آموزش اندیکاتور CCI و کاربرد آن در شناسایی نقاط ورود و خروج
یکی از اندیکاتورهایی که به کمک آنها میتوان موقعیتهای خرید و فروش را به خوبی تشخیص داد، اندیکاتور CCI است. با دریافت سیگنال از این اندیکاتور میتوان خرید و فروش را به موقع انجام داد و به این ترتیب به سودهای بالایی رسید و همچنین از زیانهای فراوان جلوگیری کرد. زمانی که با استراتژی اندیکاتور CCI آشنا شویم به سادگی میتوانیم سازوکار آن را درک کنیم و از آن استفاده کنیم.
- اندیکاتور CCI چیست؟
- هدف اندیکاتور CCI چیست؟
- اهمیت قدرت روند
- اندیکاتور CCI چه چیزی را نشان میدهد؟
- فلسفه استراتژی اندیکاتور CCI
- آموزش اندیکاتور CCI به کمک یک مثال
- فرمول محاسبه در اندیکاتور CCI
- آموزش واگرایی در اندیکاتور CCI
- انواع استراتژی استفاده از اندیکاتور CCI
- تغییرات استراتژیهای اندیکاتور CCI
- محدودیتها و معایب اندیکاتور CCI
- تفاوت اندیکاتور CCI و اسیلاتور استوکاستیک
- تفاوت اندیکاتور CCI و RSI
- آموزش افزودن اندیکاتور CCI در مفیدتریدر
- جمعبندی
اندیکاتور CCI چیست؟
اندیکاتور CCI یا Commodity Channel Index یا شاخص کانال کالا، اندیکاتوری است که حدود ۴۰ سال قبل توسط دونالد لمبرت ابداع شد. این شخص یک معاملهگر کالا بود و با کمک این اندیکاتور مبادلات کالایی خود را تحلیل میکرد.
CCI در دسته اسیلاتورها قرار دارد. پیشتر در مطلب «اندیکاتور چیست» توضیح دادیم که اسیلاتور ابزاری است که رفتار سهم را میان دو کران بالا و پایین بررسی میکند. نوسان سهم میان این دو محدوده موجب ایجاد یک روند میشود که میتوان از آن اطلاعات مهمی به دست آورد.
برخلاف تصور بسیاری، معاملهگرانی که از اندیکاتور CCI استفاده میکنند، دارایی را در قیمت پایین نمیخرند که در قیمت بالاتر بفروشند. بلکه هدف آنها این است که در قیمتهای پایینتر خرید خود را انجام دهند و در قیمتهای پایین بفروشند. یا اینکه در قیمتهای بالا خرید کنند و در قیمتهای بالاتر دارایی را به فروش برسانند. پس این افراد به جای آنکه در نمودارها به دنبال الگوهای ادامهدار یا بازگشت روند باشند، آخرین روندی را که از شکست قیمتها به وجود آمده است، مدنظر قرار میدهند.
هدف اندیکاتور CCI چیست؟
در آموزش اندیکاتور CCI باید به دو نکته اساسی توجه کرد. این اندیکاتور به این دلیل مورد استفاده قرار میگیرد که یک مسئله مهم را به معاملهگران اطلاع دهد؛ یعنی اینکه در چه زمانی قیمت یک دارایی از ارزش واقعیاش بیشتر است. این مسئله به اشباع خرید اشاره دارد. همچنین استراتژی اندیکاتور CCI این است که نواحی بیشفروش یا اشباع فروش را نیز به معاملهگر اطلاع دهد.
به طور کلی معاملهگران به دنبال اصلاح روند قیمت هستند و انتظار دارند که شرایط بیشخرید یا بیشفروش تغییر کند. ممکن است در شرایطی که قیمت سهمی بیشتر از ارزش ذاتی معامله میشود، معاملهگر اقدام به فروش دارایی کند. بیشتر سرمایهگذاران برای اینکه بیشفروش یا بیشخرید شدن سهم را بررسی کنند به سراغ نسبت P/E میروند.
بیشتر بخوانید
هرچند تشخیص این امر به میزان زیادی به ایدئولوژی تحلیلگر بستگی دارد چرا که ابزارهای مورداستفاده در تحلیل با یکدیگر متفاوتاند. یعنی این امکان وجود دارد که عدهای از بیشفروش در یک سهم خبر دهند؛ حال آنکه عده دیگر چنین مسئلهای را رد کنند. بیشخرید شدن گاهی در پی وقایع و اخبار خوبی که منتشر میشود اتفاق میافتد.
اهمیت قدرت روند
قدرت روند در بازارهای خرسی و گاوی در دوره معین مسئلهای است که از اهمیت زیادی برخوردار است. مثلا در روندهای صعودی کمقدرت یا ضعیف، احتمال دارد بازار گاوی باشد. اما در همین شرایط ممکن است فشارهای نزولی نیز به چشم بخورد. اما در یک روند صعودی پرقدرت، قوی و محکم، ریسک معامله کمتر و سودآوری آن بیشتر است.
در سمت مقابل این مسئله در روندهای کمقدرت نیز به چشم میخورد. یعنی ممکن است روند به گونهای باشد که انجام معامله در چنین شرایطی پرریسک باشد. روندها میتوانند علاوه بر صعودی یا نزولی بودن، در میانه نیز حرکت کنند. اندیکاتورها این شرایط را بررسی میکنند و به معاملهگر اطلاع میدهند. به این ترتیب فرد میتواند در خصوص انجام معامله یا عدم انجام آن تصمیمگیری کند. پس بدیهی است که قدرت روند نقش موثری در سود یا زیان افراد ایفا میکند.
اندیکاتور CCI چه چیزی را نشان میدهد؟
این اندیکاتور روندهای جدید را کشف میکند. پیشتر گفتیم که از این ابزار برای تشخیص نواحی اشباع خرید و فروش استفاده میشود. بهعلاوه در شرایطی که شاهد واگرایی میان اندیکاتور و نمودار قیمت هستیم، این ابزار نقاط چالشی روند را به ما نشان میدهد.
زمانی که این اندیکاتور از ناحیه منفی یا ناحیه نزدیک به صفر به نواحی بالای ۱۰۰ حرکت میکند، میتوان از شروع یک روند صعودی جدید مطلع شد. با مشاهده چنین وضعیتی احتمال دارد یک پولبک و سپس صعود دوباره قیمتها به وقوع بپیوندد. این مسئله را میتوان به عنوان سیگنال خرید تلقی کرد.
روند نزولی نیز درست در مقابل توضیحات بالا قرار میگیرد. زمانی که اندیکاتور از سطوح نزدیک به صفر یا مثبت به سمت محدوده ۱۰۰- حرکت میکند، این احتمال وجود دارد که یک روند نزولی در حال تشکیل باشد.
نکته
از آنجا که نواحی بیشخرید و بیشفروش نواحی ثابتی نیستند، اندیکاتور CCI را اندیکاتوری بدون کران در نظر میگیرند. تحلیلگران باید به آنچه پیشتر در این اندیکاتور مشاهده کردهاند مراجعه کنند تا بتوانند از احتمال معکوس شدن قیمت مطلع شوند. با کاهش میزان بزرگنمایی میتوان نمایی کلی از نمودار را دید که در آن تعداد زیادی نقطه از معکوس شدن قیمت خبر میدهند.
فلسفه استراتژی اندیکاتور CCI
خالق این اندیکاتور به دنبال بررسی تغییرات دورهای کالاها بود. اما با فراگیری استفاه و کاربرد این اندیکاتور، از آن در شاخصها یا صندوقهای قابل معامله نیز استفاده شد و اکنون دیگر فقط محدود به کالا نیست.
این اندیکاتور در ابتدا به بررسی تغییرات بلندمدت روندها میپرداخت. اما اکنون سرمایهگذاران به گونهای آن را مورد استفاده قرار میدهند که در تمامی بازارهای مالی و البته تمامی تایمفریمها، کاربردی است. مزیت معامله کردن در تایمفریمهای مختلف، دریافت سیگنالهای خرید و فروش بیشتر و در نتیجه فرصتهای بیشتر است.
البته که در بیشتر مواقع خط اندیکاتور در محدوده میان ۱۰۰- تا ۱۰۰+ قرار میگیرد. در ۲۵٪ مواقع نیز مقادیر خارج از این محدوده هستند که این مسئله نشانگر ضعف یا شدت روند قیمت است. با این تفاسیر میتوان دریافت که این اندیکاتور قیمت فعلی را نسبت به حرکت قبلی قیمت به صورت نسبی مقایسه میکند.
آموزش اندیکاتور CCI به کمک یک مثال
نگاهی به نمودار ماهانه زیر بیندازید. این نمودار دادههای ۳۰ ماه اخیر ر ا بررسی میکند. هرچند در تحلیل تکنیکال از دادههای ۲۰ و ۴۰ دوره نیز استفاده میشود. هر دوره با تعدادی نمودار میلهای یا شمعی قابل مشاهده است.
دقت کنید که بازههای زمانی ممکن است به صورت دقیقهای، پنج دقیقهای، روزانه، هفتگی، ماهانه و یا هر تایمفریم دیگری تنظیم شود. بزرگتر بودن دورهها موجب میشود که اندیکاتور بیشتر در بازه ۱۰۰+ و ۱۰۰- حرکت کند. تحلیلگرانی که دید کوتاهمدت دارند، باید به این نکته دقت کنند که دورههای زمانی کوتاهتر، برابر است با سیگنالهای بیشتر.
در آغاز باید اندیکاتور CCI را در پلتفرم معاملاتی خود داشته باشید. سپس تعداد دورههای مدنظر خود را وارد میکنید و یک تایمفریم را نیز انتخاب میکنید. زمانی که مقادیر CCI از ۱۰۰+ بیشتر است، به منزله آن است که قیمت از میانگین ثبتشده بالاتر است. در مقادیر کمتر از ۱۰۰- نیز عکس این موضوع صادق است. برای سرمایهگذاران بلندمدت معمولا نمودارهای روزانه یا هفتگی گزینههای بهتری است. سرمایهگذاران کوتاهمدت نیز میتوانند از نمودارهای یکساعته یا حتی یکدقیقهای استفاده کنند.
بیشتر بخوانید
خط روند در شاخص کانال کالا
در آموزش اندیکاتور CCI باید به این نکته اشاره کرد که میتوان برای این ابزار خط روند ترسیم کرد. شکست خط روند در این اندیکاتور به منزله تغییر روند و آغاز یک روند نزولی یا صعودی جدید است. این مسئله خود یکی از مهمترین کاربردهای اندیکاتور مذکور است.
کافی است به کمک کفها یا سقفهایی که در CCI به دست میآید خط روندی را ترسیم کنیم. اگر خط روند کف نمودار به سمت پایین شکسته شود، به منزله آغاز روند نزولی و البته سیگنال فروش است. چنانچه خط روند سقف به سمت نواحی بالایی شکسته شود، نوید از آغاز یک روند صعودی است و سیگنال خرید نیز صادر میشود.
همانگونه که در تصویر بالا مشخص است، شکست خط روند کف به سمت پایین اتفاق افتاده است که پس از آن روند نزولی ایجاد شده است.
در تصویر بالا هم شکست خط روند سقف به سمت بالا را مشاهده میکنیم که آغاز روند صعودی و سیگنال خرید را نشان میدهد.
فرمول محاسبه در اندیکاتور CCI
هرچند اکنون محاسبات این اندیکاتور و سایر ابزارها به صورت خودکار انجام میشود و دیگر نیازی به آن نیست که خودمان این کار را انجام دهیم، اما به منظور آموزش بهتر اندیکاتور CCI و درک سازوکار آن، بهتر است اشارهای به محاسبات آن داشته باشیم. برای انجام این کار ابتدا لازم است که تعداد دورههای مدنظر خود را انتخاب کنیم. تعداد دورههای کمتر منجر به ناپایدارتر بودن شاخص و نوسان بیشتر خواهد شد. انتخاب تعداد دورههای بیشتر با خطای کمتر مواجه خواهد بود.
فرض کنید تعداد دورههای انتخابی ما ۲۰ تاست. ابتدا قیمت بالا، پایین و قیمت بستهشدن را برای ۲۰ دوره محاسبه میکنیم. به این ترتیب میتوان قیمت نمونه را به دست آورد. پس از آن ۲۰ قیمت نمونه آخر را جمع میکنیم و بر ۲۰ تقسیم میکنیم. به این ترتیب ۲۰ دوره میانگین متحرک قیمت نمونه به دست میآید. در ادامه نیز میانگین متحرک را از قیمت نمونه ۲۰ دوره آخر کم میکنیم تا میزان انحراف از میانگین متحرک را محاسبه کنیم.
در این محاسبات لازم است که قدرمطلق مقادیر را در نظر بگیرید؛ یعنی مقادیر منفی به صورت مثبت در نظر گرفته میشوند. پس از آن لازم است مجموع اختلاف از میانگین را بر تعداد دورهها تقسیم کنید. برای به دست آمدن CCI فعلی دارایی، لازم است که بهروزترین قیمت نمونه میانگین متحرک و میانگین انحراف را در فرمولها لحاظ کنید. همچنین نیاز است که این پروسه را در رابطه با هر دوره جدید تکرار کنید.
با توجه به نکاتی که در رابطه با محاسبات اندیکاتور CCI بیان کردیم، فرمول این اندیکاتور به شرح زیر است:
در این فرمول مقادیر به شرح زیر هستند:
- P: تعداد دورهها
- H: بالاترین قیمت
- L: پایینترین قیمت
- C: قیمت بستهشدن سهم در پایان دوره
- MA: میانگین متحرک
- MD: انحراف میانگین مطلق
در فرمول اندیکاتور CCI یک ضریب ۱/۰.۰۱۵ داریم که همان ثابت لمبرت است. با ضرب فرمول در این عدد در بیشتر از ۷۰ درصد مواقع، مقادیر CCI میان بازه ۱۰۰+ و ۱۰۰- نوسان میکند. البته درصد بیانشده با توجه به تعداد دورهها متفاوت خواهد بود.
چنانچه تعداد دورهها کم و مدتزمان آنها محدود باشد، مقادیر کمتری میان ۱۰۰+ و ۱۰۰- قرار میگیرند. بیشتر بودن تعداد دورهها طبیعتا نتیجهای معکوس را به دنبال خواهد داشت.
آموزش واگرایی در اندیکاتور CCI
پیشتر گفتیم که استراتژی اندیکاتور CCI در تحلیل سهام و ارزها نیز کاربرد دارد. دادههای مثبت در این اندیکاتور نشانگر آن هستند که دارایی موردتحلیل در مقایسه با پیشبینیهایی که بر اساس روندهای گذشته انجام میشوند، از قدرت معاملاتی بیشتری برخوردار است. مقادیر منفی کوچک هم خبر از ضعف معاملات این دارایی میدهند.
مانند هر اندیکاتور دیگری امکان مشاهده واگرایی در هنگام کار با این ابزار نیز وجود دارد. این اتفاق در شرایطی به وقوع میپیوندد که قیمت دارایی و خط اندیکاتور، در دو جهت مخالف حرکت کنند. حال اگر قیمت رو به افزایش و اندیکاتور در حال کاهش باشد، شاهد یک ضعف در خط روند خواهیم بود. هرچند واگرایی را سیگنال معاملاتی ضعیفی میدانند اما از آن جا که ممکن است این وضعیت در طولانیمدت به همین شکل برقرار باشد، معاملهگر میتواند با دریافت هشدار، از احتمال معکوس شدن قیمت باخبر شود. با اینهمه نباید تصور کرد که با مشاهده واگرایی میان شاخص و نمودار قیمت، همیشه روند معکوس خواهد شد.
با توجه به این مسئله، تحلیلگر میتواند اقدام به کوچکتر کردن بازه حدضرر خود کند. به عنوان مثال اگر یک معاملهگر حد ضرر خود را روی ۱۰ درصد تعیین کرده باشد، زمانی که قیمت سهام به ۱۰ درصد پایینتر از قیمت خرید برسد، باید با توجه به حدضرر، فروش را در دستور کار قرار داد.
واگرایی مثبت
این واگرایی در شرایطی رخ میدهد که قیمتِ دارایی، یک کف جدید را پایینتر از کف قبلی ایجاد کرده باشد اما اندیکاتور کف جدید را تایید نکند و یک کف بالاتر از کف قبلی ایجاد کند و به صورت صعودی باشد. این مسئله واگرایی مثبت است که به عنوان سیگنال خرید میتوان روی آن حساب کرد.
واگرایی منفی
این واگرایی در شرایطی رخ میدهد که دارایی قیمتی بالاتر از سقف قبلی خود ایجاد کند اما اندیکاتور سقفی پایینتر از سقف قبلی بسازد. این واگرایی منفی به منزله سیگنال فروش تلقی میشود.
انواع استراتژی استفاده از اندیکاتور CCI
در آموزش اندیکاتور CCI و سایر اندیکاتورها مهمترین مسئله آن است که فراموش نکنیم این ابزار بدون ریسک نیستند. درست است که در تمام سیستمها باید زیان را در نظر گرفت اما به کمک حد ضرر میتوان محدوده ریسک را کمتر کرد.
در این بخش دو استراتژی مهم را بیان میکنیم که میتوان به کمک آنها، از اندیکاتور CCI به شکلی مطلوب در تحلیل تکنیکال استفاده کرد.
استراتژی ابتدایی اندیکاتور CCI
این استراتژی میتواند در پیگیری سیگنالهای خرید CCI کمککننده باشد. به علاوه، به کمک این استراتژی میتوان حرکتهای نمودار را در محدوده کمتر از ۱۰۰- بررسی کرد که به سیگنال فروش منتهی میشوند. البته که ممکن است سرمایهگذاران تنها به سیگنالهای خرید اهمیت بدهند و در مواقعی که سیگنال فروش صادر میشود، از دارایی خارج شوند و سپس با صدور مجدد سیگنال خرید، اقدام به ورود و سرمایهگذاری کنند.
مثال
نگاهی به نمودار زیر بیندازید. این نمودار تغییرات قیمت یک سهم را در سالهای ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۴ میلادی نمایش میدهد. نمودار هفتگی زیر به خوبی نشان میدهد که در مقادیر کمتر از ۱۰۰- سیگنال فروش صادر میشود. این سیگنال را در نمودار با رنگ نارنجی مشاهده میکنید.
با توجه به نکاتی که در آموزش اندیکاتور CCI به آن اشاره شد، همین مورد میتوانست احتمال ایجاد یک روند نزولی را به سرمایهگذاران بلندمدت اطلاع دهد. همچنین در اوایل سال ۲۰۱۲، صدور یک سیگنال خرید را شاهد هستیم که موجب شد تا معاملهگران اقدام به خرید سهام کنند تا از افزایش قیمت آن در آینده به سود برسند.
استراتژی اندیکاتور CCI با کمک چند چارچوب زمانی
میتوان در چند تایمفریم از این اندیکاتور استفاده کرد. یعنی میتوان در این استراتژی هم از نمودارهای کوتاهمدت استفاده کرد و هم از نمودارهای بلندمدت. زمانی که اندیکاتور CCI در یک نمودار بلندمدت به بالای ناحیه ۱۰۰+ حرکت میکند، از یک روند صعودی خبر میدهد. همچنین در نمودار کوتاه نیز میتوان منتظر دریافت سیگنال خرید بود. تا زمانی که اندیکاتور به ۱۰۰- نرفته است، روند همچنان صعودی تلقی میشود.
مثال
نمودار بالا روند صعودی هفتگی یک دارایی را نشان میدهد. چنانچه نمودار بلندمدت باشد، تنها روی نمودار کوتاهمدت سیگنال خرید دریافت میکنیم. در شرایطی که معاملهگران به کمک چارت روزانه تحلیل خود را انجام میدهند، هنگامی که CCI از محدوده ۱۰۰- کمتر میشود و سپس به نواحی بالاتر از آن بازمیگردد، این مسئله را به عنوان سیگنال خرید تلقی میکنند.
در سمت دیگر، در شرایطی که CCI به سمت مقادیر بیشتر از ۱۰۰+ حرکت کند و دوباره به آن محدوده برگردد، میتوان به منزله سیگنال خروج به آن نگاه کرد. چنانچه روند سهام در CCI بلندمدت نزولی شود، یک سیگنال فروش خواهیم داشت که ما را از نگهداری سهم به امید افزایش قیمت، منع میکند.
در نمودار بالا، سه سیگنال خرید با رنگ بفنش و دو سیگنال فروش با رنگ نارنجی در چارت روزانه قابل مشاهده است. از آنجا که CCI در نمودار بلندمدت نشانگر روند صعودی است، فروش استقراضی صورت نگرفته است. زمانی که CCI در نمودار بلندمدت در محدوده ۱۰۰- قرار دارد، باید تنها سیگنالهای فروش استقراضی را در نمودار کوتاهمدت در نظر گرفت. تا زمانی که CCI بلندمدت از ۱۰۰+ عبور نکرده باشد، همچنان روند نزولی خواهد بود. نمودار مذکور به وضوح نشان میدهد تا وقتی که اندیکاتور در نمودار کوتاهمدت به بالای ۱۰۰+ میرسد و پس از آن به سطح زیر ۱۰۰+ باز میگردد، معاملهگر باید همواره اقدام به فروش استقراضی کند.
در شرایطی که اندیکاتور در نمودار کوتاهمدت به ناحیه زیر ۱۰۰- حرکت کند و سپس به بالای ۱۰۰- صعود کند، معاملهگران دارایی خود را میفروشند. چنانچه روند CCI در نمودار بلندمدت به صورت تناوبی افزایش پیدا کند، نباید دست به فروش استقراضی زد.
تغییرات استراتژیهای اندیکاتور CCI
از اندیکاتور CCI میتوان در تنظیم قوانین استراتژی کمک گرفت. یعنی میتوان به کمک این اندیکاتور، استراتژیهای معاملاتی را تغییر داد. مثلا در شرایطی که از چند چارچوب زمانی مختلف استفاده میکنیم، میتوانیم استراتژیهای سختگیرانهتری را به کار ببندیم. یعنی اگر CCI در نمودار بلندمدت در ناحیه بالای ۱۰۰+ قرار دارد، در چارچوب زمانی کوتاهمدت باید به سراغ سیگنالهایی برویم که از نگهداری سهام اطلاع میدهند چرا که قیمتها افزایش پیدا خواهند کرد. این استراتژی موجب میشود که تعداد سیگنالها کمتر شود اما در عوض از قوی بودن روند کلی مطمئنتر خواهیم شد.
همچنین میتوان قوانین ورود و خروج را هم در چارچوبهای زمانی کوتاهمدت تنظیم کرد. مثلا اگر روند قیمت در چارچوب زمانی بلندمدت رو به رشد و صعودی باشد، ممکن است تحلیلگر صبر کند تا نمودار کوتاهمدت به ناحیه زیر ۱۰۰- برود و پس از آن دوباره به ناحیه بالای ۰ (نه ۱۰۰-) بازگردد. در این شرایط فرد قیمت بیشتری را میپردازد اما در خصوص اینکه پولبک کوتاهمدت تمام شده است و روند بلندمدت در حال شروع شدن است مطمئنتر خواهد شد.
همچنین در شرایط خروج از سهم نیز میتوان منتظر ماند تا قیمت به ناحیه بالاتر از ۱۰۰+ برود و بعد از آن به جای ۱۰۰+ به زیر ۰ نزول کند. سپس میتوان از سهم خارج شد. این مسئله نشان میدهد که با گذراندن چند پولبک خفیف، میتوان در طی روند قوی به افزایش سود رسید.
محدودیتها و معایب اندیکاتور CCI
- درست است که این ابزار برای تشخیص موقعیتهای بیشخرید و بیشفروش مورد استفاده قرار میگیرد، اما در نهایت تصورات و تحلیلهای معاملهکننده در این میان بسیار اثرگذار است.
- تاخیری که در این شاخص وجود دارد میتواند در بعضی از مواقع منجر به ارائه سیگنالهای ضعیف شود. یعنی ممکن است در آستانه یک افزایش قیمت باشیم و سیگنال آن دیر به دست ما برسد. به این ترتیب، زمانی که میخواهیم تصمیمی بگیریم ممکن است قیمت در حال اصلاح باشد و به این ترتیب موقعیت معاملاتی را از دست خواهیم داد.
تفاوت اندیکاتور CCI و اسیلاتور استوکاستیک
در توضیح اسیلاتور استوکاستیک باید گفت این اندیکاتور یک تکانه است که به مقایسه قیمت بسته شدن سهام با بازهای از قیمتهای همان سهم در دوره زمانی معین میپردازد. این اسیلاتور نیز مانند CCI در شناسایی سطح بیشخرید و بیشفروش قابل استفاده است. اما قدمت آن در مقایسه با CCI بیشتر است.
نوسان این اندیکاتور در بازه ۰ و ۱۰۰ است. در بخشهایی از نمودار که این اندیکاتور نقاط بالای ۸۰ را لمس میکند، سیگنال اشباع خرید صادر میشود. در محدوده کمتر از ۲۰ نیز، شاهد فروش بیش از اندازه هستیم. مجددا تاکید میشود که این مسائل همواره بیانگر معکوس شدن قیمت در آینده نزدیک نیستند.
چنانچه روندی قوی باشد، احتمال دارد دارایی مدت طولانیتری در شرایط بیشفروش یا بیشخرید باقی بماند. پس معاملهگران با توجه به تغییرات استوکاستیک میتوانند از تغییر روند در آینده مطلع شوند. درست است که هر دو اندیکاتور مذکور در دسته اسیلاتورها قرار میگیرند، اما روش محاسبه آنها متفاوت است. بالاتر اشاره شد که اندیکاتور CCI بدون کران است ولی استوکاستیک میان بازه ۰ و ۱۰۰ نوسان میکند.
تفاوت اندیکاتور CCI و RSI
اسیلاتور RSI رابطه میانگین قیمت بستهشدن بالا و پایین را در دورههای معمولا ۱۴روزه مقایسه میکند. سپس مقادیر بهدستآمده روی یک خط متحرک در زیر نمودار قیمت قرار میگیرند. همچون استوکاستیک مقادیر این اندیکاتور نیز میان بازه ۰ و ۱۰۰ نوسان دارند. در RSI نقطه ۵۰ نقطه میانی نمودار است. نواحی بالای ۷۰ نواحی بیشخرید و نقاط کمتر از ۳۰ بیشفروش هستند.
RSI اندیکاتوری است که دارای کران است و از این رو با CCI تفاوت دارد. هر دو ابزار مذکور میتوانند شتاب روند را اندازهگیری کنند و قادر به ارائه سیگنال واگرایی صعودی یا نزولی هستند. به صورت کلی میتوان گفت تحلیلگران به دلیل سادگی بیشتر RSI، آن را به CCI ترجیح میدهند.
میتوانید هر دو شاخص مذکور را با توجه به استراتژی و مدل معاملاتی خود به منظور تشخیص نواحی بیشخرید و بیشفروش در نظر داشته باشید. چرا که این دو ابزار دادههای یکسانی را ارائه میدهند. RSI با سرعت تغییرات قیمت ارتباط دارد اما هدف CCI پیگیری انحرافهای دورهای است.
آموزش افزودن اندیکاتور CCI در مفیدتریدر
به منظور استفاده از این اندیکاتور در نرمافزار مفید تریدر باید مراحل زیر را به ترتیب انجام داد:
- ابتدا به سراغ منوی Insert میرویم و سپس گزینه Indicators را انتخاب میکنیم. در فهرست بازشده گزینه Commodity Channel Index را انتخاب میکنیم.
- سپس در پنجرهای که باز میشود دکمه OK را بفشارید.
جمعبندی
اندیکاتور CCI میتواند به شناسایی سطوح بیشخرید و بیشفروش کمک کند. اگر بخواهیم استراتژی اندیکاتور CCI را به زبان ساده توضیح دهیم باید بگوییم این اندیکاتور شاخصی است که شدت قدرت روندهای قیمتی را به خوبی بررسی میکند و معاملهگران به کمک این مسئله میتوانند سیگنالهای خرید و فروش دریافت کنند.
البته همانند سایر اندیکاتورها، بهتر است از این اندیکاتور در کنار دیگر ابزارهای تحلیل استفاده شود تا از صحت سیگنالها و نتایج بهدستآمده بیشتر مطمئن شد. این ابزار با نشان دادن حرکت و جهت روند، میتواند به خوبی در شناسایی نقاط ورود و خروج به معاملهگران کمک کند.