استراتژی کانسلیم چیست؟ ۷ نکته طلایی برای خرید یک سهام سودآور
فعالیت در بازار بورس نیازمند آشنایی با روشها و استراتژیهایی است که بزرگان آنها را امتحان کرده و جواب گرفتهاند. این به آن معنا نیست که برای سرمایه گذاری باید از بقیه تقلید کنیم. بلکه نشان میدهد برای شروع، بهتر است از روشهایی استفاده کنیم که قبلا امتحانشان را پس دادهاند. یکی از این استراتژیها روش کانسلیم (CANSLIM) نام دارد که اکنون قصد آموزش و توضیح مولفه های آن را داریم. این مقاله از توان تحلیل کمک میکند بفهمیم که اصول استراتژی معاملاتی کانسلیم چیست و چطور میتوان در تحلیل بنیادی از این روش استفاده کرد.
فهرست مطالب با دسترسی سریع
استراتژی کانسلیم چیست؟
استراتژی معاملاتی کانسلیم روشی است که به کمک آن میتوان سهامی را که مستعد رشد هستند شناسایی کرد. اگر با اصول این استراتژی به خوبی آشنا شوید و بتوانید آن را در تحلیل بنیادی به کار بگیرید، سودهای خوبی نصیبتان خواهد شد.
شناسایی سهامی که پتانسیل رشد بالا دارند به عوامل متعددی مربوط است. canslim هم روی این سهام دست میگذارد و به دنبال آن است که سودی چندبرابری را از آنها به دست بیاورد. هرچه بازار مالی نوسانات شدیدتری را تجربه کند، کانسلیم هم بهتر جواب میدهد. چرا که این استراتژی در پی پیشبینی حرکات صعودی بازار است و در یک بازار نوسانی میتوان آن را به خوبی پیاده کرد. البته آنچه کانسلیم را برجسته میکند این است که این استراتژی نه فقط به تحلیل بنیادی، بلکه به تحلیل تکنیکال هم توجه دارد.
مهمترین کاربرد روش کانسلیم در شناسایی روند حرکتی سهم در زمانی کوتاه خلاصه میشود. این استراتژی روند درآمد کل شرکتهای بورسی را بررسی میکند و به وضعیت سود سهام و روند قیمتی آنها میپردازد.
آشنایی با ویلیام اونیل
اسم استراتژی معاملاتی کانسلیم با نام ویلیام اونیل (William O’Neil) گره خورده است. کسی که این روش را برای کسب درآمد از بورس ابداع کرد. او در سال ۱۹۳۳ متولد شد و در ۲۵ سالگی توانست مدرک دانشگاهی خود را دریافت کند. سپس به عنوان کارگزار در بورس فعالیتش را آغاز کرد.
اونیل خود در سرمایه گذاری دستی بر آتش داشت و بنیانگذار روزنامهی Investor Business Daily بوده است. همچنین یک موسسهی تحقیقاتی به نام ویلیام اونیل و شرکا دارد که در آن هدایت تیم تحقیق را به عهده دارد. اونیل در سالهای ۱۹۵۰ تا ۱۹۸۰ یعنی طی ۳۰ سال، بررسیهای متعددی را در بازار وال استریت انجام داد. در حین همین بررسیها بود که توانست این استراتژی معاملاتی را طراحی کند. این استراتژی از همان آغاز ابداع تا کنون تقریبا یکسان بوده و تغییرات چندانی نداشته است. اونیل خود با استفاده از روش ابداعیاش توانست از بسیاری از فعالان بازار جلو بزند و در مدتی کوتاه عملکرد قابل قبولی از خودش نشان بدهد.
کانسلیم به چه معناست؟
اسم این روش شاید کمی نامانوس و عجیب به نظر برسد. کانسلیم معنای لغوی خاصی ندارد. بلکه از کنار هم قرار دادن هفت حرف ابتدایی هفت کلمهی مجزا تشکیل شده است. در ادامه میگوییم که این هفت کلمه کداماند:
- C از Current quarter earnings یا درآمد سهماههی جاری مشتق میشود که به درآمدهای سهماهه و فصلی هر سهم اشاره میکند.
- A از Annual Earning گرفته شده که به معنای درآمدهای سالانه است.
- N از عبارت New Product or Service گرفته شده است. این مولفه به محصول یا خدمت جدید اشاره دارد.
- S از عبارت Supply and Demand به معنای عرضه و تقاضا گرفته شده است.
- L از عبارت Leader or Laggard گرفته شده است که به معنای پیشرو یا پیرو است. اما معنای دیگری هم به جز این دارد. برخی میگویند به معنای آن است که سهامی را که کم ارزش گذاری شدهاند پیدا کنیم. از منظری دیگر هم میتوان این مولفه را با سهام پیشگام مرتبط دانست.
- I از عبارت Institutional Sponsorship به معنای نهاد پشتیبان مشتق شده است.
- M از عبارت Market Direction به معنای جهت بازار گرفته شده است.
این حروف در کنار هم استراتژی معاملاتی کانسلیم را تشکیل میدهند که اصول آن را نیز نشان میدهد.
آشنایی با مولفههای استراتژی کانسلیم
درک و شناختن مولفه های استراتژی کانسلیم بهتر به ما کمک میکند که بدانیم اصول این روش چیست و چطور باید از آن استفاده کرد. به خاطر داشته باشید که نباید این روش را به عنوان ابزار تکنیکال یا بنیادی در نظر بگیرید. این استراتژی فقط روشی است که از هر دو مفهوم بنیادی و تکنیکال استفاده میکند تا سهام مستعد رشد را شناسایی کند.
به جز این مباحث مالی رفتاری نیز در این استراتژی جایگاه مشخصی دارند و در ساختار این روش مورد استفاده قرار میگیرند. حالا بهتر است ببینیم مولفه های استراتژی کانسلیم چیست و هر کدام چه معنایی دارد.
درآمدهای فصلی جاری (Current quarter earnings)
اولین مورد از مولفه های استراتژی کانسلیم به درآمدهای فصلی شرکتها اشاره دارد. با مطالعه EPS سهماهه میتوانیم این فاکتور را بررسی کنیم. در بازار بورس ایران، شرکتها گزارشهای ماهانه و فصلی فعالیتهای خود را در سامانه کدال به آدرس https://www.codal.ir/ منتشر میکنند.
بهترین و منطقیترین حالت آن است که سود یک فصل را با سود همان فصل در سال گذشته مقایسه کنیم. مثلا گزارش سهماههی بهار سال ۱۴۰۱ را با سهماههی بهار ۱۴۰۰ مقایسه کنیم. دلیل این مسئله هم این است که شرایط فصلی در سودسازی شرکتها تاثیر میگذارند.
چنانچه سود به میزان مشخصی مثلا ۲۰٪ افزایش پیدا کرده باشد، میتوان از روند صعودی شرکت باخبر شد. عدد ۲۰ معیار سنجش روند صعودی نیست. بلکه تنها نشان میدهد که درآمد در مقایسه با سال گذشته رشدی ۲۰ درصدی را تجربه کرده است. همچنین توجه کنید که اگر شرکتی بتواند یک ریال را به دو ریال تبدیل کند، این سود نباید به منزله رشد ۱۰۰ درصدی در نظر گرفته شود.
ممکن است گزارشهای گمراهکنندهای نیز در این میان منتشر شود و گزارشهای فروش یک شرکت بسیار مثبت باشد. یعنی مطابق گزارشها اعلام شود که فروش شرکت در مقایسه با سال گذشته ۴۰ درصد افزایش داشته است. اما ممکن است افزایش قیمت مواد اولیه باعث کاهش سودآوری شده باشد.
درآمدهای سالانه (Annual Earning)
برای توضیح این بخش، یک مثال را ارائه میکنیم. فرض کنید شرکتی در پنج سال گذشته، به ترتیب ۱۰۰، ۲۰۰، ۳۰۰، ۱۰۰ و ۲۰۰ ریال سودآوری داشته است. اگر سال آخر را در نظر بگیریم میفهمیم که شرکت در مقایسه با سال قبل رشد ۱۰۰ درصدی داشته است. اما با نگاهی به سالهای قبل میفهمیم که نمیتوانیم این رشد ۱۰۰ درصدی را به منزلهی افزایش سودآوری در نظر بگیریم. با رسیدن سود شرکت در سال بعدی به عددی مثل ۵۰۰ ریال میتوانیم بفهمیم که روند افزایش سود ادامه دارد.
این مفهوم در تحلیل کانسلیم به نتایج بلندمدت فعالیتهای شرکت مربوط است. همانطور که در این مثال، افزایش ۱۰۰ درصدی سود نسبت به سال قبل نمیتواند به منزلهی روند افزایشی سودسازی شرکت تلقی شود، در سمت مقابل اگر شرکتی ۱۰ سال سودسازی مناسبی داشته است ولی در سال یازدهم نتواند این کار را به خوبی انجام بدهد نمیتوانیم آن شرکت را یک شرکت بد و با عملکرد ضعیف بدانیم.
محصول، خدمات یا مدیریت جدید (New Product or Service)
حالا میخواهیم ببینیم منظور از مولفه سوم استراتژی معاملاتی کانسلیم یعنی خدمات یا محصولات جدید چیست. این بخش از استراتژی نگاهی به مدیریت و پیشرفتهای نوین شرکت در ارائه و عرضهی کالاها و خدمات جدید دارد.
شرکتها برای افزایش قیمت سهامشان به میزان زیاد، باید نوآوری و خلاقیتی داشته باشند که این امر افزایش قیمت را توجیه میکند. استفاده از فناوریهای نوین در صنعت میتواند امری مثبت در رشد شرکت داشته باشد. به گونهای که افزایش سرعت فروش را رقم بزند. اگر این اتفاق نیفتند و به کار گیری فناوری تاثیری در عملکرد شرکت نداشته باشد، عملا ناکارآمد و بیهوده خواهد بود. شرکت اپل را در نظر بگیرید که هر سال گجتها و امکانات جدیدی را روانهی بازار میکند تا همیشه حرفی برای گفتن داشته باشد.
اونیل معتقد است میتوان سهم را در قیمت بالا خرید و در قیمت بالاتر فروخت. او میگوید بهترین زمان خرید سهم وقتی است که قیمت آن پس از یک دورهی ۲ تا ۱۵ماهه تثبیت شده است. در این زمان است که قیمت به بیشترین میزان خود رسیده است. جالب است که به باور عموم و حتی تحلیلگران، سهم را همیشه باید در قیمت پایین بخرید و در قیمت بالا بفروشید. میبینید که اونیل اینطور فکر نمیکند.
عرضه و تقاضا (Supply and Demand)
مفهوم عرضه و تقاضا که در بازارهای مالی همیشه اهمیت دارد در استراتژی CANSLIM هم جایگاه ویژهای را به خود اختصاص داده است. عرضه و تقاضا به آن دلیل مهم است که میتواند در تعیین و کشف قیمت اثرگذار باشد.
مثلا فرض کنید شرکتی تعداد زیادی برگه سهام منتشر کرده است. این مسئله نشان میدهد که برای افزایش قیمت آن، لازم است که تفاضای زیادی در سهم به وجود بیاد. اما اگر یک سهم تعداد کمی برگه را عرضه کند، با یک تقاضای معقول و نه چندان زیاد هم قیمت سهم میتواند افزایشی منطقی ولی قابل توجه داشته باشد.
اما حرف روش تحلیل کانسلیم در این شرایط چیست؟ CANSLIM پیشنهاد میکند در مواقعی که میان خرید دو سهم مردد هستید، ببینید کدامشان سهام کمتری را عرضه کردهاند. به جز این شناوری سهام هم بسیار مهم است. کمتر بودن سهام شناور میتواند موجب عرضه و تقاضای بهتری در سهم شود. اگر درصد بالایی از سهام شرکت در اختیار سهامداران حقوقی باشد، میتوانیم به آیندهی شرکت امیدوار باشیم.
پیشرو یا پیرو (Leader or Laggard)
در این گام از استراتژی معاملاتی و تحلیل به روش کانسلیم باید بررسی کنیم و ببینیم آیا سهامی که مدنظرمان است پیشرو است یا نه. اونیل معتقد است انتخاب سهام پیشرو احتمال سوددهی را افزایش میدهد که امری منطقی به نظر میرسد. شرکتهای پیشرو معمولا زودتر از رقبای خود دست به کار میشوند و محصولات یا خدماتی جدید را ارائه میکنند که برای مشتری جذاب است.
فرض کنید شرکتی در یک عرصه پیشگام میشود و سهامش با قیمت خوبی به فروش میرود. ناگهان سروکلهی یک شرکت رقیب پیدا میشود که میخواهد همان مسیر را ادامه بدهد و قیمت سهامش هم کمتر است. ممکن است به خاطر ارزان بودن در ابتدا مردم از آن استقبال کنند. اما به لحاظ پیشگامی شرکت دوم حرف خاصی برای گفتن ندارد. حتی ممکن است مشکلاتی که در آن به وجود میآید سهامداران را متضرر کند. مثالهایی از این دست در تاریخ بازار سهام جهان کم نیستند که مهر تاییدی میزنند بر ادعای اونیل مبنی بر اهمیت پیشرو بودن شرکت.
یک تعریف دیگر هم برای این مولفه وجود دارد که از منظر تکنیکال قابل بررسی است. استفاده از اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال مانند RSI میتواند به شناسایی این شرکتها و سهام پیشرو کمک کند. این اندیکاتور مومنتوم میتواند بزرگی تغییرات قیمتی را برای شناسایی اشباع خرید و فروش اندازهگیری کند. سهامی که در ناحیهی اشباع فروش قرار میگیرند زیر ارزش ذاتی خرید و فروش میشوند و احتمال رشدشان بالاست. همچنین سهامی که در ناحیهی اشباع خرید قرار دارند، بیش از اندازه قیمتگذاری شدهاند.
نهاد پیشتیبان یا حامی (Institutional Sponsorship)
تا اینجا دیدیم که نقش تحلیل بنیادی در استراتژی معاملاتی کانسلیم چقدر پررنگ است. خریداران نهادی نقش موثری در عرضه و تقاضا ایفا میکنند. وجود این نهادها مانع از سقوط قیمت سهم میشوند. خریداران نهادی در مواقع بحرانی که شرکت نیاز به تقاضای سهم دارد، نقش حمایتی را به خوبی ایفا میکنند. حضور ۳ تا ۱۰ مالک نهادی در هر شرکت میتواند اثر بسیار چشمگیری روی عملکرد آن داشته باشد. البته با توجه به نوع سهم این عدد میتواند متغیر باشد. اونیل با اشاره به این عدد، توصیه میکند سهامی را انتخاب کنید که پیشینه عملکرد آن بالاتر از بازار است.
از جمله حامیان نهادی یا همان بازارگردان ها میتوانیم به صندوق های سرمایه گذاری، صندوق پس انداز بازنشستگی، شرکت های بیمه، مشاوران سرمایه گذاری، صندوق پوشش ریسک، اداره های امانی بانک ها، موسسات دولتی و آموزشی اشاره کنیم.
درست است که حامیان نهادی میتوانند نقش مثبتی را در سهم ایفا کنند. اما این را هم در نظر بگیرید که اگر یک شرکت حامیان نهادی زیادی داشته باشد و به مشکلی بربخورد، ممکن است به ناگاه با حجم فروش بالایی مواجه شود که قیمت سهامش را به شکل چشمگیری کم خواهد کرد. همچنین ممکن است اختلاف نظر در امور مدیریتی بالا بگیرد که همهی این عوامل به ضرر شرکت هستند.
جهت بازار (Market Direction)
میرسیم به آخرین مورد از مولفه های استراتژی کانسلیم که به جهت بازار مربوط است. برای درک بهتر این عامل، فرض کنیم با توجه به شش مرحلهی قبلی سهمی مناسب را پیدا کردهاید. اما جهت بازار را درست تشخیص ندادهاید. پس ممکن است علیرغم تمام بررسیهایتان از افت قیمت سهم ضرر کنید و سرمایهتان را از دست بدهید. این مسئله نشان میدهد که دلیل اهمیت تشخیص جهت بازار در استراتژی کانسلیم چیست.
در این میان باید به مفهوم همبستگی توجه کنید. معمولا بیشتر سهام بازار با هم همبسته هستند. به آن معنا که اگر روند کلی بازار نزولی باشد، احتمال نزولی بودن سایر سهام هم خیلی بالاست. پس در این شرایط حتی اگر بهترین سهام را هم انتخاب کرده باشید، ممکن است ضرر کنید.
کانسلیم برای جلوگیری از این مشکل پیشنهاد میکند نمودارها و اندیکاتورهای مهمی مثل قیمت و حجم روزانه را بررسی کنید. او معتقد است حرکت در خلاف جهت بازار یک اقدام پرریسک است که بیشتر ضررده است تا سودرسان.
چطور از استراتژی کانسلیم در بازار بورس استفاده کنیم؟
بازارهای مالی مختلف با هم تفاوت دارند. پس نمیتوانیم استراتژی کانسلیم را همانطور که در این مقاله به آن پرداختیم پیاده کنیم. مثلا بخش مربوط به سهام پیشرو یا پیرو عملا در بازار بورس ایران چندان کاربردی نیست. ولی در سمت دیگر بررسی سود فصلی و سالیانه در بورس ایران به راحتی انجام میشود.
به طور کلی میتوانیم مفاهیم و مولفه های اصلی استراتژی کانسلیم را مدنظر قرار دهیم و بر اساس این معیارها، در هر بازاری تحلیل خودمان را انجام بدهیم. به این موارد توجه کنید:
- بررسی سودآوری: یکی از مولفه های استراتژی کانسلیم بررسی روند سودآوری شرکت است که میتوانیم از گزارش سهماههی شرکتها آن را استخراج کنیم.
- نرخ رشد: سهام با رشد بالا که در یک سال توانستهاند افزایش درآمد داشته باشند و در این مسیر استمرار داشته باشند گزینههای خوبی به شمار میروند.
- روند فروش: بررسی میزان فروش شرکت در مدت مشابه سال گذشته میتواند ما را با حقایق مهمی روبرو کند. به این مسئله دقت کنید که افزایش فروش باید با افزایش درآمد همراه باشد؛ نه اینکه هزینههای جانبی سود خالص شرکت را کم کند.
- محصولات و خدمات شرکت: تغییر در محصولات اساسی شرکتها عامل مهمی است که میتواند سهام را با رشد قیمت مواجه کند. تنوع پایین محصولات یا وابستگی شرکت به یک محصول با ریسک بالایی همراه است.
- عملکرد سهامداران حقیقی و حقوقی: بررسی رفتار سهامداران یک شرکت در بازههای مختلف زمانی بسیار مهم است. چرا که میتوانیم بفهمیم مواقعی که قیمت سهم کم شده است آیا سهامداران هم دست به فروش زدهاند یا از سهمشان حمایت کردهاند. رفتار سهامدار میتواند روی قیمت سهم اثر فراوانی بگذارد.
- همبستگی سهم با شاخص کل: با مقایسه رفتار سهم و رفتار شاخص کل در یک سال گذشته میتوانیم به ارتباط میان این دو پی ببریم.
مزایا و معایب استراتژی کانسلیم
کانسلیم یک استراتژی معاملاتی است که در بازارهای صعودی و سریع کاربرد دارد. پس در هر بازاری قابل استفاده نیست. ایدهی اصلی این استراتژی این است که پیش از اینکه داراییهای نهادی به طور کامل در سهام پربازده و رشدی سرمایهگذاری شوند، وارد سهم شویم.
مسئلهی مهم این است که سهامی که با استراتژی CANSLIM مطابقت دارند، در شرایطی که جهت بازار تغییر کند و سرمایهگذاران نهادی بستر سرمایهگذاریشان را تغییر بدهند، میتوانند سریعتر از باقی سهام سقوط قیمت را تجربه کنند.
CANSLIM برای افراد باتجربهای که تحمل ریسک بالایی دارند مناسب است. این سهام را نمیشود به سادگی خرید و نگهداری کرد. چرا که مقدار زیادی از ارزش آن در ازای رشد آتیاش قیمتگذاری میشود. در این مسیر هر کاهش سرعت چه در سهم و چه در کل بازار میتواند ورق را برگرداند و موجب افت قیمت سهم شود.
جمع بندی
استراتژی کانسلیم (CANSLIM) استراتژی معاملاتی کارآمدی است که در پیدا کردن سهام سودده کاربرد دارد. این استراتژی را آقای ویلیام اونیل بر مبنای هفت مولفه ابداع کرد. این مولفهها عبارتاند از: درآمد سهماههی جاری، درآمد سالانه، خدمات یا محصولات جدید، عرضه و تقاضا، پیشرو یا پیرو بودن سهام، سرمایهگذاران نهادی و جهت بازار. به کمک این مولفهها میتوان سهام مختلف را بررسی و بهترینشان را انتخاب کرد. canslim در حقیقت مانند یک نقشهی راه میماند که میتواند افراد را در پیدا کردن مسیر سرمایهگذاریشان کمک کند.
سوالات متداول با پاسخ های کوتاه
کانسلیم استراتژی معاملاتی است که در بازارهای صعودی و سریع کاربرد دارد و به پیدا کردن سهامی با پتانسیل رشد بالا کمک میکند.
درآمد سهماههی جاری، درآمد سالانه، خدمات یا محصولات جدید، عرضه و تقاضا، پیشرو یا پیرو بودن سهام، سرمایهگذاران نهادی و جهت بازار.
این استراتژی بیشتر در بازارهای صعودی و سریع کاربرد دارد و در هر بستری امکان استفاده از آن وجود ندارد. همچنین اگر جهت بازار تغییر کند و سرمایه گذاران نهادی بستر سرمایه گذاری خود را تغییر دهند، سهامی که با این استراتژی مطابقت دارند ممکن است سریعتر از سایر سهام با افت قیمت مواجه شوند.
بله. کافی است این موارد را در زمان تحلیل بررسی کنیم: سودآوری، نرخ رشد، روند فروش، محصولات و خدمات شرکت، سهامداران حقیقی و حقوقی و همبستگی سهام با شاخص کل.