مقالات

چرا سهام ضرر ده را نمی‌فروشیم؟

سهام ضرر ده کابوس سرمایه‌داران و معامله‌گران است. همه‌ ما به نوعی به دنبال آن هستیم که درآمد بیشتری به دست آوریم و شرایط زندگی خود را بهبود ببخشیم. اگر می‌توانستیم یک سرمایه‌گذار موفق باشیم، آن‌گاه تحقق چنین آٰزوهایی نیز دور از دسترس نبود. اما حقیقت این است که سرمایه‌گذاری موفق کار آسانی نیست.

بازار بورس هم مانند سایر بازارهای مالی پر از فراز و نشیب و نوسان است. زمانی که این مطلب را بپذیریم، می‌توانیم همراه با شرایط بازار (خواه مثبت باشد، خواه منفی) مسیر خود را برای تبدیل شدن به یک سرمایه‌گذار موفق هموار کنیم. اما برخی از سرمایه‌گذاران و سهامداران سهام ضرر ده خود را حفظ کرده و د رفروش آن تعلل می‌کنند. از همین رو در این مطلب قصد داریم دلایل روان‌شناختی نگهداری سهام‌ ضرر ده و عدم فروش آن را بررسی کنیم.

دلایل عدم فروش سهام ضرر ده

نگهداری سهام ضرر ده و عدم توجه به اصول سرمایه‌گذاری

تمام سرمایه‌گذاران با هدف افزایش دارایی وارد بازار بورس می‌شوند. آن‌ها حتی این مطلب را پذیرفته‌اند که شکست بخشی از این بازار است. عدم اطمینان در تمام جنبه‌های زندگی ما نمود دارد. بازار بورس هم از این قاعده مستثنی نیست. اما با وجود تمام این آگاهی‌ها هم‌چنان عکس‌العمل افراد در مواجهه با نگهداری یا فروش سهام ضرر ده متفاوت است.

در بازارهای مالی، هم سرمایه‌گذاران حرفه‌ای حضور دارند و هم تازه‌واردها. هر کدام از این شخصیت‌ها در مورد نگهداری یا فروش یک سهم، واکنش متفاوتی دارند. چنین رفتارهایی در بازار به کرات دیده می‌شود. برای مثال خریدهای عجولانه و فروش‌های دیرهنگام و هم‌چنین نگهداری سهام‌ ضرر ده همگی از مواردی هستند که در زمره‌ چنین رفتارهایی قرار می‌گیرند. در ادامه چند نمونه از شایع‌ترین این قبیل رفتارها را با هم بررسی می‌کنیم.

عدم داشتن برنامه معاملاتی؛ مهم‌ترین دلیل عدم فروش سهام‌ ضرر ده

سهام‌داران پس از اینکه به کمک تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی سهام مورد نظر خود را انتخاب کردند، باید برنامه معاملاتی خود را مشخص کنند. آن‌ها پیش از سرمایه‌گذاری باید نگاهی به شاخص بورس بیندازند تا از روند آن مطلع شوند. بعد از این مرحله باید تصمیم بگیرند که آیا زمان مناسبی برای ورود به سهم است یا خیر. آن‌ها هم‌چنین باید استراتژی معاملاتی خود را مشخص کنند. مشخص کردن هدف و تصمیم‌گیری برای خروج نیز گام‌های بعدی هستند.

در اینجا تعیین هدف همان حد سود و حد ضرر است. این دو محدوده به افراد کمک می‌کند تا ریسک معاملاتی خود را پایین بیاورند. در این دو معیار مشخص می‌شود که باید چقدر سود یا ضرر کنید تا سهام را بفروشید. رعایت حد سود موجب غلبه بر حرص و طمع می‌شود و رعایت حد ضرر گامی برای مقابله با ترس است.

به این صورت اگر حتی سهام ضرر ده هم داشته باشید، کمتر متضرر می‌شوید. طمع و ترس از جمله عواملی هستند که نهایتا منجر به شکست می‌شوند. به همین دلیل تعیین استراتژی مشخص و شفاف در خرید و فروش، از ملزومات معامله‌گری به حساب می‌آیند. اگر می‌خواهید برنامه‌ معاملاتی خود را مشخص کنید باید موارد زیر را مد نظر قرار دهید:

  • توجه به شاخص بورس و تحلیل آن
  • مشخص کردن حد سود و حد ضرر
  • تعیین زمان مناسب به منظور ورود و خروج
  • تجزیه و تحلیل حمایت و مقاومت
  • بررسی قیمت شروع و قیمت پایانی به صورت روزانه

برخی آن‌قدر در یک سهام متضرر شده‌اند که معتقدند حتی فروختن نیز دردی را دوا نمی‌کند. آن‌ها صبر می‌کنند تا شرایط بازار عوض شود. اما با چنین کاری ممکن است زیان‌شان روز به روز بیشتر شود. این دسته از افراد اگر موقع انتخاب سهم حد ضرر خود را تعیین کرده باشند و به آن عمل کنند، می‌توانند از بروز زیان‌های بیشتر جلوگیری کنند.

توجه به احساسات و تصمیم‌های هیجانی و نگهداری سهام ضرر ده

سخت است که بخواهیم میان عقل و احساس خود مرزی مشخص کنیم. اما تفکیک این دو از یک‌دیگر در تمام مراحل زندگی امری مهم و حیاتی است. عدم کنترل احساسات یکی از دلایل نگهداری سهام ضرر ده است. مواردی نظیر ترس از شکست، خوش‌بینی افراطی، غرور و لجبازی، وابستگی و تعصب بی‌جا در سرمایه‌گذاری می‌توانند یک ضرر سنگین را برای افراد رقم زنند.

ترس از شکست و اثر آن بر عدم فروش سهام ضرر ده

همه ما از این می‌ترسیم که مبادا روزی شکست بخوریم. حتی فکر کردن به شکست و واکنش‌های اطرافیان نیز بسیار دردناک است. درست است که سرمایه‌گذاران از ذات بازار سرمایه مطلع هستند، اما وقتی پای عمل به میان می‌آید، برخی از سرمایه‌گذاران نمره قبولی نمی‌گیرند.

در واقع این دسته از افراد اصلا شکست خود را قبول نمی‌کنند که بخواهند جلوی ضرر را بگیرند. پس ترس از شکست باعث می‌شود نتوان نگاهی منطقی به قضایا داشت. معامله‌گری که از شکست می‌ترسد، با علم به ضرر ده بودن سهامش هم‌چنان بر نگهداری آن اصرار می‌کند.

با این کار حتی فرصت‌های سرمایه‌گذاری نیز یک به یک از دست می‌روند. اگر همان موقع که حد ضرر فعال می‌شود، اقدام به فروش سهام کنیم، می‌توانیم ضرر خود را با ورود به سهم‌های دیگر جبران کنیم. با این حال ترس مانع از انجام چنین کاری می‌شود و بعضی افراد سهام ضررده خود را نگه می‌دارند.

خوش‌بینی افراطی

زمانی که سرمایه‌گذار از سهام خود انتظارات نامعقول و غیرممکن داشته باشد، یک خوش‌بینی کاذب گریبانش را می‌گیرد. فرد چنان به آینده سهم امیدوار است که ترجیح می‌دهد سهام ضرر ده خود را هم‌چنان نگه دارد. چرا که بر اساس خوش‌بینی افراطی، امیدوار است که قیمت سهم برگردد. در واقع چنین سرمایه‌گذارانی اتفاقات را با دیدی فراواقعی می‌نگرند. آن‌ها با چنین کاری از مسیر موفقیت و هم‌چنین فرصت‌های مناسب سرمایه‌گذاری در سهم‌های دیگر دور می‌شوند.

غرور و لجبازی

حس غرور عامل دیگری است که منجر به نگهداری سهام ضرر ده می‌شود. فرض کنید شخصی سهام یک شرکت را خریده است. او همه‌جا از این سهم به عنوان یک سهم سودده یاد کرده است .به همین دلیل حتی زمانی که در ضرر است، بخاطر غرور هم‌چنان سهم خود را نگه می‌دارد. چنین فردی نمی‌خواهد اشتباه خود را بپذیرد.

افراد باهوش چنین رفتاری از خود نشان نمی‌دهند. آن‌ها می‌دانند که پذیرش شکست موجب می‌شود که جلوی ضررهای بیشتر گرفته شود. به این ترتیب افراد باهوش می‌توانند منابع مالی خود را صرف سرمایه‌گذاری روی سهمی دیگر کنند.

وابستگی و تعصب بی‌جا در نگهداری سهام ضرر ده

حس تعصب یکی از رایج‌ترین احساساتی است که افراد با آن سروکار دارند. در بازار بورس کم نیستند افرادی که چنان به سهم تعصب دارند که ضرر ده بودن آن را نمی‌بینند. چنین افرادی سهام ضرر ده را نگه می‌دارند که این امر تنها ناشی از تعصب آن‌هاست.

اصلا منطقی نیست که سهام ضرر ده را چند سال نگه ‌داریم؛‌ آن هم نه بر اساس تحلیل! یکی از اصول اولیه سرمایه‌گذاری بررسی روند سهم است. سرمایه‌گذار باید سودآور بودن شرکت را مورد بررسی قرار دهد و مدت‌زمان معقولی سهامداری کند؛ نه اینکه از روی تعصب و فارغ از روند حرکتی سهم،‌ چندین سال در سهم بماند. وفادار ماندن به سهام ضرر ده تنها میزان ضرر را زیادتر می‌کند. نتیجه چنین امری این است که فرد سرانجام با ضرر سنگینی از سهم خارج می‌شود.

نکته پایانی

اصولا در نبرد میان احساس و عقل، احساس پیروز میدان است. احساس می‌تواند بر حقایق سرپوش بگذارد و چشم ما را بر روی آن‌ها ببندد. سرمایه‌گذار تحمل ندارد اتفاقاتی را که باب میلش نیست ببیند. اما راه چاره چیست؟‌ افراد باید در چینش سهام در پرتفوی خود احساسات و عواطف را دخیل نکنند. سرمایه‌گذاری باید بر اساس یک برنامه‌ معاملاتی انجام شود. اگر فرد سرمایه‌گذار ضرر خود را نپذیرد، هرگز در بازار سرمایه موفق نخواهد شد.

سرمایه‌گذار باید کاملا منطقی عمل کند. همان‌طور که پیشینیان ما گفته‌اند: «جلوی ضرر را از هر کجا بگیرید منفعت است.» پس خروج از سهام ضرر ده خود یک منفعت محسوب می‌شود. ضرر و زیان‌های کوچک افراد را محکم و استوار می‌کنند. چنین ضررهایی مانع از بروز ضررهای بزرگ‌تر در آینده می‌شود.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا