میانگین کم کردن در بورس چیست و روش مارتینگل چه نقشی در آن دارد؟
انجام تحلیل بنیادی و تکنیکال و همچنین تعیین حد سود و حد ضرر از جمله کارهایی است که پیش از ورود به بازار سهام و برای اجتناب از زیان انجام میدهیم؛ اما اگر بعد از ورود ما به بازار بورس، اوضاع بر طبق پیشبینیها و تحلیلهای ما پیش نرفت و سهام افت کرد چه؟ چگونه میتوانیم ضرر را در چنین حالتی کاهش دهیم و یا حتی آن را خنثی کنیم؟ میانگین کم کردن (Averaging Down) در بورس، یک روش مدیریت سرمایه است که بر مبنای محاسبه میانگین قیمت سهام و به کمک ابزاری به نام روش مارتینگل انجام میشود. این تکنیک معاملاتی در هنگام افت غیرمنتظره سهام بنیادی کاربرد دارد. این روش تقریبا مشابه خرید و فروش پلهای است اما تفاوتهایی اساسی هم با آن دارد. در ادامه این مطلب از توان تحلیل توضیح میدهیم که میانگین کم کردن در بورس چیست و چه مواقعی میتوان از آن استفاده کرد. همچنین سازوکار روش مارتینگل شرح داده و نحوه محاسبه میانگین قیمت سهم را که از فاکتورهای پایهای میانگین کم کردن است، توضیح میدهیم.
فهرست مطالب این آموزش با دسترسی سریع
- میانگین کم کردن در بورس یعنی چه؟
- نحوه انجام محاسبه برای میانگین کم کردن
- خرید پلهای با میانگین کم کردن چه تفاوتی دارد؟
- روش کم کردن میانگین خرید به کمک روش مارتینگل
- میانگین کم کردن چه مزیتی دارد؟
- معایب میانگین کم کردن چیست؟
- بهترین زمان برای میانگین کم کردن
- آیا میانگین کم کردن همیشه کار درستی است؟
- هنگام میانگین کم کردن باید به چه نکاتی دقت کرد؟
- جمعبندی
- سوالات متداول با پاسخهای کوتاه
میانگین کم کردن در بورس یعنی چه؟
میانگین کم کردن در بورس یک استراتژی خرید است که همزمان با نزول قیمت انجام میشود. بسیار پیش میآید که معاملهگر، سهامی را خریداری میکند و پس از آن سهم با افت قیمت مواجه میشود. در چنین شرایطی معاملهگر میتواند برای کاهش میزان ضرر خود و یا حتی خنثی کردن ضرردهی، میانگین کم کردن را در دستور کار قرار میدهد. به این ترتیب که سهم را در قیمت پایینتری مجددا خریداری میکند. در نتیجه این عمل، میانگین قیمت خرید تمامشده کم خواهد شد. با این کار، اگر قیمت سهم رشد کند، سوددهی نیز زودتر اتفاق میافتد. این روش موافقان و مخالفان فراوانی دارد که هریک دلایلی برای نظر خود دارند.
نحوه انجام محاسبه برای میانگین کم کردن
در نظر بگیرید که ۲۰ سهم را به قیمت ۲۰۰ تومان خریداری کردهاید. اکنون قیمت سهم افت کرده و در ۱۰۰ تومان معامله میشود. اگر در همین قیمت مجددا ۲۰ سهم دیگر خریداری کنید، مانند این است که ۴۰ سهم را در قیمت ۱۵۰ تومان خریداری کردهاید. به این ترتیب میانگین بهای تمامشده برای خرید هر سهم، از ۲۰۰ تومان به ۱۵۰ تومان کاهش پیدا میکند.
حال شرایطی را در نظر بگیرید که طی آن قیمت سهم به ۱۶۰ تومان برسد. در این حالت چون ۱۶۰ از میانگین خرید شما بیشتر است، شما وارد سود میشوید. اما اگر میانگین را کم نکرده بودید، میانگین قیمت تمامشده همچنان ۲۰۰ تومان بود. یعنی تا زمانی که سهم به قیمت ۲۰۰ تومان نمیرسید، شما همچنان در ضرر بودید.
محاسبات این روش بسیار ساده است اما میتوانید از محاسبهگرهای آنلاینی همچون محسابهگر stock-screnner که در سطح وب وجود دارد هم استفاده کنید.
با این تفاسیر و توضیحات، شاید پیش خود فکر کنید که به کمک این روش همیشه میتوانید زودتر به سود برسید. اما نمیتوان به این راحتی و با تکیه بر یک مثال ساده، این مبحث را چنین تفسیر کرد. این روش نیز مانند هر استراتژی و شیوه دیگر، مزایا و معایبی دارد. چنانچه میانگین کم کردن را به درستی انجام ندهید، ممکن است این عمل منجر به زیان شما شود. عجله نکنید؛ در ادامه به این مسئله نیز خواهیم پرداخت.
خرید پلهای با میانگین کم کردن چه تفاوتی دارد؟
پیشتر در خصوص خرید پلهای صحبت کردهایم. احتمال دارد که با مطالعه این مطلب تا به اینجا، این تصور در ذهن شما پیش آمده باشد که این دو روش یکسان هستند. اما اینگونه نیست. خرید پلهای میتواند برای همه معاملهگران یا سرمایهگذاران روشی سودآور باشد. یعنی حتی در صورت ضرر کردن، تمام سرمایهشان را از دست نخواهند داد. اما میانگین کم کردن در بورس، هر جایی کاربرد ندارد و نمیتوان برای تمام سهمها از این شیوه استفاده کرد. باید توجه داشت که استفاده از این روش تنها در خصوص سهامی نتیجهبخش است که پس از تحلیل بنیادی، ارزشمند تشخیص داده شود.
میانگین کم کردن در شرایطی به کار میرود که قیمت سهم در حال کاهش است و بازار روندی نزولی دارد یا اصطلاحاً بازار خرسی است. در این شرایط حد ضرر شما فعال میشود. این مسئله نشان میدهد که تحلیل شما نادرست بوده است. به این ترتیب سهم به جای رشد، با کاهش قیمت مواجه میشود. در چنین حالتی، بسیاری از سرمایهگذاران در سهام زیانده باقی میمانند. آنها امیدوارند که روند برگردد و قیمت مجددا افزایش پیدا کند. همین امر موجب میشود که روز به روز به ضررشان افزوده شود.
بیشتر بخوانید
با فعال شدن حد ضرر باید از سهم بیرون آمد. در این میان با توجه به شرایط سهم، میتوان با میانگین کم کردن، خریدهای بیشتری انجام داد تا در هنگام صعود قیمت، زودتر به سود رسید. اما خرید پلهای در شرایطی به کار میرود که معاملهگر پس از تحلیل سهم و در همان ابتدا، خرید را به صورت مرحلهای انجام میدهد تا از صحت تحلیل خود مطمئن شود.
میتوان تفاوتهای بین میانگین کم کردن و خرید پلهای را اینگونه خلاصه کرد:
- خرید پلهای اقدامی احتیاطی است برای جلوگیری از ضررهای احتمالی که بر خلاف تحلیلهای تکنیکال اولیه ایجاد میشود؛ اما میانگین کم کردن اقدامی است برای نجات سرمایه هنگام افتهای قیمتی پیشبینی نشده سهمهای بنیادی.
- میانگین کم کردن تنها برای سهمهای بنیادی کاربرد دارد اما خرید پلهای، مناسب خریداری سهم بر اساس تحلیل تکنیکال است.
- خرید پلهای فرمول خاصی ندارد اما میانگین کم کردن بر اساس فرمول مارتینگل به نتیجه میرسد.
- خرید پلهای بیشتر مناسب سرمایهگذاریهای کوتاهمدت است اما میانگین کم کردن در سرمایهگذاریهای بلندمدت جواب میدهد.
روش کم کردن میانگین خرید به کمک روش مارتینگل
روش مارتینگل شیوهای است که توسط یک دانشمند نظریه احتمالات به نام جوزف ال. داب (Joseph L. Doob) گسترش و تدوین یافت. پس از آن معاملهگران دیگر هم با روشهای مختلفی آن را اجرا کردند. بر اساس این روش، شما باید سرمایه اولیه خود را به توانهایی از عدد دو تقسیم کنید. سپس باید خرید خود را در قیمتهای مختلف و بر اساس این ضرایب انجام دهید.
در روش مارتینگل معاملهگر در یک سلسه شرطبندی فعالیت میکند. یعنی او تنها بر یک شرطبندی تمرکز نمیکند. بلکه چندین شرطبندی را به صورت متوالی انجام میدهد تا بالاخره سود کند.
هر زمان که فرد در شرطبندی میبازد، میزان شرطبندیاش را دوبرابر دفعه قبلی میکند. تا اینکه سرانجام در یک شرطبندی برد کند. به این ترتیب از این سلسله معاملات با سود خارج میشود.
آموزش استراتژی میانگین کم کردن به روش مارتینگل
در نظر بگیرید که در یک مسابقه شرطبندی سکه انداختن شرکت کردهاید. اگر شیر بیاید، به اندازه مبلغ شرطبندی برنده خواهید شد و در صورتی که خط بیاید، شرط را خواهید باخت. اینگونه تصور کنید که ابتدا بازی را با X تومان شروع میکنید. مشخص است که دو حالت پیش میآید؛ یا شیر خواهد آمد و یا خط. اگر شیر بیاید، برنده خواهید شد و دارایی شما دوبرابر خواهد شد. اگر خط بیاید، مبلغ X تومان را خواهید باخت.
چنانچه باختید، در مرحله بعدی باید میزان شرطبندی را 2X کنید. حال اگر شیر بیاید، سود شما در کل X تومان خواهد بود. چرا که این باخت باعث میشود 2X تومان ببرید. اما در مرحله قبل X تومان باخته بودید. به این ترتیب مبلغ سود خالص برابر خواهد بود با X تومان. به همین ترتیب اگر دوباره در این مرحله نیز ببازید، باید در مرحله بعدی میزان شرطبندی را دوبرابر کنید؛ یعنی 4X. اگر هم ببرید، مجددا مانند قبل X تومان سود کردهاید.
بنابراین طبق این مثال:
- باخت در مرحله اول و دوم = 3X تومان
- سود از مرحله سوم = 4X تومان
- سود خالص: 4X-3X = X تومان
حتی اگر این مراحل n بار هم تکرار شود، در نهایت شما در بار nام به میزان X تومان سود خواهید کرد. البته این مسئله به شرطی اتفاق میافتد که سرمایه تمام نشده باشد.
مثال عملی میانگین کم کردن به روش مارتینگل در بورس
فرض کنید یک سهم را با قیمت ۱۰۰ تومان خریدهاید و قیمت آن اکنون پس از ۳۰ درصد افت، به ۷۰ تومان رسیده است.
بر طبق روش مارتینگل، برای میانگین کم کردن باید در این قیمت مجددا دو سهم دیگر بخرید. به این ترتیب میانگین خرید ۸۰ تومان خواهد بود. اگر قیمت سهم رشد نکند و مجددا دچار ریزش شود، ممکن است به ۵۰ تومان هم برسد. به این ترتیب شما باید دوبرابر خرید قبلی خرید کنید؛ یعنی چهار سهم.
در پی این عمل، میانگین قیمت تمامشده برای هر سهم برابر خواهد شد با ۶۳ تومان. این امر به آن معناست که شما هفت سهم را در قیمت ۶۳ تومان خریداری کردهاید و اکنون قیمت سهم ۵۰ تومان است. یعنی اکنون سهم در شرایطی به سر میبرد که قیمت فعلی سهم نسبت به قیمت خرید ابتدایی (۱۰۰ تومان) ۵۰ درصد کم شده است. اما اگر سهم تنها ۲۶ درصد با رشد مواجه شود، شما وارد سود خواهید شد. به این ترتیب توانستهاید به کمک این روش زودتر به سود برسید.
میانگین کم کردن چه مزیتی دارد؟
اما مزیت این روش آن است که اگر سهم با افت قیمت مواجه شود، معاملهگر متضرر نخواهد شد. در شرایطی که قیمت سهم نسبت به قیمت خرید اولیه کم میشود، میتوان به کمک این روش، قبل از آنکه قیمت سهم به قیمت خرید اولیه برسد، سود کرد. در غیر این صورت تنها باید منتظر ماند و صبر کرد تا قیمت سهم مجددا به قیمت خرید اولیه برگردد. در بسیاری از موارد ممکن است قیمت سهم پس از کاهش، به آسانی به قیمتهای پیشین برنگردد. در این میان معاملهگر باید مدت زیادی را صبر کند تا از ضرر خارج شود. این امر ممکن است به لحاظ زمانی توجیهپذیر نباشد.
در چنین شرایطی بسیاری از افراد صبر نمیکنند و با ضرر معامله را ترک میکنند تا دارایی خود را در موقعیت دیگری سرمایهگذاری و ضرر را جبران کنند. در سمت دیگر، اگر پس از میانگین کم کردن در بورس، سهم رشد کند، به دلیل اینکه معاملهگر تعداد سهام خود را به مرور افزایش داده است، سود بیشتری نصیبش خواهد شد.
معایب میانگین کم کردن چیست؟
هیچگاه نمیتوانید روشی را بیابید که سراسر حسن و عاری از ایراد باشد. افرادی که به هر شیوهای از جمله روش مارتینگل میانگین کم میکنند، باید از یک عیب بزرگ این روش مطلع باشند. معاملهگران بزرگی این شیوه را اجرا کرده و هر کدام با توجه به استراتژی معاملاتی خود، آن را شخصیسازی کردهاند.
بر این اساس معاملهگر میتواند چندین مرتبه این عمل را تکرار کند. هرچه قیمت سهم بیشتر افت کند، معاملهگر میانگین قیمت خرید خود را به این قیمت نزدیکتر خواهد کرد. درست است که میتوان این روش را به دفعات به کار گرفت، اما بالاخره سرمایه شما نامحدود نیست. نمیتوان تا ابد دوبرابر خرید قبلی، خرید جدید انجام داد. چند مرحله که از این کار بگذرد، حجم خرید زیاد میشود و این مسئله سرمایه بیشتری را میطلبد.
مثلا اگر در هشت مرحله بخواهید به روش مارتینگل میانگین کم کنید، این امر نیازمند سرمایه بالایی خواهد بود. فرض کنید در مرحله اول ۱۰ میلیون خرید کرده باشید. در مرحله هشتم باید مبلغ یک میلیارد و ۲۸۰ میلیون سرمایه داشته باشید تا این استراتژی را ادامه دهید. به علاوه تا مرحله هفت هم شما یک میلیارد و ۲۷۰ میلیون خرید کردهاید. افزایش تصاعدی مبلغ، به تریدر اجازه نمیدهد که این روش را همواره به کار بگیرد. اما این مشکل راه حلی دارد که در ادامه آن را بیان میکنیم.
راه حل چیست؟
بهتر است همین ابتدا آب پاکی را روی دستتان بریزیم. قرار نیست معجزهای رخ دهد و این ایراد کاملا برطرف شود. هنر معاملهگر تنها این است که بتواند این مسئله را مدیریت کند. معاملهگر برای این کار باید تعداد مراحل را به میزان مشخصی محدود کند تا با توجه به سرمایهاش بتواند از عهده آن برآید.
مثلا اگر قیمت سهم افت پیدا کند، میتوان این روش را در سه مرحله انجام داد. یعنی معاملهگر میتواند سرمایه خود را به چهار قسمت تقسیم کند که هر یک ضرایبی از توان دو هستند. در هر مرحله باید به همان میزان خرید انجام داد.
مثلا اگر تمام دارایی شما برای سرمایهگذاری ۶۰ میلیون تومان است، باید کل مبلغ را به چهار قسمت تقسیم کنید که هر قسمت مبلغ متفاوتی دارد. این مبالغ به ترتیب برابر خواهند بود با ۴، ۸، ۱۶ و ۳۲ میلیون تومان. یعنی اولین مرحله خرید خود را با چهار میلیون تومان شروع کنید. پس از اینکه حدضرر فعال شد، هشت میلیون در مرحله بعدی خرید کنید. سپس به ترتیب در مراحل بعدی ۱۶ و ۳۲ میلیون تومان برای خرید سهم بپردازید. به این ترتیب توانستهاید با توجه به سرمایه خود، میانگین کم کنید.
بیشتر بخوانید
بهترین زمان برای میانگین کم کردن
اما سوال مهم در میانگین کم کردن این است که چه زمانی برای انجام این کار مناسب است. اینجا لازم است به این نکته اشاره کنیم که خرید پلهای به کمک تحلیل تکنیکال و تعیین حد ضرر انجام میشود. اما میانگین کم کردن با استفاده از تحلیل بنیادی انجام میشود. هنگامی که بر اساس پارامترهای تحلیل بنیادی درمییابید که سهم ارزشمند است، میتوانید این شیوه را در پیش بگیرید.
بازار در برخی از مواقع در یک بازه زمانی کوتاه، در خصوص قیمت سهم اشتباه میکند. به این ترتیب قیمت بیش از آنچه که تصور میشود، افت میکند که اصطلاحاً به آن کمارزشگذاری سهام (Undervalued) میگویند. در این شرایط بهترین فرصت برای شکار سهم و به کار بستن این استراتژی پیش میآید.
چنانچه سهمی بنیادی را مدنظر داشته باشید، میتوانید با خیالی راحت و به کمک این روش آن را خریداری کنید. سپس باید منتظر بمانید تا سهم رشد کند و به قیمت اصلی خودش برسد. فراموش نکنید که میانگین کم کردن بعد از تحلیل سهم انجام میشود. پس اگر تحلیل مناسب و صحیحی نداشته باشید، نمیتوانید این شیوه را انجام دهید.
برخی از مواقع نیز پیش میآید که سهم به میزان بسیار زیادی افت میکند؛ آنقدر که برخی در اصطلاح میگویند فلان سهم کف ندارد. در این شرایط پس از آنکه آخرین مبلغ خود را نیز برای میانگین کم کردن استفاده کردید، مجددا میبینید که افت قیمت همچنان ادامه دارد. به این ترتیب مشخص است که این روش هیچ کمکی به شما نخواهد کرد و در نهایت زیان شما را افزایش خواهد داد.
به طور کلی بهترین زمان برای میانگین کم کردن در شرایطی است که سهم در انتهای اصلاح خود به سر میبرد و به لحاظ تکنیکال حمایتی قوی در سهم وجود دارد. در غیر این صورت، این استراتژی میتواند منجر به ضرر شما شود.
مثالی از زمان مناسب برای میانگین کم کردن
برای اینکه بهتر متوجه اهمیت توجه به زمان میانگین کم کردن شویم، بیایید مثالی را بررسی کنیم. فرض کنید سهمی خریدهاید که با توجه به گزارش ۱۲ماهه میتواند تعدیل مثبت داشته باشد. به علاوه ثبات نرخهای فعلی حاکی از تعدیل مثبت در گزارش سهماهه است. حال در نظر بگیرید قیمت فعلی سهم ۲۹۰ تومان است. پس از اینکه دو هفته از ورودتان به سهم میگذرد، قیمت آن تا ۲۶۵ تومان کم میشود. آیا در این شرایط باید میانگین کم کنید؟
مسئله مهم در اینجا، توجه دقیق به کف بنیادی است. اگر از این مسئله اطمینان ندارید، بهتر است نیمی از خرید خود را انجام دهید و باقی سرمایه را به منظور میانگین کم کردن نگه دارید. چنانچه قیمت سهم بالا برود، سود کردهاید. اما اگر سهم با افت قیمت مواجه شود، هم استرستان کمتر خواهد بود و هم میتوانید میانگین کم کنید.
کف بنیادی و P/E، دو فاکتور مهم در تعیین زمان مناسب برای کم کردن میانگین
در میانگین کم کردن باید نسبت قیمت به درآمد (P/E) و کف بنیادی سهم را در نظر بگیرید. اگر شما در ۲۹۰ تومان خرید کردهاید و کف بنیادی سهم ۲۲۰ تومان باشد، ۲۶۵ تومان موقعیت مناسبی برای میانگین کم کردن به شمار نمیرود. چرا که اگر قیمت تنها دو روز مثبت شود، به محدوده قیمت خریدتان برمیگردد. اما اگر افت قیمت تا کف بنیادی ادامه داشته باشد، خرید در قیمت ۲۶۵ تومان شما را متضرر خواهد کرد.
بیشتر بخوانید
در نظر بگیرید که این سهم در گروهی است که نسبت قیمت به درآمد در آن ۴.۵ است. میزان سود گروه نیز ۶۰ تومان است. به این ترتیب نسبت ۴ به این معناست که قیمت ۲۴۰ تومان به کف بنیادی (۲۲۰ تومان) نزدیک است. همچنین این قیمت در مقایسه با نسبت قیمت به درآمد گروه هم کمتر است. پس خرید سهم در قیمت ۲۴۰ تومان، به این دو دلیل توجیهپذیر خواهد بود. اما خرید سهم در ۲۶۵ تومان از کف بنیادی دور است و با نسبت قیمت به درآمد گروه هم برابر است. پس خرید در این قیمت، عملی منطقی به شمار نمیرود.
از این مسئله میتوان نتیجه گرفت که بعد از تعیین فاکتورهای مهم برای خرید سهم و سپری کردن فرآيند انتخاب و بررسی سهم، باید به قیمت توجه کنید. اگر قیمت از کف بنیادی فاصله داشت، بخشی از خرید را انجام دهید. سپس اگر افت قیمت اتفاق افتاد، در شرایطی که سهم در مقایسه با گروه، P/E کمتری داشت و به کف بنیادی نیز نزدیکتر بود، میتوانید میانگین کم کنید. اما اگر قیمت به کف بنیادی نزدیک بود، کل خرید را در همان مرتبه انجام دهید.
اکنون سهمهای زیادی در نزدیکی ارزش ذاتی و کف بنیادی خرید و فروش میشوند. این سهمها P/E معقول و مناسبی دارند. به این ترتیب با توجه به تحلیل تکنیکال و بنیادی و با دیدگاه میانمدت میتوانید میانگین کم کردن را انجام دهید.
میانگین کم کردن چارهی همهی افتهای قیمتی نیست!
اگر سهام شما بنیادی نباشد و میانگین کم کنید، احتمالا تا ۷۰ درصد سرمایهتان از دست خواهد رفت. بر این اساس اگر از تحلیل بنیادی اطلاع چندانی ندارید و نمیتوانید سهام ارزشمند را شناسایی کنید، هیچگاه این ریسک را انجام ندهید.
برخی از افراد بدون اینکه تحلیل درستی انجام دهند، دست به میانگین کم کردن میزنند. کاهش میانگین در برخی از موارد از روی شانس، جواب میدهد و فرد سود میکند. به این ترتیب این گمان غلط در ذهن او تقویت میشود که این روش در همه حال میتواند چارهساز باشد. اما افرادی که با بازار آشنایی دارند، میدانند که بازار بورس محل قمار نیست و هر اقدام اشتباه بالاخره کار دست معاملهگر خواهد داد.
آیا میانگین کم کردن همیشه کار درستی است؟
هیچگاه نمیتوان به چنین سوالی پاسخی قطعی داد. تمام این مسئله به استراتژی معاملاتی افراد بستگی دارد. اگر شما بتوانید با تکیه بر تحلیل تکنیکال سهم را بررسی کنید و با دیدگاه سرمایهگذاری کوتاهمدت سهم را خریده باشید، میانگین کم کردن در بورس میتواند ضررهای شما را بیشتر و بیشتر کند.
اما اگر بر اساس تحلیل بنیادی متوجه شده باشید که ارزش ذاتی سهم بیش از ارزش فعلی آن است، میانگین کم کردن میتواند به شما کمک کند. به طور کلی میتوان گفت سرمایهگذارانی که با دید بلندمدت سرمایهگذاری میکنند، بیشتر میتوانند از این روش استفاده کنند.
بیشتر بخوانید
هنگام میانگین کم کردن باید به چه نکاتی دقت کرد؟
برای اینکه بهتر بتوانید این استراتژی را پیاده کنید، بهتر است به نکات زیر توجه کنید.
- بررسی میزان ارزش ذاتی سهم
- بررسی قیمت سهم در حمایت معتبر
- بررسی وضعیت صنعتی که سهم در آن فعالیت میکند؛ باید دید آیا بازار به این صنعت توجه دارد یا خیر.
- تشخیص کف بنیادی سهم
دقت کنید که این روش در سهام شرکتهایی که با ریسک افت قیمت مواجه هستند، کار عاقلانهای به نظر نمیرسد.
جمعبندی
میانگین کم کردن در بورس میتواند در برخی از مواقع مفید باشد. این روش به معاملهگر کمک میکند که زودتر از ضرر خارج شود و در نتیجه سریعتر سود کند. برای انجام این روش باید برخی نکات را مدنظر داشته باشید. سهامی که به لحاظ بنیادی ارزشمند است، برای میانگین کم کردن گزینه خوبی به نظر میرسد. همچنین باید به لحاظ تکنیکال حواستان باشد که در موقعیت مناسبی میانگین کم کنید. افزایش تعداد مراحل این استراتژی میتواند ضرر زیادی به شما وارد کند. پس باید این مراحل را محدود کنید. آنچه در انتها باید گفت این است که مدیریت سرمایه، عامل اساسی حضور طولانیمدت در بازارهای مالی است. دقت کنید که چیدمان سبد سهامتان به گونهای باشد که از گروههای مختلف خرید کرده باشید. در انتها مذکر میشویم مراقب باشید میانگین کم کردن موجب تکسهم شدن شما نشود.
سوالات متداول با پاسخهای کوتاه
میانگین کم کردن در بورس یک استراتژی خرید در بازار نزولی محسوب میشود. در این روش اگر سهم کاهش قیمت داشت، باید مجددا سهم را در قیمت پایینتر خریداری کنید تا در مجموع، میانگین هزینه خرید سهام خود را پایین بیاورید. به این ترتیب از نوسانات و افزایش مجدد قیمتها، میتوانید ضرر خود را کاهش یا به سود برسید. روش مارتینگل، فرمولی ریاضی برای این استراتژی ارائه میکند. این استراتژی در عین سادگی نیاز به شرایط خاص و آگاهی از وضعیت بازار دارد و لزوماً ضامن نجات از ضرر نیست.
در هر مرحله از ریزش، دوبرابر مقدار سهام خریداری شدهی قبلی خریداری میشود. به عنوان مثال، یک عدد سهم را به قیمت ۱۰۰ تومان میخرید. سپس قیمت سهم به ۷۰ تومان کاهش مییابد. در این مرحله باید دوبرابر مرحله قبلی، یعنی دو عدد سهم بخرید (این بار به قیمت ۷۰ تومان). به این ترتیب میانگین قیمت خرید سهام شما ۸۰ تومان میشود. در این شرایط اگر قیمت سهم ۹۰ تومان بشود، با این که از قیمت اولیه خرید همچنان کمتر است، اما در مجموع به ازای هر سهم ۱۰ تومان سود کردهاید.
خرید پلهای یک اقدام احتیاطی برای پیشگیری از ضرر احتمالی است. اما میانگین کم کردن یک اقدام اورژانسی برای نجات سرمایه به هنگام افتهای قیمتی پیشبینی نشده است. از سویی دیگر، میانگین کم کردن تنها روی سهام بنیادی نتیجه میدهد اما خرید پلهای در استراتژیهای کوتاهمدت و مبتنی بر تحلیل تکنیکال کاربرد دارد. همچنین خرید پلهای فرمول مشخصی ندارد اما میانگین کم کردن عموماً بر مبنای روش مارتینگل است.
میانگین کم کردن به خصوص در روش مارتینگل، به لحاظ علمی و ریاضی تضمین میکند که شما از ضرر خلاص شده و سود شما را تضمین میکند. اما با توجه به روش روند تصاعدی خرید بر اساس میانگین کم کردن، در مراحل بالای این فرایند، پولهای بسیار فراوانی لازم خواهید داشت که این مسئله باعث میشود پیش از رسیدن به نقطهی سود و نجات از ضرر، ورشکسته شوید. راه حل این ایراد نیز، ترکیب میانگین کم کردن با استراتژی خرید پلهای و تمرکز روی تحلیل بنیادین و تکنیکال است.