بودجه سالانه کشور چگونه بر بورس تاثیر میگذارد؟
بودجهای که برای یک سال کشور از سوی دولت ارائه میشود و به تصویب مجلس میرسد، تمامی بخشهای صنعتی و اقتصادی دولت و بخش خصوصی را تحت تأثیر خود قرار میدهد. به دنبال همین مسئله نیز تاثیر بودجه بر بازار بورس غیرقابل انکار است. بخش زیادی از تصمیمهای مربوط به سرمایهگذاریهای جدید از سوی سهامداران آماتور و حرفهای نیز بر مبنای موارد مطرح شده در همین برنامهی بودجه گرفته میشود. اما تاثیر بودجه بر بازار بورس در چه بخشهایی نمایان میشود و چطور میتوان از آن برای اتحاذ تصمیمهای بهتر و سوددهتر در سرمایهگذاری استفاده کرد.
سرفصلهای بودجه
پیش از آنکه تاثیر بودجه بر بورس را بررسی کنیم، بد نیست نگاهی کلی به بودجه بیندازیم. به این منظور بهتر است ابتدا به سرفصلهای برنامه بودجه اشارهای داشته باشیم. در بودجه سالانه هزینهها و درآمدهای دولت و همچنین طرحهای دولتی پیشبینی میشود. اما افزون بر این موارد، مسائل زیر نیز در بودجه مورد توجه قرار میگیرد:
- نرخ مالیات برای مشاغل مختلف
- طرحهای صادراتی تشویقی
- بودجه عمرانی کشور
- نرخ مالیات بر ارزش افزوده
- نرخ تعرفههای اعمالی بر کالاهای وارداتی
این موارد میتوانند تغییرات قابلتوجهی را در میزان سودآوری شرکتهای بورسی ایجاد کنند.
منابع مهم در تامین بودجه
اما منبع بودجه دولت از کجا تامین میشود؟ نخستین منبع از طریق درآمدهایی است که از فروش منابع طبیعی همچون نفت حاصل میشود. منبع دیگر از محل مالیات تامین میشود. مالیات بر واردات کالا، مالیات بر درآمد، مالیات بر خدمات و ثروت از جمله این موارد به شمار میروند. افزون بر این دو منبع، واگذاری شرکتهای دولتی نیز منبع دیگری برای تامین بودجه کشور است. از سویی دیگر با توجه به برنامههای دولت و جبران کسری بودجه از بورس نیز مشخص است که بازار بورس، به عنوان یکی از منابع مهم در این خصوص به شمار میرود.
تاثیر بودجه بر بورس
کم و بیش میدانیم که بورس چه سودی برای دولت دارد. دولت با بودجهبندی سالانه، منجر به ایجاد تغییراتی در قیمت سهام و در صنایع مختلف خواهد شد. همچنین برای جبران کسری بودجه نیز از بورس کمک میگیرد. به همین جهت، دولت روی این بازار بورس حساب میکند و در بودجهبندی سالانه، نگاه ویژهای به این بازار دارد. اکنون با توجه به این مسئله، در این بخش قصد داریم تاثیر بودجه بر بورس را از چند جهت بررسی کنیم.
قیمت نفت و گاز و کانههای فلزی
تاثیر بودجه بر بورس از یک سمت در قیمت نفت و گاز نمایان میشود. چرا که دولت هر سال قیمت فروش نفت را به تمام پالایشگاههای کشور اطلاع میدهد. این قیمت در بودجه سالانه نیز مشخص میشود. مثلا بهای گاز طبیعی که خوراک پتروشیمی محسوب میشود، هر سال با توجه به نرخ مشخصشدهی دلار دولتی، در برنامه بودجه تعیین میشود. بدیهی است که در پی این تعیین قیمت، هزینه شرکتهای پتروشیمی نیز تغییر میکند و این مسئله میتواند میزان گردش مالی و به دنبال آن سود خالص شرکتهای نفتی را تحت تأثیر خود قرار دهد.
افزون بر این امر، شرکتهایی که به استخراج کانههای فلزی مشغول هستند، از حق بهرهبرداری از منابع طبیعی دولت نیز برخوردارند. با توجه به این مسئله، این شرکتها موظف هستند که در ازای استخراج این کانهها، سالانه ۲۰ الی ۳۰ درصد از مبلغ فروش خود را به خزانه دولت بپردازند. این عدد هرساله در بودجه کشور مشخص میشود. بدیهی است که تغییر آن میتواند سودآوری این شرکتها را نیز تحت تاثیر قرار دهد.
برای آنکه تاثیر بودجه بر بورس را بهتر متوجه شوید، فرض کنید قیمت فروش نفت در بودجه کشور، ۹۵ درصد فوب ناحیه خلیج فارس باشد. چنانچه در بودجه جدید، این عدد کمتر شود، اتفاقی مثبت تلقی میشود. چرا که این امر منجر به افزایش سودآوری شرکتهای پالایشی خواهد شد.
نرخ مالیات
از جمله دیگر موارد مهم در تاثیر بودجه بر بورس، میتوان به نرخ مالیاتی اشاره کرد که ممکن است هر سال برای صنایع مختلف تغییر کند. مثلا نرخ مالیات بر بیمه شخص ثالث میتواند بر درآمدهای شرکتهای بیمهای اثر بگذارد. زمانی که نرخ مالیات افزایش پیدا میکند، دولت موظف است تا با اقدامات مناسب، تورم را کنترل کند. این مسئله کاهش درآمد شرکتهای بیمهای را در پی دارد.
بودجه عمرانی
همیشه دولت در برنامهی بودجه خود، بخشی را به عمران کشور تخصیص میدهد. با در نظر گرفتن این مسئله، دولت برای آنکه از تولیدات داخلی حمایت کند، در پروژههای خود از محصولاتی استفاده میکند که ساخت کشورمان هستند. پس اگر بودجه این بخش افزایش پیدا کند، شرکتهایی که در صنعت فولاد و یا سیمانسازی فعالیت دارند، از این مسئله بهرهمند خواهند شد. چرا که دولت محصولات آنها را خریداری میکند و مشکل فروش آنها نیز حل میشود. در واقع در این شرایط، دولت نقش مصرفکننده را ایفا میکند. به این ترتیب، این کارخانهها محصولات بیشتری را تولید میکنند.
بهعلاوه بخشی از بودجه سالانه به افشای سرمایهگذاریها و تملکات دولت اختصاص دارد. چنانچه سرمایهگذاری در بخش ساختمان افزایش پیدا کند، میتوان به عملکرد گروه انبوهسازی هم امیدوار بود. چرا که افزایش بودجه میتواند اثر مثبتی را بر این گروه بگذارد.
پیشبینی متغیرهای اقتصادی با توجه به تاثیرات بودجه بر بازار سرمایه
اطلاعاتی که در برنامه بودجه وجود دارد، میتواند کلیدی برای پیشبینی متغیرهای اقتصاد کلان باشد؛ متغیرهایی نظیر تورم و رشد اقتصادی.
دولت برای آنکه هزینههای خود را تامین کند، دست به انتشار اوراق بدهی میزند. زمانی که انتشار این اوراق زیاد میشود، شاهد افزایش سود بدون ریسک در بازار خواهیم بود. در پی این اتفاق، جذب نقدینگی هم افزایش پیدا میکند. به این ترتیب جریان نقدینگی از بازار بورس خارج میشود و به سمت این اوراق میرود. به بیان دیگر، میتوان گفت که این خاصیت اوراق بدهی است که میتوانند به رقابت با بازار بورس بپردازند.
اما اگر قیمت فروش نفت در بودجه بیشتر از مقدار واقعی در نظر گرفته شود، همراه با خود مشکلاتی نیز به وجود میآورد. در چنین شرایطی دولت برای جبران کسری بودجه از بورس، دست به انتشار اوراق بهادار میزند. این مسئله خود میتواند دلیلی بر افزایش نرخ ارز و نرخ تورم باشد.
تاثیر بودجه سال ۱۴۰۰ بر بورس
بودجه سال جدید با توجه به آنکه بر اساس پیشبینی انجام توافقها نوشته شده است، خوشبینانه است. چنانچه این پیشبینیها به وقوع بپیوندد، اتفاقی مثبت در این سال رقم خواهد خورد. اما حتی اگر احتمالات دولت در این خصوص عملی نشود و فروش نفت مطابق پیشبینیها نباشد، همچنان یکی از اصلیترین راهکارهای دولت برای تامین هزینهها، بازار سهام است. برای همین باید امیدواریم باشیم که این بازار در سال ۱۴۰۰ حمایت شود.
عوامل مهم در تاثیر بودجه بر بورس
در لایحه بودجه سال ۱۴۰۰ دولت در چهار زمینه میتواند بر روند معاملات بازار بورس به صورت مستقیم اثرگذار باشد. این چهار فاکتور عبارتاند از:
- فروش سهام شرکتهای دولتی
- فروش اوراق بدهی
- افزایش نرخ تسعیر ارزهای حاصل از فروش نفت
- میزان کسری بودجه
دولت به منظور تامین منابع بودجه، سهام شرکتهای دولتی را در سال ۱۴۰۰ در بازار بورس میفروشد. میزان ارزش این سهام برابر با ۹۵ هزار میلیارد تومان است. بهعلاوه ۱۲۵ هزار میلیارد تومان نیز اوراق بدهی برای این سال پیشبینی شده است. همچنین نرخ ارز برای سال جدید در حال حاضر ۱۱ هزار و ۵۰۰ تومان در نظر گرفته شده است.
آنچه در این میان مهم است، کسری بودجه دولت است. پیشبینی درآمدهای دولت در بودجه سال ۱۴۰۰ برابر با ۳۱۷ هزار میلیارد تومان است. این مسئله درحالی است که هزینههای جاری برابر با ۶۳۷ هزار میلیارد تومان است. مشخص است که دولت باید برای جبران این کسری به منابعی همچون بازار بورس متوسل شود.
در بین چهار شیوه تاثیر بودجه بر بورس که در بالا به آن اشاره شد، کسری بودجه تاثیر بیشتری دارد. در سال ۹۹ نیز جبران کسری بودجه دولت به واسطه بازار بورس انجام شد اما حتی با وجود انتشار اوراق بدهی و فروش سهام شرکتهای دولتی نیز نتوانست به صورت کامل منابع مالی خود را از طریق بازار بورس تامین کند.
این احتمال وجود دارد که در سال جدید نیز، بازار بورس هدف اول دولت برای جبران کسری بودجه باشد. افزایش تورم میزان وابستگی دولت را به بازار سرمایه افزایش میدهد چرا که دولت برای تامین مالی باید به سراغ منابعی برود که میتوانند کسری را جبران کنند. این مسئله افزایش توجه دولت را به بازار بورس به دنبال دارد که عاملی مثبت است. اما همین امر میتواند به نوسانگیری دولت و خرید و فروش سهام شرکتهای وابسته منجر شود که مسئله خوشایندی نیست.
با توجه به وضعیت بازارهای جهانی نفت و قیمت فروش نفت ایران و همچنین تحریمهای موجود، کارشناسان بر این عقیده هستند که پیشبینی درآمدهای دولت در سال ۱۴۰۰ بسیار خوشبینانه است. این میتواند منجر به کسری پنهان در بودجه سال جدید شود.
رابطه میان تورم و رشد یا افت شاخص بورس
کارشناسان امور اقتصادی میگویند که تورم به میزان زیادی میتواند بر شاخص بورس اثر بگذارد. این امر نشان میدهد که شرایط بازار سرمایه با توجه به تورم تغییر میکند. در همین خصوص برخی از کارشناسان معتقدند که با رشد تورم در پی کسری بودجه دولت در سال جدید، رشد شاخص بورس نیز رقم خواهد خورد.
در سمت دیگر، بیشتر شرکتهایی که در بازار بورس پذیرش شدهاند، در بخش صادرات فعال نیستند. به همین دلیل سهام آنها به سهام ریالی شهرت دارد. تورم میتواند بر چنین سهامی تاثیر بسیار زیادی بگذارد. این شرکتها در پی ثبات قیمت و کنترل تورم میتوانند راهکاری را برای افزایش فروش محصولات خود بیابند.
کسری بودجه؛ وقتی هزینهها از درآمدها بیشتر میشوند
پیشتر اشاره شد که در برنامه بودجه، درآمدها و هزینههای سالانه پیشبینی میشود. چنانچه میزان هزینهها بیشتر از درآمدها باشد، این امر به کسری بودجه منجر میشود. این مسئله میتواند به وضوح بر اقتصاد کشور اثر بگذارد.
دولت در سال ۱۳۹۹ برای جبران کسری بودجه از بورس کمک گرفت. اما حتی با وجود انتشار اوراق بدهی و فروش سهام شرکتهای دولتی نیز نتوانست به صورت کامل منابع مالی خود را از طریق بازار بورس تامین کند.
جمعبندی
بودجه سالانه همواره میتواند به میزان زیادی بر قیمت سهام و بازار بورس اثر بگذارد. در نگاهی جزئیتر، این بودجه بر بخشهای مختلف صنعت نیز اثرهای متفاوتی دارد. به عنوان مثال تاثیری که بودجه بر قیمت فروش نفت میگذارد، بر بازار بورس نیز اثرگذار است. با توجه به آنکه دولت هر سال بودجهای برای سال آینده تنظیم میکند، باید گفت که این مسئله میتواند منجر به رشد برخی از صنایع و افت برخی دیگر شود. بدیهی است که فاکتورهای موثر بر رشد و رکود صنایع مختلف مانند هم نیستند و این اتفاق مسئلهای طبیعی است.
همچنین مسئله مهمی که در بودجهبندی هر ساله، کارشناسان به آن توجه دارند، کسری بودجه است. چرا که دولت برای جبران کسری بودجه از بورس برنامههایی را در دستور کار قرار میدهد. این مسئله توجه بیش از پیش دولت به بازارهایی نظیر بورس را در پی دارد؛ اتفاقی که هم میتواند مثبت باشد و منجر به رشد و رونق این بازار شود و هم میتواند باعث نوسانگیری دولت شود که یک فاکتور منفی برای بورس به شمار میرود.