مقالات

کریپتویی شدن بانک های مرکزی | آیا این موضوع ایده خوبی به نظر می‌رسد؟

بدون شک بسیاری از شما در مورد ارز دیجیتال بانک مرکزی که به اختصار تحت عنوان CBDC شناخته می‌شود چیز‌های زیادی شنیده‌اید. بسیاری از کشور‌ها از دوران شیوع کووید ۱۹ تا به امروز در مورد دستاورد‌های کریپتویی شدن بانک های مرکزی و بهره‌گیری از CBDC تحقیق کرده‌اند. از سال ۲۰۲۱ تا به امروز شاهد ورود کشور‌های زیادی به فاز آزمایشی استفاده از این نوع ارز بوده‌ایم. اما آیا رویکرد استفاده از ارز دیجیتال توسط بانک‌های مرکزی به منظور در هم شکستن کاربرد توکن‌های خصوصی در این عرصه است؟ با توان تحلیل همراه باشید تا آینده تلفیق دو عرصه رمزارز و امور مالی سنتی را مورد بررسی قرار داده و پیامد‌ها و دستاورد‌های این اتفاق را مورد ارزیابی قرار دهیم.

کریپتویی شدن بانک های مرکزی | دستاورد‌ها و پیامد‌ها

کریپتویی شدن بانک های مرکزی
منبع: Chaindebrief

در طبقه سوم برج استوانه‌ای تاریکی که محل استقرار بانکی است که به تسویه حساب‌های بین‌المللی رسیدگی می‌کند‌، با دیوار سفیدی مواجه می‌شوید که بدون شک تعجب شما را نیز برمی‌انگیزد.

شاید در ابتدا فکر کنید که چه چیزی در مورد وجود یک دیوار سفید در چنین برجی تعجب‌برانگیز خواهد بود؟ بگذارید توضیح بدهم. BIS به نوعی بانک مرکزی تمام بانک‌های مرکزی محسوب می‌شود. این بانک در سوئیس‌، یکی از شناخته‌شده‌ترین مراکز مالی جهان‌، واقع شده است. هنگامی که در گذشته به این بانک مراجعه کردم‌، دکور مورد استفاده در این بانک به صورت غیرقابل انکاری از المان‌های سنتی پیروی می‌کرد. بدین صورت که‌، تابلو‌های چوبی تیره‌، صندلی‌های سفت‌، رنگ‌های از رخ افتاده‌، عناصر هنری کسل‌کننده و غیره از جمله رویکرد‌های مورد استفاده در دکور این بانک محسوب می‌شد. شبیه اکثر بانک‌های مرکزی‌، این بانک نیز با ستون‌های مرمری خود (پایه‌های مستحکم بانکداری سنتی‌) منعکس‌کننده ثبات بی‌انتها بود و این پایداری را به نمایش می‌گذاشت.

این در حالیست که وجود یک دیوار سفید به معنای شکل‌گیری یک آزمایش فرهنگی پویا در این بانک خواهد بود. یک سال پیش‌، BIS نزدیک به شش «مرکز نوآوری‌» تاسیس کرد که از اقدامات نوآورانه و ابتکارات به کار رفته در دنیای رمزارز و فضای سایبری استقبال می‌کردند. از همه مهم‌تر‌، این مراکز به فرایند ایجاد مجموعه‌ای از پروژه‌های ارز دیجیتال بانک مرکزی (CBDC‌) در سراسر جهان نیز کمک می‌کنند. در پایان سال ۲۰۲۲ نزدیک به ۱۱۴ کشور در حال بررسی کردن دستاورد CBDC بودند و ۲۰ کشور از میان این کشور‌ها در حال بهره‌گیری آزمایشی از این ارز بودند. یازده کشور دیگر نیز بر اساس تصمیم‌گیری‌های شورای آتلانتیک (Atlantic Council‌)‌، اتاق فکر امور بین‌المللی‌، ارز دیجیتال بانک مرکزی کشور خود را راه‌اندازی کرده بودند. این‌ها همگی نشانه‌ای از تحقق یافتن کریپتویی شدن بانک های مرکزی است. بانک انگلستان که از اواخر سال ۲۰۲۱ در حال بررسی کردن CBDC بود‌، به تازگی اعلام کرده است که به احتمال زیاد در آینده به «پوند دیجیتال» نیازمند خواهیم بود.

بنابراین می‌توان اینطور گفت که با در نظر گرفتن تلاش‌های نافرجام سیلیکون ولی‌، یا حتی مرکز فین تک سوئد‌، BIS نیز تصمیم گرفته است تا بخشی از دکور تابلو‌های چوبی تیره را با تخته‌های وایت بورد‌، شیشه و صندلی‌های نرم جایگزین کند. با توجه به پیشرفت‌های صورت گرفته در این عرصه‌، نمی‌توان به BIS به دید بنت هاوس خوش منظره باهاما که به بنیانگذار بی‌شرم FTX‌، سم بنکمن فراید (Sam Bankman-Fried‌)‌، تعلق داشت و یا حتی به دید ساختمان پوشیده از گرافیتی ConsenSys در بروکلین که یکی از فعالان کلیدی حوزه اتریوم محسوب می‌شود، نگاه کرد. شاید بتوان ظاهر جدید BIS را بخشی از تلاش‌های صورت گرفته در راستای از بین بردن ذهنیت خشک و بی‌روح ما از بانک‌های مرکزی محسوب کرد.

اما آیا استفاده از چنین رویکردی ایده خوبی به نظر می‌رسد؟ پاسخ هوادان حوزه کریپتو یک «نه» قاطعانه است. نباید از یاد ببریم که اکثر افرادی که به بیت کوین (BTC‌) و اتریوم (ETH‌) به دید تحولی جدی در عرصه مالی می‌نگرند‌، به دلیل این‌که قصد زیر و رو کردن ساختار سلسله مراتب مالی فعلی را دارند به این عرصه وارد شده‌اند. به عقیده این افراد‌، بانک‌های مرکزی برای درک صحیح قدرت نوآوری دارایی‌های دیجیتال بسیار قدیمی هستند و کریپتویی شدن بانک های مرکزی امر محتمل ایده چندان خوبی به نظر نمی‌رسد.

علاوه بر این‌، این افراد تنها دلیل روی آوردن موسسه‌های بنیادینی مثل BIS به ارز دیجیتال بانک مرکزی را‌، در هم شکستن توکن‌های بخش خصوصی می‌بینند‌، که ممکن است در آینده ارز‌های سنتی یا پول فیات را به چالش بکشند. این رویکرد با ممنوعیت مطلق این رقبا صورت نگرفته بلکه با سرقت سایبری (استفاده از CBDC‌) به بار خواهد نشست.

ذهنیت بانک‌های مرکزی برای شکست دادن کریپتو

باید گفت که تا حدی حق با افرادیست که این تئوری‌های توطئه را در سر می‌پرورانند. بنده در جلسه اخیر بانک‌های مرکزی و قانون‌گذاران در برج بسل (Basel‌) شرکت کردم. امید به این‌که ارز دیجیتال بانک مرکزی بتواند در آینده جایگاه توکن‌های خصوصی را بگیرد در این جلسه موج می‌زد‌، به ویژه با توجه به این‌که دارایی‌های کریپتویی از جمله بیت کوین تا حد زیادی ارزش خود را در طول ماه‌های گذشته از دست داده‌اند و افراد بی‌شرمی مثل صاحب FTX وجود دارند که جرقه سرکوب نظارتی این حوزه را آغاز می‌کنند. به گفته آگوستین کارستن (Agustin Carstens‌)‌، رئیس BIS‌، نبرد میان ارز‌های دیجیتال و پول فیات به نفع بانک‌های مرکزی به پایان رسیده است.

شاید در حال حاضر اینطور به نظر برسد. با این حال‌، تمام افراد فعال در برج‌های بانک مرکزی بر این عقیده نیستند که بازی کردن با ارزهای دیجیتال بانک مرکزی امری ضروری یا معقول به نظر می‌رسد. ممکن است این نوآوری مقادیر زیادی از داده‌های شهروندان سراسر جهان را در اختیار بانک‌ها قرار داده و نقش وام‌دهندگان تجاری را کم‌رنگ کند. حتی ممکن است موجب تسریع فرایند پرداخت شهروندان سراسر جهان نیز نشود. گزارش اخیر منتشر شده از اجلاس بزرگان بانک‌های مرکزی چندان تاثیرگذار نبود و این سوال را ذهن‌های می‌آورد که آیا CBDCها «راهکاری برای یافتن مشکل هستند»؟ این در حالی بود که تونی ییتس (Tony Yates‌)‌، مشاور سابق BoE‌، اظهار کرد که این «تعهد بزرگ‌» به هیچ عنوان ارزش خطرات احتمالی هزینه مورد نظر را نخواهد داشت. جی پاول (Jay Powell‌)‌، رئیس فدرال رزرو‌، تایید کرد که «به صورت قانونی در مورد این‌که آیا منافع CBDC بیشتر است یا هزینه‌های آن» تصمیم‌گیری نکرده است.

چنین نقل قول‌هایی به هیچ عنوان جای تعجب ندارند. هنگامی که دو جهان امور مالی سنتی و حوزه رمزارز‌ها با هم ادغام شوند‌، دنیای سنتی مالی در جایگاه قدرت خود باقی می‌ماند. بانک‌های مرکزی آموزش دیده‌اند تا با دقت عمل بالایی اقدام کنند و ارزش زیادی برای ثبات و فعالیت کردن در عرصه سلسله مراتبی قدرت قائل هستند. در نقطه مقابل‌، کارآفرینان حیطه تکنولوژی که انقلاب دارایی‌های دیجیتال را در قالب «شبکه‌ها» (یعنی در قالب قدرت جمعی و نه سلسله مراتب‌) پیش می‌برند‌، با برداشتن گام‌های جسورانه و متحمل شدن ریسک‌های بزرگ هدف از میان برداشتن چنین موسساتی را دنبال می‌کنند. هنگامی که فیس‌بوک قصد داشت تا دارایی دیجیتال خود تحت عنوان لیبرا (Libra‌) را در سال ۲۰۱۹ راه‌اندازی کند‌، یکی از فعالان بانک مرکزی اعلام کرد که این دو حوزه دو فرهنگ بسیار متفاوت هستند و هیچ‌گونه همپوشانی با یکدیگر ندارند. این پروژه در نهایت با شکست مواجه شد.

برخی در تلاش هستند تا این شکاف را از میان ببرند و در نهایت کریپتویی شدن بانک های مرکزی را رقم بزنند. جرمی الیر (Jeremy Allaire‌)‌، بنیانگذار Circle Group‌، که استیبل کوین (ارز دیجیتالی که به یک پول فیات‌، کالاهای قابل مبادله یا رمزارز‌های دیگر وابسته است‌) خود را مدیریت می‌کند‌، اظهار کرد که بیشتر ترجیح می‌دهد با قانون‌گذاران همکاری داشته باشد تا این‌که علیه آنها کار کند. شاید این امر را از پوشش و لباس‌هایی که او در مقایسه با سم بنکمن فراید به تن دارد نیز بتوان متوجه شد. به صورت همزمان‌، شاهد اقدامات BIS در راستای استخدام کردن کارمندانی از حوزه تکنولوژی هستیم و برخی از فعالان بانک مرکزی نیز در حال خروج از این عرصه هستند. از آنجایی که هر یک از فعالان برج بسیل (بانکداران مرکزی‌) و عرصه تکنولوژی معتقد هستند که باید اهمیت بیشتری به عرصه خود داده و به نوعی دست بالا را داشته باشند‌، تلفیق این دو دنیا کار آسانی نخواهد بود.

سخن پایانی

با توجه به روی آوردن بانک‌های مرکزی به ارز دیجیتال و استخدام افراد فعال در عرصه تکنولوژی توسط این ارگان‌های سنتی‌، بدیهیست که با رویدادی تحت عنوان کریپتویی شدن بانک های مرکزی مواجه هستیم. سوال اینجاست که آیا این اقدامات و تشدید آنها پس از اتفاقات ناگواری مثل کلاهبرداری صرافی FTX اقدامی در راستای به انزوا کشاندن توکن‌های خصوصی محسوب می‌شود؟ آیا شما این اقدامات و رویداد‌ها را به منزله شکست خوردن حوزه رمزارز در برابر امور مالی سنتی تلقی می‌کنید؟ چه آینده‌ای را برای دنیای امور مالی پیش‌بینی می‌کنید؟

منبع
FT

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا