مقالات

دوشنبه سیاه؛ روزی که بورس‌های جهانی سقوط کردند

دوشنبه، ۱۹ اکتبر سال ۱۹۸۷ به عنوان “دوشنبه سیاه” شناخته می‌شود. در آن روز کارگزاران سهام در نیویورک، لندن، هنگ‌کنگ، برلین، توکیو و هر شهر دیگری که معاملات بورسی در آن انجام می‌شد، با وحشتی فزاینده به ارقامِ روی صفحه‌های نمایش‌شان خیره شدند. در این روز ستون‌های مالی دچار تزلزل شدند و این تزلزل سقوط بازارهای جهانی را رقم زد.

دوشنبه سیاه چه روزی بود؟

در روز ۱۹ اکتبر سال ۱۹۸۷ بازار سهام سقوط کرد. در این روز بازارهای ایالت متحده آمریکا افت بیش از ۲۰ درصدی را در عرض یک روز تجربه کردند.

تصور می‌شود که این سقوط جهانی بازارهای سهام توسط مدل‌های معاملاتی برنامه‌نویسی شده کامپیوتری‌ (معاملات الگوریتمی) که استراتژی بیمه سبد سهام را دنبال می‌کردند، تشدید شد و وحشت و هیجان سرمایه‌گذاران نیز به آن دامن زد.

پیش‌درآمد این اتفاق در مجموعه‌ای از توافقات پولی و تجاری خارجی قرار داشت که سبب کاهش بهای دلار آمریکا به منظور اصلاح کسری‌های تجاری و سپس تثبیت دلار در بهای تازه آن شد.

معاملات الگوریتمی و بیمه سبد سهام

آن روز در ایالت متحده آمریکا، در حالی که ارزش شاخص‌های اس اند پی ۵۰۰ (S&P 500) و شاخص صنعتی داو جونز (Dow Jones Industrial Index) بیش از ۲۰ درصد افت کرد، سفارش‌های فروش یکی پس از دیگری روی هم تلنبار می‌شد. پیش از آن روز نیز زمزمه‌هایی از ورود آمریکا به بازار خرسی به گوش می‌رسید.

اما این در حالی بود که بازار آمریکا از سال ۱۹۸۲ در وضعیت گاوی قرار داشت و آلن گرینسپن (Alan Greenspan)، رییس وقت بانک مرکزی آمریکا که در آن زمان به تازگی این سمت را برعهده گرفته بود، هشدارهای بسیار اندکی از بازار در خصوص تغییر این وضعیت دریافت کرده بود.

گرینسپن پس از تصدی سمت خود به سرعت نرخ بهره را کاهش داد و از بانک‌ها خواست تا نظام مالی را با نقدینگی پر کنند. او انتظار کاهش ارزش دلار آمریکا به دلیل اختلاف با اعضای گروه هفت (G7) بر سر ارزش دلار را داشت. اما این سقوط مالی جهانی در آن دوشنبه غافلگیری ناخوشایند و تلخی را رقم زد.

بازارهای بورس نیز در تلاش بودند تا راه سفارش‌هایی که از طریق معاملات الگوریتمی ثبت می‌شدند را ببندند. ایده استفاده از کامپیوترها در استراتژی‌های معاملاتی در آن زمان هنوز برای وال استریت جدید بود. همچنین پیامدهای استفاده از سیستمی که توانایی بارگذاری هزاران سفارش را در دوران سقوط شاخص‌ها داشته باشد نیز هرگز آزمایش نشده بود.

برای اطلاع از سازوکار فروش استقراضی، این مقاله را بخوانید: معاملات الگوریتمی در بورس چگونه انجام می‌شود؟

استراتژی معاملاتی خودکاری که به نظر می‌رسد در مرکز تشدید سقوط دوشنبه سیاه بود قرار داشته، استراتژی بیمه سبد سهام یا portfolio insurance بود. این استراتژی هدف حفاظت از سبد سهام در مقابل ریسک بازار به وسیله فروش استقراضی قراردادهای آتی را دنبال می‌کند.

این شیوه توسط مارک روبینشتن (Mark Rubinstein) و هین للند (Hayne Leland) در سال ۱۹۷۶ ایجاد شد. هدف این روش محدود کردن ضرر پرتفوی در زمان کاهش قیمت سهام بود، بدون اینکه مدیر سبد مجبور به فروش ارزان سهام باشد.

این برنامه‌های کامپیوتری با رسیدن قیمت‌ها به هدف‌هایی که به عنوان حد ضرر تعیین شده بود، به صورت اتوماتیک شروع به نقد کردن سهام کردند که سبب کاهش بیشتر قیمت‌ها شد.

در بهت و نگرانی بورس‌ها و در حالی که بازارهای در حال سقوط حد ضررهای بیشتری را نشانه می‌رفتند، معاملات الگوریتمی و برنامه‌نویسی شده تاثیر دومینو مانندی بر افت شاخص‌ها می‌گذاشت. فروش‌های هیجانی دور دیگری از سفارش‌های ناشی از برخورد شاخص‌ها با حد ضرر را فعال کرد؛ امری که بازارها را به گردابی در حال سقوط کشاند. از آنجایی که این برنامه‌ها تمام سفارش‌های خرید را به طور خودکار خاموش کردند، در همان زمان پیشنهادهای خرید نیز در سراسر بازار سهام محو شدند.

با اینکه معاملات الگوریتمی بخشی از دلایل شیب تند این سقوط (و همچنین رشد بیش از اندازه قیمت‌ها در دوران رونق پیش از آن) را توجیه می‌کند، باید به خاطر داشت که اکثریت گسترده معامله‌گران در آن زمان هنوز از روند کُندی برای معاملات خود استفاده می‌کردند که معمولا نیازمند چندین تماس تلفنی و ارتباطات میان انسان‌ها بود.

نشانه‌های هشداردهنده قبل از سقوط دوشنبه سیاه

پیش از بروز این سقوط در بازارهای جهانی، نشانه‌های هشداردهنده‌ای وجود داشت که مشابه شرایط موجود در نقاطِ عطف پیشین در این بازارها بود. برای مثال رشد اقتصادی کند شده بود، در حالی که تورم به مرور پدیدار می‌شد.

برای نخستین بار در بازار گاوی بازار سهام و اقتصاد در حال واگرایی بودند. در نتیجه ارزش‌گذاری‌ها به سطوح نامطلوب و نسبت قیمت به درآمد یا همان P/E نیز به بیش از ۲۰ رسید. پیش‌بینی‌هایی که از درآمدهای آینده می‌شد، گویای میزان پایین‌تری بود اما سهام تاثیری از این شرایط نپذیرفته بود.

نقش توافق پلازا در دوشنبه سیاه

طبق توافق پلازا (Plaza Accord) در سال ۱۹۸۵، بانک مرکزی آمریکا با بانک‌های مرکزی کشورهای عضو گروه ۵ که شامل فرانسه، آلمان، انگلستان و ژاپن هستند، برای کاهش ارزش دلار آمریکا در بازارهای ارز بین‌المللی به منظور کنترل کسری تجاری فزاینده ایالات متحده توافق کرد. تا اوایل سال ۱۹۸۷، این هدف محقق شد و شکاف بین صادرات و واردات ایالات متحده جبران شد. این اتفاق به صادرکنندگان آمریکایی و رونق بازار سهام این کشور در اواسط دهه ۱۹۸۰ کمک کرد.

طی پنج ساله‌ی پیش از اکتبر ۱۹۸۷، ارزش میانگین صنعتی داوجونز بیش از سه برابر شد. این مساله سبب افزایش بیش از حد قیمت‌ها و پیشی گرفتن قیمت سهام از ارزش واقعی آن‌ها شد. در فوریه ۱۹۸۷ توافق لوور (Louvre Accord) جایگزین توافق پلازا شد. به موجب قرارداد لوور کشورهای عضو گروه ۵ توافق کردند که نرخ ارز را در این تراز تجاری جدید تثبیت کنند.

در ایالات متحده، بانک مرکزی آمریکا سیاست پولی را تحت توافق لوور محدودتر کرد تا در سه ماهه دوم و سوم سال ۱۹۸۷ که به سقوط دوشنبه سیاه منتهی شد، از فشار موجود بر دلار بکاهد. در نتیجه این سیاست پولی انقباضی، رشد عرضه پول در آمریکا از ژانویه تا سپتامبر آن سال به کمتر از یک دوم کاهش یافت. نرخ‌های بهره نیز افزایش یافتند و قیمت سهام تا پایان یه ماهه‌ی سوم سال ۱۹۸۷ روندی کاهشی را آغاز کرد.

فعالان بازار از این مسائل آگاه بودند؛ اما نوآوری دیگری باعث شد بسیاری از افراد علائم هشداردهنده را دست کم بگیرند. بیمه سبد سهام اعتماد به نفس کاذبی به موسسات و کارگزاری‌ها داد. باور عمومی در وال استریت بر این بود که در صورت سقوط بازار سهام، از اتلاف قابل توجه سرمایه جلوگیری می‌شود.

بیشتر بخوانید

این در نهایت به خطرپذیری بیش از حد منتهی شد، که این ریسک تنها زمانی مشخص شد که سهام در روزهای منتهی به آن دوشنبه سرنوشت‌ساز شروع به ضعیف شدن کردند. حتی مدیران سبد سهام که به اعتبار بازار مشکوک بودند، جرات نداشتند که از افزایش مداوم ارزش سهام صرف نظر کنند.

به خاطر سقوط بازار سهام در روز بعد، معامله‌گران الگوریتمی خود را بیشتر از بقیه مقصر دانستند. این سقوط به دلیل تعطیل شدن بازار بورس و برخی حرکات سطحی و احتمالاً زودگذر بانک مرکزی آمریکا اتفاق افتاد.

به طور مرموزی بازار دوباره روند رو به رشدی را از نقطه سقوط خود تجربه کرد. سقوط بازار به بسیاری از سرمایه‌گذارانی که نسبت به رشد بازار اطمینان بیشتری حس می‌کردند و به استفاده از معاملات مکانیکی (سیستمی که به معامله‌گران سیگنال می‌دهد، بدون این که آن‌ها بازار را بررسی کنند) روی آورده بودند، ضربه بسیار بدی وارد کرد.

جمع‌بندی

گرچه معاملات الگوریتمی کمک زیادی به سقوط شدید بازار کرد (در واقع، در حالی که هدف آن محافظت از تک تک سبدهای سهام در برابر ریسک بود، اما تبدیل به بزرگ‌ترین ریسک بازار شد)، عامل شتاب دهنده اصلی هنوز ناشناخته است و احتمالاً برای همیشه غیرقابل تشخیص باقی بماند. با تعاملات پیچیده بین ارزهای بین‌المللی و بازارها، احتمال بروز اختلالات مقطعی افزایش می‌یابد.

پس از سقوط بازار بورس، صرافی‌ها قوانین قطع‌کننده مدار و سایر اقدامات احتیاطی را برای کاهش تأثیر اختلالات وضع کردند، به این امید که بازارها وقت بیشتری برای اصلاح مشکلات مشابه در آینده داشته باشند. در حالی که اکنون دلایل دوشنبه سیاه را می‌دانیم، اما ممکن است اتفاقی مشابه آن دوباره تکرار شود. از سال ۱۹۸۷، تعدادی مکانیزم حافظتی برای جلوگیری از فروش ناگهانی (مانند کنترل‌کننده معاملات و قطع‌کننده مدار) در بازار تعبیه شده است. الگوریتم‌های معاملات فرکانس بالا (HFT) که توسط ابر رایانه‌ها هدایت می‌شوند، حجم عظیمی را تنها در چند میلی‌ثانیه حرکت می‌دهند، که سبب افزایش نوسانات می‌شوند.

سقوط ناگهانی سال ۲۰۱۰، نتیجه از بین رفتن معاملات فرکانس بالا بود، که سبب افت ۱۰ درصدی ارزش سهام در عرض چند دقیقه شد. این امر منجر به ایجاد پهنای قیمتی تنگ‌تری شد. اما بازار بورس از سال ۲۰۱۰، چندین موقعیت بی‌ثبات را تجربه کرده است. ظهور تکنولوژی و معاملات آنلاین، ریسک بیشتری را وارد بازار کرده است. در سال ۲۰۲۰ و با شیوع ویروس کرونا در جهان، بازارها دوباره سقوط کردند و طی چند روز در ماه مارس، افت ۱۰ درصدی را تجربه کردند.

منبع
investopedia

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا