اخبار

استفاده‌ی تسلیحاتی از دلار علیه روسیه: غرب چطور روسیه را در «شوک و وحشت»‌ فرو برد؟

توان تحلیل در این مقاله، به بررسی دقیق ساز و کار و فرایند نظام تحریم های اروپا و آمریکا علیه روسیه پرداخته است؛ سیستم تحریمی که به مثابه استفاده‌ی تسلیحاتی از دلار عمل می‌کند.

استفاده‌ تسلیحاتی از دلار علیه روسیه
بررسی نظام تحریم های اروپا و آمریکا علیه روسیه و استفاده‌ تسلیحاتی از دلار علیه روسیه
(منبع عکس)

در سومین روز از جنگ اوکراین و روسیه بود که اورسولا فون در لاین (Ursula von der Leyen) در طبقه‌ی سیزدهم مقر کمیسیون اروپا به مانعی برخورد کرد. رئیس کمیسیون اروپا، تمام روز شنبه را به مکالمات تلفنی در دفتر کارش مشغول بود. او به دنبال توافق عمومی میان دولت‌های غربی بود تا گسترده‌ترین و تنبیهی‌ترین مجموعه تحریم‌های مالی و اقتصادی که تاکنون علیه دشمن اعمال شده است را به سرانجام برساند.

چیزی نمانده بود تا توافق‌ها انجام شود. ولی جانت یلن (Janet Yellen) وزیر خزانه‌داری آمریکا در واشنگتن هنوز مشغول بررسی جزئیات مهم‌ترین و حساس‌ترین اقدام بازار – یعنی تحریم بانک مرکزی روسیه بود. ایالات متحده خود عامل اصلی و نیروی محرک اعمال تحریم‌ها بوده است. اما وقتی یلن مشغول بررسی جزئیات بود، اروپایی‌ها که نگران بودند مبادا روس‌ها از این برنامه‌ها بویی ببرند، مشتاقانه در پی آن بودند که برنامه‌ها را تا حد ممکن سریعا به سرانجام برسانند.

فون در لاین با ماریو دراگی (Mario Draghi) نخست وزیر ایتالیا تماسی برقرار کرد. او در جریان این تماس از دراگی خواست تا جزئیات را مستقیما با شخص یلن در میان بگذارد. یکی از مقامات ایالات متحده خاطرنشان می‌کند که «ما همه‌مان منتظر بودیم و می‌پرسیدیم: چه چیزی باعث شده این‌قدر طول بکشد؟ جوابی که گرفتیم این بود: منتظریم دراگی چوب جادویش را تکان بدهد تا یلن را جادو کند.» و سرانجام تا عصر توافق‌ها حاصل شد.

یلن قبلا رئیس فدرال رزرو ایالات متحده و دراگی رئیس پیشین بانک مرکزی اروپا بود. هر دو زخم‌خورده‌ی بحران‌های مالی گسترده‌ی پیشین بودند. از فروپاشی مالی سال ۲۰۰۸-۲۰۰۹ گرفته تا بحران یورو. در تمام این مدت این دو نفر آرامش و ثبات را به بازارهای مالی بی‌ثبات و پرتلاطم تزریق کرده‌‌اند.

اما در این مورد خاص، طرحی که یلن و دراگی بر سر آن به توافق رسیده بودند، به فریز کردن بخش بزرگی از ۶۴۳ میلیارد دلار ذخایر ارز خارجی مسکو مربوط بود. این مسئله بسیار متفاوت بود: آن‌ها با این کار عملا جنگ مالی را با روسیه اعلام کردند.

هدف این تحریم‌ها وارد کردن آسیب جدی به اقتصاد روسیه است. یا همانطور که یکی از مقامات ارشد آمریکایی در همان شب شنبه و درست بعد از اعلام این اقدامات گفت، این تحریم‌ها باعث «سقوط آزاد» پول روسیه می‌شود. استفاده‌ تسلیحاتی از دلار علیه روسیه، این سبک جدیدی از جنگ است. یعنی از دلار آمریکا و سایر ارزهای غربی به عنوان سلاحی برای مجازات دشمن استفاده می‌شود.

گفته می‌شود کریستیا فریلند، وزیر دارایی کانادا پیشنهادی کتبی به وزارت خزانه‌داری و وزارت امور خارجه‌ی آمریکا مبنی بر مجازات بانک مرکزی روسیه ارسال کرده است.
اورسولا فون در لاین، رئیس کمیسیون اروپا. تلاش‌های اتحادیه‌ی اروپا به طور مستقیم از دفتر او از طریق رئیس دفترش یعنی بیورن زایبورت هماهنگ شد.

این رویکرد، یک استراتژی حل اختلاف است که به مدت دو دهه روی آن کار شده است. همان‌گونه که رای‌دهندگان آمریکایی این طرح از مداخلات نظامی و جنگ‌های به اصطلاح بی‌پایان به ستوه آمده‌اند، جنگ مالی تا حدودی این رخنه را پر کرده است. در غیاب یک راه‌کار واضح نظامی یا دیپلماتیک، تحریم‌ها – و تحریم‌های مالی که روز به روز بر تعداد آن‌ها اضافه می‌شود- به یک سیاست انتخابی امنیت ملی بدل شده‌اند.

خوان زاراته (Juan Zarate)، یکی از مقامات ارشد اسبق کاخ سفید که آمریکا به کمک او در ۲۰ سال گذشته تحریم‌های مالی را خلق و طراحی کرده است می‌گوید: «این کار یک شوک و وحشت تمام عیار به همراه دارد. این اقدام در خصوص قطع سیستم مالی و تجاری روسیه تقریبا همان‌قدر که فکرش را می‌کنید تهاجمی است.»

جنگ مالی غرب علیه روسیه / غرب به طور مستمر تحریم‌ها را افزایش داده است.

استفاده از مسائل مالی به عنوان تسلیحات نظامی، پیامدهای عمیقی در آینده‌ی اقتصاد و سیاست بین‌الملل دارد. بسیاری از مفروضات اساسی در مورد دوران پس از جنگ سرد در حال تغییر و تحول است. جهانی شدن که قبلا به عنوان ابزاری برای حل مناقشات و تعارض‌ها استفاده می‌شد –یعنی شبکه‌ای از وابستگی‌های متقابل که دشمنان قدیمی را به هم نزدیک‌تر می‌کرد- اکنون خود به عرصه‌ی نبرد جدیدی تبدیل شده است.

تحریم‌های مالی از آن جهت نیرومند هستند که دلار به صورت فراگیر در همه‌جا وجود دارد و دادوستد می‌شود. این ارز پراستفاده‌ترین ارزی است که برای مبادلات و تراکنش‌های مالی از آن استفاده می‌شود. اغلب هم یک سمت قضیه به یک بانک آمریکایی وصل است.

بازارهای سرمایه‌ی آمریکا عمیق‌ترین بسترهای مالی در دنیا به حساب می‌روند. اوراق قرضه‌ی خزانه‌داری ایالات متحده هم به عنوان پشتوانه‌ای برای سیستم امور مالی جهانی عمل می‌کند. در نتیجه برای موسسات مالی، بانک‌های مرکزی و حتی بسیاری از شرکت‌ها سخت است که بخواهند بدون ارتباط با دلار آمریکا و سیستم امور مالی آمریکایی به فعالیت خودشان ادامه بدهند. حالا به دلار، یورو -که دومین ارزی است که در ذخایر بانک مرکزی نگهداری می‌شود- و هم‌چنین استرلینگ، ین و فرانک سوئیس را هم اضافه کنید تا ببینید تاثیر چنین تحریم‌هایی تا چه اندازه رعب‌آور و وحشتناک است.

ایالات متحده پیش از این بانک‌های مرکزی کشورهای کره‌ی شمالی، ایران و ونزوئلا را تحریم کرده بود. اما این کشورها به میزان زیادی از تجارت جهانی جدا بودند. اما در مورد تحریم‌ علیه بانک مرکزی روسیه این اولین بار است که دلار به عنوان سلاحی علیه اقتصادی قدرت‌مند و به عنوان بخشی از یک جنگ – به خصوص جنگی که یکی از قدرت‌های انرژی هسته‌ای پیشگام در یک سمت آن قرار دارد- مورد استفاده قرار می‌گیرد.

 البته در چنین رویکردی مخاطرات فراوانی نیز وجود دارد. تحریم علیه بانک مرکزی می‌تواند واکنش شدیدی را علیه سلطه‌ی دلار در امور مالی جهانی به دنبال داشته باشد. در پنج هفته پس از اعمال اولین اقدامات، روبل روسیه بسیاری از عرصه‌هایی را که در آغاز تحریم‌ها از دست داده بود بازیابی کرد. مقامات مسکو مدعی هستند که راه‌هایی را برای دور زدن تحریم‌ها خواهند یافت.

جو بایدن رئیس جمهمور ایالات متحده‌ی آمریکا در اواخر ماه مارس طی سخنرانی‌ای که در ورشو داشت اظهار کرد: «فارغ از این‌که نتیجه چه خواهد بود، اقداماتی که برای فریز کردن ذخایر روسیه صورت می‌گیرد، نشان‌گر یک تغییر تاریخی در سیاست خارجی است. این تحریم‌های اقتصادی نوع جدیدی از دیپلماسی اقتصادی را نشان می‌دهد که قادر به آسیب رساندن به نیروی نظامی رقیب است». این اقدامات با هدف «کاهش قدرت روسیه، تجهیز مجدد ارتش و توانایی برای گسترش نیروها» انجام شد.

جرج دبلیو بوش مشغول صحبت کردن با امدادگران، آتش‌نشانان و افسران پلیس در میان آوارهای منطقه‌ی صفر (Ground Zero)، ۱۴ سپتامبر ۲۰۰۱

پلیس مالی جهانی

دوره‌ی جدید جنگ مالی، مثل خیلی از مسائل دیگر در سبک زندگی آمریکایی با حادثه‌ی ۱۱ سپتامبر کلید خورد. پس از حملات تروریستی سال ۲۰۰۱ بود که ایالات متحده به افغانستان حمله کرد. سپس به عراق رفت تا صدام حسین را سرنگون کند. به کمک هواپیماهای بدون سرنشین، دست به کشتن افرادی در سه قاره زد که بنا به گفته‌ی بعضی، تروریست بودند. هم‌چنین بدون جلب توجه و با هیاهویی بسیار اندک، اقتداری را ایجاد کرد که به عنوان پلیس مالی جهانی عمل کند.

طی چندین هفته پس از حمله به نیویورک و واشنگتن، جورج دبلیو بوش تعهد کرد که جلوی تامین مالی تروریست‌ها را بگیرد. لایحه‌ی میهن‌پرستی به عنوان قانونی بحث‌برانگیز شناخته می‌شود که مبنای استفاده‌ی دولت بوش از نظارت و بازداشت نامحدود بدون محاکمه بود. این لایحه به وزارت خزانه‌داری این قدرت را می‌داد که دست موسسات مالی را که در پولشویی دخیل بودند از سیستم مالی ایالات متحده قطع کند.

از قضا اولین کشوری که آمریکا آن را بر اساس این قانون تهدید کرد اوکراین بود. وزارت خزانه‌داری در سال ۲۰۰۲ هشدار داد که ممکن است بانک‌های این کشور توسط جنایات سازمان‌یافته‌ی روسیه در معرض خطر پولشویی قرار بگیرند. کمی پس از آن بود که اوکراین قانون جدیدی را به منظور جلوگیری از پولشویی تصویب کرد.

مقامات وزارت خزانه‌داری شروع به مذاکره کردند تا با استفاده از از سیستم پیام‌رسان سوئیفت به داده‌هایی در مورد تروریست‌های مظنون دست پیدا کنند. این سیستم در بلژیک مستقر است و به عنوان تابلوی تراکنش‌های مالی بین‌المللی مورد استفاده قرار می‌گیرد. این اقدام اولین قدم برای ورود به یک شبکه‌‌ی گسترده‌ی جاسوسی بود که وجوه مالی از طریق آن به سراسر دنیا منتقل می‌شد.

جنگ مالی غرب علیه روسیه
استمرار نقش پررنگ دلار در ذخایر ارزی دنیا

همان ابزار مالی که برای دنبال کردن القاعده استفاده شده بود، به زودی برای یک هدف بزرگ‌تر، یعنی ایران و برنامه‌ی هسته‌ای‌اش به کار گرفته شد. استورات لوی (Stuart Levey) که به عنوان اولین معاون وزیر خزانه‌داری در امور تروریسم و اطلاعات مالی انتخاب شده بود، ناله و شکایت بوش را به خاطر می‌آورد که می‌گفت تمام تحریم‌های مرسوم تجاری قبلا روی ایران اعمال شده است. این مسئله باعث شده است آمریکا دیگر اهرم فشاری نداشته باشد. لوی می‌گوید: «تیمم را دور هم جمع کردم و گفتم: ما قرار نیست از این ابزار استفاده کنیم. بیایید چیزی به او بدهیم که بتواند علیه ایران از آن استفاده کند.»

ایالات متحده در پی آن بود که دسترسی ایران را به سیستم مالی محدود کند. لوی و دیگر مقامات از بانک‌های اروپایی بازدید می‌کردند و بدون هیچ سروصدایی و به آرامی آن‌ها را در مورد حساب‌های مرتبط با ایران آگاه می‌کردند. دولت‌های اروپایی عملا از اینکه یک مقام آمریکایی به بانک‌های‌شان بگوید چطور فعالیت‌شان را ادامه بدهند ابزار انزجار می‌کردند. اما هیچ‌کس دلش نمی‌خواست با خزانه‌داری آمریکا طرف حساب بشود و خودش را به دردسر بیندازد.

در طی ریاست‌جمهوری اوباما، زمانی که کاخ سفید برای انجام اقدامات نظامی بر علیه تاسیسات هسته‌ای ایران تحت فشار بود، ایالات متحده تحریم‌هایی را بر علیه بانک مرکزی ایران اعمال کرد که آخرین مرحله‌ی آن از بین بردن اقتصاد این کشور بود. استدلال لوی این است که تحریم‌های مالی نه تنها بر ایران فشار آورد تا در خصوص توافق هسته‌ای ۲۰۱۵ مذاکره کند، بلکه مسیر اقدامات امسال علیه روسیه را نیز هموار کرد.  

او می‌گوید: «در ایران ما به دنبال آن بودیم که مسیر را گام به گام قطع کنیم. اما اکنون این کار را می‌شود خیلی سریع انجام داد.» او ادامه می‌دهد: «تحریم بانک مرکزی کشوری مثل روسیه، گامی قدرت‌مند است که می‌شود در زمینه‌ی تحریم‌های مالی برداشت.»

وظیفه‌ی بانک‌های مرکزی فقط چاپ پول و رصد سیستم بانکی نیست. بلکه می‌توانند با انجام اموری مثل حمایت ارزی یا پرداخت هزینه‌ی واردات ضروری، یک سپر حیاتی اقتصادی را در مواقع بحران ایجاد کنند.

عبور سربازان از کنار تانک‌های روسی منهدم‌شده در بوچا در نزدیکی کیف
عبور سربازان از کنار تانک‌های روسی منهدم‌شده در بوچا در نزدیکی کیف

روسیه پس از الحاق کریمه در سال ۲۰۱۴ ذخایرش را تقویت کرد تا از خودش در برابر تحریم‌های بیشتر ایالات متحده در آینده محافظت کند و اصطلاح «قلعه‌ی روسیه» را به خود اختصاص داد. تا مدت‌ها چنین تصور می‌شد که مالکیت گسترده‌ی چین در اوراق قرضه‌ی خزانه‌داری آمریکا، اهرم فشاری برای نفود ژئوپلیتیکی است. در سال ۲۰۰۹ هیلاری کلینتون وزیر امور خارجه‌ی وقت آمریکا این سوال را مطرح کرد که «چطور با بانکدارتان برخوردی شدید و قاطعانه دارید؟»

اما تحریم‌های غرب علیه بانک مرکزی روسیه موجب آسیب رساندن به توانایی این بانک در حمایت از اقتصاد شده است. مطابق بیانات انجمن رسمی موسسات پولی و مالی، کمیته تحقیقاتی و مشاوره بانک مرکزی، چیزی در حدود دو سوم از ذخایر روسیه از بین رفته است.

یکی از مقامات ارشد سیاست اقتصادی اروپا معتقد است: «اقدام علیه بانک مرکزی بیشتر شبیه این است که شما پس‌اندازهایی دارید که باید در مواقع ضروری از آن‌ها استفاده کنید. اما موقعی که روز مبادا می‌رسد، بانک می‌گوید نمی‌توانید پول‌تان را برداشت کنید.»

احیای اتحاد فرا آتلانتیک

جنگ مالی غرب علیه روسیه
جنگ مالی غرب علیه روسیه
(منبع تصویر)

در پشت پرده‌ی بسته‌ی مشترک تحریم‌های مالی آمریکا و اتحادیه‌ی اروپا طنز تلخی نهفته است. سیاست‌مداران اروپایی بیش از پنج دهه‌ی گذشته مشغول انتقاد از نفوذ بیش از حد دلار آمریکا بوده‌اند. یکی از جنبه‌های بارز جنگ روسیه و اوکراین، همکاری و مشارکت تنگاتنگ اروپا با ایالات متحده است. برنامه‌ریزی تحریم‌ها در نوامبر آغاز شد. یعنی زمانی که جاسوس‌های غربی شواهد محکمی را به دست آوردند که نشان می‌داد نیروهای ولادیمیر پوتین مشغول تجمع در مرز اوکراین هستند.

جو بایدن از یلن درخواست کرد تا آماده‌ی واکنش به حملات احتمالی باشد. از آن به بعد بود که ایالات متحده با اتحادیه‌ی اروپا، بریتانیا و دیگران هماهنگی‌های لازم را آغاز کرد. به گفته‌ی یک مقام ارشد وزارت امور خارجه، از آن زمان تا حمله‌ی روز ۲۴ فوریه، مقامات ارشد دولت بایدن «به طور متوسط ۱۰ تا ۱۵ ساعت را در هفته به برقراری تماس‌های حفاظت‌شده یا ویدئو کنفرانس‌هایی با اتحادیه‌ی اروپا و کشورهای عضو» اختصاص داده‌اند تا تحریم‌ها را هماهنگ کنند.

رهبری این طرح‌های تحریمی در واشنگتن، به عهده‌ی دالیپ سینگ (Daleep Singh) – یکی از مقامات سابق فدرال رزرو نیویورک و معاون کنونی مشاور امنیت ملی کاخ سفید در امور اقتصاد بین‌الملل- و هم‌چنین والی آدیمو (Wally Adeyemo) -یکی از مدیران سابق BlackRock که اکنون در سمت معاونت وزیر خزانه‌داری فعالیت می‌کند- بود.

اتحادیه‌ی اروپا در جلوگیری از واقعه‌ی تاریخی شرم‌آور اخیر در خصوص تحریم‌های بلاروس درمانده بود. تحریم‌هایی که دست آخر تضعیف شدند. چرا که کشورها به دنبال پیشرفت و توسعه‌ی صنایع خود بودند. بنابراین اتحادیه‌ی اروپا با تغییر رویه‌ای که نسبت به اقدامات گذشته‌اش در پیش گرفته بود، هماهنگی‌ها را مستقیما از دفتر فون لاین و از طریق بیورن زایبرت (Bjoern Seibert) انجام داد.

یکی از مقامات اتحادیه‌ی اروپا یادآوری می‌کند که: «زیبرت شخصیتی مهم و کلیدی بود. او تنها شخصی بود که نظری کلی در سمت اتحادیه‌ی اروپا داشت و در این خصوص با ایالات متحده در تماس دائمی بود.»

به گفته‌ی یکی از مقامات ارشد وزارت امور خارجه‌، تصمیم آلمان پس از تهاجم روسیه، مبنی بر لغو پروژه‌ی خط لوله‌ی نورد استریم ۲ امری حیاتی بود تا اروپایی‌های مردد را با خود همراه کند. او ادامه می‌دهد: «این کار علامتی مهم برای دیگر اروپایی‌ها بود که نشان می‌داد این مسئله وحی منزل نبوده است.»

شخصیت محوری دیگر، کریستیا فریلند (Chrystia Freeland) وزیر دارایی کانادا بود که اصالتی اوکراینی دارد و مراودات نزدیکی با مقامات کیف داشته است. یکی از مقامات غربی می گوید تنها چند ساعت بعد از شروع حرکت تانک‌های روسی به سمت اوکراین، فریلند پیشنهادی کتبی به خزانه‌داری و وزارت امور خارجه‌ی آمریکا ارسال کرد. این پیشنهاد شامل یک طرح مشخص برای مجازات بانک مرکزی روسیه بود.

در آن روز جاستین ترودو (Justin Trudeau) نخست‌وزیر کانادا در نشست فوق‌العاده‌ی سران G7 این ایده را مطرح کرد. فریلند هم پیامی پرشور خطاب به جامعه‌ی اوکراینی کانادا صادر کرد. او در این پیام به زبان اوکراینی گفت: «اکنون زمان آن رسیده است که به یاد بیاوریم اوکراین هنوز نمرده است.»

ممکن است ترس ناشی از آسیب اقتصادی پوتین را از حمله منصرف نکرده باشد. اما مقامات غربی معتقدند که تحریم‌های مالی که از زمان تهاجم اعمال شده است، شاهدی است بر احیای اتحاد فرا آتلاتنیک و پاسخی در برابر تصور که حکومت‌های مردم‌سالار بسیار کند هستند و رفتاری همراه با شک و تردید دارند.

یکی از مقامات ارشد اتحادیه‌ی اروپا می‌گوید: «ما هرگز در تاریخ اتحادیه‌ی اروپا چنین روابط نزدیک و صمیمانه‌ای بر سر موضوعی امنیتی با آمریکایی‌ها نداشته‌ایم. این اتفاق در نوع خود بی‌سابقه است.»

دراگی ابتکار عمل را در دست می‌گیرد

در نهایت اقدام علیه بانک مرکزی روسیه، حاصل ۷۲ ساعت دیپلماسی فشرده و سخت بود.

از آنجا که به نظر می‌رسید روسیه قصد دارد سریعا اوکراین را اشغال کند، احساسات و عواطف بالا گرفته بود. ولادیمیر زلنسکی (Volodymyr Zelensky) رئیس جمهور اوکراین طی یک تماس تصویری به رهبران اتحادیه‌ی اروپا در روز ۲۴ فوریه (همان روز شروع تهاجم روسیه) هشدار داد: «ممکن است دیگر نتوانم ببینم‌تان. چرا که من نفر بعدی لیست هستم.»

این ایده در میان برنامه‌ریزی‌های پیش از جنگ اولویتی نداشت. چرا که بیشتر روی این موضوع متمرکز بود که ارتباط کدام‌یک از بانک‌های روسی باید با سوئیفت قطع شود. اما با این‌همه، شدت حملات روسیه، تهاجمی‌ترین گزینه‌های تحریمی را برای دشمن می‌طلبید. یکی از مقامات ارشد وزارت خارجه‌ی آمریکا می‌گوید: «وحشت ناشی از تهاجم غیرقابل پذیرش، غیرقانونی و غیرمنصفانه‌ی روسیه به اوکراین و هدف قرار دادن غیرنظامیان این کشور بود که دست ما را برای پیش‌تر رفتن باز کرد.»

ذخایر ارزی به دلیل آنکه کشورها به دنبال تضمین هستند افزایش پیدا می‌کند.

در اروپا این شخصِ دراگی بود که در نشست فوق‌العاده‌ی اتحادیه‌ی اروپا در شب حمله‌ی روسیه به اوکراین برنامه‌ی تحریم بانک مرکزی را مطرح کرد. ایتالیا که یکی از واردکنندگان بزرگ گاز روسیه است، پیش از این اغلب در مورد تحریم‌ها مردد بود. اما با این حال به گفته‌ی یکی از مقامات اتحادیه‌ی اروپا، رهبر ایتالیا پیشنهاد داد که از ذخایر انباشته‌ی روسیه می‌توان به عنوان عاملی برای کاهش اثرات تحریم‌های دیگر استفاده کرد. این مقام رسمی می‌گوید: «برای تلافی و مقابله باید دارایی‌ها را مسدود کنید.»

با توجه به هشدارها و اخطارهای صورت‌گرفته، مسکو می‌توانست شروع به تبدیل بخشی از ذخایر خود به ارزهای دیگر کند. به همین خاطر بود که ماهیت لحظه‌آخری گفتگوها در راستای اطمینان از غافلگیر شدن مسکو امری مهم بود. به گفته‌ی یکی از مقامات اتحادیه‌ی اروپا با توجه به گزارش‌های ارسالی مبنی بر آغاز ثبت سفارشات مسکو، باید اقدامات لازم تا زمان بازگشایی بازارها در روز دوشنبه انجام می‌شد تا بانک‌ها قادر به انجام و پردازش هیچ معامله‌ای نباشند. این مقام مسئول اضافه می‌کند: «ما روس‌ها را غافلگیر کردیم. آن‌ها خیلی دیر متوجه این مسئله شدند.»

آدیمو در وزارت خزانه‌داری ایالات متحده‌ی آمریکا می‌گوید: «ما در جایگاهی قرار داشتیم که می‌دانستیم آن‌ها نمی‌توانند ارز قابل تبدیل دیگری پیدا کنند که قابل استفاده باشد و بتوانند نقشه‌ی ما را نقش بر آب کنند.»

مذاکرات دقیقه‌ی ۹۰ برخی از متحدان غربی را غافلگیر و آن‌ها را مجبور کرد تا دیر نشده است اقدامات لازم را انجام بدهند. در بریتانیا، مقامات خزانه‌داری به منظور نهایی کردن جزئیات پیش از باز شدن بازارهای پایتخت در ساعت ۷ صبح روز دوشنبه، سریعا دست به کار شدند و اقدامات فراوانی را در آخر هفته انجام دادند. ریشی سوناک (Rishi Sunak) وزیر دارایی بریتانیا در تمام طول شب از طریق واتس اپ با مقامات در ارتباط بود و درست ساعت ۴ صبح بود که کارها به پایان رسید.

هیچ استراتژی سیاسی مشخصی در کار نیست

با این حال در شرایطی که غرب در واکنش نشان دادن به این تهاجم همبستگی خود را نشان داده است، در حال حاضر علایمی از مخاطرات و ریسک‌های احتمالی به چشم می‌خورد. به ویژه آنکه گزارش‌های جدید در مورد جنایات جنگی موجب درخواست برای تحریم‌های بیشتر شده است.

 دولت‌های غربی مشخص نکرده‌اند که روسیه برای کاهش تحریم‌ها چه کاری باید بکند و سوالات بی‌پاسخی را در مورد استراتژی سیاسی به تاریخ‌های بعدی موکول کرده‌اند. آیا هدف از این کارها وارد کردن فشارهای کوتاه‌مدت به روسیه برای جلوگیری از اقدامات جنگی است یا یک سیاست تحدید نفوذ بلندمدت؟

حتی زمانی که تحریم‌ها اعمال شوند، باز هم هم مدت‌زمان زیادی طول می‌کشد تا اثرشان را نشان بدهند. با اینهمه آسیب اقتصادی ناشی از این بحران به شکلی نابرابر توزیع شده است. در این میان اروپا در مقایسه با ایالات متحده، ضربه‌ی سنگین‌تری را متحمل شده است.

والی آدیمو، معاون وزیر خزانه‌داری آمریکا در رابطه با جنگ مالی غرب علیه روسیه: «ما در جایگاهی قرار داشتیم که می‌دانستیم آن‌ها نمی‌توانند ارز قابل تبدیل دیگری پیدا کنند که قابل استفاده باشد و بتوانند نقشه‌ی ما را نقش بر آب کنند.»
دالیپ سینگ، یکی از مقامات سابق فدرال رزرو نیویورک و معاون فعلی مشاور امنیت ملی در امور اقتصاد بین‌الملل در کاخ سفید

از آنجا که اروپا بسیار به واردات انرژی روسیه وابسته است، تاکنون تمایلی به اعمال تحریم‌های نفت و گاز نداشته است. با اینهمه پس از افشای جنایاتی که گفته می‌شود سربازان روسی در حومه‌ی کیف مرتکب شده‌اند، اتحادیه‌ی اروپا روز سه‌شنبه دور جدیدی از تحریم‌ها را اعلام کرد. این تحریم‌ها شامل محدودیت واردات زغال سنگ از روسیه و در مرحله‌ی بعدی احتمالا نفت می‌شود. انتظار می‌رود که در اواخر این هفته ۲۷ پایتخت در این خصوص تصمیم‌گیری کنند.

مسئله‌ی مهم دیگر این است که آیا غرب می‌تواند در این مناقشه‌ی تبلیغاتی در مورد تحریم‌ها – چه در خصوص روسیه و چه سایر کشورهای دنیا- پیروز شود یا نه.

سینگ، یکی از مقامات کاخ سفید طی سخنرانی‌ای که در سال ۲۰۱۹ داشت اعتراف کرد که تحریم‌های اعمال‌شده علیه روسیه پس از ماجرای کریمه آن‌طور که انتظار می‌رفت موثر واقع نشدند. زیرا روسیه با هیاهوی تبلیغاتی موفق شد که غرب را مقصر مشکلات اقتصادی جلوه کند.

سلطه‌ی دلار و یورو در پرداخت‌های بین‌المللی

او به کنگره چنین گفت: «ناتوانی ما در مقابله با قربانی کردن و سپر بلا قرار دادن پوتین، قدرت ماندگاری رژیم را بسیار بیشتر از آنچه در غیر این صورت می داشت، فراهم کرد.»

پوتین طی هفته‌ها و ماه‌های آینده تلاش خواهد کرد تا مردم روسیه را که با مشکلات اقتصادی دست و پنجه نرم می‌کند متقاعد کند که روسیه قربانی است؛ نه متجاوز.

پوتین در خصوص اهمیت ارز ایالات متحده در اقتصاد جهانی سوالی اساسی را از چین، هند، برزیل و دیگر کشورهایی که می‌توانند به او کمک کنند تا تحریم‌های غرب را دور بزند خواهد پرسید: آیا هنوز می‌شود به آمریکا اعتماد کرد؟


این مقاله ترجمه‌ای بود از «Weaponisation of finance: how the west unleashed ‘shock and awe’ on Russia» نوشته‌ی Valentina Pop و Sam Fleming و James Politi، منتشر شده در financial times به تاریخ APRIL 6 2022 /

منبع
financial times

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا