طراحی استراتژی معاملاتی؛ نقشه راهی برای مدیریت سودآوری
معمولا بیشتر افرادی که تازه وارد بازار میشوند یک سوال کلی دارد و آن این است که «چطور معامله کنم؟». این سوال بسیار کلی است و پاسخ به آن عملا ناممکن. اما به هر طریق میتوان با تکیه بر چند مسئله، یک استراتژی معاملاتی را طراحی و پیادهسازی کرد. اهمیت طراحی استراتژی معاملاتی برای همه روشن است و نیازی نیست بیشتر در خصوص آن صحبت شود. در هر حال شما باید بر اساس شخصیتی که دارید استراتژی معاملاتی مربوط به خود را پیادهسازی کنید. نکته مهم آن است که حتما به این استراتژی پایبند باشید. اما سوال اینجاست که چطور میتوان بهترین استراتژی معاملاتی را طراحی کرد؟ چه معیارهایی در این میان حائز اهمیت هستند؟
یک خلبان را در نظر بگیرید که پس از فارغالتحصیلی و فراگیری مهارتهای لازم برای پرواز، میخواهد نخستین پرواز خود را به تنهایی انجام دهد. این فرد مانند سایر خلبانها یک چکلیست خواهد داشت تا مطمئن شود که تمام تنظیمات و اقدامات لازم را پیش از پرواز انجام داده است. یک معاملهگر هم از جهاتی به یک خلبان شبیه است. او باید یک لیست برای خود داشته باشد تا مطمئن شود که استراتژیاش را به درستی انجام میدهد. به این ترتیب او میتواند تمام جزئیات را انجام دهد و هیچ نگرانیای بابت این امر نداشته باشد. اما واقعا بهترین استراتژی معاملاتی چیست؟ اصلا چطور میتوان به یک استراتژی لقب «بهترین» را داد؟ بیایید یک چکلیست تهیه کنیم و گامبهگام با آن پیش برویم.
منظور از استراتژی معاملاتی چیست؟
بازار سرمایه کم از میدان جنگ نیست! تنها افرادی میتوانند از این میدان زنده بیرون بیایند که از قبل خود را برای هر اتفاقی آماده کرده باشند. چه بسا در بازار سرمایه نیز بارها شنیدهایم که فردی تمام سرمایه و دارایی خود را از دست داده است. در بیشتر مواقع افراد پس از این شکست مالی، در سایر عرصهها نیز نتایج بدی میگیرند و به لحاظ روحی سلامتشان به خطر میافتد. اما چرا؟ پاسخ این سوال تنها یک کلام است؛ عدم برخورداری از استراتژی معاملاتی. افراد کمی در بازار بر اساس استراتژیهای حسابشده گام برمیدارند. پس چرا شما یکی از آنها نباشید؟
اما استراتژی معاملاتی چیست؟ به طور کلی میتوان گفت استراتژی به مجموعه دستورالعملهایی گفته میشود که فرد از پیش آنها را تعیین میکند و با توجه به آنها میتواند یک موقعیت سرمایهگذاری مطلوب را شناسایی و در زمان مناسب به آن ورود کند. استراتژی همان راهکاری است که میتواند در کسب سود بسیار به شما کمک کند.
واژه استراتژی به چه معناست؟
این لغت ریشهای یونانی دارد و به معنای فرماندهی است. در یونان باستان هنگام جنگ، فرماندهان برنامهها و خطمشیهای مشخصی را برای سربازان خود تعریف میکردند. فرماندهان پیش از انجام این کار، تمام ابعاد جنگ را در نظر میگرفتند و مسائل و اتفاقات محتمل را پیشبینی میکردند. به این ترتیب در صورت وقوع پیشامدهای گوناگون غافلگیر نمیشدند.
یک سرمایهگذار حرفهای نیز باید ریسکهای بازار را مانند دشمن خود بپندارد. او باید در برابر واکنشهای بازار، رفتارهایی سنجیده و حسابشده داشته باشد. به طور کلی سرمایهگذاری در این بازار موفق است که از پیش آمادگیهای لازم را کسب کرده باشد.
مراحل طراحی استراتژی معاملاتی بورس
اکنون میخواهیم با بررسی چند مسئله و طی کردن چند مرحله، به بهترین استراتژی معاملاتی دست پیدا کنیم و به این ترتیب تحلیل سهم را به نحو احسن انجام دهیم. البته برخی از افراد به طور کلی آموزش طراحی استراتژی معاملاتی را در سه مرحله اساسی خلاصه میکنند. مرحله اول به جمعآوری اطلاعات در خصوص یک فرصت سرمایهگذاری اشاره دارد. مرحله بعدی مربوط به تحلیل و بررسی اطلاعات به دست آمده است. در نهایت در گام سوم با توجه به خروجی تحلیلها، میتوان به یک جمعبندی رسید و بر اساس این یافتهها سرمایهگذاری را انجام داد.
در این میان دو نکته را هرگز فراموش نکنید. نخست آنکه به استراتژی معاملاتی خود پایبند باشید. استراتژی معاملاتی شما زمانی به «بهترین استراتژی» تبدیل میشود که به آن متعهد باشید. اگر به صحت روش خود اطمینان دارید، بیهوده درگیر حواشی و اما و اگرهای بازار نشوید. البته ممکن است به مرور زمان متوجه ایرادهای کار خود شوید. ولی ایرادی ندارد، با گذشت زمان شما این فرصت را دارید که اشتباهات را رفع کنید و هر روز بهتر شوید.
نکته دیگر اینکه از طراحی استراتژیهای پیچیدهای که حتی میترسید به آن فکر کنید، بپرهیزید! این مشکل بسیاری از مبتدیان است که گمان میکنند موفقیت در پیچیدگی است. استراتژی باید به حدی شفاف باشد که شما با قطعیت و بدون تردید تصمیم خود را بگیرید. در این راه چکلیست را فراموش نکنید.
اما بهتر است اکنون کمی وارد جزئیات شویم و مسائل را موشکافانهتر بررسی کنیم.
گام اول: شما جزو کدام معاملهگران هستید؟
گام نخست در طراحی استراتژی معاملاتی در بورس، شناخت فردی است. قطعا زمانی که میخواهید یک استراتژی را برای فعالیت در این بازار تهیه کنید، باید ابتدا از خودتان شروع کنید. شما چه سبکی در معاملات خود دارید؟ اصلا در دسته کدام نوع از معاملهگران قرار دارید؟ آیا به روش اسکالپینگ معامله میکنید؟ یا یک معاملهگر روزانه هستید؟ شاید هم با توجه به سرمایهای که در دست دارید، بیشتر به نوسانگیری تمایل دارید. هر یک از این معاملهگران، دارای روحیات و شخصیات مختلفی هستند. طبیعی است که میزان ریسکپذیری و ریسکگریزی در این گروهها یکسان نیست. با این تفاسیر و با در نظر گرفتن شناختی که از خود دارید، ابتدا شخصیت خود را در نظر بگیرید. سپس میتوانید یک سبک معاملاتی متناسب با همین شخصیت برای خود انتخاب کنید.
در این مرحله باید روش تحلیل خود را نیز انتخاب کنید. شما میتوانید از روشهای بنیادی، تکنیکال یا روانشناسی بازار بهره بگیرید. اما متاسفانه برخی از معاملهگران در پی این هستند که ابزار بیشتری را به کار بگیرند. آنها از ابزارهای تکنیکال استفاده میکنند و ترازنامهها و صورتهای مالی را هم بررسی میکنند. آنها در این مسیر حتی روانشناسی بازار را نیز انجام میدهند. به نظر شما این کار زمانبر نیست؟
چنین شیوههایی خروجی چندان مثبتی ندارند و تمام وقت افراد صرف تحلیل و بررسی خواهد شد. ممکن است در این میان با تضاد هم مواجه شوید. چرا که ممکن است ابزارهای مختلف سیگنالهای متفاوتی به شما بدهند. بهترین شیوه آن است که ابزاری محدود را به کار گیرید اما در مسیر خود مدام در فکر ارتقا و بهبود باشید.
بیشتر بخوانید
گام دوم: حواستان به بازه زمانی باشد
وقتی که سبک معاملاتی خود را مشخص کردید، باید به تایمفریم خود نیز توجه ويژهای کنید. این مرحله دومین گام مهم در طراحی استراتژی معاملاتی بورس است. ابتدا باید به این مسئله دقت کنید که در طی روز چقدر میتوانید برای انجام معاملات و رصد بازار زمان بگذارید. سپس این مسئله را در طول هفته و ماه نیز در نظر بگیرید. البته این بازه زمانی را بدون اغراق در نظر بگیرید. یعنی باید دقت کنید که صرف کردن این زمان برای انجام معامله، خللی در زندگی شما ایجاد نکند. به این مسئله دقت کنید که انتخاب بازه زمانی مناسب میتواند اثر مستقیمی بر کنترل ریسکتان داشته باشد.
بیشتر بخوانید
افرادی که بازههای زمانی پایین را در نظر میگیرند، باید از همان آغاز با هیجانهای بازار هم کنار بیایند. در آن سمت ماجرا، افرادی که بازههای زمانی بزرگتر را در نظر میگیرند، باید صبور باشند و منتظر بمانند. این ویژگیها در تمام افراد وجود ندارد و تنها افراد خاصی از آن برخوردارند. به همین دلیل است که انتخاب یک بازه زمانی مناسب، میتواند بر تمام ابعاد معاملات شما اثر بگذارد. در همین راستا انتخاب یک بازه زمانی نادرست و یا حتی احساسی، میتواند اثرهای مخربی در مدیریت سرمایهتان داشته باشد. حتی این امر میتواند به لحاظ روحی نیز تاثیر منفی در روان شما بگذارد و مشکلاتی را برای شما ایجاد کند.
گام سوم: دنبال سرمایهگذاریهای جذاب باشید!
برخی از افراد گمان میکنند برای سرمایهگذاری موفق باید از ریسک اجتناب کنند. اولا این باور کاملا غلط است. دوما چنین چیزی اصلا امکانپذیر نیست. سرمایهگذار موفق باید بتواند ریسکهای موجود را به خوبی مدیریت کند.
سرمایهگذاری موفق مدیریت ریسک است، نه اجتناب از آن.
بنجامین گراهام/ سرمایهگذار معروف آمریکایی در دهه ۶۰ میلادی
از سوی دیگر برخی از سرمایهگذارانی که تازه وارد بازار سرمایه شدهاند، اعتقاد دارند که تحمل ریسک بیشتر مساوی است با سودهایی کلانتر. اما سرمایهگذاران حرفهای درست در نقطه مقابل این افراد قرار دارند. آنها میدانند که بهترین زمان معامله وقتی است که ریسکها در کمترین میزان پیشبینی میشوند. پس بهتر است همین الان این باور نادرست را به طور کلی از ذهن خود پاک کنیم که ریسک بیشتر موجب سودآوری بهتر و بیشتر خواهد بود.
عموم مردم تصورشان از سرمایهگذاران بازار این است که آنها افرادی ریسکپذیر هستند. اما واقعیت خلاف این امر است. افراد حرفهای و مجرب، شخصیتی کاملا محتاط دارند. آنها از ریسک گریزان هستند. این افراد زمانی دست به معامله میزنند که جذابیت معامله زیاد باشد. به این ترتیب ریسک این فرصت سرمایهگذاری، درصد ناچیزی از آن خواهد بود. نکته مهم اینجاست که یک سرمایهگذار باید در موقعیتی سرمایهگذاری کند که احتمال پیروزی در آن چند برابر احتمال شکست باشد. این مسئله همان نسبت سود به زیان یا همان ریسک به ریوارد را بیان میکند. در حقیقت میتوان گفت یکی از مرگبارترین اشتباهات افراد در هنگام سرمایهگذاری نادیده گرفتن همین مسئله است. این مسئله به قدری اهمیت دارد که عدم توجه به آن میتواند در بلندمدت موجب خروج شما از بازار شود. از همین رو هنگام طراحی استراتژی معاملاتی بورس به این امر مهم توجه داشته باشید.
گام چهارم: میزان سرمایه را مشخص کنید
این مرحله با مرحله قبلی به شکلی تنگاتنگ مرتبط است. میزان جذابیت یک معامله فاکتور مهمی است که در تخصیص سرمایه موثر است. هرچه بیشتر احتمال پیروزی در یک فرصت سرمایهگذاری وجود داشته باشد و معامله ایمنتر باشد، میتوان مبلغ بیشتری از سرمایه را به آن دارایی اختصاص داد. پس در این گام، در کنار تحلیل سهم و بررسی پتانسیل آن به لحاظ سرمایهگذاری، باید میزان سرمایه را نیز مشخص کنیم. در این میان باید سرمایه را نیز مدیریت کرد.
این مسئله به شما کمک میکند در بلندمدت به سودآور یا زیانده بودن استراتژی معاملاتی خود واقف شوید. این مبحث چنان گسترده است که میتوان ساعتها در خصوص آن به بحث و گفتگو نشست. اما کنون به شکلی مختصر سه اصل مهم را در این خصوص متذکر میشویم.
نسبت مناسب ریسک به بازده
پیشتر اشارهای مختصر به این مورد داشتیم. نکته مهم این است که هیچ فردی نمیتواند در تمام سرمایهگذاریها و معاملاتش موفق شود و به سود برسد. در اینجا ذکر این نکته کافی است که نسبت ریسک به بازده را باید طوری در نظر بگیرید که با سود حاصل از معاملاتتان، بتوانید زیانهای دیگر را پوشش دهید. فرض کنید در طی یک سال، به طور کلی در ۵۰ درصد معاملاتتان سود کرده باشید و در نیم دیگر ضرر. مشخص است که در این صورت نسبت ریسک به بازده نیز پنجاه-پنجاه است.
بدیهی است که شما با انتخاب این نسبت از دو جهت زیان کردهاید. نخست آنکه سرمایه و وقت خود را صرف کردهاید، بدون آنکه آورده مثبتی نصیبتان شده باشد. دوم اینکه با توجه به کارمزد کارگزاری احتمالا بخشی از سرمایه خود را نیز از دست داده باشید. پس دقت کنید نسبت ریسک به بازده باید به شکلی در نظر گرفته شود که نه تنها هزینههای جانبی را پوشش دهد، بلکه در پایان منجر به آورده مثبت شود.
ریسک خرید مشخص
تا این مرحله، چند گام مهم در طراحی بهترین استراتژی معاملاتی بورس را شناختیم. اما لازم است که استراتژی خود را با تاریخچه سهام نیز بنسجید. در واقع شما باید نسبت ریسک را برای هر معامله خود مشخص کنید. فرض کنید که استراتژیتان را با تاریخچه قیمت سهام مختلف سنجیدهاید و دریافتهاید که این روش میتواند در سال ۱۰۰ موقعیت خرید را به شما معرفی کند. از این ۱۰۰ مورد ۳۰ مورد موجب زیان شما شدهاند. اما شما نمیدانید که احتمال توزیع موقعیتهای زیانده به چه صورتی است. شاید تمام ۳۰ مورد به شکل متوالی ایجاد شده باشند. شاید هم پراکندگی آن از فرمولی پیچیده تبعیت میکند که شما چیزی از آن نمیدانید. پس باید آماده باشید. اما چگونه؟ بهترین روش آن است که هرگز حجم زیادی از پرتفوی خود را به یک معامله مشخص اختصاص ندهید.
نسبت توزیع سرمایه
این نکته به شما یادآوری میکند که باید پرتفوی خود را با توجه به صنایع مختلف بچینید. سبد سهام شما نباید چنان کوچک باشد که نوسانهای بیشمار تاثیر فراوانی بر آن بگذارد. همچنین نباید بزرگی آن به اندازهای باشد که از مدیریت آن عاجز شوید. سعی کنید حدود پنج الی هفت سهم از میان سه تا پنج صنعت مختلف انتخاب و خریداری کنید.
بیشتر بخوانید
گام پنجم: نقاط ورود و خروج به فرصت سرمایهگذاری را تعیین کنید
از جمله مهمترین نکاتی که در آموزش طراحی استراتژی معاملاتی لازم است به آن توجه کنید، این است که باید نقاط ورود و خروج خود را تعیین کنید. این امر میتواند در میزان سودآوری شما بسیار موثر باشد. زمانی که سرمایهگذاران یک فرصت معاملاتی را شناسایی میکنند، تمایل دارند که هرچه سریعتر به آن ورود کنند. چرا که به دنبال منافع آینده خود هستند. اما سرمایهگذارانی که حرفهای هستند، با تحلیل سهم و بررسی دقیق نمودار، میتوانند بهترین نقطه را برای ورود به آن سهم مشخص کنند. آنها بر اساس استراتژی معاملاتی خود میتوانند در نقطه مناسب دارایی مذکور را خریداری کنند.
تحلیلگران بنیادی قیمت یک دارایی را پیشبینی میکنند و بر این اساس میتوانند جذابیت یک سرمایهگذاری را تعیین کنند. آنها در این مسیر برای تحلیل سهم از اسناد و صورتهای مالی، وضعیت کلان اقتصادی و همچنین اخباری که در مورد آن سهم وجود دارد کمک میگیرند. اما بر اساس این اطلاعات نمیتوان نقطه مناسب را برای ورود به سهم پیدا کرد. در این مواقع پای تکنیکالیستها به ماجرا باز میشود.
اما نقاط خروج هم مثل نقاط ورود مهم هستند. بسیاری از سرمایهگذاران حرفهای میدانند که پس از کسب درصد سودی معین، باید برای حفظ سرمایه خود از معامله مذکور خارج شوند. در چنین شرایطی، باید دست به دامن الگوریتمها شد تا بتوان نقاط خروج را مشخص کرد. وگرنه ممکن است فرد در انتظار کسب سودهای بیشتر، حتی سرمایه خود را نیز از دست بدهد.
بیشتر بخوانید
گام ششم: حد سود و حد ضرر را مشخص کنید
نوسان همیشه در بازارهای مالی وجود دارد و قیمتها مدام در حال کاهش و افزایش هستند. به همین دلیل در طراحی استراتژی معاملاتی باید همواره به این نکته توجه کنید. با توجه به نوسان بازار ممکن است هر سرمایهگذاری واکنشی متفاوت نشان دهد. بارها چنین اتفاقی افتاده که یک گزینه سرمایهگذاری در آغاز بسیار خوب جلوه میکند و بسیاری از افراد در بازار واکنش مثبتی به آن نشان میدهند. اما پس از گذشت مدت زمان بسیار کوتاهی کاشف به عمل میآید که سهام مذکور چندان هم مناسب نیست. به این ترتیب تحلیلگران متوجه میشوند که سناریوی آنها چندان هم قابل استناد نیست!
قیمت سهام میتوانند با تصمیمهای سیاسی و اقتصادی، اخبار و حتی شایعات نیز در زمان کوتاهی دستخوش تغییر شود. با این تفاسیر آیا میتوان بدون در نظر گرفتن حد سود و حد ضرر وارد سهمی شد؟ این کار مانند رانندگی کردن بدون کمربند ایمنی است. بله، شما رانندگی میکنید و شاید به مقصد هم برسید. اما جان شما در تمام این مسیر در خطر است. این خطر در بورس سرمایه شما را تهدید میکند.
به این ترتیب مشخص است که یکی از مهمترین اصول آموزش طراحی استراتژی معاملاتی، مربوط به تعیین حد سود و حد ضرر است. اگر بخواهید یک عدد ثابت و پیشفرض را برای حد سود و ضرر خود در نظر بگیرید، این کار کاملا غیرحرفهای است. برخی از افراد نیز مبلغی پایینتر و یا بالاتر از قیمت خرید را به عنوان حد سود و ضرر در نظر میگیرند که این مسئله هم اصولی نیست. بهترین استراتژی معاملاتی آن است که در دل خود نکاتی داشته باشد که بتوانید بر اساس آن حد سود و ضرر خود را به شیوهای منطقی تعیین کنید.
گام هفتم: چکلیست خود را تهیه و به آن عمل کنید
در آغاز این مطلب در مورد بهترین استراتژی معاملاتی توضیحاتی دادیم و از چکلیست حرف زدیم. این مسئله بسیار مهم است. به طور خلاصه میتوان گفت تمام موارد فوق مانند یک برنامه اساسی و مدون چیده شده است تا شما بتوانید بر اساس آن، طراحی استراتژی معاملاتی را به شکلی صحیح انجام دهید. زمانی که این نکات را به شکل مکتوب ثبت میکنید و میکوشید تا موبهمو آن را اجرا کنید، این عمل موجب افزایش نظم معاملاتی شما خواهد شد. حتی اگر بهترین استراتژی معاملاتی را هم طراحی کنید ولی به شکل منظم به آن عمل نکنید، قطعا نتیجه مطلوبی نخواهید گرفت. پس به اصول خود پایبند باشید تا اثر این کار را به وضوح در معاملات خود مشاهده کنید.
الگوریتمها میتوانند در اجرای منظم استراتژی معاملاتی به شما کمک کنند. همچنین رباتها هم قادرند به صورت مداوم دستورات شما را موبهمو و منظم اجرا کنند. مشخص است که یک ربات در مقایسه با انسان هم سرعت بیشتری دارد و هم نظم بیشتری. به این ترتیب میتوانید کیفیت معاملات خود را به میزانی مطلوب افزایش دهید.
چند نکته مهم در طراحی استراتژی معاملاتی بورس
- فراموش نکنید که نوسان ذات بازار است. در بازار کارا، بعید است که کسی بتواند بازدهی بیش از میانگین بازده بازار کسب کند. پس انتظار سودآوری بسیار زیاد به ویژه در بلندمدت امری منطقی به شمار نمیرود.
بیشتر بخوانید
- اگر برای تحلیل بازار چندان فرصت ندارید، میتوانید به صندوقهای سرمایهگذاری مراجعه کنید. برخی از افراد به جای طراحی استراتژی معاملاتی، به این شیوه روی میآورند و اتفاقا در بلندمدت سود خوبی هم نصیبشان میشود.
بیشتر بخوانید
- تنها خودتان مسئول ضرر و زیان خود هستید.
- هیچگاه تمام دارایی خود را فدای ریسک نکنید. این کار معامله نیست، قمار است.
- هرگز به گروهها و تحلیلهای فضای مجاز اعتماد نکنید. چرا که بیشتر این تحلیلها، تبلیغات است و ممکن است شما هم اسیر این تبلیغات شوید.
- درست است که در بورس شاهد ریزش خواهیم بود. اما ضررهای شما در بلندمدت از طریق همین بستر جبران خواهد شد. بازده بورس در بازههای زمانی طولانیتر بیش از تورم است.
- از خرید اعتباری پرهیز کنید. چرا که در کشور ما ریسکهای اقتصادی و سیاسی فراواناند. حداقل اگر مبتدی هستید، به این شیوه عمل نکنید.
- در کنار به کارگیری بهترین استراتژی معاملاتی از هیجان و احساسات بپرهیزید. اگر استراتژی خود را به شیوهای صحیح طراحی کردهاید، جایی برای عجله و هیجان نیست.
- هرگز گمان نکنید که تمام مطالب را آموختهاید. فراموش نکنید همیشه مسائلی وجود دارد که لازم است آنها را بیاموزید. یکی از مهمترین گامهای موفقیت در بورس، آموزش مستمر و مداوم است.
- در کنار آموزش به تجربه نیز نیاز دارید. زمانی که توانستید آموزشهای خود را در بستر واقعی پیاده کنید، میتوانید انتظار سودآوری را نیز داشته باشید.
- شاید یک استراتژی روی کاغذ کارآمد باشد و با توجه به دادههای قبلی بازار عملکردی مثبت داشته باشد، اما این عملکرد نمیتواند صرفا برای شرایط فعلی بازار نیز مثمرثمر واقع شود.
جمعبندی
استراتژی معاملاتی به شیوه معامله افراد در بازار گفته میشود که بر مبنای قواعدی انجام میشود که از پیش مشخص و تعریف شدهاند. این استراتژی را میتوان در تمام بازارهای مالی مانند ارز دیجتال، بورس و … مورد استفاده قرار داد. طراحی استراتژی معاملاتی بورس معمولا در سه گام خلاصه میشود. گام نخست به جمعآوری اطلاعات در خصوص یک موقعیت معاملاتی مربوط میشود. در گام دوم باید اطلاعات را تحلیل کرد و نهایتا در گام سوم باید از اطلاعات به دست آمده نتیجهگیری کرد. هر یک از این گامها خود شامل مراحل دیگری است که در این مطلب به طور مفصل در خصوص آنها صحبت شد.
گفتیم که باید اهداف خود را مشخص کنید. روحیات خود را بشناسید. میزان ریسکپذیری و همچنین بازه زمانی را نیز باید تعیین کنید. هرگز از مدیریت سرمایه غافل نشوید و تمام پرتفوی خود را به یک سرمایهگذاری خاص اختصاص ندهید. نقاط ورود و خروج به سرمایهگذاری را حتما مشخص کنید و از تعیین حد سود و حد ضرر غافل نشوید. در نهایت فراموش نکنید که برنامههای خود را به شکلی منظم اجرا و پیاده کنید. همچنان تاکید بر این است که پس از طراحی استراتژی معاملاتی بورس، حتما به انجام آن پایبند باشید تا بتوانید بهترین نتایج را با تکیه بر استراتژی خود کسب کنید.