آموزشویدئو

واگرایی در تحلیل تکنیکال؛ تضاد در نمودار قیمت و اندیکاتور

در تحلیل تکنیکال، زمانی که پای اندیکاتور در میان است، مفهوم واگرایی نیز با آن پیوند می‌خورد. واگرایی اندیکاتور در تحلیل تکنیکال از آن دست مفاهیمی است که حتما باید به آن توجه شود. چرا که در غیر این صورت احتمال دارد معامله‌گران در تحلیل خود به اشتباه بیفتند. پس هر تحلیل‌گری باید بداند که واگرایی چه مفهومی دارد، نشانگر چیست و با انواع آن نیز آشنا باشد.

واگرایی در تحلیل سهام بسیار پرکاربرد است و می‌تواند بسیار مفید باشد. واگرایی‌ها می‌توانند علاوه بر تحلیل تکنیکال سهام در دارایی‌های دیگری مانند ارز نیز اتفاق بیفتند. به طور کلی واگرایی شرایطی است که احتمال وقوع اتفاقی را پیش‌بینی می‌کند. نکته مهمی که در این میان وجود دارد، این است که نمی‌توان در تحلیل‌ها همیشه به واگرایی تکیه کرد. گاهی پیش می‌آید که در نمودار واگرایی‌های زیادی رخ می‌دهد، اما خبری از بازگشت قیمت نیست. همچنین نمی‌توان تمام تغییر روندها را واگرایی تلقی کرد.

منظور از واگرایی اندیکاتور در تحلیل تکنیکال سهام چیست؟

آشنایی با مفهوم واگرایی اندیکاتور در تحلیل تکنیکال

برای آن که مفهوم واگرایی در اندیکاتورها را توضیح دهیم، ابتدا باید بدانیم که اندیکاتور چیست. اندیکاتورها ابزاری هستند که نوسان‌های واقعی قیمت را بر اساس فاکتورهایی مانند حجم معاملات، جریان‌های نقدی پولی و قیمت به دست می‌آورند. در حقیقت این ابزار اطلاعاتی را در مورد سهم در اختیار سهام‌دار قرار می‌دهد که فرد می‌تواند از آن در تحلیل خود بهره ببرد.

بیشتر بخوانید

واگرایی (Divergence) در شرایطی اتفاق می‌افتد که قیمت سهام و نمودار اندیکاتورها و اسیلاتورها در دو جهت مختلف حرکت می‌کند. در حقیقت اختلاف میان نمودار قیمت و اندیکاتورها به منزله ضعیف شدن روند سهم است. هم‌چنین ممکن است تغییر روند احتمالی نیز در چنین شرایطی رخ دهد. در صورتی که تحلیل‌گر با این مسئله آشنایی داشته باشد، می‌تواند از این مسئله استفاده کند و تصمیم درستی را در خصوص خرید یا فروش سهام بگیرد.

واگرایی اندیکاتور در تحلیل تکنیکال در سه نوع واگرایی زمانی، واگرایی معمولی و واگرایی مخفی اتفاق می‌افتد. در این میان واگرایی معمولی و مخفی اهمیت بیشتری دارند. اما زیرمجموعه دیگری نیز در این زمینه وجود دارد که واگرایی منفی و مثبت نامیده می‌شود. این دو واگرایی به احتمال نزولی یا صعودی شدن قیمت اشاره دارند.

تحلیل‌گران با هدف مشاهده وارونگی میان نمودار قیمت و اندیکاتور، به شناسایی واگرایی روی می‌آورند. چرا که این مسئله موجب می‌شود که برگشت روند و معکوس شدن آن شناسایی شود. به این ترتیب با آگاهی از سیگنال صادر شده می‌توان سود به دست آورد. در ادامه انواع واگرایی را با هم بررسی خواهیم کرد.

کدام‌ اندیکاتورها در واگرایی کاربرد دارند؟

از تمام اندیکاتورهایی که در تحلیل تکنیکال از آن‌ها استفاده می‌شود، می‌توان برای شناسایی واگرایی استفاده کرد. اما تحلیل‌گران و سرمایه‌گذاران حرفه‌ای، برای این‌که واگرایی را تشخیص دهند معمولا به سراغ دو اندیکاتور MACD و RSI‌ می‌روند. تشخیص واگرایی به کمک این دو اندیکاتور موجب اعتبار تحلیل می‌شود.

واگرایی مکدی MACD و واگرایی در RSI دو مسئله‌ای هستند که تحلیل‌گران می‌توانند بر اساس آن به تحلیل خود اعتبار ببخشند. برای آشنایی بیشتر و یادگیری کار با اندیکاتورهای RSI‌ و MACD می‌توانید این دو مقاله را بخوانید:

انواع واگرایی در تحلیل تکنیکال

می‌توان گفت بیشتر افرادی که با بازار سرمایه آشنایی دارند و تحلیل سهام مختلف را انجام می‌دهند، معتقدند که واگرایی اندیکاتور در تحلیل تکنیکال به منزله تغییرات در بازار است. به بیان دیگر واگرایی بخشی از اجزای روان‌شناسی بازار بورس به شمار می‌رود. یعنی واگرایی در شرایطی رخ می‌دهد که ممکن است سهام تغییر روند داشته باشد و برخلاف روند پیشین حرکت کنند.

برای این‌که بتوانیم Divergence را به درستی تشخیص دهیم، ابتدا لازم است با انواع آن آشنا شویم. شناخت انواع واگرایی را می‌توان گام ابتدایی در تشخیص واگرایی‌ها دانست. در همین خصوص، قصد داریم به کمک نمودارها و آموزش تصویری، انواع واگرایی را بیان کنیم.

واگرایی معمولی

واگرایی معمولی (RD) یکی از انواع واگرایی است که با مشاهده اختلاف در حرکت اندیکاتور و نمودار قیمت تشخیص داده می‌شود. این واگرایی در انتهای روند به وقوع می‌پیوندد. زمانی که تحلیل‌گر این واگرایی را شناسایی کند، می‌داند که احتمال بازگشت روند وجود دارد. واگرایی معمولی خود به دو دسته واگرایی مثبت و واگرایی منفی تقسیم می‌شود.

واگرایی معمولی مثبت (RD+)

آشنایی با واگرایی معمولی مثبت در تحلیل تکنیکال

زمانی که سهم بر اساس یک روند نزولی حرکت می‌کند، این واگرایی مشاهده می‌شود. در انتهای چنین روندی، می‌توان واگرایی معمولی مثبت را دید که در میان دو کف قیمتی در نمودار سهام رخ می‌دهد. در چنین شرایطی کف دوم نمودار قیمتی پایین‌تر از کف اول است. اما در نقاط متناظر در نمودار اندیکاتور، کف دوم بالاتر از کف اول تشکیل شده است. یعنی اندیکاتور رفتاری کاملا متضاد با نمودار قیمت سهم از خود نشان می‌دهد.

با مشاهده این واگرایی می‌توان به ضعیف شدن قدرت فروشندگان و غلبه خریداران بر فروشندگان پی برد. این مسئله موجب می‌شود تحلیل‌گران بتوانند در زمان رسیدن نمودار به سطح حمایت سهم، رفتار آن را تشخیص دهند. چرا که ممکن است سطح حمایتی شکسته شود یا قیمت برگردد و روند سهم مثبت شود.

برای این‌که واگرایی مثبت را تشخیص دهیم، باید حتما منتظر بمانیم تا کف سهم تشکیل شود. سپس باید سه یا چهار کندل بالاتر از آن تشکیل شود تا مطمئن شویم که کف سهام تثبیت شده و پایین‌تر از کف قبلی‌ است. هرچه میزان شیب خطوط تشکیل شده در اندیکاتور و نمودار قیمتی بیشتر باشد، نشان‌دهنده قدرت در ریزش یا صعود سهم است. در واگرایی مثبت اگر شیب زیاد باشد، نشان از قدرت روند صعودی است و در واگرایی منفی نشان از شدید بودن ریزش سهم است.

واگرایی معمولی منفی (RD-)

مفهوم واگرایی معمولی منفی در تحلیل تکنیکال

واگرایی معمولی منفی، در انتهای یک روند صعودی پدیدار می‌شود. این واگرایی را می‌توان میان دو سقف قیمت مشاهده کرد. زمانی که سقف قیمت دوم بالاتر از سقف قیمت اول باشد، ولی در اندیکاتور و در نقاط متناظر سقف دوم پایین‌تر از سقف اول باشد، این واگرایی مشاهده می‌شود. به زبان ساده‌تر، خطی که قله‌های سهم را به هم متصل می‌کند، روی نمودار سهام به صورتی صعودی است. اما در اندیکاتور شاهد نموداری نزولی هستیم.

زمانی که تحلیل‌گران، واگرایی منفی اندیکاتور را در تحلیل تکنیکال مشاهده کنند، از ضعیف شدن قدرت خریداران مطلع می‌شوند. در این حالت ممکن است فروشندگان بر خریداران غلبه کنند. این مسئله موجب می‌شود در هنگام رسیدن نمودار به خط مقاومت، بتوان رفتار سهم را تشخیص داد. چرا که ممکن است سطح مقاومت شکسته شود یا قیمت برگردد و سهم روندی نزولی بگیرد یا وارد اصلاح شود.

در هنگام تشخیص این Divergence حتما باید قله تشکیل شده باشد و چند کندل پس از آن نیز در سهم ایجاد شده باشد تا بتوانید متوجه شوید که بالاترین نقطه سهم کجاست. بسیاری از مواقع شاهد هستیم که سهم، روندی صعودی دارد ولی هنوز قله‌ای ایجاد نشده است. اما در اندیکاتور قله‌ای پایین‌تر از قله‌ قبلی می‌بینیم. در چنین شرایطی ممکن است واگرایی منفی تشخیص داده شود. اما نمی‌توان این مسئله را چنین تلقی کرد. باید حتما منتظر بمانیم تا بالاترین نقطه در نمودار قیمت ثبت شود. سپس حتما باید چند کندل نیز ایجاد شود تا بتوانیم واگرایی را تشخیص دهیم.

چنین اتفاقی نشان‌گر پایان یافتن روند صعودی است. پس از این امر احتمال دارد شاهد ریزش سهم باشیم. با استفاده از اندیکاتورهای RSI و MACD می‌توان این واگرایی را تشخیص داد. معامله‌گر در هنگام وقوع واگرایی منفی می‌تواند دارایی خود را بفروشد یا این‌که با توجه به شرایط، حد ضرر مناسبی  را به کار گیرد تا اگر قیمت کاهش پیدا کرد، دچار زیان نشود.

واگرایی مخفی

واگرایی مخفی نیز نوع دیگری از واگرایی‌ اندیکاتور در تحلیل تکنیکال است که تحلیل‌گران با تشخیص آن، روند سهم را تحلیل می‌کنند. در این واگرایی شاهد اختلاف نمودار قیمت با اندیکاتور هستیم. این واگرایی در پایان تحرکات اصلاحی روندها رخ می‌دهد. زمانی که واگرایی مخفی ایجاد شود، بازگشت قیمت و ادامه روند را شاهد خواهیم بود. مانند واگرایی معمولی، واگرایی مخفی نیز به دو نوع مثبت و منفی تقسیم می‌شود.

واگرایی مخفی مثبت (HD+)

آشنایی با واگرایی مخفی مثبت در تحلیل تکنیکال

زمانی که سهم در انتهای حرکات اصلاحی خود در یک کانال صعودی قرار دارد، این نوع از واگرایی میان دو کف شکل می‌گیرد. در این حالت، کف دوم در اندیکاتور پایین‌تر از کف اول تشکیل می‌شود. این در حالی است که در نمودار قیمت، کف دوم بالاتر از کف اول است.

این حالت را می‌توان به منزله تضعیف فشار فروش و غلبه خریداران بر فروشندگان قلمداد کرد. تحلیل‌گران با تکیه بر این مسئله، می‌توانند متوجه میزان ریسک شوند. زمانی که نمودار به سطح حمایتی سهم در کانال صعودی برسد، تحلیل‌گر می‌تواند تشخیص دهد که آیا شکست خط روند اتفاق افتاده است یا این مسئله تنها یک اصلاح است و معاملات هم‌چنان در کانال صعودی به روند خود ادامه خواهند داد.

واگرایی مخفی منفی (HD-)

بررسی واگرایی مخفی منفی اندیکاتور در تحلیل تکنیکال

این واگرایی هم در انتهای حرکات اصلاحی سهم رخ می‌دهد؛ ولی در یک کانال نزولی. اما شرایط تشکیل این واگرایی چیست؟ واگرایی مخفی منفی میان دو سقف ایجاد می‌شود. در این حالت سقف دوم در اندیکاتور، بالاتر از سقف قبلی تشکیل می‌شود. اما نقاط متناظر در نمودار قیمت برعکس است. یعنی در نمودار سهم سقف دوم پایین‌تر از سقف اول خواهد بود.

این امر نشان‌دهنده کاهش فشار خرید است و می‌توان دریافت که فروشندگان بر خریداران غالب هستند. با مشاهده این حالت تحلیل‌گران درمی‌یابند که با نزدیک شدن نمودار به محدوده مقاومت در کانال نزولی، آیا روند شکسته می‌شود یا این‌که این حرکت تنها یک اصلاح است و سهم هم‌چنان به حرکت خود در کانال نزولی ادامه می‌دهد. فایده این امر آن است که تحلیل‌گر می‌تواند میزان ریسک را دریابد و اقدامات لازم را بر این اساس انجام دهد.

واگرایی زمانی

حال که دو نوع مهم از واگرایی اندیکاتور در تحلیل تکنیکال را بررسی کردیم، در این بخش اشاره‌ای به واگرایی زمانی هم خواهیم داشت. البته این واگرایی در مقایسه با انواع معمولی و مخفی کمتر مورد توجه قرار می‌گیرد.

در واگرایی‌های معمولی و مخفی شاهد تضاد میان قیمت و اندیکاتور بودیم. اما تفاوت این واگرایی‌ها با واگرایی زمانی چیست؟ در واگرایی زمانی، اختلاف میان قیمت و زمان وجود دارد. مشخص است که در این نوع از واگرایی، اندیکاتورها جایی ندارند. در واقع چنین شرایطی نشان می‌دهد که قیمت در حرکت اصلاحی نسبت به حرکت قبلی خود ضعیف‌تر است. واگرایی زمانی خود دو نوع دارد که عبارت‌اند از واگرایی زمانی معمولی و هوشمند.

واگرایی زمانی معمولی (RTD)

در این نوع از واگرایی، تعداد کندل‌هایی که در روند اصلاحی سهم ایجاد می‌شود، نسبت به حرکت قبل بیشتر یا مساوی با آن است. هم‌چنین اگر فیبوناچی بازگشتی زمانی ترسیمی، اصلاحی بیش از تراز ۱۰۰ درصد داشته باشد، شاهد وقوع واگرایی زمانی معمولی هستیم. در چنین شرایطی، نشانه‌ای از چرخش در بازار به چشم نمی‌خورد و به این ترتیب احتمال این‌که سهم در روند قبلی خودش حرکت کند، زیاد است. در تصویر زیر می‌توانید این نوع از واگرایی زمانی را مشاهده کنید.

واگرایی زمانی معمولی

همان‌طور که در تصویر مشخص است، تعداد کندل‌ها در طی ۶۳ روز فاز اصلاحی، برابر با ۴۱ عدد است. این تعداد از کندل‌های حرکت قبلی سهم بیشتر است و می‌توان نتیجه گرفت که اکنون تعداد فروشندگان کمتر است. پس از این در ادامه دوباره شاهد روند صعودی سهم هستیم.

واگرایی زمانی هوشمند (STD)

این نوع از واگرایی، زمانی اتفاق می‌افتد که کندل‌هایی که در اصلاح سهم تشکیل می‌شوند در مقایسه با کندل‌های حرکت قبلی تعداد کمتری دارند. اما نکته این‌جاست که درصد اصلاح زمانی بیشتر از درصد اصلاح قیمتی است. در ادامه و با توجه به تصویر زیر، بهتر می‌توانید دریابید که منظور از واگرایی زمانی هوشمند چیست.

واگرایی زمانی هوشمند

همان‌طور که در تصویر مشخص است، تعداد کندل‌های موج اصلاحی ۶۱ عدد است ولی در موج صعودی شاهد ۶۵ کندل هستیم. نسبت این دو کندل به یک‌دیگر برابر با ۷۳ درصد است. اما اصلاح قیمتی به میزان ۶۱ درصد بوده است. زمانی که درصد اصلاح زمانی از درصد اصلاح قیمتی بیشتر باشد، شاهد واگرایی زمانی هوشمند هستیم.

تفاوت واگرایی و تایید در تحلیل تکنیکال

حال که دانستیم واگرایی چیست، بهتر است از تفاوت میان واگرایی و تایید نیز صحبت کنیم. گفتیم که واگرایی در تحلیل تکنیکال تضاد میان اندیکاتور و قیمت را نشان می‌دهد. تایید اما در شرایطی رخ می‌دهد که اندیکاتور و قیمت، یک سیگنال مشخص را صادر کنند. برای فهم بهتر این موضوع می‌توان به این مسئله اشاره کرد که افراد برای این‌که یک معامله انجام دهند، نیازمند تایید هستند. زمانی که قیمت روندی صعودی دارد، معامله‌گران مشتاق‌اند تا این مسئله را از طریق اندیکاتورهای خود نیز متوجه شوند. در این صورت می‌توانند این احتمال را بدهند که روند صعودی هم‌چنان ادامه خواهد داشت.

محدودیت‌های استفاد از واگرایی در تحلیل تکنیکال

بارها و در مباحث گوناگون به این مسئله اشاره کرده‌ایم که معامله‌گران نمی‌توانند تنها بر اساس یک فاکتور دست به معامله بزنند. آن‌ها نمی‌توانند یک معامله را تنها به کمک واگرایی انجام دهند. گفتیم که واگرایی زمانی می‌تواند کارآمد باشد که ما از اندیکاتورها و سایر فاکتورهای مهم در تحلیل تکنیکال استفاده کرده باشیم تا رفتار سهم را تشخیص دهیم. یعنی لازم است ابتدا از چند اندیکاتور استفاده کنیم و در نهایت برای اعتبار بخشیدن به تحلیل و کسب اطمینان بیشتر، به سراغ واگرایی برویم.

محدودیت دیگر به این مسئله مربوط است که تمام بازگشت روندها به کمک واگرایی قابل تشخیص نیستند. به همین دلیل باید از اشکال دیگر کنترل ریسک در کنار واگرایی استفاده کرد. به علاوه همیشه وقوع واگرایی به منزله قطعیت نیست. چرا که ممکن است واگرایی رخ دهد و هم‌چنان خبری از بازگشت قیمت نباشد.

واگرایی اندیکاتور در تحلیل تکنیکال در برخی موارد زمان زیادی به طول می‌انجامد. به همین دلیل اگر معامله‌گر بخواهد تنها بر اساس واگرایی دست به معامله بزند، احتمال ضرر و زیان نیز فراوان است. چرا که نهایتا ممکن است قیمت مطابق انتظاراتش تغییر نکند.

جمع‌بندی

اندیکاتورهای فراوانی برای تحلیل تکنیکال ایجاد شده‌اند که می‌توانند به تحلیل‌گر در تحلیل و بررسی روند سهام کمک کنند. زمانی که نمودار اندیکاتور را با نمودار قیمت مقایسه می‌کنیم، گاهی متوجه می‌شویم که میان حرکت سهم و اندیکاتور تضاد وجود دارد. این اختلاف نشان‌دهنده واگرایی است. واگرایی می‌تواند مخفی، معمولی و زمانی باشد. واگرایی‌های مخفی و معمولی خود به دو دسته واگرایی منفی و مثبت تقسیم می‌شوند. واگرایی مثبت حاکی از آن است که امکان دارد تحرکات قیمتی بالاتر در دارایی رخ دهد. واگرایی منفی نیز دقیقا بیان‌گر حالتی متضاد این شرایط است.

درست است که واگرایی در خلاف جهت حرکت سهم رخ می‌دهد، اما گاهی این امکان وجود دارد که حرکت سهم کامل نشود. این مسئله موجب می‌شود که واگرایی به درستی تشخیص داده نشود. به همین دلیل لازم است با انواع واگرایی‌ها آشنا شویم و به نکاتی که درباره هر یک از انواع واگرایی بیان شد، دقت کنیم. به این ترتیب می‌توانیم واگرایی اندیکاتور در تحلیل تکنیکال را به درستی تشخیص دهیم و از آن بهره ببریم.

باید به این مسئله هم اشاره کنیم که از واگرایی پس از استفاده از اندیکاتورها، کمک می‌گیریم تا تحلیل خود را تایید کنیم. هیچ‌گاه نمی‌توان از واگرایی به تنهایی به عنوان سیگنال استفاده کرد. مثلا اگر در نمودار سهام شاهد یک موقعیت خوب باشیم و واگرایی نیز این امر را نشان دهد، چنین شرایطی به منزله اعتبار بیشتر تحلیل است.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا