استراتژی مومنتوم چیست؟ جلو زدن از بازار با شناسایی شتاب قیمت
افرادی در بازار مالی موفق هستند که بتوانند یک استراتژی مناسب را پیدا کنند. وقتی میگوییم مناسب منظورمان این است که شما به عنوان یک معاملهگر باید بتوانید مسیری مشخص را پیدا کنید که بر اساس آن معاملات خودتان را پیش ببرید. اما استراتژیهای معاملاتی در بازار بورس زیادند. یکی از مهمترین این استراتژیها، استراتژی مومنتوم (Momentum) است که شاید خیلی خوب ندانید چیست و فقط اسم آن را شنیده باشید. این استراتژی خودش اساس و مبنای چند استراتژی مهم دیگر در بورس و دیگر بازارهای مالی است. در این مقاله از توان تحلیل متوجه میشوید که مومنتوم در بورس به چه معناست و کار با این استراتژی معاملاتی برگشتی و اندیکاتور آن را یاد میگیرید.
فهرست مطالب با دسترسی سریع
- استراتژی مومنتوم چیست؟
- تفسیر مومنتوم چگونه انجام میشود؟
- ابزارهای موردنیاز در استراتژی معاملاتی برگشتی مومنتوم
- روش سرمایه گذاری در بورس به کمک استراتژی معاملاتی مومنتوم
- اساس سرمایهگذاری مومنتوم چیست؟
- مزایای سرمایهگذاری با استراتژی مومنتوم
- معایب سرمایهگذاری مومنتوم
- ریسک سرمایهگذاری به روش مومنتوم
- چه کسانی میتوانند از استراتژی مومنتوم بهره ببرند؟
- آشنایی با اندیکاتور مومنتوم
- فیلتر اندیکاتور مومنتوم
- جمع بندی
- سوالات متداول با پاسخهای کوتاه
استراتژی مومنتوم چیست؟
اول از همه یک توضیح ساده دربارهی واژهی Momentum یا تکانه ارائه میکنیم. مومنتوم یک مفهوم مهم در علم فیزیک است. حالا اینکه چه ربطی به بازار بورس دارد مسئلهای است که در ادامه آن را میفهمید. وقتی یک جسم در مسیری حرکت میکند، تمایل دارد که به حرکتش ادامه بدهد. این حرکت تا وقتی ادامه پیدا میکند که یک نیروی خارجی سر راهش سبز شود. حالا همین مصداق را در بازار بورس هم داریم. یعنی یک سهم تمایل به ادامهی حرکت در مسیر خودش را دارد، اما نیروهای خارجی این اجازه را به سهم نمیدهند. پس همینجا پرانتزی باز میکنیم تا بگوییم که استراتژی معاملاتی مومنتوم راهکاری است که برای سرمایهگذاری در جهت روند در بازار مورد استفاده قرار میگیرد.
فردی به نام ریچارد دریهاوس (Richard Driehaus) که مدیر صندوقهای مالی بود، اولین بار از مومنتوم به عنوان یک استراتژی کاربردی نام برد و به همین خاطر او را پدر سرمایه گذاری مومنتوم میدانند. البته او اولین کسی نبود که از این روش استفاده کرد. اساس استراتژی معاملاتی مومنتوم مطابق نظر دریهاوس این است که نیازی نیست سهم را در قیمت پایین بخریم و منتظر بمانیم تا رشد کند. به جای آن میتوانیم در قیمت بالا ورود کنیم و در قیمتهای بالاتر سهم را بفروشیم.
اما فرق استراتژی معاملاتی مومنتوم با سایر استراتژیهای معاملاتی در بورس چیست؟ در واقع مومنتوم یک واکنش متفاوت در برابر اطلاعات بازار نشان میدهد. اندیکاتور مومنتوم به ما کمک میکند بتوانیم قدرت یا ضعف یک روند را تشخیص بدهیم. البته بیشتر در روندهای صعودی از این اندیکاتور استفاده میکنیم. ولی به هر حال این اندیکاتور در روندهای نزولی هم کاربرد دارد. این مسئله به این نکتهی اساسی برمیگردد که بازارهای مالی در بلندمدت تمایل به رشد و صعود دارند.
تفسیر مومنتوم چگونه انجام میشود؟
اگر سرمایهگذاران بتوانند پیش از شتاب گرفتن یک سهام آن را خریداری کنند، قطعا سود خوبی به دست میآورند. مخصوصا اگر تحلیل بنیادی هم مهر تاییدی بر آن سهم بزند که دیگر احتمال رشد قیمت بیشتر هم میشود. البته وقتی این حرکت پرشتاب اتفاق میافتد، بازار هم بیکار نمینشیند و واکنش نشان میدهد. در نتیجه بعد از مدتی شاهد اصلاح قیمت سهم میشود.
قدرت روند کلی بازار میتواند به ما در تشخیص مومنتوم کمک کند. وقتی یک روند پرقدرت قیمتی داریم، این وضعیت یک مومنتوم قیمت صعودی یا نزولی را در بازار ایجاد میکند. اما وقتی کمی نزدیکتر شویم و سهام را جزئیتر نگاه کنیم میتوانیم بفهمیم که آیا مومنتومی در کار است یا نه. مثلا اگر در نمودار شمعی یک سهم، یک کندل بزرگ بدون سایه ببینیم، میتوانیم آن را به عنوان یک کندل با مومنتوم بالا در نظر بگیریم.
از همینجا میتوانیم بفهمیم که هدف استراتژی معاملاتی مومنتوم چیست. این استراتژی به ما کمک میکند در روندهای صعودی کوتاه مدت بتوانیم موقعیتهای خوبی را برای ورود به سهام پیدا کنیم. پس باید با نوسان بازار جلو برویم و وقتی قدرت روند در حال کم شدن است، از سهام خارج شویم. هرچه بیشتر در این بازار تجربه به دست بیاوریم میتوانیم بهتر بفهمیم که در روندهای کوتاه مدت چطور میشود معامله کرد. همچنین واکنش بازار را نسبت به اخبار مختلف هم بهتر حدس میزنیم.
مومنتوم در بورس قدرت روند سهم را به ما نشان میدهد. در تحلیل تکنیکال از این استراتژی بسیار استفاده میشود، اما مومنتوم حتی در تحلیل بنیادی هم جا دارد. در این استراتژی باور اصلی بر این مسئله است که بازدهی سهام در مواقع و زمانهای مختلف با رفتارهای متفاوتی همراه است. با توجه به این استراتژی میتوانیم از بازار جلو بزنیم و بازدهی بیشتری به دست بیاوریم.
نکاتی در مورد استراتژی معاملاتی مومنتوم در بورس
برای اینکه با استراتژی معاملاتی مومنتوم بهتر آشنا شویم، باید به این نکات دقت کنیم:
- استراتژی معامله برگشتی مومنتوم فرصتهای معاملاتی را به کمک دو روش تحلیل عالی یعنی بنیادی و تکنیکال به معاملهگران نشان میدهند.
- این استراتژی تغییر حرکات قیمتی و پرایس اکشن را در بازه زمانی مشخصی به نمایش میگذارد. پس معاملهگران میتوانند از قدرت روند اطلاع پیدا کنند.
- اول از همه باید سهام را به لحاظ بنیادی تحلیل کنیم و به صورت میان مدت یا بلند مدت سرمایه گذاری کنیم. بعد از آن برای تشخیص نقاط برگشت باید به سراغ تحلیل تکنیکال برویم و با شناسایی سطوح حمایت و مقاومت بفهمیم که چه اتفاقاتی در پیش است.
- از آنجا که در استراتژی Momentum همهچیز از قبل برنامهریزی شده و مشخص است، معاملهگر میتواند با چشمانی باز و هر زمان که مناسب بود وارد معامله شود.
- از این استراتژی میتوانیم در تمام تایم فریم های معاملاتی استفاده کنیم.
- بر اساس استراتژی معاملاتی مومنتوم باید داراییهای در حال رشد را خریداری کنیم. بعد از آن وقتی که قیمت به سقف خود میرسد باید آنها را بفروشیم.
ابزارهای موردنیاز در استراتژی معاملاتی برگشتی مومنتوم
در این بخش میخواهیم ببینیم ابزار لازم برای پیادهسازی استراتژی معاملاتی برگشتی مومنتوم چیست و چطور میتوانیم از آن استفاده کنیم. ببینید به چه چیزهایی نیاز داریم:
- اندیکاتور استوکاستیک
- سطوح حمایت و مقاومت
- فیبوناچی اصلاحی (Fibonacci Retracement)
برای اینکه از استراتژی معاملاتی مومنتوم استفاده کنیم باید بتوانیم برگشت قیمت را تشخیص بدهیم. برای این کار بهترین روش آن است که قیمت سهم را روی نمودار روزانه بررسی کنیم. با این کار در حقیقت داریم استراتژی معامله برگشتی مومنتوم را پیاده میکنیم. باید بررسی کنیم و ببینیم که آیا:
- روند بازار در روزهای اخیر رو به رشد بوده یا نزولی؟
- میتوانیم به کمک استوکاستیک روزانه یا هفتگی محدوده اشباع خرید و فروش را مشخص کنیم؟
- پرایس اکشن در اطراف سطوح حمایت و مقاومت به چشم میخورد؟
این سه سوال به کمک سه ابزاری که به آن اشاره کردیم به ما کمک میکند تا بتوانیم شتاب قیمت سهام را شناسایی کنیم و از این راه به سود برسیم.
روش سرمایه گذاری در بورس به کمک استراتژی معاملاتی مومنتوم
حالا که تا حدودی فهمیدیم استراتژی مومنتوم چیست و چه کاربردی دارد، باید یاد بگیریم که چطور میتوانیم از آن در معاملاتمان استفاده کنیم. اول از همه به عنوان یک معاملهگر باید بتوانیم در نوسانهای بازار، معاملات کوتاه مدت انجام بدهیم. یعنی وقتی قیمت هنوز شتاب نگرفته است وارد سهم میشویم و وقتی به اوج خودش رسید سهم را میفروشیم. بعد از آن همین کار را با یک سهم دیگر انجام میدهیم.
نوسانهایی که در بازار وجود دارند هر کدامشان یک فرصت معاملاتی به شمار میروند. شما میتوانید روی امواج روندها سوار بشوید و قبل از آنکه موج فعلی فروکش کند سوار موج بعدی شوید. اصلا به همین خاطر است که معاملهگران به سراغ استراتژی مومنتوم میروند. آنها میخواهند از بقیه جلو بیفتند و با سقوط موجها داراییشان را از دست ندهند.
اساس سرمایهگذاری مومنتوم چیست؟
این بخش را با یک سوال مهم شروع میکنیم که پاسخ آن را در بخشهای بعدی توضیح میدهیم. سوال این است: چطور میتوانیم به کمک استراتژی معاملاتی مومنتوم سرمایهگذاری کنیم؟ برای پیدا کردن جواب، باید پنج مرحلهی زیر را طی کنیم.
- پیدا کردن سهام مناسب
- کنترل ریسک
- ورود به سهام
- مدیریت معامله
- خروج از سهام
همینطور که دارید به این پنج عنصر مهم فکر میکنید این را هم گوشهی ذهنتان داشته باشید که میانگین حجم معاملات بالا، یک سیگنال مهم برای وجود مومنتوم است. پس با چشم و گوشی باز تابلوخوانی کنید.
پیدا کردن سهام مناسب
اول از همه باید ببینیم کدام سهم برای معامله به روش مومنتوم جواب میدهد. بالاتر گفتیم که سهام پرنوسان گزینههای بهتری هستند. ما چون به دنبال نوسان هستیم و میخواهیم سوار موج شویم، سعی میکنیم خیلی سمت صندوق قابل معامله نرویم. این صندوقها ساختار متفاوتی دارند و خیلی دقیق نمیشود حرکات قیمت آنها را بررسی کرد. پس به سراغ سهام عادی میرویم. این را یادتان باشد که هر چه نوسان بیشتر باشد، همانقدر که احتمال سودآوری بیشتر باشد، احتمال ضرر هم زیاد میشود. این مسئله در قالب نسبت سود به زیان قابل بررسی است. پس با آگاهی معامله کنید.
اخباری که دور و بر یک سهم و یک شرکت وجود دارد میتواند باعث حرکت قابل توجهی در سهم بشود. یک راهحل خوب برای اینکه داراییهای مناسب را راحتتر پیدا کنید، این است که به پربینندهترین نمادهای روز توجه کنید. معمولا وقتی تعداد زیادی از معاملهگران توجهشان را به یک دارایی معطوف میکنند، میتوانیم حدس بزنیم که خبرهایی در آن سهم وجود دارد. این توجه، میتوانید موجب نوسانهای زیادی سهم در یک دورهی زمانی کوتاه شود. ما باید از این فرصت مناسب به خوبی استفاده کنیم.
کنترل ریسک
اصلا فرقی نمیکند که قصد دارید از کدام استراتژی معاملاتی استفاده کنید. کنترل ریسک باید در تمام معاملاتتان وجود داشته باشد. اما آیا میدانید که ریسک استراتژی مومنتوم چیست؟ چند مورد از ریسکهای این استراتژی را در زیر بخوانید:
- وقتی زودتر از موعد وارد سهم میشوید کار پرریسکی انجام دادهاید. اول صبر کنید مومنتوم تایید شود و بعد وارد شوید. خیلی از معاملهگران طمع میکنند و به جای سود کردن، با ضررهای بزرگی مواجه میشوند.
- همانقدر که زودتر وارد شدن به سهم آفت است، خروج دیرهنگام هم مضر است. وقتی سر موعد از سهام خارج نمیشوید، هر چه سود کرده بودید از دستتان خواهد رفت. آیا این همان چیزی است که شما دنبالش هستید؟
- وقتی وارد سهمی میشوید آن را به امان خدا ول نکنید! به دنبال اطلاعات و اخبار آن باشید. بازار را رصد کنید و نگذارید بازار شما را جا بگذارد. اگر این کار را نکنید ممکن است روند قیمت برعکس شود و شما غافلگیر شوید.
- طمع بد است ولی امیدواری بیش از حد هم چیز خوبی نیست. اگر به اشتباه وارد یک سهم شدهاید و معاملهی خوبی ندارید، ممکن است منتظر بمانید تا وضعیتتان بهتر شود. اما آیا میدانید در بیشتر مواقع این امیدواری کاذب، باعث از دست رفتن سرمایهتان میشود؟
اینها فقط چند نمونهی بارز از ریسکهای استراتژی مومنتوم و به طور کلی انواع استراتژیهای معاملاتی هستند. ولی اگر همین چند مورد به ظاهر ساده را هم مدنظرتان قرار بدهید، مطمئن باشید به مرور زمان یک معاملهگر موفق خواهید شد. همهچیز به سرعت عمل و منطق و قدرت تصمیمگیری شما بستگی دارد.
ورود به سهام
بخش مهمی از استراتژی معاملاتی مومنتوم مربوط به تشخیص بهترین زمان برای ورود به سهم است. فرض کنید یک خبر خوب و مثبت در صنعت فولاد منتشر میشود. این بهترین موقعیت است که وارد سهام مربوط به این صنعت شوید و شما هم از واکنش سایر معاملهگران سود ببرید. وقتی مومنتوم قیمت قدرت زیادی داشته باشد، ریسک معاملهتان خیلی کم است و احتمال سود بیشتر است.
اما چرا حتی معاملهگران با توجه به این اخبار باز هم عملکرد خوبی ندارند؟ دلیلش این است که تعلل میکنند. مثلا وقتی یک معاملهگر اخبار مثبت را میشنود ولی هنوز چندان مطمئن نیست، صبر میکند تا ببیند چه میشود. همین فولاد را در نظر بگیرید. معاملهگر منتظر میماند و میبینید چند روز بعد این سهم صف خرید است. پس تصمیم میگیرد وارد شود. اما آیا این نقطه برای ورود مناسب است؟ نه. چرا که ممکن است در لحظات پایانی موج باشیم. پس میبینید که معاملهگرهایی موفقتر هستند که سریع به امواج پاسخ میدهند.
مدیریت معامله
وقتی از مدیریت معامله حرف میزنیم معمولا بخش عمدهی صحبتمان به حد سود و حد ضرر مربوط است. البته در بازارهای مختلف مدیریت معامله متفاوت است. اما اگر همین بازار بورس خودمان را مدنظر قرار دهیم هم باز باید حد سود و حد ضررمان را مشخص کنیم. اگر میبینید وارد سهمی شدهاید که بر خلاف انتظار شما حرکت میکند و نه تحلیل بنیادی و نه تحلیل تکنیکال از حرکات آن حمایت نمیکند دیگر منتظر چه هستید؟ مدیریت معامله دنیایی گسترده است و نمیتوان برای همه یک نسخه پیچید. خوشبختانه یا متاسفانه این فاکتور به میزان زیادی به تجربهی معاملهگر بستگی دارد.
خروج از سهام
گام آخر استراتژی معاملاتی مومنتوم چیست؟ بله درست است، پیدا کردن نقطهی مناسب برای خروج از سهام. وقتی یاد بگیریم که تمام سودهای بازار برای ما نیست، خیلی راحتتر میتوانیم در نقطهی مناسب سهاممان را بفروشیم و سودمان را برداشت کنیم. در استراتژی مومنتوم یکی از بهترین راهحلها برای خروج از سهم وقتی است که قیمت با سرعت زیاد و به شکلی عجیب و غریب صعودی میشود. یک معاملهگر حرفهای این مسئله را به خوبی میفهمد و اقدام مناسب را انجام میدهد.
در اینجا اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال میتوانند خیلی به ما کمک کنند. اندیکاتوری مثل باند بولینگر میتواند نقطهی خروج را به ما نشان بدهد. وقتی قیمت از سومین یا چهارمین انحراف معیار در سقف یا کفهای ۲۰ روزهی باندهای بولینگر بگذرد، میتوانیم سیگنال خروج بگیریم. همچنین میشود از شکست خط روند هم برای پیدا کردن نقاط خروج استفاده کرد.
مزایای سرمایهگذاری با استراتژی مومنتوم
اگر هنوز قانع نشدهاید که چرا باید از استراتژی معاملاتی مومنتوم استفاده کنید، بهتر است چند مزیت مهم این استراتژی را در ادامه بخوانید:
- سود بالا در زمان کم: چه چیزی از این بهتر؟ شما میتوانید سهمی را در قیمت ۱۰۰۰ تومان خریداری کنید و در قیمت ۱,۵۰۰ تومان آن را بفروشید. با این کار سودی ۵۰ درصدی نصیبتان میشود. پیش از آنکه قیمت اصلاح شود، در طی چند هفته یا چند ماه میتوانید ۵۰٪ سود کنید. پس از گذشت زمان، پتانسیل سوددهی افزایش پیدا خواهد کرد. چرا که میتوانید با افزایش سرمایهتان، در موقعیتهای بزرگتری سرمایه گذاری کنید.
- سود بردن از نوسانهای بازار: وقتی بازاری پر از نوسان است شما میتوانید به کمک این استراتژی از تک تک موقعیتهای مناسب استفاده کنید و سود ببرید. خرید سهم در هنگام رشد و فروش آن در هنگام نزول قیمت در جریان نوسانها یکی از بهترین مزایای این استراتژی است.
- بهرهمندی از احساسات و هیجان سرمایهگذاران دیگر: وقتی یک خبر مثبت در بازر منتشر میشود، سرمایهگذاران معمولا احساساتی میشوند و تصمیمهایی از روی هیجان میگیرند. خودتان ببینید که این مسئله تا چه اندازه باعث افزایش حجم معاملات میشود. این همان چیزی است که یک تحلیلگر مومنتوم به آن نیاز دارد و دنبال آن است.
آيا هنوز هم در استفاده از این استراتژی شک دارید؟ اگر خوب تمرین کنید، مشتری دائم آن خواهید شد!
معایب سرمایهگذاری مومنتوم
اگر شما هم مثل خیلیهای دیگر ذهنتان پر از سوال است هیچ عیبی ندارد. ما یکی یکی این سوالها را جواب میدهیم. و اما سوال: آیا استراتژی مومنتوم هم محدودیت یا معایبی دارد؟ قطعا بله. هرچقدر هم که وقت بگذارید هرگز نمیتوانید استراتژیای را پیدا کنید که بدون عیب و نقص باشد. حالا ببینیم که معایب استراتژی معاملاتی مومنتوم چیست.
- کارمزد بالا: وقتی بر اساس نوسانها مدام خرید و فروش میکنید، باید حواستان به کارمزد هم باشد. کارمزدها در معاملات متعدد به خوبی خودشان را نشان میدهند.
- تمرکز روی زمان: شما به عنوان یک معاملهگر مومنتوم باید جزئیات بازار را در طول روز بررسی کنید. چرا که به دنبال پیدا کردن امواج مناسب هستید تا از آن سود ببرید. گفتیم که بعد از پیدا کردن نقطهی ورود باید سریع وارد بازار شوید. وگرنه سودی نصیبتان نمیشود. پس باید بتوانید اخبار را به خوبی دنبال کنید و زمان بگذارید. کمین کنید و سر موعد شکار کنید.
- بازدهی نه چندان خوب در بازار خرسی: یکی از ایراداتی که به مومنتوم وارد میشود این است که این استراتژی معمولا در بازارهای صعودی بهتر جواب میدهد.
ریسک سرمایهگذاری به روش مومنتوم
بازار مالی با ریسک سرمایه گذاری معنا پیدا میکند. بارزترین و مهمترین ریسک این روش این است که هیچ تضمینی در مورد روند قیمت وجود ندارد. همیشه خودتان را برای برگشت غیرمنتظرهی قیمت آماده کنید. احتمال اصلاح هم که همیشه جزو جدانشدنی سهام است. به جز اینها انتشار اخباری ناگهانی میتواند تمام معادلات شما را بر هم بزند. به همین خاطر است که اینهمه تاکید داریم حتما حواستان به بازار باشد تا غافلگیر نشوید.
چه کسانی میتوانند از استراتژی مومنتوم بهره ببرند؟
احتمال دارد شما هم مثل خیلیهای دیگر بخواهید از استراتژی مومنتوم استفاده کنید و بر این اساس معامله کنید. اما بهتر است با یک حقیقت مواجه شوید و آن هم این که این استراتژی به درد همه نمیخورد. دلیلش هم این است که معمولا معاملهگران تازهکار تا میبینند روند سهم صعودی است دست به خرید میزنند. ولی خیلی از مواقع مجبور میشوند در روند نزولی سهام خودشان را بفروشند. اما معاملهگران حرفهای مومنتوم را زودتر تشخیص میدهند و وارد بازار میشوند. آنها حتی زودتر از بقیه از سهم خارج میشوند. باز هم همهچیز به سرعت عمل مربوط است.
پس در پاسخ به سوالی که در ابتدا پرسیدیم باید ببینید که چقدر میتوانید زمان را در دستتان نگه دارید و نگذارید زمان شما را کنترل کند. مدیریت زمان به شما اجازه میدهد همیشه از بقیه جلوتر باشید. اگر این قابلیت را در خودتان میبینید، بعد از تمرین و تکرار میتوانید این استراتژی معاملاتی را به کار ببندید.
آشنایی با اندیکاتور مومنتوم
در سامانههای معاملاتی اندیکاتوری وجود دارد به نام اندیکاتور مومنتوم یا MOM که میتواند به معاملهگران برای شناسایی مومنتوم کمک کند. برای کار با این اندیکاتور اول از همه یک بازهی زمانی را انتخاب میکنیم. بعد از آن قیمت فعلی سهم را با قیمت قبلیاش مقایسه میکنیم. این اندیکاتور یک خط اصلی دارد که حول محور صفر در نوسان است. به کمک این خط میتوانیم میزان تغییر قیمت سهام را در بورس شناسایی کنیم.
این اندیکاتور از سرعت تغییرات و حرکات قیمت خبر میدهد. وقتی وضعیت و شرایط فعلی را با قیمتهای قبلی مقایسه میکنیم میتوانیم ضعف و قدرت روند بازار را بهتر درک کنیم. اندیکاتور مومنتوم جزو اندیکاتورهای پیشرو است که میتواند تغییرات بازار و آیندهی سهام را زودتر پیشبینی کند.
معمولا اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال بین دو بازهی مشخص نوسان میکنند؛ مثلا ۱۰۰- و ۱۰۰+. اما مومنتوم اینطور نیست و هیچ محدودیتی در این زمینه وجود ندارد. مثل اندیکاتورهای روندی دیگر، مومنتوم هم در زیر نمودار قیمت سهام در پنجرهای جداگانه نمایش داده میشود. سیگنالگیری با اندیکاتور مومنتوم از طریق خطوط روند، تقاطعها و واگراییها انجام میشود. به این ترتیب میتوان مومنتوم را در روندهای صعودی و نزولی تشخیص داد.
فرمول محاسبه اندیکاتور مومنتوم
برای محاسبه فرمول اندیکاتور مومنتوم یک فرمول ساده داریم. فقط باید قیمت پایانی هر روز با قیمت پایانی روزهای قبلی مقایسه شود. اینکه چند روز قبل را باید بررسی کنیم به دورهی زمانی ما بستگی دارد. فرمولهای زیر را ببینید:
M= CP-CPn
M= (CP/CPn)*100
در این فرمول CP قیمت پایانی روز و CPn قیمت پایانی روز قبل است. در این فرمول اندیکاتور در نزدیکیهای نقطهی ۱۰۰ نوسان میکند. اعداد بیشتر از ۱۰۰ نشانگر آن هستند که در شرایط فعلی، قیمت بیشتر از قیمت N روز قبلی است. به همین ترتیب وقتی اعداد کمتر از ۱۰۰ باشند میفهمیم که قیمت فعلی از قیمت N روز قبل کمتر است.
سیگنال گیری به کمک ترکیب اندیکاتور مومنتوم و پرایس اکشن
حالا میخواهیم با استفاده از این اندیکاتور سیگنال بگیریم. پنج روش کاربردی برای این کار وجو دارد:
- عبور از خط ۱۰۰
- تقاطعها
- سوار شدن بر روند
- نواحی اشباع
- واگرایی
هر کدام از این روشها را توضیح میدهیم.
عبور از خط ۱۰۰
خط ۱۰۰ در این اندیکاتور یک خط محوری و مبناست. وقتی قیمت این خط را به سمت بالا یا پایین بشکند، میتوانیم سیگنال خرید یا فروش دریافت کنیم. شکست به سمت بالا یعنی اینکه احتمال دارد قیمت افزایش پیدا کند. اما شکست این خط به سمت پایین به منزلهی ضعف مومنتوم است. این خط را با نام خط صفر هم میشناسند.
یک روش خوب و کاربردی در این استراتژی این است که وقتی روند دارایی صعودی است تنها زمانی خرید کنیم که اندیکاتور زیر خط صفر میرود و دوباره به بالای آن برمیگردد. در سمت مقابل روند نزولی را داریم که آن هم به همین شکل است. یعنی وقتی سهم را میفروشیم که قیمت بالاتر از خط صفر حرکت کند و سپس به زیر آن برگردد. وقتی که در بالا یا پایین این خط بتوانیم تثبیت قیمت را ببینیم، میفهمیم که به احتمال خیلی زیاد روند قبلی ادامه پیدا میکند.
تقاطعها
همیشه وقتی دنبال استراتژیهای معاملاتی با اندیکاتورهای مختلف هستیم، تقاطعها یا همان کراس پای ثابت سیگنالها هستند. اول از همه یک میانگین متحرک را به نمودارتان اضافه کنید. این خط به شما کمک میکند که میانگین قیمت بسته شدن سهم را در بازهی زمانی دلخواهتان مشاهده کنید.
وقتی مومنتوم، میانگین متحرک را از پایین به بالا قطع میکند میتوانید سهام را بخرید. چرا که این اتفاق سیگنالی است برای رشد قیمت. وقتی هم که مومنتوم میانگین متحرک را از بالا به پایین قطع میکند، میتوانیم از یک سیگنال فروش مطلع شویم.
مشکل بزرگ این روش این است که نمیتوانیم در روندهای خنثی و رنج از آن استفاده کنیم. اما به طور کلی برای اینکه بهتر جواب بگیریم، باید تنظیمات مختلف اندیکاتور را آزمایش کنیم تا ببینیم کدامشان بهتر جواب میدهند. آزمون و خطا به ما کمک میکند بهترین راه را انتخاب کنیم.
سوار شدن بر روند
یکی از مهمترین روشهای سیگنالگیری به کمک اندیکاتور مومنتوم این است که همراه با روند حرکت کنیم. در این روش پرایس اکشن میتواند کف و سقف قیمت را به ما نشان بدهد.
وقتی مثلا در کف قیمت هستیم و سهم روند صعودی را در پیش میگیرد، اندیکاتور مومنتوم نیز این مسئله را تایید میکند. در نهایت منتظر یک جهش قیمتی خواهیم بود. این مسئله نشان میدهد که اگر روند را به خوبی تشخیص بدهیم چه فرصتهای معاملاتی خوبی را پیدا خواهیم کرد. این وضعیت به خوبی در تصویر بالا مشخص است.
نواحی اشباع
در روش قبلی که میخواستم سوار روند شویم، کف قیمتی را شناسایی میکردیم و همزمان با روند پیش میرفتیم. اما در این روش نواحی اشباع را باید موردتوجه قرار بدهیم. برای این کار به نواحی اشباعی مشابه آنچه که اندیکاتور RSI در اختیارمان قرار میدهد نیاز داریم. وقتی قیمت بالاتر از محدودهی اشباع خرید میرود میفهمیم وقت فروش است. یا وقتی قیمت پایینتر از محدودهی اشباع فروش باشد بهترین زمان برای خرید سهم است.
از اندیکاتور مومنتوم هم میتوانیم در روند صعودی بهره ببریم و هم روند نزولی. در نمودار بالا میبینیم که خط بالای ۴۰۰ قرار دارد. این مسئله نشان میدهد که قیمت در بالاترین محدودهاش قرار گرفته است. پس احتمال دارد به زودی برگردد. اما یادمان باشد هیچ تضمینی در این خصوص وجود ندارد. مثلا اگر قیمت در اشباع فروش باشد، نمیتوان با قطعیت از معکوس شدن روند حرف زد. اصلا همین مسئله دلیل مهمی است که ما را مجاب میکند از ترکیب اندیکاتورها با یکدیگر استفاده کنیم و فقط به یک اندیکاتور مجزا تکیه نکنیم.
واگرایی
واگرایی در تحلیل تکنیکال جایگاه خیلی مهمی دارد. خوبی واگرایی این است که تقریبا در تمام اندیکاتورها میتوانیم به کمک آن سیگنال بگیریم. واگرایی صعودی در اندیکاتور مومنتوم در مواقعی به وجود میآید که قیمت کفهای پایینتری را تشکیل میدهد اما در اندیکاتور شاهد تشکیل سقفهای بالا هستیم. یعنی رفتار پرایس اکشن و اندیکاتور کاملا برعکس است. از این اتفاق میتوانیم پیشبینی کنیم که احتمال دارد به زودی شاهد روند صعودی باشیم.
برعکس این قضیه هم اتفاق میافتد. یعنی در اندیکاتور کفهای پایین داریم و در نمودار قیمت سقفهای بالا. وقتی بازار در وضعیت صعودی است اما شاهد اختلاف میان اندیکاتور و نمودار قیمت هستیم میفهمیم که مومنتوم ضعیف است. پس احتمال دارد در کوتاه مدت شاهد برگشت قیمت باشیم. در این حالت یک سیگنال فروش دریافت خواهیم کرد.
مثال
حالا به سراغ بورس ایران میرویم تا با کمک اندیکاتور مومنتوم این استراتژی معاملاتی را پیاده کنیم. به تصویر زیر که مربوط به نماد حپارسا است نگاه کنید:
در پنجرهی پایینی نمودار، دو اندیکاتور اضافه کردهایم. خط قرمز مربوط به اندیکاتور مومنتوم است و خط آبی نشاندهندهی اندیکاتور میانگین متحرک است. بر اساس آنچه که گفتیم، وقتی مونتوم اندیکاتور میانگین متحرک را از پایین به بالا قطع میکند، سیگنال خرید میگیریم. به فلشهای سبز روی نمودار نگاه کنید. این فلشها نشان میدهند که در این نقاط موقعیت خوبی برای ورود به سهم وجود دارد. نقاط متناظر آنها را روی نمودار قیمت ببینید تا متوجه شوید سهم در این محدوده با رشد قیمت مواجه شده است.
در مورد سیگنال فروش هم همین مسئله را داریم. وقتی خط قرمز که مربوط به اندیکاتور مومنتوم است، خط آبی را به سمت پایین قطع کرده است، سیگنال فروش صادر میشود. میبینید که سهم از نقطهای که با فلش قرمز مشخص شده است، ریزش را تجربه کرده است.
اگر هم خط صفر را در نظر بگیریم، میبینیم که باز هم قطع خط صفر توسط اندیکاتور از بالا به پایین و برعکس، سیگنالهایی به درستی صادر کرده است.
فیلتر اندیکاتور مومنتوم
یکی از قابلیتهای مهم بازار بورس ایران، فیلترنویسی در دیده بان بازار است. وقتی این کار را انجام دهیم، خیلی راحت میتوانیم سهام موردنظرمان را یکجا و تنها با نوشتن چند خط کد، پیدا کنیم. اندیکاتور مومنتوم را هم میتوان به همین ترتیب فیلترنویسی کرد. در اینجا به دنبال سهامی هستیم که مستعد رشد هستند. مثلا میتوانیم از اندیکاتور مکدی به همین منظور استفاده کنیم. به کمک فیلتر زیر میتوانیم سهامی را که کراس رو به بالا در اندیکاتور مکدی دارند پیدا کنیم. سپس سهام را بررسی میکنیم و اگر موقعیت برای ورود مناسب بود اقدامات لازم را انجام میدهیم.
true==function()
{
if([ih][0].PClosing!=(pc) && [ih][0].ZTotTran!=(tno) && [ih][0].QTotCap!=(tval)){
var len=[ih].length;
if(typeof [ih][0].fixed =='undefined'){
for(var i=len;i>0;i--){
if(typeof [ih][i] =='undefined'){
[ih][i]={};
}
[ih][i].PriceFirst=[ih][i-1].PriceFirst;
[ih][i].PClosing=[ih][i-1].PClosing;
[ih][i].PDrCotVal=[ih][i-1].PDrCotVal;
[ih][i].ZTotTran=[ih][i-1].PriceFirst;
[ih][i].QTotTran5J=[ih][i-1].QTotTran5J;
[ih][i].QTotCap=[ih][i-1].QTotCap;
[ih][i].PriceChange=[ih][i-1].PriceChange;
[ih][i].PriceMin=[ih][i-1].PriceMin;
[ih][i].PriceMax=[ih][i-1].PriceMax;
[ih][i].PriceYesterday=[ih][i-1].PriceYesterday;
}
[ih][0].fixed=1;
}
[ih][0].PriceFirst=(pf);
[ih][0].PClosing=(pc);
[ih][0].PDrCotVal=(pl);
[ih][0].ZTotTran=(tno);
[ih][0].QTotTran5J=(tvol);
[ih][0].QTotCap=(tval);
[ih][0].PriceChange=(pcc);
[ih][0].PriceMin=(pmin);
[ih][0].PriceMax=(pmax);
[ih][0].PriceYesterday=(py);
}
function SMA(start,day,type){
var sum=0;
for(var i=start;i<start+day;i++){
sum+=[ih][i][type];
}
var SMA=sum/day;
return SMA;
}
function EMA(start,day,type){
var len=[ih].length;
if(type=='MACD'){
var loop_start=len-26;
}else{
var loop_start=len-day;
}
var first=SMA(loop_start,day,type);
var alpha=2/(day+1);
for(var i=loop_start;i>=0;i--){
if(i==loop_start){
[ih][i].EMA=first;
}else{
[ih][i].EMA=([ih][i][type]-[ih][i+1].EMA)*alpha+[ih][i+1].EMA;
}
}
return [ih][start].EMA;
}
var len=[ih].length;
for(var i=0;i<len;i++){
[ih][i].MACD=EMA(i,12,'PDrCotVal')-EMA(i,26,'PDrCotVal');
}
var signal=EMA(0,9,'MACD');
var signal_before=EMA(2,9,'MACD');
var histo_today=[ih][0].MACD-signal;
var histo_before=[ih][2].MACD-signal_before;
(cfield0)=parseFloat([ih][0].MACD.toFixed(2));
(cfield1)=parseFloat(signal.toFixed(2));
(cfield2)=parseFloat(histo_today.toFixed(2));
if( histo_today >0 && histo_before < 0 )
return true;
}()
معرفی دیگر اندیکاتورهای مومنتوم
به جز اندیکاتوری که در بالا به آن اشاره کردیم، برای استفاده از استراتژی مومنتوم میتوانیم از اندیکاتورهای دیگری هم استفاده کنیم. این ابزار به ما کمک میکنند سرعت تغییرات قیمت سهام را بهتر درک کنیم. وقتی از این اندیکاتورها در کنار هم استفاده کنیم، معمولا خیلی بهتر جواب میگیریم. مشکل اندیکاتور مومنتوم این است که به تنهایی نمیتواند جهت حرکت قیمت را در تایم فریم فعلی به ما نشان بدهد. به همین خاطر است که در مثال بالا هم از ابزار کمکی به نام میانگین متحرک استفاده کردیم. چند مورد دیگر از اندیکاتورهای مومنتوم که خیلی کاربرد دارند اینها هستند:
جمع بندی
مومنتوم به معنی شتاب حرکت است. این اصطلاح یک مفهوم مهم در علم فیزیک است اما در بازارهای مالی هم بسیار کاربرد دارد. مبدع این اندیکاتور معتقد است که به کمک مومنتوم میتوانیم سهام را در قیمت بالا خریداری کنیم و در قیمت بالاتر بفروشیم. یا اینکه سهام را در قیمتی ارزانتر بخریم ولی در قیمتی ارزان بفروشیم. البته که این کار نیازمند تجربه و مهارت هم هست. وقتی بتوانیم در کوتاه مدت از نوسانهای قیمت به خوبی بهره ببریم میتوانیم ادعا کنیم که مومنتوم را به خوبی شناختهایم. اندیکاتور مومنتوم در ترکیب با سایر اندیکاتورها مثل میانگین متحرک به ما کمک میکند قدرت و سرعت حرکت سهام را به خوبی تشخیص بدهیم و به این ترتیب معاملاتی با احتمال موفقیت بالا انجام بدهیم.
سوالات متداول با پاسخهای کوتاه
مومنتوم به طور کلی به معنای شتاب حرکت است. وقتی میگوییم مومنتوم فلان سهم قوی است نشان از آن دارد که سهم در جهت صعودی یا نزولی با شتابی بالا در حرکت است. پس استراتژی مومنتوم در بورس قدرت روند را نشانمان میدهد.
این استراتژی به ما کمک میکند پیش از آغاز حرکتهای شتابی یک سهم، آنها را شناسایی کنیم و در نقطهی مناسب وارد سهم شویم. پس از اینکه سودمان را از معامله دریافت کردیم میتوانیم سهم را بفروشیم و خارج شویم. این استراتژی به ما کمک میکند در جهت روند معامله کنیم.
به سهامی که نوسان زیادی داشته باشد.
بالا رفتن حجم معاملات.
سود خوب در زمان کم و استفاده از نوسانهای بازار.
کارمزد بالا، نیاز به وقت زیاد و تمرکز بر زمان و نداشتن بازدهی مطلوب در بازارهای خرسی.
به کمک تقاطعها، عبور از خط صفر، نواحی اشباع، واگرایی و معامله در جهت روند