایم
از میان ریسکهای مذکور، ریسک عدم بازپرداخت مشتریان خطرناکتر از دیگر انواع است. این ریسک همان ریسک اعتباری مشتری است. به آن معنا که احتمال دارد مشتری تسهیلات اعطاشده را وصول نکند. یعنی ممکن است گاهی وامگیرنده ورشکست شود یا به هر دلیلی موقعیت مالیاش متزلزل شود و نتواند بازپرداخت خود را انجام دهد. به این ترتیب جریان وجوه نقد و مدیریت نقدینگی با مشکل مواجه خواهد شد.
مدیریت نهادهای مالی امری دشوار است. مخاطرات محیط اقتصادی در سالهای اخیر این مشکلات را بیشتر هم کرده است. بخش عمده کسبوکار نهادهایی مانند بانکها و شرکتهای بیمه، به اعطای وام و تسهیلات برمیگردد. این موسسات برای اینکه سود بیشتری کسب کنند، باید خیالشان از جانب بازپرداخت وامها راحت باشد. به عبارت دیگر باید در بازپسگیری مبلغ کامل وام از جانب مشتریان خود، عملکرد درخشانی داشته باشند. بنا به تعریف ریسک اعتباری، مدیریت موفق در این نهادها برابر است با مدیریتی که ریسک اعتباری کمتری داشته باشد.
دستهبندی روشهای مدیریت ریسک اعتباری بانک
اما مهمترین گام در مدیریت ریسک اعتباری چیست؟ مهمترین مسئله در مدیریت این ریسکها، شناسایی به موقع آنهاست. یعنی باید ریسکهای ذاتی فرآیند مربوط به اعطای تسهیلات را از همان ابتدا به شکلی دقیق شناسایی کرد. سیاستهای مدیریت ریسک در سازمانها معمولا به روشهای اندازهگیری، ارزشیابی و فعالیتهایی مربوط میشود که در راستای کاهش این ریسکها به کار گرفته میشود. با چنین شیوههایی میتوان محدودیتهای ناشی از سیاستهای مختلف را در کنترل ریسک بررسی کرد. برای این منظور سبد وامها را به منظور کاهش ریسک تنوع میدهند.
روشهایی که به شناسایی و سنجش ریسکهای اعتباری میپردازد، به طور کلی به سه دسته تقسیم میشود:
- سیاستهایی که ریسک اعتباری را محدود میکنند یا آنها را کاهش میدهند. سیاستهایی مانند متمرکزسازی تسهیلات و همچنین اعطای تسهیلات به سازمانهای مختلف از جمله این موارد به شمار میروند.
- سیاستهایی که به طبقهبندی داراییها مربوط هستند. سبد وامها را در زمانهای مشخص به شیوههای گوناگون ارزیابی میکنند. به این ترتیب قابلیت وصول وامها کنترل و بررسی خواهد شد.
- سیاستهایی که موجب کاهش خسارت میشوند. این سیاستها به کمک اقدامات لازم و همچنین دریافت ذخایر احتیاطی انجام میشوند. به علاوه به مدیران اختیار کافی داده میشود تا هم در فرآیند اعطای تسهیلات و هم در داراییهای بانکی که در خطر هستند اقدامات لازم را انجام دهند. هدف از این کار این است که از زیانهای ناشی از مشارکت با مشتری تا حد ممکن کاسته شود.
شیوههای مختلف مدیریت ریسک اعتباری
افزون بر موارد فوق، اگر میخواهیم ریسکهای اعتباری را مدیریت کنیم، لازم است امور زیر را مدنظر قرار دهیم:
- غربال و نظارت
- ایجاد رابطه طولانی مدت با مشتریها
- تعهد وام
- وثیقه
- الزامات موجودی جبرانی
- سهمیهبندی اعتبار
در ادامه هر یک از این موارد را به اختصار شرح خواهیم داد.
غربال و نظارت
در بازار وام، اطلاعات نامتقارنی وجود دارد. چرا که وامدهندگان در مقایسه با وامگیرندگان در خصوص فرصتهای سرمایهگذاری اطلاعات کمتری دارند. به همین دلیل در چنین اوضاعی، غربال و نظارت دو امر مهم به شمار میروند که نهادهای مالی برای ایجاد اطلاعات به آن متوسل میشوند.
غربال کردن
غربال کردن در بازار وام نیازمند این مسئله است که نهاد مالی، قادر به تشخیص ریسکهای اعتباری خوب و بد باشد. اما ابزار یافتن ریسک اعتباری خوب و بد چیست؟ اگر نهاد یا سازمان مربوطه قصد دارد که اقداماتش در این زمینه اثربخش باشند، باید بتواند اطلاعات معتبر را در مورد وامگیرندگان جمعآوری کند. یکی از مهمترین اصول مدیریت ریسک اعتباری، اثربخشی در جمعآوری اطلاعات و غربال آنهاست. چنین اطلاعاتی با پر کردن فرمهای درخواست وام به دست میآید.
این اطلاعات میتوانند شامل مواردی در خصوص روشهای تامین مالی، میزان حقوق، حساب بانکی، سایر داراییها نظیر خودرو، بیمه و وامهایی باشد که مشتری قبلا دریافت کرده است. همچنین اطلاعات سوابق شخصی مانند سن، وضعیت تاهل، تعداد فرزندان و … نیز در این فرمها به چشم میخورد. سپس اطلاعات موجود در این فرمها تحلیل میشوند. به این ترتیب شخص وامگیرنده نمره اعتباری دریافت خواهد کرد و در پی آن میتوان برآوردی از ریسک اعتباری مشتری ارائه کرد. در نتیجه میتوان پیشبینی کرد که آیا شخص مذکور توان بازپرداخت را خواهد داشت یا اینکه احتمال بروز مشکل وجود دارد.
اما حال که میدانیم ریسک اعتباری چیست، شاید بهتر درک کنیم که چرا هنگام دریافت وام باید چندین فرم مختلف را پر کنیم. فرآیند غربال کردن و درجهبندی وامگیرندگان به منظور اعطای وامهای تجاری نیز به همین شکل است. متصدی وام، به اطلاعاتی در خصوص سود و زیان شرکت و همچنین درآمد داراییها و بدهیهای آن نیز نیاز دارد. اما برخی از نهادهای مالی به اعطای وام به حوزههای خاصی مانند انرژی و … میپردازند. به همین ترتیب مشخص است که میتوانند در جمعآوری اطلاعات در یک صنعت مشخص مهارتهای لازم را کسب میکنند. مخصوصا اگر شرکتهای محلی درخواست وام کنند، آنها بهتر میتوانند عملکرد شرکت را در آینده پیشبینی کنند.
نظارت
پس از اینکه وامگیرنده وام را دریافت کرد، ممکن است از اعتبار دریافتی برای انجام فعالیتهای پرمخاطره استفاده کند. به همین دلیل مدیران نهادهای مالی باید تدبیری بیندیشند تا جلوی این اتفاقها را بگیرند. آنها با هدف مدیریت ریسک اعتباری، هنگام انعقاد قراردادهای وام تمهیدات لازم را در نظر میگیرند. به این ترتیب وامگیرندگان نمیتوانند بر خلاف قرارداد، مبلغ دریافتی را صرف چنین اموری کنند. هنگامی که بر روی فعالیتهای وامگیرندگان نظارت صورت گیرد، میتوان دریافت که آیا آنها ریسکی را بر هزینههای نهاد مذکور وارد میکنند یا نه. با مطالعه نسبتهای مالی شرکتها میتوان به این امر دست پیدا کرد. روند نسبتهای مالی در مقایسه با یکدیگر و همچنین در دوره زمانی مشابه در گذشته، بررسی میشود و در مورد آن بحث خواهد شد.
رابطه بلندمدت با مشتری
اما اگر میخواهیم بدانیم که یکی دیگر از شیوههای مدیریت ریسک اعتباری چیست، میتوانیم به رابطه بلندمدت با مشتری اشاره کنیم. بر اساس این روش هم میتوان اطلاعاتی را درباره مشتری به دست آورد. بسیاری از مواقع پیش میآید که شخص وامگیرنده، از قبل حساب جاری یا پسانداز یا وام داشته است. به این ترتیب از مدتی طولانی با آن نهاد مالی در ارتباط بوده است. متصدی اعطای اعتبار میتواند به فعالیتهای مشتری نگاه کند. او با بررسی تاریخچه فعالیتهای او میتواند اطلاعات خوبی به دست آورد.
نظارت بر نهادهای مالی نشان میدهد که چنین روابط طولانیمدتی تا چه میزان اهمیت دارند. مخصوصا اگر مشتری پیشتر از این نهاد وام گرفته باشد، نهاد خطمشیهای مشخصی را در دست دارد تا بتواند بر مبنای آن امر نظارت را انجام دهد. به این ترتیب هزینه نظارت بر مشتریان قدیمی کمتر از مشتریان جدید خواهد بود.
در سمت مقابل، مشتری هم در این رابطه منافعی کسب خواهد کرد. او میتواند وامی با نرخ بهره کمتر دریافت کند و در مقایسه با دیگران، راحتتر وام بگیرد. نهاد مالی از این روابط فایده دیگری نیز کسب خواهد کرد. چرا که تقریبا خیالش از بابت رفتار مشتری راحت است و نگرانی در خصوص آن ندارد.
تعهدات وام
بانکها برای اینکه روابط بلندمدت خود را با مشتری پیریزی کنند، به تعهدات وام متوسل میشوند. این تعهدات به تعهد بانکی در آینده برای اعطای وام با بهره ثابت یا مشروط اشاره دارد. تعهدات وام موجب بهبود روابط بلندمدت نهاد مالی با مشتری خواهد شد. به این ترتیب جمعآوری اطلاعات نیز سادهتر خواهد بود.
همچنین در قراردادهای تعهد وام، شرطی وجود دارد که شرکت باید به طور مستمر اطلاعاتی از قبیل درآمد شرکت، داراییها، بدهیها و همچنین فعالیتهای بازرگانی را به بانک ارائه کند. تعهدات وام به این دلیل انجام میشود که هزینههای بانک برای غربالگری کم شود. همچنین به این ترتیب جمعآوری اطلاعات به شکلی مطلوبتر و دقیقتر صورت خواهد گرفت.
وثیقه
یکی از مهمترین ابزارهای مدیریت ریسک اعتباری وثیقه است. به این ترتیب وامگیرنده موظف است برای دریافت وام وثایق ملکی بسپرد. اما مزیت این ابزار ریسک اعتباری چیست؟ سپردن وثیقه، به منظور جبران نکول صورت میگیرد. در نتیجه زیان حاصل از وام کسر خواهد شد. چنانچه وامگیرنده، از پرداخت وام دارای وثیقه خودداری کند، وامدهنده این اختیار را دارد که وثیقه را بفروشد تا به این ترتیب زیان وام را جبران کند. زمانی که وثیقه امری الزامی باشد، نهادهای مالی اطمینان خاطر خواهند داشت. به همین دلیل در نهادهای مالی، دریافت وثیقه امری رایج و مرسوم به شمار میرود.
موجودی جبرانی
یکی از انواع وثیقه که در وامهای تجاری اخذ میشود، موجودی جبرانی است. در این صورت نهاد وامگیرنده موظف است درصدی از وام را در حساب خود نگه دارد. چنانچه وامگیرنده نکول داشته باشد، این مبلغ بلوکه شده میتواند به عنوان جبران زیان بانک در نظر گرفته شود. بانک این عمل را در راستای کاهش خطر رفتاری و نظارت موثرتر انجام میدهد.
زمانی که وامگیرنده ملزم به استفاد از حساب جاری باشد، بانک میتواند فرآیند چک کشیدن شخص حقیقی یا حقوقی مذکور را رصد کند. در نتیجه قادر خواهد بود اطلاعات مفیدی را در مورد شرایط مالی وامگیرنده به دست آورد. به عنوان نمونه اگر حساب جاری به صورت مداوم با کاهش روبرو شود، نشان میدهد که وامگیرنده درگیر مشکلاتی است. یا از آن طرف حسابهای فعال ممکن است دلیلی بر حضور در فعالیتهای پرمخاطره باشد. همچنین تغییر عرضهکنندگان میتواند به شرکت در کسبوکار جدید تعبیر شود. به همین دلیل است که موجودی جبرانی موجب میشود نظارت بانک بر وامگیرنده اثربخشتر و سادهتر شود. با توجه به تعریفی که بیان شد، مشخص شد که چرا موجودی جبرانی یکی از مهمترین ابزارهای موجود در مدیریت ریسک اعتباری است.
سهمیهبندی اعتبار
اما زمانی که مدیران در پی راههایی برای مدیریت ریسک اعتباری هستند، به روشهای گوناگونی متوسل میشوند. سهمیهبندی اعتباری یکی دیگر از شیوههای مورد قبول در این کار است. این روش خود به دو شکل انجام میشود:
- حتی اگر وامگیرنده موافق باشد نرخ بهره بالاتری بپردازد، وامدهنده از اعطای آن پرهیز میکند.
- نهاد مالی تمایل به پرداخت وام دارد. اما محدودیتهایی در این زمینه موجود است که ناچار است مبلغی کمتر از مبلغ مورد درخواست وامدهنده به او اعطا کند.
در مورد نخست علت عدم پرداخت وام از جانب وامدهنده این است که معمولا شرکتها یا افراد برای انجام طرحهای پرمخاطره نرخ بهرههای بالاتری را پیشنهاد میدهند. چرا که اگر آنها در کسبوکار خود موفق شوند، به سود عظیمی دست پیدا میکنند. اما در سمت مقابل این مسئله برای نهاد مالی بسیار پرخطر است. چرا که اگر سرمایهگذاری با شکست مواجه شود، خبری از بازپرداخت وام نخواهد بود. به همین دلیل است که نرخ بهره بالاتر تنها احتمال دارد ریسک اعتباری را افزایش دهد. پس مشخص است که نهادهای مالی در پی پرداخت وام با نرخ بهره بالا نیستند. بلکه بیشتر حالت دوم را انتخاب میکنند و هدفشان پرهیز از مخاطرههای رفتاری است.
نهاد مالی وام میدهد اما کمتر از میزان مورد تقاضای وامگیرندگان. مشخص است که پرداخت وام بیشتر با افزایش احتمال مخاطرههای رفتاری همراه است. اکثر وامگیرندگانی که میزان وام کمی دریافت میکنند، بازپرداخت آن را سریعتر انجام میدهند تا بتوانند وجهه خود را خوب جلوه دهند و در آینده نیز بتوانند مجددا وام بگیرند. به همین دلیل نهادهای مالی، اعتباراتی کمتر از تقاضای مشتریان در اختیار آنها قرار میدهند.
نکاتی در مورد ریسک اعتباری
- هرچه میزان ریسک اعتباری پیشبینی شده بیشتر باشد، نرخ بهره درخواستی از جانب وامدهنده بیشتر خواهد شد. اما ملاک تخمین ریسک اعتباری چیست؟ این ریسک را با توجه به توانایی وامگیرنده در بازپرداخت وام مشخص میکنند. در این محاسبات داراییهای وثیقهای وامگیرنده، توانایی تولید سود او و همچنین قدرت مالیاتیاش در نظر گرفته میشود. منظور از اوراق مالیاتی، مواردی مانند اوراق مشارکت دولتی و اوراق شهرداری است.
- در تعریف ریسک اعتباری باید توجه کرد که این ریسکهای بخش ثابت سرمایهگذاری با درآمد ثابت به شمار میروند. به همین دلیل است که شرکتهای رتبهبندی مانند S&P یا Fitch Ratings و Moody’s Investors Service ریسکهای اعتباری ناشران شرکتی و شهرداریها را به صورت مستمر مورد بررسی قرار میدهند.
- در کشور ما از آنجا که معمولا اوراق بدهی از سوی بانکها یا شرکتهای دولتی ضمانت میشوند، ریسک اعتباری چندان برای سرمایهگذاران حائز اهمیت نیست.
جمعبندی
در این مطلب کوشیدیم ریسک اعتباری و شیوههای مدیریت ریسک اعتباری بانکها را بیان کنیم. گفتیم که این ریسک به مسائلی برمیگردد که ممکن است منجر به عدم بازگشت اصل سرمایه یا سود حاصل از بازپرداخت وام از جانب وامگیرنده شود. همچنین با توجه به اینکه بانکها و نهادهای مالی در بخش اعطای وام معمولا با این ریسک سر و کار دارند، شیوههایی را برای مدیریت ریسک اعتباری در نظر میگیرند. به طور کلی تمام این شیوهها یک هدف دارند و آن هم این است که بتوانند در بازپسگیری اعتبار اعطاشده عملکرد موفقی داشته باشند. همچنین بانکها به کمک این شیوهها تدابیری را میاندیشند که اگر وامگیرنده بازپرداخت را انجام ندهد، بتوانند خسارت وارده را جبران کنند.