سود اقتصادی و سود حسابداری؛ تفاوت حضور و غیاب هزینه فرصت
بیشتر افراد، سود را مبلغ باقیمانده از کسر هزینهها از درآمد میدانند اما سود در اقتصاد، مفهومی گسترده است که بر اساس فاکتورهای مختلف، انواع مختلفی برای آن تعریف شده است. در این میان، سود اقتصادی و سود حسابداری و تفاوت آنها، بیش از سایر انواع سود در اقتصاد و سرمایهگذاری مطرح میشود. این دو، هر کدام تعریف و کاربرد مشخص خود را دارد و آگاهی نسبت به تفاوتها و کاربردهای هر یک، میتواند مسیر سرمایهگذاری و کسب سود فعالان اقتصادی را روشنتر و مطمئنتر کند.
برای درک بهتر کاربرد سود حسابداری و سود اقتصادی در تصمیمگیریهای اقتصادی، لازم است که ابتدا تعریف هر کدام را بدانیم و تفاوتهای آنها را به درستی درک کنیم.
سود حسابداری چیست؟
سود حسابداری، همان سودی است که به طور پیشفرض در ذهن عموم مردم وجود دارد؛ یعنی مبلغی که از محاسبهی عددی اختلاف هزینهها و درآمدها به دست میآید. به عبارتی، سود حسابداری مبلغی است که از فروش به دست میآيد؛ ولی هزینههای تولید یا خدمات باید از این میزان کسر شود. به بیان دیگر، سود حسابداری سودی است که درآمد بهدستآمده را از سرمایهگذاری و یا بنگاهداری نشان میدهد.
به بیانی سادهتر، اگر درآمد بنگاهی بیش از هزینه حسابداری آن باشد، سود حسابداری حاصل خواهد شد. زمانی که از سود حسابداری حرف میزنیم، باید آن را به عنوان درآمدی تعریف کنیم که هزینههای صریح از آن کسر شده است. در محاسبه سود حسابداری، مواردی نظیر داراییهای اجارهای، تعدیل یا معاملات غیرنقدی برای استهلاک، پیشبینیها، کمکهزینهها و سرمایهگذاری در هزینههای توسعه، در نظر گرفته میشود.
به عنوان مثال، در نظر بگیرید که شرکتی برای ساخت یک کالا ۳۰۰ هزار تومان هزینه میکند. سپس آن را به قیمت ۳۵۰ هزار تومان میفروشد. در این مثال ۵۰ هزار تومان حاصل اختلاف میان هزینه ساخت و قیمت فروش، سود خالص حسابداری نامیده میشود.
سود اقتصادی
سود اقتصادی اما، مفهومی است که کمتر نزد عامه مردم مطرح است و بیشتر فعالان اقتصادی حرفهای از کاربرد آن در سرمایهگذاری استفاده میکنند. تفاوت سود اقتصادی و سود حسابداری، در فاکتورهای تعیینکنندهی آنهاست. سود اقتصادی با نام ارزش افزوده اقتصادی نیز شناخته میشود. در تخمین سود اقتصادی، فاکتورهای زیر مورد استفاده قرار میگیرد:
- محاسبه سود عملیاتی موسسه به کمک اطلاعات مندرج در صورتهای مالی و تطبیق آن با سودهای حسابداری به منظور نمایش بهتر عملکرد دورهای موسسه
- محاسبه هزینه سرمایه
- مقایسه سود عملیاتی هزینه سرمایه
- هزینه فرصت
هزینه اقتصادی، تفاوت میان کل درآمد و کل هزینه، با در نظر گرفتن هزینه فرصت است. به عبارتی، در کنار عواملی همچون ارزش باقیمانده، تغییرات سطح تورم، نرخ مالیات و نرخ بهره در گردش پول، در نظر گرفتن هزینه فرصت از دست رفته کلیدیترین عامل در محاسبه سود اقتصادی و همچنین وجه تمایز اصلی سود اقتصادی با سود حسابداری است. به طور ساده، اگر که درآمد، بیشتر از هزینه فرصت باشد، سود اقتصادی حاصل میشود.
بگذارید قبل از ارائه مثال و تشریح این تفاوت، ابتدا تعریف دقیقی از هزینه فرصت از دست رفته داشته باشیم.
هزینه فرصت از دست رفته چیست؟
اگر بین چندین انتخاب برای سرمایهگذاری، یکی را انتخاب کنید، تفاوت هزینهی بهترین انتخاب و انتخابهای دیگر، همان هزینه فرصت (Opportunity Cost) یا هزینه فرصت از دست رفته نامیده میشود. به بیانی دیگر، هزینه فرصت از دسترفته در حسابداری به آن معناست که اگر قسمتی از داراییهای خود را به منظور تولید یک محصول خاص سرمایهگذاری کنید، فرصت سرمایهگذاری را در پروژهها یا دیگر محصولات از دست خواهید داد.
هزینه فرصت برای تولید کالا یا خدمات، عموماً از هزینه حسابداری بیشتر است؛ چرا که ارزش ریالی هزینههای آشکار و هزینههای غیرآشکار را نیز شامل میشود. هزینههای آشکار همان هزینههای حسابداری هستند و هزینههای غیرآشکار، به هزینههای ضمنی و یا غیرعینی اشاره دارند.
به عنوان مثال، اگر در بین چند طرح اقتصادی، شما طرحی با ۱۰ درصد نرخ بازگشت انتخاب کردهاید و سودآورترین طرح ۱۲ درصد عایدی داشته، هزینه فرصت از دست رفتهی شما ۲ درصد است.
در زبان فارسی، علاوه بر استفاده از عبارت «هزینه فرصت از دست رفته» از عباراتی همچون هزینه جانشینی، هزینه جایگزین، هزینه بدیل، هزینه متقابل، هزینه اقتصادی، قیمت سایهای، و هزینه سایهای نیز استفاده میشود.
تفاوت سود اقتصادی و حسابداری در چیست؟
به طور خلاصه و با توجه به توضیحات بالا میتوان گفت، سود حسابداری تفاوت میان هزینهها و درآمدهاست. این سود بر طبق اصول حسابداری محاسبه میشود. منظور از هزینهها، هزینههای داخلی برای انجام امور است. اما سود اقتصادی، تفاوت میان هزینهها و درآمدها با در نظر گرفتن هزینههای عینی و صریح و هزینههای ضمنی است. منظور از هزینههای ضمنی، پرداختهایی است که برای اطمینان دادن به منابع مالی شرکت به آنها نیاز داریم. به این هزینه، هزینه سرمایهای نیز گفته میشود.
به طور کلی میتوان گفت که سود حسابداری، سودی است که حتما به دست آمده و حاصل شده است. اما سود اقتصادی به دلیل نوسانهای موجود، ممکن است هر لحظه تغییر کند؛ یعنی مانند سرمایهگذاری در بورس است و نمیتوان قطعیتی برای آن قائل بود.
تفاوت سود اقتصادی و حسابداری، ناشی از تفاوت دیدگاه اقتصاددانان و حسابداران است. حسابداران برای محاسبه میزان استهلاک از روشهای خطی مستقیم یا تصاعدی استفاده میکنند. اما اقتصاددانان به شیوههایی روی میآورند که مبتنی بر بهره است. سرمایهگذاران از طریق تحلیلهای پیاپی به دنبال این هستند که نوسانهای قیمت را برآورد کنند و درباره شیوه سرمایهگذاری تصمیم بگیرند. حسابداران اطلاعاتی را در مورد جریانهای نقدی ارائه میکنند. اما محاسبه سود اقتصادی، امری است که بر عهده سرمایهگذاران است.
یکی از موارد دیگر تفاوت میان سود اقتصادی و سود حسابداری، این است که همیشه سود اقتصادی نسبت به سود حسابداری کمتر است. میتوان مشاهده کرد که سود حسابداری در مقایسه با سود اقتصادی، تنها در سالهای جهشی حاصل میشود. همچنین سود حسابداری در مقایسه با سود اقتصادی، برای مدت معینی محاسبه میشود.
در ادامه با آوردن یک مثال، حالتهای مختلف بررسی سود را از منظر سود اقتصادی و سود حسابداری بررسی میکنیم تا بهتر این تفاوت را متوجه شوید.
حالت نخست
چنین در نظر بگیرید که میخواهید یک کسبوکار جدید راه بیندازید. پس از گذشت یک سال از آغاز فعالیت خود، حسابرسی میکنید و متوجه میشوید که در طول این مدت، ۵۰ میلیون تومان درآمد داشتهاید. اما ۱۷ میلیون تومان از درآمد مذکور، صرف هزینههای کسب و کار شده است. پس سود حسابداری که از این کار در طول یک سال به دست آوردهاید، ۳۳ میلیون تومان بوده است.
حالت دوم
حال بیایید چنین در نظر بگیریم که به جای اینکه خودتان کسب و کار راه بیندازید، برای فرد دیگری کار کنید. فرض کنید که در این صورت، طی یک سال میتوانستید مبلغ ۲۰ میلیون تومان کسب درآمد کنید. در این حالت، هزینه فرصت برای شما ۲۰ میلیون تومان محاسبه میشود. یعنی مبلغ ۲۰ میلیون تومان از سود حسابداریتان در مثال قبلی، در واقع سود حساب نمیشود؛ بلکه هزینههای غیرآشکاری است که از دست دادهاید. این هزینه به آن خاطر از دست رفته است که خودتان مستقیماً یک کسبوکار راه انداختهاید.
به علاوه اگر خودتان کسبوکارتان را ایجاد نمیکردید، این امکان وجود داشت که آن را به فرد دیگری اجاره بدهید. به این ترتیب این مبلغ، در دسته هزینههای حسابداری شما محاسبه نمیشود. مثلا اگر اجاره مغازه سالانه ۳۰ میلیون تومان باشد، با دایر کردن مغازهتان این مبلغ را از دست دادهاید؛ چرا که میتوانستید مغازه را اجاره دهید و این مبلغ را از مستاجر دریافت کنید.
پس هزینههای کسبوکارتان نه تنها شامل هزینههای لازم برای عرضه و فروش محصول است، بلکه هزینه ماندن خودتان در مغازه نیز باید در نظر گرفته شود. به بیان سادهتر، مطابق آنچه گفته شد، میتوانستید با اجاره مغازه، پولی را نیز به دست آورید. به این ترتیب هزینه اقتصادی برای راهاندازی کسبوکار جدیدتان برابر میشود با ۲۰ میلیون تومان هزینه برای کار کردن در جایی دیگر، به اضافه ۳۰ میلیونی که از اجاره دادن مغازه به دست میآورید و همچنین ۱۷ میلیون تومان برای هزینههای کسبوکار. مجموع این ارقام میشود ۶۷ میلیون تومان.
به حالت اول برگردیم. در آن حالت ۳۳ میلیون تومان سود کسب کرده بودید. مشخص است که راه انداختن کسبوکار به صورت مستقل، سودی برایتان نداشته است. چرا که با اجاره دادن مغازه و کار کردن برای فردی دیگر، میتوانستید چیزی بیش از دو برابر این مبلغ را به دست آورید.
جمعبندی
سود حسابداری از تفاوت میان درآمدها و هزینهها به دست میآید اما در این محاسبه، هزینههای فرصت را در نظر نمیگیریم. در سمت مقابل، سود اقتصادی تفاوت میان کل درآمدها و کل هزینههایی است که شامل هزینه فرصت نیز میشود.
به عبارتی سود حسابداری را میتوان به عنوان درآمدی تعریف کرد که پس از کسر هزینههای صریح به دست میآید. در سمت مقابل سود اقتصادی درآمد ناشی از هزینههای صریح و ضمنی است. سود حسابداری برای مدتی معین محاسبه میشود و میزان آن کمتر از سود اقتصادی است.