احساسات سرمایه گذاران چطور بر بازار نامطمئن تاثیر میگذارد؟
تصور ما از یک بازار مالی عادی چگونه است؟ این که سرمایه گذاران در آن رفتاری منطقی و دور از احساسات در برابر تحولات بازار نشان دهند؟ یا اینکه بازار بر مبنای ارزش شرکتها روند خود را ادامه دهد؟
پاسخ این سوالات در ذهن افراد به تعریف آنها از یک بازار مالی عادی برمیگردد؛ بازاری که در آن خرید و فروش داراییهای مالی انجام میشود که در زمان گذشته با توجه به نظریه کلاسیک همراه با رفتار منطقی سرمایه گذار صورت میگرفت اما در زمان حال چنین تعریفی به صورت صددرصد قابل قبول نیست.
در بازار سرمایه برخی افراد اهداف غیر اقتصادی دارند. توانهای شناختی افراد دچار انحراف شده و بسیاری از تصمیمات انجام شده توسط افراد منطقی نیست و میتوان نتیجه گرفت که حتی در بازاری با شرایط عادی هم سوگیریهایی که بر مبنای شناخت افراد صورت میگیرند، در آن تاثیرگذار خواهند بود.
با در نظر گرفتن وضعیت کنونی بازار سرمایه در ایران و حتی در کشورهای دیگر همچون آمریکا، ملاحظه میکنید که با گسترش روز افزون ویروس کرونا، شرایط بازارهای سرمایه و تورم در شرایط غیر عادی و کمثباتی قرار گرفتهاند. در این شرایط غیرقابل پیشبینی، در بین سرمایه گذاران نگرانیهایی به وجود آمده است که زمینه را برای سوگیریهای شناختی فراهم میکند.
در این مقاله به این احساسات سرمایه گذاران و پیامدهای آن در بازار و علت این رفتارها میپردازیم.
تمایلات یا احساسات سرمایه گذاران
رفتارهای جهتدار و غیرمنطقی انسانی مسالهای است که در تئوری کلاسیک اقتصاد به آن پرداخته نشده است. از این رو محققان در تلاشاند تا در موضوعی به نام « مالیه رفتاری » این نوع کج رفتاریها را مورد بررسی قرار دهند.
محققان برای این نوع رفتارهای سرمایه گذاران دو فرضیه مطرح کردهاند:
۱- تصمیمگیری احساسی و تمایلی: این اولین فرضیه است که طبق مبحث مالیه رفتاری، به مجموعهای از باورهای سرمایهگذار گفته میشود که کم و بیش تمام سرمایه گذاران در معرض آن قرار میگیرند اما چنین باورهایی با مدارک و حقایق تناسبی ندارد. به طور مثال؛ زمانی که شرکتی با مشکلات تولید و زیانهای بسیار مواجه میشود، سرمایه گذار به ارزش و رشد سهام شرکت یقین دارد. در اینجا میتوان گفت که سرمایه گذار به باورهای احساسی در مقابل تصمیمگیری منطقی و مناسب دچار شده است و مشکلات شرکت و صورتهای مالی آن را نادیده میگیرد.
۲- شرطبندی و تصمیمگیری برخلاف جهت احساسات سرمایه گذاران دیگر: تمایلات و احساسات سرمایه گذار از بخشهای مهم واقعیت بازار است و تصمیم گیری خلاف جهت احساسات دیگر سرمایه گذاران میتواند ریسک بزرگی باشد و هزینه سنگینی برای سرمایه گذار داشته باشد. حتی سرمایهگذاران منطقی نیز تلاش میکنند تا در معاملات خود تمایلات احساسی سرمایه گذاران را در نظر بگیرند و در قیمتگذاریها آن را لحاظ کنند.
آشنایی با بازار گاوی و خرسی
گاوی به اصطلاح Bullish یا خرسی به اصطلاح Bearish دو اصطلاح برای توصیف بازار در شرایط غیرعادی هستند.
بازار گاوی(Bullish) : به بازاری که در یک مدت طولانی رشد و قیمتها به صورت ضریبی صعود کند، بازار گاوی گفته میشود. این نوع بازار در بازه زمانی بین یک ماه تا چندین سال ادامه دارد. داشتن نگاه مثبت به بازار و سرمایه گذاری، همچنین مثبت بودن احساسات سرمایه گذار از ویژگیهای بازار گاوی است.
بازار خرسی (Bearish) : این نوع بازار برخلاف بازار گاوی روندی نزولی دارد. در این حالت، با کاهش قیمت اوراق و سهام و افزایش فروش از طرف بازیگران بازار روبهرو هستیم. این نوع بازار در بازه زمانی بین چند هفته تا چند ماه ادامه دارد که در نهایت باعث شکلگیری جو منفی در بازار سرمایه میشود.
نحوه تشخیص نوع روند بازار سرمایه
برای تشخیص احساسات سرمایه گذار میتوان از شرایط خرسی یا گاوی بازار بهره گرفت و جو حاکم بر احساسات سرمایه گذاران را از این طریق تشخیص داد.
برای مثال، در بازار گاوی جوی مثبت در بازار سرمایه حاکم است و تا زمانی ادامه پیدا میکند که ریسکپذیری بازار به حداکثر خود برسد. در این صورت با بازار خرسی مواجه خواهیم شد که احساسات سرمایه گذاران را به جهتی منفی تغییر خواهد داد.
عوامل مختلفی چون رشد بازار سهام، نرخ تورم، هجوم افراد مصرفکننده به بازار و نرخ بالای دلار نشان دهنده آن است که ما هماکنون در بازار گاوی قرار گرفتهایم که نماد یک بازار مثبت است، زیرا که در سالهای اخیر بازار سرمایه به رشد خود ادامه داده است و ما در چنین بازار سرمایهای به میزان زیادی با احساسات مثبت سرمایه گذاران مواجه هستیم.
آیا احساسات سرمایه گذار بر قیمت سهم تاثیر دارد؟
این سوالی است که در گذشته ذهن بسیاری از محققان مالیه رفتاری را به خود درگیر کرده بود. امروزه با اثبات این مساله، این سوال به « تاثیر احساسات سرمایه گذاران بر قیمت سهام چگونه است؟» تغییر کرده است. همچنین با تحقیقاتی که توسط بیکر و ورگلر در سال ۲۰۰۷ انجام گرفت؛ مشخص شد که سهمهای مختلف، به میزان متفاوتی ایجادکننده زمینه برای بروز احساسات سرمایه گذاران هستند.
خرید سهامهایی با قیمت کمتر از قیمت واقعی آن در بازار و مبحث آربیتراژ جزء راههای اصلی کسب درآمد در بازار سرمایه است. این خرید زمانی انجام میشود که قیمت فعلی سهام از ارزش واقعی آن کمتر باشد. در بازاری با شرایط گاوی ممکن است قیمت سهام شرکت در بازهای طولانی از ارزش واقعی آن بالاتر بماند. در این شرایط، افزایش چند دلاری قیمت فولاد یا تحولات مثبت دیگر -هر چند که کوچک باشند- تاثیر بزرگی بر ذهن سرمایهگذاران میگذارد که البته میزان احساسات و تاثیر آن هم در بین سهامها متغیر است.
از نظر بیکر و ورگلر برخی از شرکتها که بیشتر در معرض احساسات سرمایه گذاران قرار میگیرند، شرکتهای بدون سود، پرنوسان و تحت فشار هستند. این اتفاق به دو دلیل رخ میدهد؛
۱- دشوار بودن آربیتراژ کردن این نوع سهمها
۲- سخت بودن ارزشگذاری این نوع سهمها
دلیل علت اول، هزینههای کارمزد و معاملات است و علت دوم به این خاطر است که ارزشگذاری سهم با احساسات رابطه مستقیم دارد که هر چه ارزش یک سهم دشوارتر و پر ریسکتر باشد، احساسات بالاتری در بازه زمانی به همراه خواهد داشت. در نتیجه اختلافات زیادی نسبت به ارزش واقعی آن پیدا میکند.
نااطمینانی موجود در شرایط فعلی
با وضعیت فعلی که در آن هستیم، از تاثیرات منفی ویروس کرونا گرفته تا کسری بودجه دولت و افزایش قیمت دلار با نااطمینانی در بازار سرمایه روبهرو شدهایم و با توجه به متغیرهای اقتصادی کشور، زمان کافی برای شناخت بازار و چگونگی روند آن در آینده را نداریم، چرا که سرعت تغییرات از سرعت بررسی، تحقیق و تحلیل ما نسبت به بازار سرمایه بیشتر است.
همانطور که گفته شد، نااطمینانی زمینهی بروز احساسات سرمایه گذاران است زیرا افراد به صورت ناخودآگاه از واقعیتهای بازار عقب ماندهاند. همچنین شاید منشا اصلی روند گاوی بازار همین نااطمینانی اقتصادی کشور باشد که سبب شده است تا رشد داراییهای شرکتها و البته احساسات سرمایهگذاران روندی مثبت به همراه داشته باشد و ورود افراد بیتجربه و نابلد به بازار سرمایه چندین برابر حالت عادی رشد کند.