بازار سرمایه چین زیر نظر شی جین پینگ چه تغییراتی کرده است؟
از وقتی که شی جین پینگ بر کرسی ریاست چین تکیه زده است، شروع به پیادهسازی برنامههایی کرده که با منافعش همخوانی دارد. منافعی که در راستای دستیابی به اهداف ژئوپولیتیکی است. هرچند در ابتدا شی از بازارهای آزاد حرف میزد، اما واقعیت آن است که حالا این بازارها بستری برای تحقق اهداف دولتی هستند. این مقاله از توان تحلیل به همین مسئله مربوط است که بازار سرمایه چین در سالهای ریاست شی چه تغییراتی را به دنبال داشته است.
این مطلب ترجمهای از مقاله «How Xi Jinping is reshaping China’s capital markets» است که به قلم Hudson Lockett در فایننشال تایمز در تاریخ ۱۲ ژوئن ۲۰۲۲ (۲۲ خرداد ۱۴۰۱) منتشر شده است.
شی جین پینگ که ادارهی حزب کمونیست چین را به دست گرفت، از اولین برنامههای سیاست کلانش پرده برداشت. او از شرکتهای دولتی خواست که گامی به عقب بروند و بازار را برای ایفای نقشی «تعیینکننده» در دومین اقتصاد بزرگ جهان آماده کنند. شی با این کار دنیای امور مالی را در جهان به هیجان واداشت.
تحلیلگران گلدمن ساکس از فهرست اولویتهای سیاستی که در اواخر سال ۲۰۱۳ منتشر شد به عنوان برنامهای برای «اصلاحات اقتصادی جسورانه» با «موضع حامی بازار» ستایش کردند. اتفاقی که میتوانست مداخلات دولت و کنترلکنندگی کسب و کارهای مستقر دولتی را محدود کند.
اما در سالهای بعدی، موج نوسانات سهام و ارز چین، خطر آسیب مالی از سوی سرمایهگذاران نوپای فناوری و نگرانی از اینکه برونسپاری فرامرزی میتوانست امنیت دادهها را به خطر بیندازند، تنها موجب تقویت یک مسئله در میان سیاستگذاران شد. آن هم این بود که اگر قرار است نقش بازار «تعیینکننده» باشد، پس نقش حزب باید همچنان تعیینکنندهتر باشد.
ویجیان شان (Weijian Shan) یکی از مجربترین و موفقترین سرمایهگذاران چینی، در یک نشست ویدیویی ضبطشده با کارگزاران در طی قرنطینه کویید ۱۹ در شانگهای اظهار داشت: «[رهبران چین] گمان میکنند که بهتر از بازار سرمایه میفهمند و بسیاری از اقدامات [آنها] آسیب واقعی به این بازار و اقتصاد میزند.» شان در ادامه گفت که شرکت سرمایهگذاری خصوصی او (PAG) که در آسیا متمرکز است و مدیریت بیش از ۵۰ میلیارد دلار را در اختیار دارد، از چین فاصله گرفته است.
انتقاد غیرمعمول و تندوتیز شان که مدتها مدافع پکن بود، در برههای رخ داد که بازار سرمایه در شرایط حساسی بود. از آن جایی که شی جین پنگ علیه «گسترش بینظم سرمایه» انتقاد کرده است، سرکوب نظارتی در چین باعث شده است که ارزش بازار شرکتهای فناوری اطلاعاتی بورسی در سال گذشته نزدیک به دو تریلیون دلار کاهش پیدا کند.
حالا به جای بازارهای آزادی که شی یک دهه پیش دربارهاش صحبت کرده بود، بازار سرمایه در چین به محیط جدیدی برای افزایش سرمایه شرکتهایی تبدیل شده است که اهداف ژئوپولیتیکی گستردهتر شی به آن جهت میدهد. یکی از این اهدافی که دولت آن را هدایت میکند و مملو از سوءظن نسبت به تاثیرات بیرونی است، بر فناوریهایی متمرکز است که به عنوان محور رقابت اقتصادی با غرب به شمار میروند.
این تغییر نشان از آن دارد که نفوذ سرمایهگذاران خارجی تا چه در حال کمرنگ شدن است. چرا که پکن تلاش میکند که بازارهای سرمایه چین را به سمت خط مونتاژی بکشاند که بودجه خصوصی را به اهداف سیاسی اختصاص میدهد. هدف نهایی هم تولید نسل جدیدی از قهرمانان بومی و ملی در بخشهای استراتژیک کشور است.
تا رسیدن به آن نقطه، دولت در حال گسترش و تقویت حضور خود در سراسر خط لوله عرضه اولیه عمومی (IPO) کشور است. در طی دههی گذشته، صندوقهای به اصطلاح راهنمایی دولتی بیشتر از ۹۰۰ میلیارد دلار جمعآوری کردهاند تا مطمئن شوند که بودجهی اولیهی کافی به شرکتهای صنایع تحتنظر مانند تولیدات پیشرفته، انرژیهای تجدیدپذیر و بیوتکنولوژی تزریق میشود. به علاوه سیاستگذاران اصلاحاتی را انجام دادهاند تا به محض آمادگی شرکتها برای عرضه به عموم، سریعتر فهرست شوند.
تامین بودجه برای تبدیل چین به مرکز جهانی نوآوری مجهز به فناوری پیشرفته، برای شی مسئلهای مهم برای دفاع ملی است. او در جریان سخنرانیای که سال پیش در نشریهی برتر تئوری حزب کمونیست کشور منتشر شد، هشدار داده بود که «فقط با در اختیار گرفتن فناوریهای اصلی کلیدی میتوانیم اقتصادی ملی، امنیت دفاع ملی و سایر امنیتها را تضمین کنیم.»
کیکی یانگ (Kiki Yang) یکی از مدیران بخش سرمایهگذاری خصوصی آسیاپاسیفیک شرکت Bain & Company گفت: «سرمایهگذاران در حال تغییر هستند. دورانی که استارتاپ های مخرب و ناکارآمد از وجوه حامیان خارجی برای افزایش عرضه اولیه عمومی در نیویورک یا هنگکنگ استفاده میکردند دیگر به سر آمده است. یانگ در ادامه میگوید: «به عنوان یک صندوق باید به این فکر کنیم که کدام صنایع حقیقتا قادرند از دیدگاه سیاستی بهرهمند شوند. بسیاری از معاملات بزرگتر دستکم در یک سال گذشته توسط صندوقهای دولتی انجام شدهاند.»
شرایط نسبت به دههی قبل بسیار متفاوت است. یعنی آن سالهایی که استارتاپهای چینی محلی برای تزریق پول نقد سرمایهگذاران خصوصی خارج از کشور از جمله Sequoia و Softbank بودند. همان سرمایهگذارانی که از شرکتهایی مثل علی بابا و Tencent حمایت اولیه کردند و باعث ایجاد اپلیکیشنهای نوآورانه و پلتفرمهای پرداخت شدند که این امر بازار سرمایه و اقتصاد چین را تغییر داد.
فریزر هووی (Fraser Howie)، کارشناس مستقل امور مالی چین میگوید که رهبران این کشور، «شرکتهای اینترنتی و پلتفرمها را واقعا نوآور نمیدانند. آنها ریزتراشهها، محاسبات کوانتومی، ژنتیک و اشیای دنیای واقعی را به فضای مجازی ترجیح میدهند.»
هووی میگوید که تحریمهای آمریکا علیه سازندگان نیمههادیها و تجهیزات مخابراتی چین و واکنش اروپاییها به دلیل امتناع پکن از محکوم کردن حمله روسیه به اوکراین، این کشور را وادار کرده است که مبالغ بیشتری را به بخشهایی اختصاص دهد که معتقد است برای حفاظت از امنیت ملی و رشد اقتصادی چین ضروری است. هووی در ادامه میگوید: «شی جین پینگ به وضوح دارد این مسئله را دیکته میکند. سوال این است که چقدر موافق خواهد بود.»
سرمایهگذاران چینی در شرایط بدی قرار گرفتند
نخستین مداخلهی گستردهی شی در عرضه اولیهها در نوامبر سال ۲۰۲۰ اتفاق افتاد. یعنی زمانی که تنظیمکنندگان مقررات، عرضه ۳۷ میلیارد دلاری Ant را که یک شرکت فینتک رو به رشد متعلق به بنیانگذار میلیارد علی بابا یعنی جک ما (Jack Ma) بود لغو کردند. اما سرکوب گستردهتر نظارتی در بخش فناوری تقریبا یک سال قبل اتفاق افتاد. یعنی مدتی پس از آنکه به رغم هشدارهای تنظیمکنندههای چینی در خصوص مسائل امنیتی، اپلیکیشن اشتراکگذاری ماشین Didi Chuxing در بازار نیویورک لیست شد.
این اتفاق باعث شد که تقریبا تمام عرضههای اولیهی خارج از کشور متوقف شوند. به این ترتیب مقرر شد که تنظیمکنندگان قوانین جدیدی را برای لیست شدن شرکتها در بورسهای خارج از کشور نهایی کنند. شرکتهایی که حجم زیادی از دادههای کاربر را در اختیار داشتند.
در همان زمان بود که تنشها بالا گرفت. چرا که پکن از اعطای دسترسی کامل مقامات آمریکایی به گزارشهای حسابرسی شرکتهای چینی که در وال استریت معامله میکنند سر باز زد. به این ترتیب احتمال خروج اجباری این شرکتها از وال استریت بالا رفت و جای خود را به تردیدهایی داد که آیا اصلا فروش سهام در نیویورک ارزش این همه دردسر را دارد یا نه.
رئیس سندیکای بازارهای سهام آسیا در بانک سرمایهگذاری وال استریت میگوید: «آمریکا دارد ثابت میکند که بسیار دشوار است.» او ادامه میدهد که «شکی نیست» که اگر لیست شدن در خارج از کشور از سر گرفته شود، عرضه اولیههای بیشتری از چین به هنگکنگ میروند. اما انواع گوناگونی از شرکتها در جریان معاملات غالب حضور خواهند داشت.
این بانکدار اضافه میکند که: «سرمایهگذاری روی این اسامی حساس به داده، پلتفرم و واقعا تکنولوژیک کار دشواری است. سمت دیگر این قضیه این است که اگر شرکتی را [به بازار] بیاورید که در حوزه انرژیهای تجدیدپذیر در چین فعالیت میکند، هرکسی میداند که این همان مدل تجاریای است که دولت آن را تشویق میکند و حامی آن است.»
هیچکس اطلاعی ندارد که عرضه اولیههای خارج از کشور چه زمانی میتوانند با قدرت کامل از سر گرفته شوند. دادههای Dealogic نشان میدهد که ۹۵٪ از ۳۵ میلیارد دلار تامین سرمایه اولیه توسط شرکتهای چینی در سال جاری در بازارهای داخلی صورت گرفت. یعنی جایی که بانکهای سرمایهگذاری دولتی نظیر CICC و Citic Securities معاملات را تحت کنترل دارند و عرضه سهام جدید به تایید و امضای قانونگذاران نیاز دارد.
در نتیجه بیشتر شرکتهای لیست شده حالا به شانگهای یا شنژن میروند و تعداد کمی از آنها انتظار تغییر وضعیت را به این زودیها دارند. یکی از وکلای مجرب عرضه اولیه با گروه بینالمللی مستقر در هنگکنگ میگوید: «آنچه در سه ماههی نخست امسال دیدهاید به خوبی نشان میدهد که بقیه سال چطور خواهد بود.»
این مسئله باعث میشود تا سرمایهگذاران خارجی تا حد زیادی از عرضه اولیههای عمومی در چین کنار بروند. در حالیکه بانکهای بزرگ وال استریت مثل گلدمن ساکس و مورگان استنلی میلیاردها دلار کارمزدهای سالانه را که در سالهای اخیر از فهرست شدن شرکتها در هنگ کنگ و نیویورک حاصل میشد از دست میدهند.
علاوه بر محدودیت دسترسی به بازارهای جهانی سهام، در طی یک سال گذشته سرعت تغییرات در خط لوله معاملات چین بیشتر شده است. یعنی جایی که اقدامات نظارتی و سرمایهگذاری با پشتوانه دولت بر شرکتهایی اثر میگذارد که بودجه آنها از طریق سرمایههای خطرپذیر و شرکتهای سرمایهگذاری خصوصی تامین میشود. امری که برای افزایش قیمت عرضه اولیه به آن نیاز است.
یانگ (Yang) از شرکت Bain میگوید: «همه میدانند که امسال چه سال سختی است.» او تخمین میزند که سطح مبالغی که سرمایهگذاران آسیایی نزد خودشان نگه میدارند، به رکورد ۶۵۰ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۱ برسد. چرا که معاملات در بازار سرمایه چین در سایهی نگرانیهای سرمایهگذاران در مورد تنشهای ژئوپولیتیکی ابا ایالات متحده و مقررات سختگیرانهتر قرار گرفته است.
او در ادامه گفت در حالی که بودجه برخی از بخشهای فناوری که به لحاظ تاریخی موردعلاقه سرمایهگذاری خصوصی بودند در نیمه دوم سال گذشته کم شد، بودجه برخی دیگر همچون نیمههادیها تا حد زیادی به لطف سرمایههای دولتی زیاد شد.
سرمایههای زیادی به هدر خواهد رفت
در دوران ریاست جمهوری شی، دامنه و جاهطلبی صندوقهای سرمایهگذاری دولتی و خصوصی (government guidance funds) هم به شکل ویژهای گسترش پیدا کرده است. این صندوقها که توسط سازمانهای دولتی یا برای آنها راهاندازی شدهاند، وظایف دوگانهای را برای پیشبرد اهداف سیاست پکن و ارائه بازده مالی به عهده دارند.
مطابق تخمینهای گروه تحقیقاتی مستقل Zero2IPO، از ابتدای سال ۲۰۱۳ حدود ۱۸۰۰ صندوق هدایتی دولتی اقدام به جمعآوری بیش از ۶ تریلیون یوان (۹۰۰ میلیارد دلار) برای سرمایهگذاری در بخشهای استراتژیک کردهاند. البته از قبل مجوزی از تنظیمکنندگان دریافت کردهاند تا بیش از دو برابر این مبلغ را جمعآوری کنند.
ارقام Preqin نشان میدهد که سهم سرمایهگذاری خصوصی متمرکز بر چین و جذب سرمایه جسورانه به صندوقهای دولتی از حدود ۲ تا ۳٪ قبل از انتصاب شی به بیش از یک سوم در طی سالهای اخیر افزایش پیدا کرده است. تخمین Bain نشان میدهد که حدود ۴۰٪ از بیش از ۸۶ میلیارد دلاری که سال گذشته از طریق وجوه داخلی و خارجی متمرکز بر چین جمعآوری شده بود، به این صندوقهای دولتی اختصاص پیدا کرده است.
ویلیام بائو بین (William Bao Bean) یکی از شرکای عمومی در شرکت جهانی سرمایهگذاری خطرپذیر SOSV میگوید: «بیشترین میزان بودجه سرمایهگذاران خطرپذیر از طرف دولت است. او میگوید در حالی که «پول هوشمند در چین از قدیم به عنوان سرمایه جهانی تلقی میشده»، سرمایهگذاری در چهال سال گذشته بسیار سختتر شده است. چرا که دولت کنترلهای سختگیرانهتری را اعمال میکند.
نتیجه تغییر در تامین مالی منجر به تولید عرضه اولیههای بیشتری از جانب شرکتهایی منجر شده است که پکن آنها را به عنوان «صنایع نوظهور استراتژیک» معرفی کرده است. از جمله تولیدکنندگان خودروهای الکتریکی، بیوتکنولوژی، انرژیهای تجدیدپذیر، هوش مصنوعی، نیمهرساناها و سایر تولیدکنندگان تجهیزات پیشرفته.
بر اساس Gavekal Dragonomics که یک موسسه مشاوره مستقر در پکن است، در سال ۲۰۲۰ این شرکتهای پذیرش شده برای نخستین بار بیش از نیمی از ارزش جذب سرمایه را در چین به خود اختصاص دادند. سال گذشته هم رکورد ۷۳۵ میلیارد یوان را ثبت کردند.
توماس گاتلی (Thomas Gatley) یکی از تحلیلگران این موسسه میگوید که بازارسرمایه در چین وارد فاز جدیدی شده است. در این مرحله چشمانداز چین این است که مشخص میکند سرمایه داخلی و بینالمللی در کدام بخش سرمایهگذاری میشود. «از دست دادن مطلق بازار ایالات متحده و افزایش ریسک سرمایهگذاری در هر بخشی که مدنظر دولت نیست به مسئلهی مهمی تبدیل شده است.»
فرصتهای سرمایهگذاری در سهام چین هم در بخش تولیدکنندگان سطح بالا و هم شرکتهای هوش مصنوعی بیشتر مورد توجه قرار میگیرد. چین برای حفاظت از خود در برابر تاثیر تحریمهای آمریکا به این شرکتها نیاز دارد. همچنین شرکتهای خودروهای برقی و انرژیهای تجدیدپذیر که رهبری، آن را محوری برای آیندهی اقتصاد جهانی میداند نیز در کانون توجه قرار خواهند گرفت. گاتلی میگوید که: «این آن چیزی است که شما به عنوان یک سرمایهگذار خارجی در چین اکنون انجام میدهید.»
با اینهمه برخی از ناظران این سوال را پیش میکشند که آیا این چشمانداز جسورانه و هدفمند برای بازار سرمایه چین با موفقیت همراه است یا نه؟ یکی از دلایل موجود، ترجیح فزاینده حزب به برنامهریزی از بالا به پایین است که سیگنالهای بازار را نادیده میگیرد. گاتلی میگوید: «مقادیر زیادی از سرمایهها به هدر خواهد رفت. چه توسط شرکتهایی که عملکرد خیلی خوبی ندارند و چه توسط آنهایی که به نوعی کلاهبرداری میکنند.»
پسزدگی بازار و وجوه ناکارآمد
بازارها در حال حاضر نشان از آن دارند که تایید رسمی تضمینکنندهی عرضه اولیههای موفقیتآمیز نیست؛ حتی در بازار Star شانگهای که متمرکز بر علم و فناوری است و هیئت تخصصی بورس اوراق بهادار این شهر در سال ۲۰۱۹ تحت نظارت شخصی شی جین پینگ راهاندازی شد.
از سال ۲۰۲۰، شاخص Star 50 که نقدشوندهترین و بزرگترین سهام هیئت مدیره است، یک چهارم ارزش خود را از دست داده و به شدت از بازار وسیعتر جا مانده است. مطابق ارقام شرکت تامینکننده دادههای مالی Wind، ارزش ۴۰٪ از ۶۶ شرکتی که در Star لیست شدهاند، امسال در اولین روز معاملاتی کاهش پیدا کرده است.
به گفتهی رسانههای چینی، این مسئله باعث شده است که قانونگذاران به این فکر کنند که بانکهای سرمایهگذاری باید متعهد شوند که درصد مشخصی از عرضههای اولیهای که ارائه میکنند بلافاصله سقوط نمیکنند. فانگ شینگهای (Fang Xinghai) نایب رئیس تنظیمکننده اوراق بهادار چین، از بانکداران خواست که اگر فکر میکنند قیمت سهام در روز اول کاهش پیدا میکند، «قیمت را فقط کمی کاهش بدهند.».
تحلیلگران استدلال میکنند که فرایند فهرست شدن شرکتها در بازار سرمایه چین از قبل هم بسیار با مقررات گره خورده بود. طوری که بانکهای سرمایهگذاری تاثیر چندانی بر قیمتگذاری عرضههای اولیه ندارند. و Star آنقدر پروژهی پراهمیتی است که مقامات به سختی برنامهها پذیرش آن را بررسی کردهاند تا مطمئن شوند که با استانداردهای رسمی واجدان شرایط IPO تطابق دارد.
این مسئله باعث تشکیل صف شرکتهایی شد که پذیرششان به تعویق افتاده بود. به طوری که بسیاری که به دنبال پذیرش در Star بودند، منصرف شدند. به این ترتیب چیزی در حدود ۱۶۰ برنامه به طور رسمی از زمان تشکیل هیئت مدیره در سال ۲۰۱۹ لغو شد و تا حالا هم تعداد بیشتری یا تعلیق شدهاند یا پا پس کشیدهاند.
داگلاس آرنر (Douglas Arner) استاد حقوق و کارشناس مقررات مالی در دانشگاه هنگ کنگ گفت که درست است شی پینگ دورهای را با اصلاحات بیشتر مبتنی بر بازار آغاز کرد. اما اقدامات بعدی از میزان این تغییرات کاسته یا آنها را کاملا لغو کرده است تا دوباره مسئولیت دولت را مستحکمتر کند.
او میگوید: «شما اغلب با ناسازگاری و عدم ارتباط مواجه هستید. نتیجه نهایی این میشود که عدم قطعیت زیادی بر بازار حاکم است و بسیاری از سیستمها به خوبی عمل نمیکنند.»
بازتاب این مسئله را میتوان در صندوقهای راهنمایی دولتی دید. این صندوقها علیرغم مقیاسهای چشمگیر خود، نتایج متفاوتی را به دنبال داشتهاند. تحلیلی که مرکز امنیت و فناوریهای نوظهور در دانشگاه جورج تاون در سال ۲۰۲۰ منتشر کرد، نشان میداد که بسیاری از این بودجهها «به شکل ضعیف برنامهریزی و اجرا شدهاند و این مکانیسم به طور کلی غالبا کارآمد نیست.»
با این حال، نویسندگان این تحلیل گفتند که این وجوه «بدون شک در بسیج کردن پول و سایر منابع برای کسبوکارهای جدید و فناوریهای نوظهور کمککننده هستند» و در نتیجه «نباید به سادگی نادیده گرفته شوند.»
اقداماتی برای دفاع از خود
استانهای چین مدتهاست که به عنوان بستری آزمایشی برای سیاستهای تقویت تجارت، بازرگانی و نورآوری مورداستفاده قرار گرفتهاند. اما تحلیلگران نگراناند که دولت شی سیاستهای رهبران قبلی را که اجازهی این استقلال را دادهاند تضعیف کند.
شورای دولتی قدرتمند چین یا کابینه آن، این نگاه از بالا به پایین را برای توسعهی کشور در اواخر مارس با بیانیه سیاستی فراگیر با عنوان «تسریع در ساخت بازار ملی بزرگ و متحد» تدوین کردند.
این سند با راهبری تفکرات – فلسفه سیاسی رئیس جمهور- شی جین پینگ وعده «حمایت قاطع از ایجاد سیستم بازاری با کیفیت و اقتصاد بازار سوسیالیستی در سطح بالا» را میدهد. سپس تعهد میدهد که مطمئن شود این یک «فرایند پایدار تاریخی» است.
بروس پانگ (Bruce Pang) رئیس تحقیقات بانک سرمایهگذاری China Renaissance گفت که این حجم انبوه از اصطلاحات و لغات خاص، از تمایل بالای استانهای چین برای حرکات همگام با پکن خبر میدهد.
او گفت که بخش عمده این محرک، حول و حوش این انتظارات میچرخد که اگر احساسات تهاجمی که پیشتر در واشنگتن نمایان شده بود، در لندن و بروکسل هم ایجاد شود، میتواند چین را مجبور کند که به خودش متکی باشد.
پانگ گفت: «چین از تمام مقامات در هر سطحی درخواست میکند که تا تمرکزشان را روی بازار سرمایه داخلی و خارجی بگذارند. آنها نمیگویند که درها را [به روی سرمایهگذاران جهانی] میبندیم. بلکه میگویند اگر کسی این کار را با ما بکند، باید برای این کار آماده و مجهز باشیم.»
چنانچه شی موفق به طراحی مجدد خط لوله عرضه اولیه سهام چین شود تا این چشمانداز استراتژیک را محقق کند، شرکتهای بورسی این کشور و در پی آن بازار سهامش، بیشتر از قبل با اهداف حزب کمونیست درگیر خواهند بود. طوری که ممکن است دولتهای غربی در نهایت دیگر سراغ سرمایهگذاری در این کشور نروند.
رئیس آسیایی یکی از مدیران دارایی در بریتانیا میگوید که انتظار دارد موسسات مالی آمریکا به شدت علیه محدودیتهای واشنگتن در خصوص نگهداری سهام در چین لابی کنند. اما در ادامه گفت: «آیا ممکن است که به این شکل تغییر ایجاد شود؟ بله.» او افزود که چنین محدودیتهایی به شکلی اجتنابناپذیر بر سرمایهگذاری اروپا که در پی حفظ مشتریان آمریکایی است اثر میگذارد. او میگوید: «ما بیشتر شبیه به سرمایهگذاران آمریکایی هستیم.»
اگر واشنگتن جریان سرمایهگذاری آمریکا را در آن دسته از صنایع چینی که برای تسلط تکنولوژیکی حیاتی هستند از بین ببرد، این احتمال وجود دارد که تلاشهای رهبران چین در طی چند دهه به منظور جذب سرمایهگذاران جهانی به بازارهای نوظهور داخلی تهدید شود.
به گفته بانک مرکزی چین، بیش از سه تریلیون یوان از سهام سرزمین اصلی چین در دست سرمایهگذاران خارجی است. هووی با اشاره به این مسئله میگوید: «مشکل دسترسی – آیا میتوانم سهام چینی بخرم- حل شده است. اما این مسئله در زمانی به وقوع پیوسته است که … این امکان وجود دارد که واکنشهای سرمایهای در سطح بینالمللی برای سهام شرکتهای چینی ایجاد شود. چرا که سرمایهگذاری در چین تقریبا عملی غیراخلاقی است.»